در خبرها آمدهاست که از بیستم فروردین ماه جاری، ضبط مجموعهی "پایتخت 4" در چین کلید خورد (روزنامه "قانون"، شماره 492، سال دوم، سهشنبه، 25فروردین، سال 1394، صفحه 7(
و قرار است که این سریال، بیست و شش شب از شبهای ماه مبارک رمضان را به مخاطبان تلویزیون، خوراک فرهنگی بدهد.
توجه دادهمیشود که موضوع بحث، نقد پیش از تولید سریال نیست که فیلمنامهی آن، همچنان در حال نوشتن است و حتی هنوز بازیگران اصلی، به تمامی، انتخاب نشدهاند بلکه موضوع بسیار مهم و اساسی است و از نقطهنظر اقتصادی، اهتمام شایانی دارد که انتظار میرود وزارت امور اقتصادی و دارایی و بهویژه اتاق بازرگانی ایران و چین، به این مهم عنایتی خاص داشته باشد و دست همكاري به سوي متوليان دستگاههاي فرهنگي دراز كند.
بهنظر میرسد امروزه، دنیای پیشرفته، به چنان جایگاه و توان اقتصادی رسیدهاست که پیش از تولید انبوه و اقدام عجولانه و غیرکارشناسی جهت صادرات یک کالا یا خدمات، در کشور مقصد، پیشقراول فرهنگی میشود و با انجام اقدام های فرهنگی، پس از تغییر ذائقهی مصرف مردمان آن کشور، دست به تولید بهمنظور صادرات میزند.
نکتهای که جلب توجه میکند این که؛ معمول چنین است که توان صادراتی کشور تولیدکننده وقتی به حدی رسید که دیگر نمیشود با تبلیغات، کالایی را جهت فروش عرضه کرد، دیپلماسی فرهنگی جایگزین دیپلماسی اقتصادی میشود؛ تا جايي كه تصور میشود يكي براي ديگري نوكري میكند.
و صدالبته پرواضح و بدیهی است که ضریب نفوذ خروجی کار دیپلماسی فرهنگی، بیش از تبلیغات صرف است. ناگفتهنماند که در آین مقطع، عوامل و کارگزاران اقتصادی هیچگاه پشت متولیان امور فرهنگی را خالی نمیکنند و بهنحو چشمگیرتری اما غیرملموس و ناپیدا، از دیپلماسی فرهنگی پشتیبانی میکنند.
حال، پرسش اين است كه تلويزيون ايران به عنوان يك دستگاه فرهنگي براي اقتصاد چين فعاليت میکند يا "پايتخت 4" قصد دارد مخاطبان خود را متوجه و آگاه سازد كه؛ نبايد دچار بيماري مصرفزدگي كالاهاي درجه 3 وارداتي از چين شوند!
نظر شما