در میزگردی در دفتر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه ایلام و با حضور کارشناسان این موضوع مورد بررسی قرار گرفت.
«زهرا همتی» - معاون امور اجتماعی بهزیستی استان ایلام در این میزگرد اظهار کرد: تبعات برجایمانده از یک پدیده باعث میشود لفظ آسیب برای آن بهکاربرده شود از همینرو برای مسئله، آسیب، پدیده یا بحران اجتماعی تعاریف مشخصی وجود دارد اما در تعریف پدیدهی خودکشی درمییابیم هرچند آمار خودکشی بهاندازه آمار اعتیاد یا طلاق بالا نیست اما آنچه خودکشی را تبدیل به مسئله عمومی کرده است اثرات برجایمانده از این معضل است.
معاون امور اجتماعی بهزیستی استان ایلام با بیان اینکه آمار خودکشی استان ایلام نسبت به رتبهبندی کشوری امری مسئلهساز شده است ، ادامه داد: خودکشی، اعتیاد و طلاق سه آسیب عمدهی استان هستند ولی با توجه به وقوع آمار بالای خودکشی در ایلام باید استان را مسئلهدار و بهتبع آن دارای آسیب اعلام کرد.
خودکشی دیگر قابلانکار نیست
همتی، عدم دقت در بیان رقم خودکشی را علتی برای نداشتن وجود آمار دقیق خودکشی در استان عنوان کرد و گفت: علت اینکه آمار دقیقی از افراد خودکُش وجود ندارد این است که نمیخواهیم آمار دقیق را ارائه دهیم، یا بعضی وقتها اتفاقات را در خودکشی ترکیب کرده و قتل را در آمار خودکشی مطرح میکنند و یا اینکه بنا به دلایلی خودکشی به عنوان بیماری یا حوادث دیگر قلمداد میشود.
وی با تأکید بر اینکه خودکشی سیر طبیعی خانواده و جامعه را بر هم میزند به همین دلیل باید این امر بهعنوان مسئلهای که به حد آسیب رسیده است مورد بررسی و پردازش قرار گیرد، خاطرنشان کرد: لفظ مسئله به بحثی اطلاق میشود که مشاورههای فردی جوابگوی امر نبوده و کارشناسان مرتبط را گرد هم میآورد تا چارهاندیشی صورت گیرد پس خودکشی به مرزی رسیده که نیازمند چارهاندیشی مسئولان است
همتی یادآوری کرد: از مدگرایی بهعنوان پدیده اجتماعی نام میبریم و یا اینکه نگران تبعات عمل جراحی بینی هستیم اما آیا تبعات پدیده خودکشی بهاندازه جراحیهای بینی نیست که تبدیل به موضوعی نگرانکننده شود؟
این روانشناس خاطرنشان کرد: آمار اقدام به خودکشی در استان ایلام در حد بالایی است اما فقط خودکشیهای موفق بهعنوان آمار اصلی اعلام میشود این در حالی است که درصد خودکشیهای منجر به مرگ کمتر از آمار اقدام به خودکشی است که این موضوع نسبت به جمعیت استان نگرانکننده است اما جای خوشحالی دارد که اگر در گذشته این آسیبهای اجتماعی که از سوی مسئولان با انکار روبرو بود اکنون موردتوجه آنها نیز قرار گرفته و برگزاری چنین نشستیهایی نیز به توجه بیشتر و حل مسئله کمک میکند.
«امیدعلی باپیری» - روانشناس مرکز مشاوره دانشآموزان استان و پژوهشگر در آسیبهای اجتماعی در این میزگرد اصلیترین مشکل در ارائه آمار دقیق را فقدان بانک اطلاعاتی در حوزه آسیبهای اجتماعی برشمرد و اظهار کرد: بر اساس آمار دانشگاه علوم پزشکی، خودکشی در ایلام از میانگین کشوری و حتی جهانی بالاتر است.
این پژوهشگر اجتماعی گفت: میانگین اقدام به خودکشی کشور در سال1391 یکصد نفر به ازای هر صد هزار نفر اعلامشده است که استان ایلام 278 نفر در صد هزار نفر و به عبارتی 3 برابر میانگین کشوری بوده است که در سال مذکور رقم، 16، 18 و حتی 24 نفر در صد هزار نفر را برای خودکشی منجر به فوت اعلام کردهاند بنابراین زمانی که سازمان بهزیستی کشور رقم خودکشی منجر به مرگ را 5.7 نفر در هر صد هزار نفر اعلام میکند و پژوهشهای ما رقم 24 درصد هزار نفر در استان ایلام را نشان میدهد. این معنایی جز مسئله و آسیب اجتماعی در استان را نمیرساند.
پژوهشگر به دنبال تخریب کسی نیست
وی بابیان اینکه امر آزاردهنده نوع نگاه مسئولان به پدیده خودکشی و عدم قبول مسئله اجتماعی از سوی آنها است، خاطرنشان کرد: نباید چنین تصور شود که اگر پژوهشگران حوزه اجتماعی خودکشی را بهعنوان مسئله یا آسیب بیان میکنند هدفشان زیر سؤال بردن عملکرد مسئولان استانی یا تضعیف دولت خاصی است.
وی تصریح کرد: خودکشی از سال 67 تاکنون روند افزایشی داشته است با این وصف متولیان امر سلامت در استان تنها به تحلیل آماری بسنده کرده و در عملکرد علمی و پژوهشی خود فقط به ارائه آمار در مورد گروه سنی در معرض خطر، جنسیت افراد و ارائه آمار خودکشیهای منجر به فوت پرداختهاند و درواقع پردازش دقیقی از موضوع صورت نگرفته است.
باپیری تأکید کرد: دیگر هیچ فرد یا خانوادهای در استان ایلام از آسیب خودکشی در امان نیست پس وقتی خودکشی با چنین گستردگی در سطح جامعه و در میان اقشار مختلف مردم شیوع پیداکرده است چرا نباید بهصورت جامع به آن پرداخته شود.
«خلیل کمربیگی» - جامعهشناس و پژوهشگر در میزگرد ایسنا گفت: از سالهای پس از جنگ، با پدیده خودکشی در استان روبرو بودهایم. در سال 1369 نرخ خودکشی در ایلام، 2.1 در هر صد هزار نفر بوده است اما در سال 1393 با رشد حدوداً 10 الی 12 برابری مواجه شدهایم که آمارها عدد بالای 20 در هر صد هزار نفر را به ما نشان میدهد. خودکشی در سالهای آغازین بهعنوان یک نابهنجاری و آسیب اجتماعی خود را نمایان ساخت و در آن سالها، گستردگی آسیب به حدی نبود که نیاز به عزمی ملی برای ریشهکنی آن احساس شود؛ اما روند حال حاضر مسئله و درگیر شدن همه اقشار جامعه با آن، نیازمند همت ملی است چراکه اقدامات مدیران و کارشناسان برای کاهش آن کارساز نبوده و اینک رشد 10 الی 12 برابری خودکشی در ایلام، گواه بر این سخن است. انجام اقدامات با اعتبارات استانی در این زمینه، نمیتواند به حل موضوع کمک کند و لذا عزم ملی را میطلبد.
برخی مدیران طرحهای زودبازده و خدمات شهری را مؤثرتر از حوزه فرهنگی و اجتماعی میدانند
وی افزود: یکی از واقعیتهایی که در مقابله با روند افزایشی خودکشی وجود دارد این است که تاکنون برنامه عملیاتی دقیقی در این زمینه وجود ندارد تا در درازمدت منتج به نتیجه گردد. زیرساختهای اقتصادی استان که فراهم نیست و از طرفی برخی از مدیران در مقابل مسئله خودکشی، رویکرد علمی نداشته و ذهنیتی علمی به آسیبهای اجتماعی ندارند و درواقع هزینه کردن در بخش فرهنگی و اجتماعی را نیز امری فانتزی میدانند. این دسته از مدیران هزینه کردن بر بخشهای خدمات شهری و انجام طرحهای زودبازده را مؤثرتر از برگزاری دورههای آموزشی و مهارتی میدانند چراکه اقدامات فرهنگی، زمانبر و دیربازده است و به عمر مدیریت مدیران نمیرسد. چنین نگاهی باعث میشود که همچنان ما با افزایش در نرخ اقدام به خودکشی مواجه باشیم
کمربیگی تأکید کرد: وقتی در مقابله با یک مسئله اجتماعی، رویکرد اجتماعمحور اتخاذ نمیشود و برخی از مدیران اعتقادی به رویکردهای فرهنگی و اجتماعی ندارند درنتیجه هر اقدامی که صورت بگیرد نمیتواند بهطور ریشهای به حل موضوع کمکی کند.
تنها با ارائه گزارش نمیتوان با آسیب اجتماعی مقابله کرد
وی خاطرنشان کرد: اغلب هدف از اقدامات در زمینه آسیبهای اجتماعی، گزارشدهی به مدیران بالادست میباشد؛ بهعنوان نمونه از برگزاری صدها کلاس آموزشی و مهارتی برای افراد سخن گفته میشود، اما خودکشی از 2 به بالای 20 در هر صدهزار نفر میرسد. متأسفانه در انجام این دورهها به محتوای علمی، شیوه تدریس، تخصص مدرسان، زمان و مدت دوره، مخاطبین و دیگر عوامل توجه نمیشود. پس وقتی هدف صرفاً ارائه گزارش باشد نمیتوان انتظار داشت آموزش هدفمند و ثمربخش شکل گیرد.
این جامعهشناس ادامه داد: میتوانیم بگوییم در مقابله با پدیدهی خودکشی "آچمَز شدهایم چراکه توانی برای حل موضوع وجود ندارد. اکثریت مدیران و حتی کارشناسان این حوزه از حل آن عاجز ماندهاند و فکر میکنند کاری از دست آنها ساخته نیست. البته در طول یکی دو سال اخیر، بررسی و پیگیری آسیبهای اجتماعی جزو اولویتهای دولت قرارگرفته و مدیران ارشد دولتی در استان راحتتر با مسئله برخورد کرده و از طرح مسائل و آسیبهای اجتماعی واهمهای نداشته و به دنبال راهکارهای علمی برای حل مسائل هستند و لذا این موارد نقطهی امیدی برای پژوهشگران اجتماعی بهحساب میآید. البته در مرحله اجرا همچنان با مشکل مواجهایم.
طرحهای عملیاتی قائم به فرد هستند
همتی - معاون بهزیستی ایلام با اشاره به اینکه سال 74 و دورانی که مرحوم محمدی عهدهدار پست معاونت سیاسی امنیتی استانداری ایلام بوده است به دنبال پیگیری این شخصیت و فیلمبرداری از افراد خودسوز بستری در بیمارستان و ارسال به سازمانهای مرتبط در مرکز باعث شد نگاه دولت به امر خودکشی در استان معطوف شد و دستور به تدوین برنامههای مرتبط با موضوع داده شود که منجر به برگزاری همایشی بزرگ با حضور سرآمدان حوزه روانشناسی و جامعهشناسی شد و حاصل آن تدوین برنامهی عملیاتی یکساله در چندین بند با اعتبارات موردنیاز بود که در آن وظایف هر دستگاهی در ارتباط با آسیب خودکشی تعریفشده بود.
معاون امور اجتماعی بهزیستی استان بابیان اینکه احداث پارک جنگلی «چغاسبز» از مصوبات آن برنامهی عملیاتی بود و تأکید کرد: از نقاط ضعف این برنامه عملیاتی تخصیص نیافتن اعتبار در سالهای دوم به بعد بود اما آنچه بعد از ارزیابی نقاط ضعف و قوت طرح باعث مختومه شدن آن شد متأسفانه قائم به فرد بودن طرحهای عملیاتی و درگذشت معاون سیاسی امنیتی وقت بود.
همتی با اشاره به جملهی آشنای «خودم رو از دستت میکشم» در بین گروههای مختلف سنی در استان، گفت: کلمهی کشتن بهراحتی بهکاربرده میشود که نشان از کلام خشن ما دارد و البته به معنای قتل نیست ولی وقتی حتی میخواهیم تنبیه جسمی صحبت کنیم از فعل کشت به کار گرفته میشود.
خودکشی فتیله نیست که یکباره پایین کشیده شود
وی به فتیلهای نبودن مسئله خودکشی اشاره کرد که بتوان با دستور و امر مسئولان آن را پایین کشید، افزود: در یک دورهایی که رشد خودکشی در بالاترین میزان بود از روانشناسان خواسته شد سریعاً آمار کاهش پیدا کند اما گروه متولی معتقد بودند که خودکشی فتیله نیست که آن را پایین کشید بلکه موردی است که با علل مختلف در ارتباط است و سببشناسی موضوع باعث کنترل و کاهش آمار خودکشی خواهد شد.
وی تأکید کرد: متأسفانه هنگامیکه چندین خودکشی متوالی بهویژه در بین افراد شاخص رخ میدهد مسئولین نسبت به مسئله نگران شده و به پردازش موضوع میپردازند که با فروکش کردن بحث در جامعه بار دیگر به باد فراموشی سپرده میشود این یعنی بیبرنامگی و عدم برنامه نیز دروازه آسیبها به شمار میآید.
وجود تفکر خودکشی در بین شهروندان جای نگرانی است
همتی با اشاره به اینکه تحقیق وسیع بر روی مسئله خودکشی در استان ایلام نشان میدهد 90 درصد افراد خودکُش دارای اختلالات روانی، 80 درصد افسردگی، 10 درصد اسکیزوفرنی و 5 درصد اختلالات خُلقی هستند، تصریح کرد: آنچه در این پژوهش کسب شد این است که 70 درصد افراد موردتحقیق فکر خودکشی را در ذهن داشتهاند که جای نگرانی است. علت نگرانی هم این است که وقتی فرد در ذهن خود جملهی «کاش بمیرم» را دارد به دنبال خرید ابزار خودکشی میرود، وصیتنامه مینویسد، اموال موردعلاقه را میبخشد و درنهایت اقدام به خودکشی مینماید.
وی اضافه کرد: پژوهش بر روی میزان افسردگی اقشار مختلف مردم نگرانکننده است البته سوای تحقیقات و بررسیها، سیمای شهری نیز گواه بر این است که جامعه شادی نداریم درحالیکه یکی از راههای کاهش خودکشی، کاهش افسردگی است بدینصورت که عواملی مثل فقر، سیمای شهری، بیکاری و ... که درروند افسردگی تأثیرگذار هستند را کمرنگ کنیم تا شادی و سرزندگی به اجتماع برگردد و بیماری را که محصول شرایط اجتماعی و زیستی است از بین ببریم.
همتی ادامه داد: ترس از بیان نشانههای خودکشی وجود دارد درصورتیکه اگر شرایط فراهم شود و علائم عنوان شود خانوادهها با مشاهده علائم خودکشی توجه بیشتری به اعضاء خانواده کنند.
خودکشی در ایلام به مرز تساوی جنسیتی رسیده است
باپیری با تأکید بر اینکه خودکشی نیازمند نگاه فرایندی است تا براساس آن راهکارهای متفاوتی برای هر منطقه و هر مقطع زمانی اتخاذ شود، اظهار کرد: در دهه قبل بیش از 70 درصد خودکشیها بهصورت خودسوزی و بیشتر در میان زنان انجام میگرفت اما بهمرور هم از نوع خشن خودکشی فاصله گرفته شده است و هم اینکه درصد آن به حالت مساوی 51 درصد برای مردان و 49 درصد برای زنان رسیده است چنین تغییر وضعیتی نشان داد که تبعات ناشی از خودکشی و علل ارتکاب به این عمل با گذشت زمان متفاوت شده است که زنان اقدام به خودکشی با آتش نمیکنند پس لزوم تغییر نگاه و ارائه راهکار بر اساس عوامل امروزی برای تبیین وضعیت کنونی ضروری است.
مثلث علل خودکشی در ایلام شکسته شود
وی با تأکید بر اینکه پارامترهای خودکشی در نقاط مختلف جهان متفاوت است پس بیان راهکار نیز نیازمند تغییر نگاه است، خاطرنشان کرد: مرور آمار خودکشی منجر به مرگ در اکثر کشورها نشان میدهد افراد با سنین بالای بیش از 50 سال مبادرت به پایان دادن به زندگی خود میکنند اما در کشور ما این حرکت در میان طیف جوان، فعال و پرانرژی (15 تا 34) صورت میگیرد پس ضروری است با نگاه علمی به مبحث خودکشی، زوایای مختلف آن را بررسی کنیم و مثلثی که اضلاع آن فقر، بیکاری یا اعتیاد هستند را بشکنیم بهعنوان نمونه سیستان و بلوچستان که بیشتر از استان ما با معضل فقر و بهویژه بیکاری درگیر است چرا آمار خودکشی در حد بسیار پایینی نسبت به ایلام است بنابراین در تعامل علتها با همدیگر باید خودکشی موردبررسی قرار گیرد.
راهکارهای مربوط به خودکشی باید منطقهایی باشد نه عمومی
این روانشناس تصریح کرد: در تدوین برنامه عملیاتی باید فرهنگ و جغرافیای منطقه را مدنظر داشت و تفاوت در برنامههای مرکز با مناطق شمالی و جنوبی استان وجود داشته باشد علت نیز این است که وقتی شایعترین علت خودکشی در درهشهر با خوردن سم به علت تولید محصول کشاورزی است پس باید راهکارها با شهرستان دیگر که از روشهای دیگر برای خودکشی استفاده میکنند متفاوت باشد در چنین حالتی باید با دیدگاهی جامع و بهکارگیری روشهای علمی و صدالبته تغییر نگرش مسئولان استانی به سمت کنترل میزان خودکشی رفت.
به خودکشی نباید بهعنوان یک تابو نگاه کرد
باپیری خودکشی و بهطورکلی آسیبهای اجتماعی را دغدغه پژوهشگران دانست تا مسئولان و یادآور شد: پژوهشگران نسبت به اطلاعات مرتبط با آسیبهای اجتماعی نامحرم به شمار آمده و حتی اجازهی طرح مسئله اجتماعی در رسانهها داده نمیشود در حالتی که تابوی خودکشی در جهان شکسته شده است و برای کنترل و کاهش آن دست به اجرای برنامههای بلندمدت زدهاند اما کشور ما به دنبال رفع یک معضل بزرگ در کوتاهمدت هستند درصورتیکه باید برای حل مسئله از سنین پایین شروع به کار کرد و تابوی خودکشی را به سطح رسانهها کشاند و همچنین مسئولین مسئله اجتماعی را بپذیرند، صداوسیما با پژوهشگران در ارتباط باشند و مراکز مشاوره تخصصی برای کمک به رفع موضوع معرفی شوند.
90 درصد خودکشیها ناشی از اختلالات روانی است
باپیری، اختلالات روانی را عامل اصلی خودکشی عنوان کرد و گفت: بر اساس آمارها 90 درصد خودکشیهای ثبتشده بهگونهای با اختلالات روانی مرتبط میباشند برای تأیید یا رد این موضوع دانشگاه علوم پزشکی در خصوص غربالگری اختلالات روانی میتواند اقدامات لازم را به عمل آورد.
دانشگاه علوم پزشکی در آسیب شناسی خودکشی قصور کرده است
این پژوهشگر به انجام غربالگری در استانهای دیگر و نتایج مؤثر آن در کاهش میزان خودکشی اشاره کرد و گفت: افزایش آمار خودکشی در سال 75 و 76 در بعضی استانها باعث شد پایاننامههای پزشکی در این حوزه نگارش شود و درنتیجه یک دوره پنجساله را به پژوهش و غربالگری دقیق اختصاص دهند و خودکشی را تا پایینترین سطح کاهش دهند درصورتیکه چنین روندی در دانشگاه علوم پزشکی در پیشگرفته نشده است و یا در سطح تحلیلهای آماری صرف باقیمانده است. واقعیت این است که دانشگاه علوم پزشکی در این زمینه قصور کرده است باید پرسید چگونه دانشگاههای دیگر با انجام برنامههای علمی توانستند آمار افراد خودکُش را پایین بیاورند اما دانشگاه ما نه؟
وی تأکید کرد: در اختیار داشتن بهورز و خانههای بهداشت در سطح استان این امکان را به دانشگاه علوم پزشکی میدهد که غربالگری در سطح شهر و روستا را بهراحتی انجام داده و افراد در معرض خطر را شناسایی و نسبت به تدارک برنامه مناسب اقدام کنند.
باپیری یکی از مشکلات اطلاعات حال حاضر مرتبط با خودکشی را «خود اظهاری» عنوان کرد و گفت: علت اقدام به خودکشی فقط از خانواده افرادی که به بیمارستان مراجعه کردند پرسیده میشود که معمولاً ناراحتی اعصاب، اعتیاد یا مشکل اقتصادی را علت خودکشی ذکر میکنند بنابراین آمارگیری فقط در مورد میزان سن و جنسیت قابل استناد است.
بیتوجهی به کار تیمی دلیل نتیجه ندادن راهکارهای علمی
این روانشناس خاطرنشان کرد: مشکل اصلی پژوهشگران در بررسی علت خودکشی این است که توجه بر روی آخرین حلقه علل است که این امر «دام» پژوهشگر بهحساب میآید چراکه وقتی فردی علیه جان خود اقدام میکند مجموعهای از عوامل در اقدام دخیل هستند که انباشت آنها فرد را تبدیل به یک اسلحه پرکرده است که با آخرین فشار ماشه چکانده میشود پس علم روانشناسی برخلاف سایر علوم اجتماعی دلیل آخر را بهعنوان علت اصلی قبول ندارد و در بررسیها علل زمینهساز از کودکی تا زمان خودکشی را مدنظر داشته و عامل آخری را علت ختم به زندگی عنوان میکنند.
وی خاطرنشان کرد: یکسری عوامل کوتاه و بلندمدت برای خودکشی پیشبینیشده است که در صورت مشاهده در فرد باید موردتوجه قرار گیرد و برای رسیدن به بهداشت روانی باید فرد از طرف خانواده موردتوجه قرار گیرد، تعاملات اجتماعی فرد بیشتر شود و از طرف اطرافیان موردحمایت قرار گیرد اما جای تأسف دارد که راهکارهای علمی در استان ایلام جایی ندارد شاید علت آن بیتوجهی به کار تیمی در بین دستگاههای اجرایی باشد.
مشکل اصلی خودکشی، تبدیل شدن آن به موضوعی سیاسی است
کمربیگی ادامه داد: مشکل اصلی در حوزه خودکشی از همان زمان آغاز، از یک مسئله اجتماعی به موضوعی سیاسی تبدیل شد و البته برخی رسانهها نیز بهصورت احساسی و رمانتیک با آن برخورد کردند و مدیران در این زمینه متهم اصلی شناخته شدند. بهتبع این مسئله، برخی از مدیران در مقابل آن جبهه گرفتند و لذا یا سعی در انکار و پوشاندن آسیب نمودند و یا با اقدامات احساسی و شعاری درصدد مقابله با آن برآمدند و این انحراف از همان آغاز، در مسئله پدید آمد و بهعنوان موضوعی که نیازمند راهکاری اجتماعی است به آن نگریسته نشد.
وی تصریح کرد: وقتی راه یا پلی با مشکل مواجه میشود و یا فردی به یک بیماری دچار میگردد، از پزشک، متخصص و مهندس مرتبط با موضوع برای اصلاح استفاده میشود؛ اما در مواجهه با آسیبهای اجتماعی، رویکردی سیاسی اتخاذ گردید و همین امر نیز، مانعی اصلی بر سر راه پژوهشگران در کسب اطلاعات و آمار دقیق شده است. پس تا مسئله خودکشی از فاز سیاسی خود خارج نشده و به فاز اجتماعی برنگردد، روند افزایشی قطع نخواهد شد.
آمار ارائهشده توسط مسئولان تناقض دارد
این جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: رویکرد اشتباهی در برابر مسئله، باعث شده که تاکنون اقدام مؤثری در این زمینه صورت نگیرد. باگذشت یک ربع قرن از مسئله، در استان ایلام همچنان یک بانک اطلاعاتی کامل و جامعی در زمینه خودکشی تشکیل نشده است. وجود چنین بانکی سبب میشود جدیدترین اطلاعات مربوط به خودکشی در اختیار پژوهشگران قرار گیرد. عوامل، شرایط و ابزارهای مرتبط با موضوع مشخص گردد. وضعیت افکار خودکشی در جامعه رصد شود و نرخ اقدام به خودکشی و خودکشی بر اساس مؤلفهها و متغیرهای مختلف به دست آید. فقدان این بانک سبب شده که برخی از اوقات، آمارهای ارائهشده دو مدیر با یکدیگر در تناقض باشد بهطوریکه یکی از افزایش و دیگری از کاهش سخن بگوید.
وی اضافه کرد: محرمانه کردن اطلاعات مربوط به آسیبهای اجتماعی برای صاحبنظران و پژوهشگران این حوزه، دستاوردی جز فاصله گرفتن و جا کن شدن موضوع خودکشی از جایگاه اجتماعی خود و عدم ارائه راهکار درست نداشته و باعث افزایش نرخ اقدام به خودکشی شده است. در شرایط فعلی مهمترین اقدام، قرار گرفتن مسئله خودکشی در حوزه اجتماعی میباشد در ثانی بایستی امکان و فضایی برای تشکیل بانک اطلاعاتی در این زمینه به وجود آید تا بتوان با استفاده از دادههای آن، به ارائه راهحل مؤثر اقدام نمود
منابع کسب اطلاع از خودکشی، دستدوم بوده و قابلیت استناد واقعی را ندارند
کمربیگی با طرح این سؤالات که آیا ما تاکنون توانستهایم عوامل مرتبط با خودکشی را بیابیم؟ مهمترین راه دستیابی به این عوامل کدام است؟ گفت: شیوه کنونی به دست آوردن اطلاعات مربوط به خودکشی از منابع دستدوم چون خانواده افراد خودکُش و اطرافیان او بوده و غالباً نیز به اختلالات روحی و روانی فرد فوت شده، اشاره کردهاند. تاکنون شرایطی فراهم نشده تا بتوان به عوامل واقعی مرتبط با موضوع دست پیدا کنیم و یا حتی بر روی افرادی که اقدام به خودکشی کرده اما زندگی آنها به پایان نرسیده است، مطالعات کامل و جامعی صورت بگیرد تا عوامل واقعی شناسایی گردد. متأسفانه اطلاعات مربوط به خودکشی غالباً از منابع دسته دوم و یا مراکزی که اطلاعات آنها قابل استناد نیست گرفته میشود. برخی از این اطلاعات نیز از خود اظهاری برخی از اقدام کنندگان بهدستآمده و چون تحت شرایط علمی به دست نیامدهاند نیز نمیتواند مبنای برنامهریزی درست قرار گیرند.
چرا خودکشی بیشتر در منزل فقرا رخ میدهد؟
وی اظهار کرد: تیپشناسی خودکشی کنندگان نشان میدهد که اغلب افراد خودکش در استان ایلام را جوانان رده سنی 15 تا 34 ساله تشکیل داده که اکثراً نیز مجرد هستند و بر طبق گفته اطرافیان از اختلالات روانی، بیکاری و مشکلات اقتصادی نیز رنج بردهاند. نتایج پژوهشهای این حوزه نیز نشان میدهد که تنها حدود 10 درصد افراد به دلیل بیکاری به خودکشی دستزدهاند اما نکته قابلتأمل این است که اکثر افراد اقدام کننده به خودکشی، بیکار و عضو طبقات پایین جامعه بوده و از مشکلات اقتصادی نیز رنج بردهاند. اینک باید مشخص گردد که چرا اغلب آسیبهای اجتماعی، غالباً یقه طبقه پایین جامعه را میگیرد؟ و اگر فقر و بیکاری، سهم اصلی در تبیین خودکشی و سایر آسیبهای مشابه ندارد، چرا خودکشی بیشتر در منزل فقرا رخ میدهد؟
تا فرد خودکش نمیرد، کسی آمار نمیگیرد
کمربیگی از فرایند مرسوم کشورهای دنیا در مورد خودکشی، صحبت کرد و گفت: نتایج پژوهشهای آنها نشان میدهد که 20 درصد افرادی که خودکشی منجر به مرگ داشتهاند، یک یا چند بار سابقه اقدام به خودکشی داشتهاند، آیا در استان ایلام، محلی برای رصد سابقه قبل از مرگ، فرد خودکُش وجود دارد؟ ادامه داد: این خلأ آماری در استان وجود دارد و هیچ اطلاعاتی در مورد سابقه فرد خودکُش قبل از مرگ و تعداد دفعات اقدام به خودکشی وجود ندارد؛ همچنین اطلاعاتی از نوع ابزارهای که هر بار برای از بین بردن خود استفاده کرده یا وضعیت افکار خودکشی یا اختلالات روانی اینگونه افراد ثبت نمیگردد. درصورتیکه اگر در اغلب کشورهایی که برنامه موفقی در این زمینه داشتهاند مرسوم است که دستگاههای متولی، از اقدام به خودکشی افراد مطلع میشوند و با حمایت روحی و روانی از آنها، جلوی خودکشی منجر به مرگ چنین افرادی را میگیرند. افراد دچار اختلال روانی را تحت پوشش قرار میدهند و ارتباط روانپزشکان و روانشناسان را با آنها برقرار میکنند و با بهرهگیری از بیمههای درمانی و البته درمان رایگان، پروسه بیماری آنها را پیگیری میکنند؛ اما جای تأسف است که چنین روندی در اینجا وجود ندارد و تا فرد خود را نکشد، کسی سراغ او نمیرود.
همتی در بخش ارائه راهکارها گفت: یکی از مواردی که بعد از طرح عملیاتی سال 1374موردتوجه قرار گرفت بررسی عواملی است که فرد را به سمت خودکشی سوق میدهد پس با توجه به آن مسائل افراد را از اقدام به خودکشی دور میکنیم به همین دلیل افراد تحت پوشش بهزیستی کمترین آمار را در خودکشی منجر به فوت دارند.
معاون امور اجتماعی بهزیستی خاطرنشان کرد: وقتی اجازه صحبت به کارشناسان در رسانهها در مورد خودکشی داده نمیشود بهتر آن است که بگذارند دربارهی علائم خودکشی اطلاعرسانی صورت گیرد تا خانوادهها آگاهی پیدا کنند که اگر یکی از اعضا دربارهی مرگ و زندگی صحبت کرد، از دوستان و اطرافیان کنارهگیری کرد، نسبت به فعالیتهای روزمره بیتوجه شد، تغییر در کارکرد فرد مشاهده کردند، انرژی فرد کاهش یافت، رفتارها تغییر کرد و یا اقدام به بخشش وسایل موردعلاقه خویش به دیگران نمود و یا حتی با پرسش سؤالاتی همچون «اگر من بمیرم» چه میشود بدانند همگی از علائم افسردگی و تفکر خودکشی است و باید مراقبت و حمایت صورت گیرد.
علت تکانشی خودکشی ایلام مورد تأیید نیست
وی با «تکانشی» اعلام کردن علت اصلی خودکشیهای استان ایلام در مقایسه با سایر موارد مشابه در استانهای دیگر مخالفت کرد و افزود: چنین چیزی امکانپذیر نیست که فرد بهیکباره اقدام به خودکشی نماید وقتی ثابتشده است فرد قبل از خودکشی بارها به مرگ فکر کرده است.
همتی یادآوری کرد: اولین راهحل با توجه به شناسایی ابزارهای خودکشی این است که دسترسی به مواد محدود شود پس الآن که بیشترین ابزار خودکشی قرص برنج شناخته شده است باید راحتی دسترسی به دارو از بین برود و در صورت امکان دستگاه خاصی متولی سمپاشی یا توزیع قرص برنج به کشاورزان شود.
این روانشناس گفت: با توجه به اینکه حتی در کشورهای توسعهیافته درصدی از خودکشی وجود دارد باید قبول داشت با چند روش نهچندان سخت به دنبال کنترل و کاهش میزان خودکشی بود. وقتی خودکشی در سال 2013 بهعنوان دهمین علت و سیزدهمین عامل در سال 2014 معرفی میشود و سالانه 800 هزار تا یکمیلیون نفر بر اثر خودکشی از دنیا میروند میبینیم با توجه به جمعیت نیم میلیونی استان چنین آمار خودکشی جای نگرانی است پس برای رسیدن به نرم جهانی نیاز به غربالگری بهعنوان راحتترین شیوه است تا با شناسایی افراد بیمار تحت درمان قرار گیرند و همچنین با ارائه خدمات دارویی و بیمارستانی رایگان از آنها حمایت به عمل آید.
همتی اضافه کرد: اگر نمیتوانیم الآن کاری کنیم حداقل مواردی را کمککننده به کنترل آسیب هستند تقویت کنیم مثل خط تماس صدای مشاور و اورژانس اجتماعی که در حالت بحران اجتماعی دستبهکار میشود درواقع میتوان با تقویت نیروی انسانی در فعالیت 24 ساعته این مراکز در وضعیت بحرانی استان در بحث آسیبهای اجتماعی مؤثر بود.
اغلب پژوهشهای انجامگرفته از مبانی نظری قوی برخوردار نیستند
کمربیگی در زمینه پژوهشهای صورت گرفته در زمینه خودکشی اظهار داشت: پژوهشگران این حوزه از یکسو با مشکل فرهنگی و عدم همکاری اقدام کنندگان به خودکشی یا خانوادههای آنها مواجه بوده و غالباً نمیخواهند اطلاعات کاملی را در اختیار پژوهشگران قرار دهند از سوی دیگر ضعف خود پژوهشهای صورت گرفته در این زمینه میباشد. بهطور مثال مبانی نظری اغلب پژوهشهای صورت گرفته در زمینه خودکشی در استان را، نظریه خودکشی «دورکیم» تشکیل داده که تقریباً 120 سال پیش در جوامع اروپایی ارائهشده است.
جای خالی پژوهشهای کیفی
وی با تأکید بر توجه به کمی بودن اغلب تحقیقات انجامگرفته و خالی بودن جای تحقیقات به روش کیفی، اظهار کرد: در پژوهشهای حوزه خودکشی نمیبینیم که از روش پدیدارشناسی یا طرحهای روایتی استفاده شده باشد، روش قومنگارانه جایگاهی در تحقیقات ما ندارد، در این تحقیقات تنها و تنها به آمار توصیفی اکتفا شده است؛ به همین دلایل نیز با وجود گذشت یک ربع قرن هنوز نتوانستهایم در این زمینه به نظریهای بومی دست یابیم. طرح نظریه نیازمند تحلیل و تبیین علمی مسئله است اما ما همچنان در مرحله توصیف و آنهم بر اساس این شرایط ماندهایم.
کمربیگی به فاصله گرفتن نوع خودکشی از روشهای خشن به سمت روشهای راحت با مصرف داروهایی آفتکش مانند سم و قرص اشاره و تأکید کرد: در حال حاضر نزدیک به دوسوم خودکشیها در ایلام، بهوسیله استفاده از قرصهای آفتکش مانند سم و قرص صورت میگیرد که راهکار ارائهشده توسط سازمان بهداشت جهانی، سخت کردن دسترسی به اینگونه مواد دارویی است که در این زمینه نظارت بر داروخانهها در هنگام توزیع دارو بایستی بیشتر شود. البته عوض شدن شیوه خودکشی از خودسوزی به استفاده از مواد آفتکش را بایستی یک اتفاق خوب در این مسئله دانست چراکه میتوان با محدود نمودن دسترسی به مواد آفتکش و یا انجام فوری اقدامات پزشکی، از مرگ افراد جلوگیری نمود و آمار خودکشی را کاهش داد اما مسئله اصلی همچنان باقی است چون نرخ اقدام به خودکشی همچنان بالا و رو به افزایش است.
مشکل استان، گرفتار شدن در دور و تسلسل توسعهنیافتگی است
وی تصریح کرد: بر اساس نگاهی جامعهشناسانه میتوان گفت استان ایلام دچار دور و تسلسل توسعهنیافتگی شده است که در آن محرومیت متراکم، فقدان زیرساختهای اقتصادی و اوجگیری بیکاری و بهتبع آن، فقر بهعنوان عاملی مؤثر بر بروز آسیبهای اجتماعی خود را نشان داده است. یکی از اقدامات مؤثر برای رهایی از این توسعهنیافتگی، ایجاد زیرساختهای اقتصادی و فراهم نمودن شرایط کار و شغل بهویژه برای جوانان میباشد؛ و به نظر بنده این کار، در حال حاضر سادهترین روش در کاهش آسیبهای اجتماعی به شمار میرود چراکه هرچند اقدامات فرهنگی و آموزشی اساسی و ریشهای میباشند اما با شرایط موجود و شیوه مدیریت در این جامعه اصلاحات اقتصادی و ایجاد رفاه اجتماعی زودتر به مدیران کمک میکند تا بتوانند نرخ آسیبهای اجتماعی را کاهش دهند.
این پژوهشگر تأکید کرد: البته بهموازات انجام فعالیتهای اقتصادی، اقدامات مؤثر آموزشی و فرهنگی نیز باید انجام گیرد چراکه انجام این اقدامات بهصورت ریشهای به حل موضوع میانجامد. فرزندان باید از همان دوران ابتدایی با مهارتآموزی آشنا شوند تا بتوانند در دوران جوانی زمینه اشتغال را برای خود فراهم کنند. آموزش مهارتهای لازم برای زندگی در بین همه طبقات جامعه ضروری است. اگرنه اصلاحات اقتصادی و نه اقدامات فرهنگی بنیادی را انجام دهیم، نباید انتظار داشته باشیم با نصب بنر و توزیع بروشور و چند جلد کتاب بیربط، آمار خودکشی را کاهش دهیم.
کمربیگی، بالا رفتن سطح انتظارات فرد در مقابل واقعیات زندگی را نیز از مشکلاتی دانست که باعث میشود افراد برای تغییر در جایگاه اجتماعی از بیراهه حرکت کنند که نتیجه آن نیز ممکن است یاس و ناامیدی باشد؛ بنابراین پدید آمدن این گسل بین انتظارات و واقعیات زمینهساز خودکشی میشود.
این جامعهشناس تصریح کرد: در استان ایلام بیش از دو دهه است که مسئله اختلاف طبقاتی پدید آمده است. پدید آمدن این اختلاف طبقاتی سبب نابهنجاریهای زیادی شده و سبب به وجود آمدن احساس یاس و ناامیدی در بخشی از طبقه پایین جامعه گشته است و همین امر نیز مزید بر علت شده و میتواند بر پدیدآیی خودکشی مؤثر باشد.
زنگ خودکشی برای مسئولان و رسانه به صدا درآید
باپیری به عمومی بودن راهکارها اشاره کرد و گفت: وقتی با انسان بهعنوان یک موجود پیچیده روبرو هستیم نمیتوان بعد روانی را از ابعاد اجتماعی و زیستی وی جدا کرد پس وقتی راهکارهایی در کاهش آمار خودکشی داده میشود در سایر آسیبها مانند اعتیاد، طلاق و... تاثیرگذار است.
این روانشناس افزود: باید زنگ خودکشی برای مسئولان و مخصوصاً رسانهها به صدا دربیاید و دغدغهها و ذهنیات پژوهشگران وارد ذهن افراد دیگر و رسانه شود چونکه رسانه با قشر وسیعی از مردم در ارتباط است و میتواند نقش مؤثری را ایفا کند به این شکل که علائم خودکشی را به مخاطبین منتقل کند، خطوط مهم کمک و مراکز مشاورهایی را اطلاعرسانی کند و یا شماره افراد درمانگر در زمینه آسیبها را منتشر کند. مداخله در زمینه خودکشی نیازمند توجه به عوامل محافظتکننده و عوامل خطر است و تأکید بر ارتقاء توانمندیها و رشد ویژگیهای مثبت و محافظ در برنامهریزیها باید موردتوجه قرار گیرند.
تهیه و تنظیم: رقیه کاظمی
نظر شما