محمدرضا رستمی: چند ماه پیش از آن که آتشنشانان 16 ایستگاه در سراسر جهان تصویر امید عباسی را به دست بگیرند و روبروی دوربین بایستند، طرح برپایی نمایشگاه تصویرسازی امید در نهادها و سازمانهای مختلف دست به دست میشد و کسانی که برای پیگیری آن از این اتاق به آن اتاق میرفتند، جواب مثبتی نمیگرفتند.
نه سازمان آتشنشانی در دوره مدیریت گذشته، تمایلی همراهی با گروه هنری موگه برای برپایی یک نمایشگاه تصویرسازی با موضوع امید عباسی داشت و نه شهرداری و سازمانهای زیر مجموعهاش روی خوشی به این طرح نشان میدادند، این مساله اما باعث نشد تا بچههای گروه هنری موگه دست از کار بکشند: «وقتی پاسخ «نه» شنیدیم مصممتر شدیم که هر طور هست این کار را انجام دهیم.» این جملات را عباس حبیبی میگوید، مدیر گروه تصویر سازان هنر موگه، گروهی که از فروردین سال 1392 کارش را در تهران آغاز کرد. هدفش از ابتدا معرفی قهرمان بود، آن هم در قالب تصویرسازی روی محصولات مختلف. تعریف این گروه از قهرمان اما فرق داشت: «قهرمان از نظر ما کسی بود که عمل انسان دوستانه ای انجام داده باشد و به یک جامعه کوچک یا بزرگ نفعی رسانده باشد.» حبیبی این جمله را میگوید و اضافه میکند: «پروسه قهرمانسازی در کشور ما ضعیف است، قهرمانان کودکان ما یا شخصیتهای تخیلی هستند که ازمحصولات فرهنگی غرب میآیند، مثل بتمن و سوپر من و ...و یا فوتبالیستها، خوانندگان و بازیگران سینمای خودمان.»
ظهر روز سهشنبه 25 اردیبهشت 92، نخستین قهرمان دنیای واقعی برای گروه هنر موگه خلق شد. آن روز ظهر امید عباسی مأمور آتشنشانی برای اطفای حریق به طبقۀ دهم یک ساختمان مسکونی قدم گذاشت و با دختربچهای ۹ساله روبهرو شد که قصد داشت از ترسِ آتش، خود را از طبقۀ دهم ساختمان به بیرون پرتاب کند، عباسی، با مشاهدۀ این صحنه، بهسمت او رفت و پس از قرار دادن ماسک اکسیژنش روی صورت دختربچه، او را برای انتفال به محل امن به همکارش تحویل داد، اما خودش دچار دودزدگی شدید شد.
آتشنشانان، امید عباسی را به بیمارستان منتقل کردند، اما پس از گذشت کمتر از ۲۴ ساعت، او به علت مسمومیت، دچار مرگ مغزی شد و از دنیا رفت. اعضای بدن او هم پس از مرگ بنا به خواست خودش به بیماران نیازمند اهدا شد.
ایده برپایی نمایشگاهی تصویرسازی با موضوع امید، پس از این واقعه در ذهن آنها شکل گرفته و به سمت اجرا رفت. طرح برپایی نمایشگاه روی کاغذ مرقوم شد و به دست مدیران مربوطه رسید. دوندگیها زیاد بود و پاسخها دلسرد کننده، آخرین نه را مسئولان وقت آتشنشانی به آن ها گفتند، آن هم در زمان مدیریت قبلی این سازمان. این «نه»ها بچههای گروه موگه را دلگرمتر کرد. آنها مصممترشدند تا هر طور که شده این نمایشگاه را برگزار کنند. دستشان خالی بود اما تصمیمشان را گرفته بودند. «امکانات مالی و اجرایی نداشتیم، فقط یک ایده بود و باور به قابلیت اجرایی آن.» حبیبی این جملات را می گویدو بعد به حمایت مدرسه ایده از این طرح اشاره میکند: «مدرسه ایده طرح ما را دید و به عنوان حامی مالی همراه ما شد تا هزینه های لازم برای برپایی این رویداد را تامین کند.»
حمایت آتشنشانان نروژی از نمایشگاه امید عباسی
کار که کلید خورد بچههای گروه موگه از هر امکان ارتباطی استفاده کردند تا بتوانند حمایت آتشنشانهای سایر کشورها را به دست بیاورند، نتیجه شد تصاویری که ماه گذشته از مطبوعات و رسانههای مختلف داخلی و خارجی سر درآورد؛ آتشنشانانی که در ایستگاههای آتشنشانی خود عکسی از امید عباسی را به همراه پوستر نمایشگاه تصویرسازی امید، در دست گرفته و روبه دوربین ایستاده بودند.
در بعضی از ایستگاهها عکس امید عباسی و پوستر نمایشگاه روی دیوار نشست، درست روبروی پرسنلی که می نشستند تا زنگ خطر به صدا دربیاید.
تصویرگران خارجی و داخلی مختلفی از فراخوان این نمایشگاه استقبال کردند. فراخوانی که در آن از هنرمندان مختلف خواسته شده بود تا امید عباسی و حرکت قهرمانانه او را به تصویر بکشند. این رویداد اما برخلاف رویدادهای مشابه دولتی نه جایزه بزرگی داشت و نه امکانات مالی در اختیار شرکت کنندگان قرار میداد. برگزیدگان داخلی از یک دوره رایگان آموزشی در موسسه ایده برخوردار میشدند و تندیس نمایشگاه را میگرفتند.
فراخوان اردیبهشت اعلام شد، تا 20 خرداد 200 اثر ایرانی به نمایشگاه رسید، هنرمندان شش کشور هم با 10 اثر به این رویداد پیوستند. از بین آثار ایرانی در نهایت 38 اثر انتخاب شد. این آثار حالا قرار است هم در قالب یک کتاب منتشر شوند و هم از روز 17 مرداد در گالری ایده به نمایش در بیایند.
این البته تنها تفاوت این رویداد با سایر رویدادها نبود، برای اطلاع رسانی و جلب توجه افکار عمومی هم گروه موگه نه به سمت استفاده از چهرههای شناخته شده و حمایت انها از این حرکت رفت و نه کوشید به صورت غیر واقعی ابعاد ماجرار را پر رنگ کند.
مانیفست این گروه هم در نوع خودش جالب بود؛«موگه داستان آدمهایی را بازگو میکند که که پیرامون ما زندگی می کنند و تبدیل به فرشته میشوند.» همین تعریف باعث شد تا در پوستر این نمایشگاه به جای استفاده از یک طرح واقعی از چهره امید عباسی، تصویری فانتزی از یک فرشته نقش ببندد.
گروه موگه حالا قدم اول را برداشته است، بخت یارشان باشد و از آنها حمایت شود، تصمیم دارند انیمیشن هم تولید کنند، انیمیشنهایی که بتواند برای کودکان ایرانی قهرمان سازی کنند.
5757
نظر شما