دنياي مشترك ديپلماسي شكل گرفته ميان ايران و روسيه كوچكتر و يا بهتر است گفته شود محدود تراز آن است كه به طرفين امكان مانور و يا همكاري مشترك درعرصه ديپلماسي به صورت استراتژيك را بدهد.اين هيچ ارتباطي به روابط كنوني تهران و مسكو ندارد وبرگرفته از تجربه تاريخي دو كشور است. تجربه اي شگفت انگيزتكراري والبته با نتايج كاملا تكراري!!! . ايرانيان تقريبا در تمامي طول قرن نوزدهم ،از زمان پادشاهان قاجار و تا قبل انقلاب 1979 ايران ودوران حكو مت پهلوي در قرن بیستم در ستيزي عادتي وآزار دهنده ، همواره روسها را حيات خلوت خود ديده و تجربه كرده اند. شايد مربوط به گذشته اي جبران ناپذير باشد، ولي تا آنجا كه به مردم ايران مربوط ميشود، تبعات ماندگار و روحي تلخ پيمان فين كن اشتاين(با تاثیری غير مستقيم) وانعقاد دو عهد نامه" گلستان و تركمنچاي" در قرن نوزدهم ونيز در ميانه قرن بيستم با نقض آشكار تماميت ارضي ايران توسط ارتش سرخ ،بي توجهي تعمدی استالين به تعهداتش در پايان جنگ جهاني دوم ،حمایت از نیروهای تجزیه ظلب در شمالغربی و غرب ایران در همین دوره و تحولات دوران نخست وزیر برکنار شده دکتر محمد مصدق و اقدا مات نیروهای کمونبست مورد حمایت مسکو علیه وی ،به صورتي ماندگار در حافظه تاريخي آنها باقي مانده است . تلخي اين دوران در حافظه ايرانيان تا به آنجا پيش رفته كه پس از گذشت حدود 2 قرن مردم عادي، در عدم پذيرش آنچه كه ميتواند زور تلقي شود، آنرا با قرارداد سال 1828 "تركمنچاي" مقايسه كرده ورد مي كنند.
طي تقريبا 16 ماهي كه از به قدرت رسيدن پرزيدنت روحاني در ايران مي گذرد و اميد به حل مناقشه اتمي ايران كه او وعده آن را داده است، بسياري از كارشناسان سياسي معتقد بودند در فرآيند حل اين مناقشه پيچيده ، نه موضع گيري مقطعي كه استراتژي بلند مدت روس ها در قبال ايران، بسيار مهم تر از آن چيزي ست كه اكنون نشان داده و مي گويند. اين كارشناسان بر اين نكته تاكيد داشتند ،پرونده اتمي ايران براي روسيه به مثابه يك عقربه ترازو در مناسبات با غرب و ايالات متحده عمل خواهد كرد و اين به خودي خود، بالقوه ميتواند مذاكرات را در مراحل حساس با خطر روبرو وبه ضرر ايران تمام كند. مشاركت در صدور 6 قطعنامه عليه تهران در شوراي امنيت با راي موافق،عدم تحويل سامانه دفاعي "اس -300" و موضع گيري ريباکف معاون وزير خارجه روسيه و مذاكره كننده ارشد اين كشور در گفتگو هاي اتمي، به اندازه كافي مي توانست گوياي آن سياستي باشد كه مسكو مترصد بود بعدها درپيش بگيرد،كه ظاهرا گرفته است. معاون آقاي لاروف در ماه مارچ گذشته و در اوج بحران اوكراين و اشغال كريمه با ايراد سخنانی عجیب در باره پرونده هسته ای ایران اظهار داشت" موضوع اوکراین و نحوه برخورد طرف غربی با موضوع کریمه در نگاه مسکو به مذاکرات هسته ای تاثیردارد". منطقا نمیتوان پذیرفت این موضع شخصی ريباکف بوده ،آنچنانکه نمیتوان پذیرفت مسکو در ورود به بازی اوكراين از همان ابتدا مسئله ایران را مدنظر نداشته است. اينك به نظر مي رسد مسكو در صدد نهادينه كردن رفتاري ست كه ممكن است براي ايران ياد آور آن چيزي باشد كه در گذشته تجربه كرده و حال دوباره در حال ظهور كردن است. سايت خبري "ديپلماسي ايراني" كه متعلق به يك ديپلمات شناخته شده پيشين ايران" صادق خرازي" است روز 4 شنبه 31 دسامبر به نقل يك منبع خبري داخلي ايران(تابناك) و نيز رويترز اعلام كرد مسكو در صدد تجديد نظر سياست هاي خود در قبال ايران است. اين منبع خبري توضيح ميدهد" وزارت خارجه روسیه با انتشار بیانیه ای اعلام کرده در صورتی که تحریم های آمریکا علیه این کشور تشدید شود، این موضوع می تواند سبب ضربه خوردن روند همکاری های دو کشور در مسائلی همچون سوریه و موضوع هسته ای ایران شود".این بیانیه در ادامه افزوده "اقدامات ایالات متحده، چشم انداز همکاری دوجانبه برای حل و فصل موضوع هسته اي ایران، بحران سوریه و دیگر مسائل مهم بین المللی را در هاله ای از ابهام فرو می برد. همان گونه که واشنگتن در گذشته مشاهده کرده، ما چنین اقدامات غیردوستانه ای را بی پاسخ نمی گذاریم".هنوز هيچ واكنش رسمي از سوي مقامات ايراني در قبال اين بيانيه اعلام نشده ،اما اگر آنچه وزارتخارجه روسيه اعلام كرده نه يك تهديد تبليغاتي كه يك سياست راهبردي باشد،در اين نكته كه مذاكرات پيش رواتمي سخت تر از آنچه تهران تصور ميكند پيش خواهد رفت ،جاي ترديد وجود ندارد. اين عدم ترديد عمدتا از آنجا ناشي ميشود كه امنيت شرق اروپا و سياست راهبردي روسيه در رابطه با اروپا و ايالات متحده كه به تمامي در بحران اوكراين تجلي يافته ،براي كرملين بيش از پرونده اتمي ايران اهميت حياتي دارد. از طرفي موضوع ايران براي رهبران كرملين از زاويه اي ديگر مي تواند مهم باشد و آن قابليتي ست كه اين پرونده براي آنها در موضوع انرژي و روابط با اعراب خصوصا عربستان ايجاد كرده . عربستان و پاره اي اعراب خليج فارس همواره از مسكو خواسته اند بهاي فاصله گرفتن از ايران را با همكاري در بازار انرژي دريافت كند. به اعتقاد كارشناسان اقتصادي در جنگ نفتي كه عربستان به راه انداخته، روسيه به عنوان يكي از بزرگترين توليد كنندن نفت خارج از اوپك ،ضرري معادل 60 ميليارد دلارتا كنون متحمل شده است.
اينكه كرملين در كوتاه مدت چه سياستي در قبال ايران اتخاذ خواهند كرد،به عقيده من اصلا موضوع مهمي نيست. مهم نگاه استراتژيك آنهاست كه همواره بر اين مبنا بوده " ايران (دير يا زود) بالاخره مسائل خود با ايالات متحده را حل وفصل خواهد كرد (اعراب نيز اينگونه مي انديشند)و كاركرد سنتي خود در منطقه را باز خواهد يافت. از ديد مسكو تهران آن چيزي نخواهد بود كه بتوان به عنوان يك متحد استراتژيك روي آن حساب باز كرد. اين تصوري درست است يانه؟ نميدانم،اما اينكه پرزيدنت اوباما اخيرا تصريح كرد ايران قادر است به يك قدرت مطرح منطقه اي تبديل شود نمي تواند از سوي روس ها سخني كم اهميت و عادی تلقي شود. سخنان پرزیدنت اوباما از سوی محافل دیپلماتیک مقیم واشنگتن نیز بسیار با اهمیت توصیف شد.شرايط آينده منطقه و عرصه ديپلماسي حرفه اي بین المللی هرچند ممكن است به جذابيتي بي مانند برای سیاستمداران تبدیل شود ،اما متقابلا هم نمي تواند موجب نگراني دستگاه ديپلماسي ايران نباشد،آنگاه که ممکن است دقیقا نداند روس ها چه خواهند کرد. بي شك پرزيدنت روحاني و تيم رويائي سياست خارجي او روزهاي سختي در پيش رو دارند. matinmos@gmail.com
نظر شما