سقوط بازارهای مالی امیدها به احیای اقتصاد را از بین برده است؟/ مرز باریک بین امیدواری و ناامیدی

هر چه برای توضیح افت شاخص های اقتصادی جهانی تلاش می­ شود، کمتر علتی برای این اتفاق پیدا می­ شود.

در بیشتر اوقات سال 2013، بازارهای بزرگ جهانی سهام شاهد صعود جادویی بازار بودند. شاخصها به میزان خیلی زیادی بالا رفت که همه اینها به لطف مشوق های پولی و افزایش خوشبینی به رشد اقتصاد جهانی بود. شاخص آمریکایی اس اند پی 500 که یکی از شاخصهای مهم بازار بورس آمریکاست، در سال گذشته 30 درصد افزایش داشت و شاخص نیکی در ژاپن هم با 57 درصد رشد مواجه بود. اما این خوشبینی­ها در ماه ژانویه ناپدید شد؛ از ابتدای سال جدید تا کنون، حدود 3 هزار میلیارد دلار از ارزش سهام بازارهای بورس جهان کاهش یافته است. شاخص اس اند پی 500 حدود 5 درصد، نیکی تا اواسط فوریه 14 درصد و شاخص MSCI که به شاخص بازارهای نوظهور مربوط است، 9 درصد سقوط کرده­اند.

حالا سرمایه­ گذاران باید سودهایی را که در ماه ­های گذشته به طرز شگفت­ انگیزی به دست می­ آوردند، به فراموشی بسپارند. به خصوص برای بازار سهام آمریکا، سودهای ناشی از سرمایه ­گذاری در بازار بورس بسیار زیاد بود؛ شاخص اس اند پی سال 2013 را در حالی تمام کرد که نشان می­داد بازده بازار 25 برابر شده است در حالی که این رقم در تاریخ بازار سهام آمریکا، 16 برابر بوده است. اما برای اقتصادهای دیگر، کمی اوضاع نگران­ کننده است. سخت است که توضیح داده شود چرا مثلا وقتی که گزارشی از ضعیف شدن تولید در آمریکا منتشر می ­شود، این گزارش می­ تواند باعث شود که شاخص نیکی در ژاپن در یک روز 4 درصد کاهش داشته باشد. اما به هر حال، در بازار جهانی این چنین همبستگی­ هایی مشاهده می­ شود.

قیمت ها همیشه بالا و پایین می ­روند ولی در نهایت تمایل دارند که با اقتصاد هماهنگ باشند. در مورد اقتصاد جهانی در ماه های اخیر، شاید این یک خطا بود که اقتصاددان ها خیلی خوش بین باشند. آنها همواره در پیش ­بینی تغییر ناگهانی رشد اقتصاد جهانی، بد عمل کرده­ اند. حتی اگر سقوط بازار سهام، بیش از این اتفاق نیفتد، افت قیمت دارایی ها باعث خواهد شد که پیش ­بینی­ها درباره رشد اقتصادی امسال صدمه بخورند و این اتفاق در بازارهای نوظهور و کشورهای در حال توسعه که ضمانت های مالی سخت­ تر به دست می­آیند و سرمایه­ های خارجی در خطر بیشتری هستند، پررنگ­تر به چشم خواهد خورد. در این میان، بازار کالا نیز ضربه خواهد خورد؛ در ژانویه امسال، قیمت سنگ آهن 8 درصد افت داشت.

به هر حال، به نظر می ­رسد که تمرکز روی اخبار منفی برای اقتصاد جهانی، بیش از حد لزوم بوده است. مشتی از اعداد ناراحت­ کننده نمی­ تواند به این معنی باشد که احیای اقتصاد، به خصوص اقتصاد آمریکا، متوقف شده است. همچنین رشد اقتصادی چین آهسته شده اما سقوط قیمت ها در حد خیلی کم باقی مانده است. با این که میزان رشد بازارهای نوظهور جهان به اندازه سال 2013 نبوده اما نمی­ توان نتیجه گرفت که این بازارها فرو ریخته است. از سوی دیگر، احتمال گسترش سیاست های پولی در هر دو منطقه اروپا و ژاپن، باعث خواهد شد که اوضاع بازارهای هر دو این مناطق بهبود یابد. بنابراین اقتصاد جهانی هنوز می­تواند به رشد 3 درصد که در سال گذشته پیش­بینی شد، دست پیدا کند. به نظر می­رسد که در مورد اقتصاد جهانی، بیش از این که سقوط به چشم بیاید، لرزان و لغزنده بودن مسیر، خطر اصلی است.

در این میان، اقتصاد آمریکا بسیار تاثیرگذار بر اقتصاد جهانی است. وقتی که ایالات متحده تلاش برای اقتصاد جهانی را شروع کرد، نقطه­ ضعف های باقیمانده می­ توانست به این معنی باشد که دورنما برای اقتصاد جهانی تاریک و ناامیدکننده است. اما به نظر این طور نمی­ رسد؛ آمار نامطلوب مربوط به اقتصاد جهانی در ماه ژانویه، از سفارشهای ضعیف برای تولید تا فروش کم خودرو، می­تواند در بخش هایی، به وسیله آب و هوا توضیح داده شود. آمریکا زمستانی را تلخ و غیر معمولی را تجربه کرده که در آن بهمن های زیاد و روزهای متعدد با درجه حرارتهای زیر صفر را داشته است. این حوادث باعث متوقف شدن فعالیتهای اقتصادی می­ شود. بنابراین آمارهای مهم اقتصادی که درباره ژانویه در حال انتشار است، احتمالا ناخالصی­ های زیادی دارند که باید آنها را در نظر گرفت.

هر چه برای توضیح افت شاخص های اقتصادی جهانی تلاش می­ شود، کمتر علتی برای این اتفاق پیدا می­ شود. بازار کالاهای مصرفی خانوار بسیار قدرتمند است. افت بازار سهام باعث کاهش اعتماد به نفس مصرف­کنندگان شده است اما سرمایه­گذاران برای فرار از سرمایه به سوی خرید کالاهای سرمایه­ای روی آورده­اند که باعث خواهد شد برای جبران آن، نرخ بهره بانکی کاهش پیدا کند. سیاستهای مالی نیز خیلی کمتر از سال 2013 منفی هستند. بنابراین می­توان دید که اقتصاد هنوز محکم سر جایش ایستاده و پیش­بینی رشد اقتصادی 3 درصدی برای سال 2014 نیز ضعیف نشده است. یکی از علت هایی که سرمایه­ گذاران را از اتفاقات یک ماه اول سال جدید میلادی شگفت ­زده نکرده، این است که هنوز چند ماهی بیشتر از صعود بسیار زیاد شاخص های اقتصادی نگذشته است. در سال 2013، اقتصادی آمریکا نعره­ کشان رشد اقتصادی خود را به بالاترین میزان در سالهای اخیر و به اندازه 3.2 درصد رساند. در ماههای ابتدایی سال 2014، اقتصاد این کشور کمی ضعیفتر خواهد شد اما پیش­­بینی­ها نشان می­دهند که دست کم، رشد اقتصادی ایالات متحده برای سال جدید میلادی 1.9 درصد خواهد بود.

در سوی دیگر جهان، اقتصاد چین وجود دارد. شتاب اقتصاد چین به طور روشنی کاهش یافته است. آخرین شاخص مدیران فروش می­ گویند که فعالیت کارخانه­ها در دوره شش­ ماهه اخیر پایین بوده است. سئوال این جاست که این افت در شاخص ها، چقدر طول می­ کشد و چقدر سریع حرکت می ­کند. برخی از سرمایه­ گذاران نگرانند که ماجرای «زمین سخت» برای چین اتفاق افتاده باشد. استدلال آنها این است که چین به انتهای مدل رشد اقتصادی مبتنی بر استقراض و سرمایه­ گذاری خارجی رسیده است و این انتها فقط به کاهش رشد اقتصادی منتهی نمی ­شود بلکه به ورشکستی مالی می­ انجامد. بنابراین با محصولاتی تولید شده در چین روبه ­رو هستیم که سایه بانکها بر سر آنها خودنمایی می ­کند. با این حال، امید است که اقتصاد چین بیش از این که شاهد سقوط باشد، ببیند که رشد اقتصادیش در حال کاهش سرعت است. دولت چین این توان بالقوه را دارد که مانع فروپاشی اقتصادی این کشور شود و دخالت در افت شاخصهای اقتصادی اخیر، نشان می­ دهد که در صورت لزوم از این ابزار استفاده خواهد کرد.

اگر ترس ها برای رسیدن به زمین سخت درباره چین اغراق شده باشد، بنابراین همین هراس ها می­تواند در قبال فروپاشی بازارهای نوظهور نیز بیهوده باشد. به طور کلی، شاخص های اقتصادی در چین، رابطه زیادی با بازارهای نوظهور دارند. انتظارات برای رشد اقتصادی چین، تاثیر زیادی بر این دارد که سرمایه­گذاران در بازارهای نوظهور سرمایه­گذاری کنند و البته به این نیز ربط دارد که وضعیت مالی این کشورها چقدر سخت شده باشد. بعد از دو برابر کردن نرخ سود بانکی، ترکیه اگر به رشد اقتصادی 2 درصد در سال 2014 دست پیدا کند، بسیار خوش شانس خواهد بود در حالی که در سال 2013 این رقم نزدیک به 4 درصد بود.

اما بر عکس چین و بازارهای نوظهور، در مناطق اتحادیه اروپا و ژاپن، نگرانی ها درباره بازار باعث شده است که نقش سیاست های مالی پررنگ تر باشد. با نرخ تورم بسیار کم 0.8 درصد در اتحادیه اروپا، بانک مرکزی این اتحادیه ناچار است که وضعیت مالی کشورها را خرید وامهای کشورها یا کارهایی نظیر این، راحت­تر کند که باعث خواهد شد اوضاع مالی بازارها خراب­ تر نیز بشود. این استدلال برای ژاپن هم که بازار سقوط بیشتری کرده و مالیات اضافی برای مصرف­کنندگان از پاییز سال گذشته اعمال شده، خیلی قوی­تر صادق است. همه اینها نشان می­دهد که احیای اقتصاد جهانی خیلی روشن نیست و هنوزدر ابهام و لرزش به سر می­برد.

منبع: اکونومیست

3535

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 345802

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مشتا قي IR ۱۶:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    0 0
    چين وهند كه ازابتداى تاريخ بوده اند چطوريگ دفعه شده اند نو ظهور