اسقف اعظم کلیسای آشوری شرق ایران: اسلام و مسیحیت هر دو پیام آور دوستی هستند

مارنرسای بنیامین می گوید: با توجه به وضعیت کنونی جهان برای رسیدن به صلح پایدار تنها دعا کافی نیست و باید با برگزاری جلسات و سمینارهای مختلف توسط علمای ادیان مختلف، مشکلات را ریشه یابی کرد و به نتیجه رسید.

به گزارش خبرآنلاین، مارنرسای بنیامین، اسقف اعظم کلیسای آشوری شرق ایران، در گفت و گو با شفقنا حضرت عیسی(ع) را نه تنها پیام آور صلح بلکه خودِ صلح می داند و می گوید: «اسلام و مسیحیت بسیار بهم نزدیک و هر دو پیام آور دوستی هستند، اما امروز منیت و خودخواهی انسان ها باعث شده که جهان بخصوص خاورمیانه به صحنه نزاع و درگیری تبدیل شود.» متن این گفت وگو را درادامه می خوانید.

این روزها جهان بیش از هر زمان دیگری نیازمند برقراری صلح و زندگی مسالمت آمیز است. در اندیشه حضرت عیسی(ع) صلح و دوستی میان همه انسان ها به چه معنا و چگونه ممکن بود؟

برای پاسخ به این سوال آیاتی از انجیل مقدس «لوقا»، باب دوم، آیه 8 تا 15، در مورد تولد عیسی مسیح(ع) قرائت می کنم تا بدانیم چرا می گویند عیسی مسیح پیام آور صلح بود. «در همان اطراف در میان مزارع چوپانانی بودند که در هنگام شب از گله خود نگهداری می کردند، فرشته خداوند در برابر ایشان ایستاد و شکوه و جلال خداوند در اطرافشان درخشید و ایشان سخت وحشت کردند، اما فرشته گفت نترسید من برای شما مژده ای دارم، شادی بزرگی شامل حال تمامی این قوم خواهد شد، امروز در شهر داوود نجات دهنده ای برای شما به دنیا آمده است که مسیح و خداوند است، نشانه آن برای شما این است که نوزاد در قنداق پیچیده را خواهید یافت، ناگهان با فرشته فوج بزرگی از سپاه آسمانی ظاهر شد که خدا را با حمد و ثنا می سراییدند و می گفتند؛ خدا در برترین آسمانان جلال و بر زمین در بین مردمی که مورد پسند او می باشند، صلح و سلامتی باد» در متن این قرائت مطلبی نهفته شده که مژده فرشته خداوند برای عالمیان است، مژده این است که خدا در بین مردمی که مورد پسند او می باشند، صلح و سلامتی آورده است.

در زبان آشوری بسیار مهم است که وقتی به هم می رسیم مانند همه انسان ها به هم سلام کنیم و کسی که جواب می دهد می گوید، صلح و سلام بر شما باشد. این کلمات نه تنها در آن بازه زمانی بلکه در همه ادوار تأکید شده تا سلام و صلح در جهان گسترده شود و این فرهنگی است که ما از عیسی مسیح یاد می گیریم. مسیح فقط منادی سلام و صلح نیست، بلکه مأموریت و خودِ مسیح برای ما مسیحیان سلام، صلح، نجات دهنده و وصل کننده ارتباط میان انسان و خداست. بین انسان و خداوند دو نوع صلح وجود دارد؛ با آمدن عیسی مسیح(ع)، ارتباط عمودی که بین انسان و خداوند قطع شده بود، دوباره برقرار گردید و نوع دوم از این سلام و صلحی که بر زمین جاری است، بین انسان و انسان برقرار است که به آن سلام و صلح افقی می گوییم.

در روزهای عید میلاد ما در مورد این دو نوع صلح صحبت می کنیم و معتقدیم عیسی مسیح خودش سلام و صلح بود نه پیام آور صلح. مسیح توسط مریم باکره زاییده شد و این نشان می دهد که طبیعت و تولد عیسی مسیح انسانی نبود، یعنی مسیح توسط یک ازدواج معمولی و انسانی که بین یک مرد و زن اتفاق می افتد، آفریده نشده و بر زمین نیامده است.

ما مسیحیان رسالت بسیار عظیمی داریم، ما نه تنها باید در کتاب ها قرائت کنیم و در مورد آن صحبت کنیم بلکه باید مجری دستورات و قوانین عیسی مسیح(ع) بر روی زمین باشیم وگرنه تنها ظاهرا مسیحی هستیم بنابراین در این روزهایی که جنگ و خونریزی اتفاق می افتد، هر کس با هر دینی که باشد اگر به تعالیم، دستورات و آموزه های پیامبر و خداوند خود اجرا کند در هیچ نقطه ای از دنیا جنگ، نزاع، درگیری و بی خانمانی نخواهد بود. شیطان همیشه و در همه قرون کار می کند و در هر نقطه از زمین ابزار و وسایل متفاوتی دارد تا بتواند انسان را در چاه بی خداوندی بیندازد و او را از مسیر روحانی و خداوندی خود منحرف کند؛ شیطان در هزار سال پیش، یک نوع و امروز هم ابزار دیگری دارد که متاسفانه محصول ابزار شیطانی کنونی، جنگ، خونرنریزی و درگیری بین همه انسان ها با هر قومیت، دین و مذهب است.

توجه به منطق گفت‌وگو يكي از راهكارهاي سازنده در برقراري صلح جهاني است. آیا وضعیت امروز جهان از جمله ظهور و بروز افراط گرایان و کشتار مسیحیان و مسلمانان یکی از نشانه های عدم موفقیت انسان ها در تحقق گفت وگویی منطقی و صلح آمیز است؟ برای تحقق صلح جهانی چه راهکاری وجود دارد؟

امروز هر کسی به جای خداوند، می گوید من. هر کس به زعم خود تعبیری از خداوند دارد و می خواهد خودش را خداوند بر روی زمین بپندارد. این منیت و خودخواهی باعث شده که جهان بخصوص خاورمیانه به این روز بیافتد. به نظر من اگر کسی به تعالیم دین خود واقف و عالم و مجری آموزه های دین خود باشد، هدف تنها «خداوند» خواهد بود و اگر کسی بخواهد برای خود تعالیم و آموزه های جدید بیاورد، هدف و ابزارش سیاست و نفت خواهد بود. در این میان اگر هر کسی بر آموزه های دینی خود تکیه کند، دنیا بهشت خواهد بود. مسیح به ما یاد می دهد که همسایه خود را دوست بدار، همسایه نه تنها همسایه ای که برای منِ مسیح است بلکه دوستی با هر کسی با هر نظر، عقیده، دین، مسلک، پوشش و تفکر.

در این صورت می توانیم به صلح جهانی برسیم؟

امروز در کشورهای مختلف مانند عراق، سوریه، درگیری، جنگ، نزاع، خشونت و افراط گرایی بسیار است که متاسفانه در این نزاع، آشوریان عراق و سوریه هم بی نصیب نبوده اند و بسیاری از هم کشیشان و هم مسلکان ما در این جنگ بسیار زشت و افراط گرایی داعش، خانه، کاشانه، کلیسا و دارایی های خود را از دست دادند؛ در شمال عراق، موصل و همچنین در قسمتی از سوریه بسیاری از هم کیشان ما به اجبار به طرف کشورهایی اروپایی و آمریکایی کشیده شدند که این خواست قلبی ما نیست. اینجا باید بگویم به غیر از اینکه افتخار می کنم که ایرانی هستم بلکه افتخار عظیمی است که در این کشور، من و پیروان کلیسای شرق و سایر مسیحیان ایران، دین و قومیت خود را به خاطر امنیتی که در کشورمان برقرار است، حفظ کرده ایم. در همه سخنرانی های خود دعا کردم و گفته ام که باید همیشه خدا را شاکر باشیم که در ایران و در کنار سایر برادران و خواهران خود از هر دین و قومیتی که باشند، با آرامش و امنیت زندگی می کنیم.

موضوع گفت وگوی ادیان و بسط دیدگاه های گفت وگو محور در بین روحانیون ادیان مختلف تا چه حد زمینه ساز صلح در جهان است؟

اراده و انگیزه ای که هدفش صلح باشد، بسیار مقدس است. در چند سال اخیر، جلسات، سمینار و نشست های مختلفی میان روحانیون مسلمان و ادیان مختلف اعم از مسیحیان در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزار شده که باعث خشنودی بسیار است؛ این جلسات حاکی از آن است که ایران منادی صلح و امنیت برای همه جهان است. امیدوارم این جلسات محیط بسیار خوبی برای اظهار نظر همه و الگویی برای سایر کشورها باشد. این جلسات و گفت وگوها باید در کشورهایی که گرفتار جنگ، نزاع و درگیری هستند نیز برگزار شود. انسان آفریده و نماینده خدا بر روی زمین است و می تواند مثل فرشتگان بوده و طبیعت خداوندی داشته باشد و همچنین می تواند به طرف شیطانیت نزول پیدا کند، اگر انگیزه و تفکر هر کسی خداوندی باشد، این جلسات گفت وگو با محوریت صلح و پیشرفت خواهد بود و اگر به طرف شیطانیت برود، از یک بهشت خداوندی، گل و لای تولید خواهد کرد.

فرمودید باید جلسات و گفت وگوهای بین ادیان که در ایران برگزار می شود به کشورهایی که امروز گرفتار نزاع و درگیری هستند، کشیده شود. برگزاری این جلسات چگونه می تواند در کاهش افراط گرایی و خشونت تأثیر داشته باشد؟

پیداست در این کشورها هدف صلح و پیشرفت خاورمیانه نیست بلکه هدف سیاست هایی است که باید در این کشورها اعمال و اجرا شود تا درآمدی برای کشورهای اروپایی و آمریکایی حاصل شود؛ هدف این است که اینجا خشونت و خونریزی و درآمد، پیشرفت، امنیت در جای دیگر باشد که ما بسیار مخالف این هستیم، ما می گوییم صلح باید برای همه جهان و خاورمیانه باشد تا به یک صلح پایدار برسیم. پیداست که بعضی ها می خواهند آنچه که به نفع خودشان است را در خاورمیانه اعمال نفوذ کنند ولی این سیاست را کسان دیگری اجرا می کنند، باید بسیار هوشیار بود که مجری اوامر و تفکرات پلید بعضی صهیونیست پرست ها نباشیم. افراط گرایی در هر دینی مضر است، حال این افراط گرایی در قرون وسطا توسط مسیحیان باشد یا در قرن بیست و یکم توسط عده ای که خود را مسلمان می دانند، به وجود آید.

تروریست های داعش در عراق علاوه بر کشتار مسلمانان، تعرض های وسیعی علیه مسیحیان نیز انجام داد که خشم و اعتراض بسیاری از روحانیون مسیحی را به دنبال داشت. تا به امروز کلیساها توانسته اند در کاهش خشونت رونق گرفته در جهان نقشی داشته باشند؟

از نابودی کلیساها بر اثر افراط گرایی، اولین کسی که زیان می بیند، کلیساست. از سال 2003 که آمریکا از آوردن صلح و دموکراسی برای عراق و خارومیانه صحبت کرد، جنگ و نزاع شروع شد و بسیاری از کلیساها را در بغداد و شهرهای مختلف منفجر کردند و اسقف و چند تن از کشیشان مسیحی عراق را به شهادت رساندند. به زعم مسیحیان، کلیسا فقط ساختمان نیست بلکه جماعت ایمان دار است که به آن کلیسا می گوییم و ابزار آنها تنها دعا کردن است به همین دلیل همیشه از خداوند می خواهیم که صلح را در زمین جاری کند و وظیفه سیاستمدارن و نیروهای انتظامی و نظامی است که به دفاع از کشور بپردازند. در سمینارهای مختلفی که در کشورهای متفاوت برگزار شده، دیده شده که روحانیون کلیساهای مختلف از حرکت های خون آلود و بسیار ددمنشانه اعلام انزجار کردند، اما با توجه به وضعیت کنونی جهان برای رسیدن به صلح پایدار تنها دعا کافی نیست و باید با برگزاری جلسات و سمینارهای مختلف علت مشکلات را ریشه یابی کرد و به نتیجه رسید.

پاپ فرانسیس در سفر اخیر خود به ترکیه گفتند، اسلام دین خشونت نیست. پیش از این نیز مراجع تقلید ایران طی مکاتبه ای کشتار مسیحیان را محکوم کردند. اقدامات این چنینی از سوی بزرگان ادیان چقدر می تواند در روشنگری مردم و کاهش خشونت ها نقش داشته باشد؟

وقتی عالیجناب فرانسیس که رهبر کل کلیساهای کاتولیک جهان است، اعلام می کند که دین اسلام، دین خشونت نیست، یعنی خیال همه کسانی که در جهان هستند از این بابت راحت می شود که اسلام باعث جنگ، خونریزی و نزاع نیست و کسانی که امروز به نام اسلام به جنگ و خونریزی می پردازند، می خواهند وجه صلح طلبانه اسلام را خراب و یک وجه مصنوعی از اسلام تولید کنند. اگر اسلام واقعی آن بود که داعش اعلام می کند، امروز من، کشیشان و مسیحیان نباید در ایران زنده می ماندیم. وقتی رهبر یا مرجع شیعه اعلام می کند که مسیحیت و اسلام دین صلح است یعنی دیدگاه مسیحیت و اسلام نزدیک به هم است و باید هر دو به صلح و زندگی خوب و بسیار مناسب در کنار هم فکر کنند، هیچ وقت دین نباید باعث نزاع باشد، دینی که هدفش نزاع باشد، دین نیست.

با انجام گفت وگو میان رهبران ادیان اعم از اسلام و مسیحیت در کشورهای مختلف، می توان راه را برای ایجاد صلح و زندگی مسالمت آمیز بین پیروان ادیان مختلف در همه کشورها باز کرد. امیدوارم همیشه دست قدرتمند خداوند بر روی ما آدمیان ضعیف باشد تا بتوانیم پیروان را به راه راست هدایت کنیم و در هیچ نقطه ای از جهان شاهد جنگ و خونریزی نباشیم. انسان برای پرستش خداوند، امنیت، صلح، پیشرفت، مثبت اندیشی و هر فکری که باعث پیشرفت است، آفریده شده نه برای جنگ و دعوا و خونریزی که از طبیعت انسانیت نیست و از طبیعت شیطانیت است.

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 391641

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 3 =