«خیلی وقت بود میخواستیم از تهران برویم، ایده اولیهمان راهاندازی یک رستوران و یا کافهای کوچک در نقطهای از شمال ایران بود. برای یافتن مکانی دنج و در دسترس بسیار جستوجو کردیم تا سرانجام به سرداب یک خانه تاریخی 3500 ساله در دل کویر رسیدیم.»
قرار بود این سرداب تاریخی به پیشنهاد صاحبخانه جدید عمارت "بنیطبا" فروشگاه صنایع دستی شود، اما زوج تازه از تهران آمده تصمیم میگیرند آن را به «کافه گالری» تبدیل کنند تا هم مکانی برای عرضه هنرهای دستساز خودشان باشد و هم محلی برای سرو نوشیدنیها و خوراکیهای اصیل ایرانی.
البته ایده «صدف آهی» و «سعید احمدی» به همین کافه کوچک در سرداب تاریخی ختم نمیشود، آنها میخواهند «شَعَربافی»، رشتهای را که با رشد قارچگونه کارخانههای فرش ماشینی در آران و بیدگل از بین رفت را نیز احیا کنند. سعید احمدی میگوید: میخواهیم هنرمندان شعربافی را به خانه تاریخی بنیطبا بیاوریم تا کارگاههای شعربافی دوباره در این شهر برپا شوند.
«صدف آهی» درباره داستان مهاجرتشان از تهران به آران و بیدگل و راهاندازی کافهای در خانه تاریخی بنیطبا که ترکیبی از نمایشگاه صنایع دستی و فروشگاهی از گیاهان محلی و دارویی و محل سرو نوشیدنیها و خوراکهای ایرانی است، به خبرنگار ایسنا میگوید: از خیلی مدتها قبل میخواستیم تهران را ترک کنیم. ایدهی اولیه و علاقهمان راهاندازی یک کافه و یا رستورانی کوچک در نقطهای از شمال کشور بود. تحقیق و جستوجوی بسیار کردیم تا با پشنهاد راهاندازی فروشگاه صنایع دستی در خانه تاریخی 3500 سالهی بنیطبا مواجه شدیم. با اینکه تولید و فروش صنایع دستی اصلیمان بود، اما دیگر دلممان نمیخواست این کار را انجام دهیم، برای همین خیلی استقبال نکردیم.
او ادامه میدهد: بعد از مدتی به این فکر کردیم که در آن خانه تاریخی میتوانیم یک کافه گالری داشته باشیم تا هم آثار صنایع دستیمان را عرضه کنیم و هم کافه مورد علاقهمان را داشته باشیم. شاید باورتان نشود بعد از پذیرفتن پیشنهاد مالک خانه بنیطبا چقدر سریع به آران و بیدگل آمدیم و کار را شروع کردیم. از زمانی که این پیشنهاد برای اولینبار مطرح شد تا زمان افتتاح کافه، سه ماه بیشتر طول نکشید.
کافه در شهر کویری آران و بیدگل از توابع شهرستان کاشان در استان اصفهان و در یکی از سردابهای قدیمی خانه 3500 سالهی بنیطبا که به اقامتگاه گردشگری تبدیل شده، قرار دارد. ورودی کافه شبیه نمایشگاه صنایع دستی است. روی دیوارهای کاهگل شده ویترینهایی نصب شده که داخل آن کیفهای چرمی و همچنین گیاهان دارویی دیده میشود.
فضای داخلی کافه با رنگهای قهوهای و رومیزیهای چهارخانهی سبز، زرد و قرمز، گرم به نظر میآید، اما سردابی که کافه در دل آن ایجاد شده محیط را به حد دلخواه خنک کرده است.
دفتر مشقی که نوستالژی کودکی است، حاوی فهرستی از شربتها و خوراکهایی است که این زوج جوان مسوول تهیهاش هستند. پیشنهاد ویژه برای رفع گرمای این شهر کویری، عرقیجات ترکیبی از دل تاریخ است.
صدف آهی تلاش دارد فهرست تازهای از نوشیدنیهای تاریخی ایران را بیابد، نوشیدنیهایی از دورههای افشاریه، صفویه و قاجاریه، همانهایی که شاید روزگاری اهالی این خانه 3500 ساله مینوشیدند.
او میگوید: سعی کردیم فهرست محصولات این کافه متناسب با مکان تاریخی آن باشد، برای همین پژوهش در دورههای تاریخی این خانه (از افشاریه تا قاجاریه) و منطقه آران و بیدگل را شروع کردیم. وقتی اولین فهرست آماده شد متوجه شدیم کدام خوراک و نوشیدنی بین مسافران و آنهایی که به این خانه و کافه سر زدهاند محبوبتر بوده و یا طرفداران بیشتری داشته است، تصمیم گرفتیم فهرست قدیمی را تغییر دهیم.
وی ادامه میدهد: ما پس از تحقیق و جستوجو درباره عرقیجات و نوشیدنیهای این منطقه ترکیبات ابداعی از شربتهای اصیل ایرانی ایجاد کردیم که نام آنها را کوکتل افشاری، صفوی و قاجاری گذاشتیم که در بین گردشگران با استقبال زیادی روبرو شده است.
آهی میگوید: شاید در کافههای مدرن تهران مواد مورد نیاز برای تهیه یک نوشیدنی اصیل پیدا نشود، ولی ما سعی کردیم متناسب با فضای تاریخی محل این کافه به اصالتها برگردیم و آنها را حفظ کنیم.
او اضافه میکند: ما حتا برای طراحی فضای داخلی کافه سعی کردیم از ظرفها و وسایلی استفاده کنیم که شاید آخرین بار در خانههای مادربزرگهایمان دیده باشیم. پیدا کردن این وسایل، کار خیلی سختی بود، اما سعی کردیم این فضا را ایجاد کنیم. حتا خیلی دلمان میخواست از پارچههای اصیل منطقه (شَعَر) استفاده کنیم، ولی باید بودجه خودمان را هم در نظر میگرفتیم. شَعَر پارچه گران بهایی است.
آهی میگوید: تحقیقات ما درباره نوشیدنیها همچنان ادامه دارد. ما سعی میکنیم از هر چه متعلق به این منطقه است برای حفظ اصالت استفاده کنیم.
شریتها و خوراکها تنها هویت این کافه کوچک کویری نیستند، این زوج جوان که حرفهی قدیمیشان تولید صنایع دستی چرمی بوده، میخواهند از دل این سرداب تاریخی به دنیای گذشته راه بیابند و هنر از یاد رفتهی آران و بیدگل را احیا کنند.
سعید احمدی همسر آهی میگوید: کار ما در تهران تولید صنایع دستی چرمی بود، آنها را معمولا در جمعه بازار تهران عرضه میکردیم و حالا این کافه محل عرضهی آنها شده است. البته قصد داریم صنایع دستی بومی آران و بیدگل را هم جمعآوری، معرفی و عرضه کنیم.
او توضیح میدهد: کاشان و مخصوصا شهر آران و بیدگل روزگاری مرکز شَعَربافی ایران بود؛ ولی متأسفانه بعد از راهاندازی کارخانههای فرش ماشینی ریشه این هنر بویژه در شهری مثل آران و بیدگل خشک شد. شاید اگر کل آران و بیدگل را بگردیم دیگر هنرمندی پیدا نکنیم که در حال تولید شعر باشد؛ ولی برنامهی ما این است که هنرمندان مطلع و بازمانده را پیدا کنیم، تا بخش دیگری از این خانه تاریخی را که به اقامتگاه گردشگری تبدیل شده، مرکزی برای تولید شعربافی کنیم و در اولین فرصت پارچههای شعر را در کنار صنایع چرمی خودمان عرضه کنیم.
او بیان میکند: واقعا حیف است که این هنرمندان و هنرهای آنها را از دست بدهیم برای همین تصمیم گرفتهایم از هنرمندان بازمانده که علم این هنر را دارند دعوت به همکاری کنیم و از آنها بخواهیم به ما هم آموزشی دهند تا این هنر ماندگار شود.
احمدی میگوید: طبق تحقیقاتی که داشتم آران و بیدگل قبلا مرکز اصلی شعربافی ایران بوده، ولی چون مدتهای زیادی است کسی در این رشته کار نمیکند این موضوع نیز از یادها رفته است. البته ما برای جلب همکاری این اساتید باید انتظارات آنها را فراهم کنیم، چون در سالهایی از این هنرمندان استفاده میشد بیآنکه مزدی نصیبشان شود. برای اجرای این ایده با اداره میراث فرهنگی و گردشگری آران و بیدگل هم صحبت کردهایم.
۴۷۴۷
نظر شما