هیلاری ، سومین بانوی سیاستگذار آمریکا

لیدا هادی: انتخاب هیلاری کلینتون به وزارت خارجه ایالات متحده خبر تکان دهنده ای  است که برای روزهای متوالی افکار جهانی را خود مشغول کرده است. هیلاردی رودهم کلینتون بانوی پیشین کاخ سفید که به رقابت های انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پا گذاشته بود، در واپسین لحظات رقابت تنگاتنگ خود با مرد سیه چرده نوظهو دموکرات دیگر تاب هم پایی با او را نیاورد و با کناره گیری از دور رقابت های انتخاباتی حزب دموکرات عرصه را برا ی باراک اوباما هموار کرد. آنها که تا پیش از این به بهانه های مختلف سعی در تخریب هم برای پیش افتادن از یکدیگر حتی در گامی کوچک را داشتند با پیروزی حزب دموکرات در  انتخابات سال 2008 قصد دارند همسو و همگام با هم قدم بردارند به طوری که احراز پست وزارت امور خارجه از سوی بانوی رقابت های انتخاباتی می تواند همچون پیروزی شگفت باراک در عرصه انتخابات حیرت آور باشد.

شایعه انتخاب هیلاری کلینتون به وزارت خارجه آمریکا با سپری شدن یک هفته از خبر نخستین آن به تدریج به حقیقت نزدیک تر می شود به گونه ای که حتی بسیاری از منابع آمریکایی صحبت از پذیرش این مقام از سوی سناتور نیویورک به میان آورده اند و  حتی گاه از فشار بر اوباما برای انتخاب وی سخن گفته اند.  

هیلاری رادهم کلینتون سومین زنی است که در تاریخ آمریکا در لحظه ای حساس چنین جایگاه و موقعیت خطیری را به عهده می گیرد. این موقعیت به او اجازه می دهد تا به طریقی دنیای سیاست را دیگرگون سازد. اما برای مردم خاورمیانه هیلاری انتخابی نبود که آنها از اوباما انتظار داشتند.

طی مدت هشت سال اعراب و به خصوص روند صلح خاورمیانه به شدت از حمایت های همواره آمریکاییان از اسراییل آسیب دیده اند. حتی در زمانی که اسراییلیان در جنگ 33 روزه سال 2006 میلادی آتش بمباران را بر سر مردم لبنان فرو می ریختند، بوش و سایر مقامات کاخ سفید هیچ وقعی بر فریادهای جهانیان برای پایان هر چه زودتر این نبرد نابرابر ننهادند و بی توجه به دادخواهی مردم جهان برای آتش بس، چراغ سبز را به همراهان اسراییلی خود نشان دادند تا بلکه از طریق آخرین تسلیحات آمریکایی بتوان آتش جنگ خاورمیانه را فرو نشاند.

در تمامی مدت جنگ لبنان، هیلاری کلینتون به صورتی واضح و قدرتمند به دفاع از اسراییلی ها پرداخت و با عنوان این جمله که آنان حق دفاع از خود را دارند سعی در توجیه حمله ناعادلانه اسراییلی ها به سرزمین لبنان کرد. دفاع هیلاری از رژیم صهیونیسم در حالی صورت گرفت که اسراییل خود آغازگر این جنگ کوتاه مخرب با بیش از هزاران قربانی لبنانی بود. البته که جهان همواره با این تناقض های آشکار سیاست های خارجی آمریکا آشناست به خصوص در زمانی که پای منافع لابی های اسراییلی در میان باشد. 

 باور این موضوع که هیلاری بانوی جنگاور دموکرات بخواهد در اندک زمانی درونمایه های اسراییل طلبانه اش را تغییر دهد بسیار سخت و غیر منتظره می نماید. اما او و سایر همراهان باراک اوباما باید به خاطر داشته باشند که برای نائل شدن به همه وعده هایی که بارها در برابر نظاره هزاران تن از مردم آمریکا و حتی جهانیان فریاد زده اند باید دورنمایی جدید در تیررس نگاه خود قرار دهند و همه باورهای کهنه و نخ نمای پیش را که جز سردرگمی بیشتر آنها در مسایل منطقه بهره ای دیگر نداشته به کناری بگذارند.

البته برای هیلاری که به رغم همه تجربه هایش، در زمینه سیاست های خارجی اندوخته چندانی در اختیار ندارد بسیار مشکل است که بتواند خود را از ورطه لابی های اسراییلی قدرتمندی که در جای جای امور آمریکا رخنه کرده اند نجات دهد ولیکن چنانچه هیلاری شجاعت ایجاد این تغییر و نوگرایی را داشته باشد آن گاه نومحافظه کاران که برای مدت ها بر سیاست های بوش در خاورمیانه تسلط داشتند در حالی کاخ سفید را ترک می کنند که زمام امور را به دست یک فرد بی طرف سپرده اند که البته این مساله در تاریخ آمریکا کمتر نمود داشته است.

در هر حال شرق میانه برای باراک اوباما و ابراز صداقت گفتار او چنان دارای اهمیت و حیاتی است که او باید در میانه چالش های بسیار آن،  به روشی محتاطانه  فردی را برای وزارت  امور خارجی حکومت خود انتخاب کند که بازگوی خواسته ها و همراهی آنها با مردم منطقه و از سوی دیگر حافظ منافع قدرت رو به افول آمریکا باشد، امری که با انتخاب هیلاری رادهم کلینتون کمتر می توان به آن امید داشت.