محمدعلی اینانلو

قبول دارم عکس های وحشتناکیست که دل هر انسان صاحب احساسی را غمگین می کند.

 

بنده با انتشار این عکس ها و نوشتن این مطلب مطلقا در پی تئوریزه کردن خشونت در طبیعت، عادی نشان دادن کشتار حیوانات و ترویج شکار نیستم، تنها می خواهم دوستان نازکدل را توجه دهم که راهکار به هیچ عنوان احساساتی شدن، سر و گیس کندن، به سر و سینه کوبیدن، فریاد و فغان کردن، اتهام زدن و ناسزا گفتن نیست بلکه پیدا کردن راه چاره است و راه چاره در فضای احساساتی و پر از ناسزا پیدا نمی شود و تنها در سایه اندیشیدن و سپس سخن گفتن و البته سخن شنیدن پدید می آید.

بنابراین بیایید و برای یک بار هم که شده پیش از سخن گفتن بیندیشیم.

وجه دیگر سخنم با دوستان پردیسان نشین است که حداقل در بیست و پنج سال گذشته، با حرف های من و امثال من دشمنی کرده اند و کار را به جایی رسانده اند که نباید می رسید؛ یعنی وضع اسفناک موجود!

در بیست و پنج سال گذشته به عنوان سردبیر چند مجله معتبر میلیون ها کلمه نوشته ام و به عنوان مجری و سازنده برنامه های تلویزیونی میلیون ها کلمه گفته ام که حاصل و چکیده همه آنها در مورد شکار در دو سه جمله خلاصه می شود؛

"چه بخواهیم و چه نخواهیم پدیده ای به نام شکار در ایران هست بنابراین به جای مغلطه، شلوغ کاری، دشمنی بیهوده و احساساتی شدن می بایست سعی کنیم تا از راه قانونمند کردن شکار تعداد کشتار حیوانات را محدود کنیم"

بسیاری از دوستانم هم همین جملات را با لحن دیگر هم گفته اند.

کجای این حرفها معنای طرفداری از شکار را دارد نمی دانم، حتم می دانم که با چاپ این مطلب نیز حملات احساساتی و بعضا هدایت شده ای علیه من راه خواهد افتاد، به همین دلیل هم نمی خواستم بنویسم اما این همه ظلمی که طبیعت و حیات وحش کشورم به دلیل مدیریت های غلط متحمل می شود، نمی گذارد؛ اطمینان دارم که ادامه این گونه مدیریت ها و تصمیمات غلط که پس از مرحوم دکتر تقی ابتکار در سازمان حفاظت محیط زیست معمول شده و ادامه دارد همین مختصر باقی مانده را هم به باد خواهد داد.

خانم دکتر ابتکار اخیرا چند بار در مورد شکار سخن گفته اند که آخرین آن (نقل به مضمون) حاکیست که در مورد صدور یا عدم صدور پروانه های شکار در حال تصمیم گیری هستیم!

می خواهم خدمت ایشان و مشاوران ایشان و قراولان و یساولان و دیگر پردیسان نشینان عرض کنم که «زحمت نکشید شکارها را زدند!»

این اظهار نظرها مرا به یاد داستان همشهری مان می اندازد که به او گفتند: 
حاجی قطار مشهد حرکت کرد، جواب داد جایی نمی تواند برود بلیتش دست من است!!

در پردیسان هم چنین اندیشه می شود که در صورت ندادن پروانه شکار چند میلیون تفنگ به دست، تفنگ هایشان را در کمد قایم می کنند و پس از زدن مسواک و کارهای لازم پیش از خواب و بوسیدن بابا و مامان درحالی که ترانه گنجشک لالا را زمزمه می کنند به رختخواب رفته و خواب بامبزی را می بینند.

نخیر دوستان! حقیقت غیر از این است، قطار مشهد حرکت کرده و در حال رسیدن به مقصدی محتوم است، الان دهه سوم آبان ۹۳ است، به شما اطمینان می دهم که تا به حال صدها هزار ساچمه و هزاران گلوله و چهارپاره به سوی حیوانات شلیک شده، بی آنکه پروانه ای صادر شده باشد، محرمانه از مدیران کل و دیگر کسانی که مورد اعتمادند صحت یا سقم این ادعا را جویا شوید.

قبول دارم، عکس هایی که به همراه مطلب منتشر شده بسیار وحشتناک است اما بیایید و به جای احساساتی شدن علیه من مستقیما سازمان مسوول را سوال پیچ کنید، واقعا این چه وضعی است؟ چه کسی، چه سازمانی، چه ارگانی باید پاسخ گو باشد؟

این عکس ها، موبایل به موبایل، ایمیل به ایمیل می چرخد، به دست من هم از همین طریق رسیده است.

پنج کل و پنج قوچ و دو قوچ دیگر، برخی معتقدند که اینها در همین یکی دو ماهه اخیر کشته شده اند، نمی توانم به طور قطع و یقین با صحت عکس ها، موافقت کنم اما با تفسیر عکس و با نگاهی به علف های پشت سر قوچ بزرگ می توان نظر داد که حداقل از نیمه تابستان - کدام تابستان؟- به بعد شکار شده اند.

جزئیات عکس با شما سخن می گوید، نوع بوته ها، تازگی یا خشکیدگی علف ها، نوع درخت، نوع صخره آهکی زیر شکار و از آن مهم تر شاخ شکار حتی بهتر از حلقه های تنه درخت با آدم با تجربه سخن می گویند؛ شاخ راست این قوچ هشت ساله حدود یکصدوپنج سانتی متر طول دارد، شاخ چپ آن حدود شش سانتی متر شکستگی دارد، منهای سال بره‌گی که سر شاخ بیشتر رشد می کند شاخ این قوچ - به جز سال پنجم که شاید دچار خشک سالی شده - هر ساله حدود هشت تا دوازده سانتی متر رشد کرده، رشد بیخ شاخ حدود شش سانتی متر است یعنی اینکه حیوان در نیمه سال شکار شده، امسال یا پارسالش مهم نیست، مهم این است که این قوچ با پروانه شکار نشده.

می توانم به عنوان کسی که عمر خود را در شکار با شکارچی و شکاربان گذرانده بگویم که این شکار، کار یک شکارچی حرفه ای نیست، شاخ قوچ بزرگ واقعا یک تروفه ارزشمند است، هیچ شکارچی حرفه ای سر چنین تروفه ای را از بیخ گلو نمی برد که پوست آنرا برای تاکسیدرمی نابود کند، کشنده این حیوان معلوم است که مانند یک شکارچی حرفه ای قصد تاکسیدرمی و نگهداری تروفه را نداشته و شکارکش قاچاق بوده که علاوه بر نحوه سربریدن قوچ به این زیبایی عکس به این زشتی و وحشتناکی گرفته.

یک شکارچی حرفه ای زمانی را که برای عکاسی و آماده کردن تروفه (به نقل از ویکی پدیا: تروفه نوعی از شکار است که در آن طعمه از پیش انتخاب می‌شود و اغلب جانوری است که بیشتر از همه عمر کرده باشد و شکار آن نوعی افتخار برای شکارچی محسوب شود) می گذارد گاهی حتی از زمانی که برای خودِ شکار گذاشته بیشتر است.

شما در صحنه یا عکس هیچ شکار حرفه ای در هیچ نقطه از دنیا این همه خون نمی بینید چرا که شکارچی حرفه ایِ با مجوز وقت کافی دارد که شکار را بشوید و آماده عکس کند، در این شکار معلوم است که شکار کش وقت کافی نداشته، تیر را انداخته، سر را بریده، عکس را گرفته و پیش از رسیدن شکاربان گریخته.

لطفا به من حمله نکنید، آموزش شکار و کشتار نمی دهم بلکه تجربه 50 ساله خود را به میان می آورم تا مدیران ناوارد را توجه دهم که پروانه دادن یا ندادن آنها دخلی به کشته شدن حیوانات ندارد شاید که جان محیط بان را بیشتر دچار مخاطره کند، بیهوده با بازی پروانه می دهیم، نمی دهیم خود را گول نزنند و مردم را سرگرم نکنند، بلکه به جای این بازی ها با بهره گیری از نظریات کارشناسان واقعی در فکر چاره واقعی کار باشند تا این باقیمانده حیات وحش رو به زوال نیز به تاراج بی تدبیری نرود وگرنه قطار مشهد می رود و بلیتش در پردیسان می ماند.

۴۷۴۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 384696

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 20
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • عرشیا A1 ۰۶:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
    41 68
    خب عزیزان این درس امروز ما بود از نحوه شکار و چرایی و چگونگی ان .البته واضح و مبرهن است که وقتی شما یک قوچ را برای تاکسیدرمی شکار میکنید باید خیلی مواظب شاخش باشید ولی اگر میخواهید با دوستان یه حال و حول اساسی راه بندازید راهش متفاوت است و الی اخر ... جناب اینانلو متاسفم .فقط همین .
    • محمد A1 ۱۸:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
      25 6
      قربان شما متاسف حال ایشششان نباشید متاسف حال محیط زیست و حیات وحش بیچاره ما باشیدکه پروانه و بی پروانه در غارت است
  • بی نام A1 ۰۶:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
    69 34
    بهترین کار همونیه که در کردستان انجام شد و شکارچیها یا تفنگشون رو تحویل دادن، یا از انداختن. یعنی فرهنگ سازی. مردم باید نسبت به محیط زیست احساس مسئولیت کنن وگرنه بقیه کارها فایده ای نداره.
    • علی IR ۱۸:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۳
      14 5
      شما در این مورد مطمین هستید که انها شکار نمی روند یا اصلا شکارچی بوده اند.اینها همش فیلمه
  • اعظم A1 ۰۶:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
    60 16
    محیط زیست فقط نظاره گر این حوادث تلخ هست و اقدام موثری برای پیدا کردن و مجازات قاتلان طبیعت نمی کنه تا کی باید شاعد نابودی طبیعت بود؟ خدا لعنت کنه کسایی که این حیوونای بی گناهو می کشن
  • اسد IR ۰۶:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
    76 16
    آقای اینانلو حرف دل همه دوستداران محیط زیست و حیات وحش را گفتید . کاش مسئولین امر هم مثل شما بودند و الا وضع محیط زیست و طبیعت ما این گونه نبود.
  • بی نام A1 ۰۷:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
    38 6
    با توجه به پاراگراف آخر میگم عده ای فقط به قصد حمله این مطلبو میخونن بدون توجه به محتویاتش چون با جناب اینانلو مشکل دارن. شاید اگه با نام فرد دیگری منتشر میشد بیشتر بهش توجه میشد حالا منظورم تایید کامل نیس ولی توجه کردن به حرف کسی با سالها تجربه میتونه مفید باشه
  • lمحسن IR ۰۹:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
    20 2
    اقاي اينانلو ي عزيز.شما اگه بگيد ماست سفيده همه اين جماعت ميگن نخير سيا هست.اينا خودشون رو به خواب زدن.ادمي هم كه خودشو بخواب بزنه رو نميشه بيدار كرد.اين كامنتها هم معلومه هدف داره و از يه جا آب ميخوره.ولي شما ادامه بدبد.ما ميشنويم حرف شما رو
  • محراب IR ۱۰:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
    24 1
    اقای اینالو صحبت درست و منطقی را بیان کردن ولی تعجب من از افرادی هست که نمیخواهد حرف منطقی را بپذیرند ایشون مطلب را کامل بیان کردن و چیزی برای اضافه کردن بهش وجود نداره.و مناسب تر افرادی که منظور ایشون را درست متوجه نشدن یک بار دیگر صحیح و به دور از احساسات مطلب را بخوانند. تنها راه فرهنگ سازی همراه با کنترول هست،و این هم محقق نمیشه مگر این که افکار ان دسته از شکارکشانی که چنین کاری هاییمنظورم همون عکس ها هستمیکنند را بدانیم و بتوانیم راه حل ارائه بدیم.وگرنه بدون شناخت که نمیشه اقدامی موثری انجام داد و برای این کار هم افرادی که از تمامی گروه های مربوط به شکار شناخت دارن باید نظرکارشناسیبدن نه افرادی که بیرون از گود بودن و در بطن کار حضور نداشتن. موفق باشین
  • علیرضا A1 ۱۱:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
    21 1
    متاسفنه عده ای که اومدن نظر دادن، کینه اونقدر جلوی چشمانشون رو گرفته که موضوع اصلی رو فراموش کردن.
  • محمد IR ۱۱:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
    19 2
    با تشكر از نويسنده مطلب ، وتاسف به حال افراد مغرضي كه به هر حال و همه جا مخالف صحبت ميكنند...
  • آرش A1 ۱۱:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
    13 3
    با سلام.اگر نظر بنده را به عنوان یک متخصص می خواهید بدانید این یک عکس تبلیغاتی ضد شکار هست.حتما میپرسید چرا؟شما به جای گلوله که دردست قوچ پایینی هست نگاه کنید.اگر گلوله هنگام زنده بودن به کتف شکار برخورد کرده باشد این اثر را برجا میگذارد؟بدون یک قطره خون کنار محل اصابت گلوله؟این شکار صد در صد مثل گوسفند قربانی کاملا زنده و سر حال بوده چون وقتی سرش را بریده اند تمام خون از قسمت گردن و محل بریدگی خارج شده.در صورتی که اگر نیمه جان و یا مرده بوده و بعد از اصابت گلوله سر حیوان بریده شده باشد اینهمه خون از گردنش جاری نمیشد.چرا؟چون علاوه بر خونی که از محل برخورد گلوله خارج میشد مقدار زیادی هم خونریزی داخلی داشت.شاید هم این بسته زبانها سر بریده شده اند تا...........
  • بی نام IR ۱۲:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
    13 9
    کاش به گفته ی آقای لاریجانی حداقل برای مدت 4 الی 5 سال شکار رو ممنوع اعلام می کردند و قوانین برای حفاظت از حیات وحش سختگیرانه و جدی اجرا می شد
  • کوشان مهران A1 ۱۸:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
    11 2
    اصلا کاری به محمد علی اینانلو ندارم ولی لطفا این نوشتار را که درباره مدیریت و بهره برداری از گونه های حیات وحش است را مطالعه نموده و آنگاه بفرمایید که این میزان جمعیت و برداشت ناشی از مدیریت واقع گرا و کاربردی است و یا غوغا سالاری؟ شکار متوسط 47000 گوزن سرخ که 11000 سر نر هستند شکار متوسط 12000 گوزن زرد که 2500 سر نر هستند شکار 3500 موفلون که 900 سر قوچ هستند شکار 130000 سر گراز که حدود 26000 سر نر هستند شکار93000 سر شوکا که حدود 35000 نر هستند نکته جالب اینکه در پایان جنگ جهانی اول وتجزیه امپراتوری اتریش مجارستان عملا نسل گوزن سرخ و گراز مقاوم و سازگار در مجارستان نابود شده بودند
  • کوشان مهران A1 ۱۸:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
    12 0
    تعجب نمی کنم که چرا این مشت های گره کرده ضد نخجیرگران مجاز و قانونمند هیچگاه شرکت های سافاری وطنی را که حتی جبیر و خرس قهوه ای را برای شکار ارایه می نمایند مورد آماج خشم خویش قرار نمی دهند، گویا دست هایی مامور پراکندن سرمایه گذاران ایرانی برای دوری جستن از بخش انحصاری شکار و نه نخجیرداری و مدیریت پایدار می باشند. با جستجویی در اینترنت به راحتی نام شرکت روسی مجری شکار سافاری در ایرانآشکار می گردد. من مخالف شکار سافاری نیستم ولی این گویا از کیسه و جیب خوردن بدون جایگزینی ومدیریت زیستگاه وجمعیت می باشد. با ترسانیدن و لوث نمودن شکارگر هم میهن به راحتی حتی مناطق چهارگانه با بالا و پایین کردن قانون به تفرجگاه بیگانگان بدل می شود.
  • نمكزار كوير خورمحسن سيف US ۲۰:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
    9 11
    شكارچي هاي نامرد
  • متذکر A1 ۰۴:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۱
    11 4
    دوستان عزیز تعجب میکنم که متوجه مطلب نشدید یا نمی خواهید بشوید شکار به خودی خود ممنوع است زمانیکه سازمان محیط زیست مجوز شکار نمی دهد یعنی شکار کاملا ممنوع است : منظور نویسنده شکارهای غیرقانونی است که باید به نحوی جلوی آنها گرفته شود. به همین سادگی مشکل شما نویسنده مقاله است.. شما نگران محیط زیست نیستید.. باز هم به همین سادگی
  • داود IR ۱۷:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۲
    4 2
    واقعا در زمانی که طبیعت وحیات وحش کشورمون اینقدر در معرض خطر نابودی وانقراضه اینگونه شکارو تفریحی کردن وحشیانه نیست؟ این روش کشتار فقط مخصوص گرگه کی پاسخگوست؟
  • بی نام IR ۱۱:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۴
    3 12
    اقای اینانلو خود شما از شکارچیان قهار این کشور هستی رطب خورده کی منع رطب کند جانم؟
  • رشید A1 ۰۸:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۶
    5 2
    من بعنوان دوستدار طبیعت واقعا متاسفم از که این سازمان که نامش محیط زیسته مدیروکاردان نیست وافرادی پشت میزش نشسته اند که باید بعنوان کارمند آموزش وپرورش میشدند نه........ آقای اینانلو از این که تجربیات شما را گاهی اوقات میخوانم خوشحالم ای کاش شما وامثال شما به سر کار می آمدند تا بزودی شاهد محیط زیستی آباد وطبیعتی مثال زدنی باشیم دیر دادن پروانه شکار یاندادن آن به هر بهانه ای باعث نابودی حیات وحش مان شده اند اسلحه های غیر مجازی را هم که جمع آوری میشود معلوم نیست جای دیگر بفروش برود یانه منظورم روشن است