این راه مقابله با داعش نیست

تمامی قرائن نشان می دهد واقعیت امروزعراق غیر از آن چیزی ست که ابتدا تصور می کردیم . حیرت آور است، بسیاری و در راس آنها دولت مرکزی بغداد ترجیح دادند برداشتی متفاوت ازاین واقعیات پنهان داشته باشند. می تواند انتقادی گزنده باشد اما تحولات کنونی ثابت می کند ارزیابی های قبلی از چرائی بروز ناامنی ها در عراق و نه فقط آنچه به داعش مربوط می شود، با محاسبات دقیقی صورت نگرفته است.

شوک خبری سقوط موصل در سال گذشته ،آنقدر تکان دهنده نبود که سقوط دو روز پیش الرمادی در120 شمال بغداد توانست به مردم عراق وافکار عمومی منطقه ضربه وارد کند.حیرت از این جهت که پس از گذشت قریب به یکسال از جنگ دولت عراق با این گروه تروریستی چند ملیتی، علی القاعده تصور این بود هم دولت مرکزی و هم ارتش عراق با تجربیاتی که به دست آورده اند قادر به رویاروئی با این شبه نظامیان خواهند بود.نه آنکه پس از یک سال یکی مهمترین دروازه های بغداد به دست آنان سقوط کند.
سقوط الرمادی از 2 جنبه می تواند مهم باشد. نخست به چالش کشیده شدن اراده و توانایی دولت آقای العبادی برای کنترل اوضاع کشور .دوم توانایی ارتش عراق در مقابله با این گروه تروریستی. هر دوجنبه تاسف آور و موجب نگرانی ست .آنگونه که گفته می شود و شواهد و قرائن غیر از این را نشان نمی دهد ارتش و پلیس عراق در دفاع از الرمادی از همان الگوی رفتاری تبعیت کرده اند که در سقوط موصل از آنها دیده شد."عقب نشینی فوری و به جا گذاشتن تسلیحات و مهمات پیشرفته برای دشمن".
یک فرمانده شبه نظامیان شیعه که واحد تحت امر اوبرای جنگ در جنوب الرمادی مستقرشده می گوید "به درستی نمی داند چرا فرماندهان ارتش هنگام عقب نشینی تجهیزات وهزاران تن مهمات را از بین نبردند. امروز تروریست ها از غنائم به خوبی استفاده می کنند".
توانائی دولت و ارتش عراق در مقابله با داعش و ناامنی های سراسر کشور اکنون به یک دغدغه جدی مشترک برای مردم عراق و نیزجامعه جهانی تبدیل شده،به ویژه آنکه قرار و انتظارآن بود با روی کار آمدن آقای عبادی عراق دستکم به لحاظ سیاسی سرو سامانی بگیرد.اما تمامی شواهد و قرائن نشان می دهد واقعیت امروزعراق غیر از آن چیزی ست که ابتدا تصور می کردیم در بطن این جامعه چند گونه و عمیقا متشتت وجود دارد. حیرت آور است، بسیاری و در راس آنها دولت مرکزی بغداد ترجیح دادند برداشتی متفاوت ازاین واقعیات پنهان داشته باشند.نه الرمادی ،بلکه هر موضوع و حادثه دیگری،دیر یا زود این واقع پوشی را آشکار می کرد - که کرد. می تواند انتقادی تلخ و گزنده به نظر برسد اما تحولات کنونی ثابت می کند ارزیابی های قبلی از علت و چرائی بروز و ایجاد ناامنی ها در عراق و نه فقط آنچه به داعش مربوط می شود، با محاسبات دقیقی صورت نگرفته است.
بسیار خب ،برای ساده سازی صورت مسئله می توانیم خود را قانع کنیم دخالت ها و حمایت های کشور هایی مانند قطر ،عربستان و ترکیه علت اصلی قدرت گرفتن این گروه تروریستی و شرارت های آن ا ست.اما چنین برداشتی با همه درستی آن ،انعکاس دهنده تمامی واقعیت موجود نیست،آنگاه که بپذیریم سازمان داعش با ساختاری سیاسی،نظامی و ایدئولوژیک در این حد قدرت و شتابی که ظاهر شده، نتیجه و محصول فرآیند مشابه ساختار خود در درونی جامعه ایی است که در آن قرار گرفته .ریزش به یکباره ساختار های سیاسی، قومیتی و فرهنگی در یک جامعه در حال گذارو متکثر مانند عراق و متقابلا عدم قراردادن و بار گذاری مدلی جایگزین ویا حداقل پیوستی به جای آن،نتیجه اش چیزی جز بهره گری تروریسم و تولیدخشونت سیستماتیک در آن جامعه نیست. (یعنی همین چیزی که در عراق مشاهده می کنیم). عراق تنها نمونه نیست، لیبی وسوریه را ببینید. در واقع اکنون حق داریم سوال کنیم" داعش محصول کدام فرآیند نامتوازن و به شدت خطرناک سیاسی و اجتماعی در درون جامعه عرب و ملت های خاورمیانه است. تا آنجا که به تحولات کنونی عراق مربوط میشود فعلا دولت این کشور از موضع حاکمیتی مسئول ترین نهاد رسمی برای پاسخگویی به این سوال است. اگر مخاطره داعش و سیستم حیرت آور سیاسی و امنیتی آن تنها محدود و محصور به مرز های عراق می شد، شاید برخورد با آن هزینه کمتر و عواقب محدو تری برای منطقه داشت . اما تجربه عملیاتی این گروه و قابلیت تعجب آور آن در بازسازی خود ،انطباق با شرایط منطقه ایی، استتارمحیطی واز همه مهمتر خاصیت ژلاتینی آن برای نفوذ در لایه های مختلف اجتماعی در سراسر جهان خصوصا منطقه خاورمیانه عربی و خلیج فارس ، موجب شده داعش نه صرفا به عنوان یک سازمان نظامی بلکه یک ساختارتمام عیارسیاسی - ایدئولوژیک قدم علم کند و به مهمترین تهدید عمده و بی سابقه برای صلح جهانی و ثبات منطقه ایی تبدیل شود. باید اعتراف کرد معیار ها وابزار نظامی به کار گرفته شده علیه این سازمان تا کنون نتوانسته به حذف و نا کارآمدی آن منجر شود. المهند هیمور سخنگوی استانداری الانبار با تاسف و نگرانی و ناامیدی می گوید"رمادی سقوط کرد.این یک زوال تدریجی بود". ارتش عراق نیز با انتشار بیانیه ای اعلام کرد"پیروزی طرف عراق است، چرا که عراق از آزادی و شأن خود دفاع می کند".اما می توان به چنین حماسه خوانی اطمینان داشت؟ شاید! اما نه تا زمانی که در مقابله با داعش اولا بستر های سیاسی و اجتماعی ایجاد و توسعه آن از بین برود.ثانیا دولت مرکزی عراق تمام توان سیاسی، اجتماعی،ایدئولوژیکی و حاکمیتی خود را یکپارچه به عنوان یک حاکمیت فراگیر به کار گیرد. ثانیا دولت های منطقه با همکاری جامعه بین المللی در پروژه همگن سازی وتوازن استراتژیک توزیع قدرت ،با دولت عراق همکاری کرده و به تفاهم برسند. صرف مقابله نظامی با داعش کارساز نخواهد بود.

این مطلب در روزنامه شهروند منتشر شده است.

matinmos@gmail.com

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 418124

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۴:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
    2 2
    جناب مسلم. سال پیش آقای ناظم دباغ نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران مصاحبه کرده بود و گفته بود اکثر فرماندهان ارشد ارتش عراق چه در زمان صدام و بعد از آن موصلی هستن. این مصاحبه مربوط به همان زمانی هست که داعش تازه موصل را گرفته بود. به نظر میاد که ارتش عراق مرتبا به خاطر خیانت فرماندهان ارشدش هست که ضربه میخوره. چه سال پیش و چه همین امسال. به نظرم عراق باید راهی که ایران در ابتدای انقلاب رفت رو طی کنه. یعنی سپاه پاسداران عراق تشکیل بشه. ما هم اگه این کار رو در ابتدای انقلاب انجام نداده بودیم. عوامل ارتش پهلوی میتونست گرفتاری های مشابهی برای کشور درست کنه. نمونه اش هم رفتارهای برخی از نظامیان ایران در واقعه طبس و نهایتا کودتای نوژه بود. به نظرم عراق جز این راه، راه دیگری نداره.