شرایط جسمی روابط تهران - ریاض چندان مساعد نیست. ادامه این وضع هم برای دو کشور آنگونه که خودمیگویند به مصلحت شان نیست. نه برای ماهیت روابط دو کشور نه برای صلح منطقه ای. راه حل چیست؟شاید به رسمیت شناختن اختلافات راه حل مناسبی برای مدیریت آتی بحران ها باشد. شاید!

تا زمانی که حملات لفظی ادامه دارد امیدی به اصلاح روابط ایران و عربستان و باز گرداندن مناسبات آنان به روال عادی نیست. نا امید کننده است اما خبر بسیار خوبی برای خیلی هاست..
بالاخره تهران با مسئله روابط با جهان عرب بخصوص عربستان چگونه برخورد خواهد کرد؟ این موضوع اکنون با نگرانی به یکی از پر ابهام ترین ومهمترین سوالات سیاست خارجی ایران در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه عربی تبدیل شده است. اهمیت این سوال بیشتر از این جهت است که از زمان روی کار آمدن آقای روحانی علی رغم تاکید وی بر ضرورت تشنج زدایی با همسایگان عرب ، دامنه پاره ای اختلافات و تخاصمات با تعدادی از این کشورها به ویژه عربستان افزایش چشمگیری یافته است. این در حالی ست که دکتر روحانی با انتخاب یکی از زبده ترین و واقع بین ترین سیاستمداران ایرانی به سمت وزیر خارجه عملا پیام تغییر رویکرد و تعاملات جدید سیاست خارجی ایران را به گوش جهانیان رساند. تغییری که جامعه جهانی دستکم طی 8 سال قبل از روی کار آمدن وی انتظار آنرا داشت.
اما اینکه چرا این تغییر رویکرد در برابر کشوری مانند عربستان اگر گفته نشود برعکس حداقل تاکنون به نتیجه مطلوبی نرسیده ؟سوالی است که صرف لیست کردن عرصه رقابت های مشترک مانند جنگ داخلی سوریه ،لبنان یابحرین در فهم چرایی آن کافی نیست . در حالی که مسئولان عربستان سرخورده از اقدامات دولت قبلی ،با روی کار آمدن سیاستمداری میانه رو و واقع گرا چون روحانی به دلیل شناخت قبلی از ایشان،  علی القاعده باید از آمدن او استقبال میکردند(دستکم آنطور که تهران انتظار داشت) اما این اتفاق رخ نداد .
در اینکه عربستان و ایران دارای اختلافاتی جدی هستند شکی نیست .اما به اعتقاد من ریشه اصلی در حرکت هراز چند گاهی اختلافات به سمت منازعات متاثر از 2 عامل اصلی است .2 عاملی که از محدوده ی خلیج فارس به کل خاورمیانه گسترش پیدا کرده و تلاش در جهت سرپوش گذاشتن و نادیده گرفتن آنها شاید تا کنون موثر بوده لکن امروز دیگر کارائی ندارد.اولین عامل به ماهیت متفاوت و رقابتی دو کشور در منطقه باز میگردد.ایران و عربستان دو قدرت اصلی در منطقه هستند که دامنه رقابت های آنها از منطقه خلیج فارس فراتر رفته و مجموعه ای بسیار وسیع تر از جغرافیای سیاسی جهان را شامل شده است. برداشت های جدید و مدرن از امنیت و منافع ملی در سیاست جهانی (که محدود به ایران و عربستان نیست)موجب شده و میشود کشورها نه متاثر از آنچه تا کنون  از منافع  تصور داشته اند ،بلکه با برداشت  جدیداز چیزی که آنرا " پایداری و دفاع مستقل از منافع ملی بدون تاثیرپذیرفتن یا توجه به نظر دیگران " توصیف میکنند، شروع به تبیین سیاست های راهبردی و استراتژیکی خود کرده اند. تهران و ریاض هم از این قاعده سیاست مدرن مستثنی  نیستند و نباید هم باشند.به همین دلیل از نگاه شخصی معتقدم تعارفات قبلی خوش آب و رنگ مانند "بی تو هرگز" دیگر کنترل کننده معضلات اساسی و پیش روی تهران ریاض نیست ،چه رسد به آنکه منعکس کننده حتی بخشی از واقعیت روابط دو پایتخت باشد. پس قدم اول قبول این تفاوتها و اختلافات است.
دوم، به رسمیت شناختن این تفاوت ها و اختلافات  است . انکار ،ندیدن یا به رسمیت نشناختن واقعیات یک خطای راهبردی استیکماتیک  بینشی ست . به رسمیت شناختن یک واقعیت(ونه الزاما قبول مشروعیت) ، مهمترین بخش دیپلماسی کاربردی ست و به تعبیری نقش پله یا آسانسور در ساختمان را بازی میکند ،دیپلماسی نمیتواند بر گرفته از مفاهیم انتزاعی، تصویری واضح و درست از واقعیات به مردان سیاست و استراتژیست نشان دهد.به رسمیت شناختن واقعیت یک بحران  کلید اصلی در مدیریت و فهم  همان واقعیت  و بحران  است و به معنای مدیریت بر اساس ادله های پیش روست نه خیالات  سیال و غیر قابل حصول. انکار و عدم به رسمیت نقش طرف مقابل، کمکی به حل نهایی موضوع نمیکند. در کمال تعجب این همان اقدامی ست که سعودی  ها در پیش گرفته و عملا در پی  نفی نقش  ایران در تحولات خاص و امنیتی منطقه هستند .نقشی که باتاخیر اما رسمی از سوی قدرت های جهانی  هم اکنون به آرامی در حال پذیرش ، خود نمایی و نمو است ،  به گونه مستقل یا مشارکتی . شاید هم مشکل در همین جاست.
به هر حال متقاعد کردن سعودی ها سخت هست اما پیچیده نیست ،بر خلاف اروپایی ها و امریکایی ها که معادله با آنها معکوس بوده یا هم سخت میشود هم پیچیده.تا آنجا که به تهران مربوط است دستگاه دیپلماسی ایران تلاش هایی را برای روابط بهتر با سعودی آغاز کرده اما به اعتقاد من کافی نبوده است. این ماجرای کشدار سفری که قرار است وزیر خارجه ایران به عربستان انجام دهد به اندازه کافی اثر روانی و تبلیغاتی خود را گذاشته ، اما شاید وقت آن رسیده باشد  نه تنها چنین سفری انجام شود بلکه دیپلماسی سری و محرمانه ایران نیز وارد عمل شود .دیپلماسی که به تجربه نشان داده ابزار ی بسیار  کارآمد و موثر در سیاست خارجی َایران است .مسائل تهران با ریاض بیشتر از معضلات  تهران با واشنگتن نیست. تهران تا پیش از به قدرت رسیدن کسانی که پس ازمرگ پادشاه 87 ساله در صدد قبضه قدرت هستند  و میانه خوبی هم با ایران ندارند، باید کار با سعودی ها را یکسره وبه نتیجه مطلوب اولیه برساند. آقای ظریف ظاهرا شناخت خوب و نزدیکی از روحیات ملک عبدالله دارد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 335673

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۱:۱۱ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۰
    10 3
    فقط بعد از سقوط حکومت ال سعود وهابی ممکن خواهد بود.
  • بی نام A1 ۱۵:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۰
    4 1
    به کرات دیده میشود که عده ای میگویند ایران و عربستان دو قدرت منطقه ای هستند. من واقعا متوجه نمیشم که عربستان کجا با ایران قابل قیاسه که از عربستان به عنوان قدرت منطقه ای نام برده میشه؟عربستان بدون اجازه واشینگتن اجازه آب خوردن هم نداره. اونوقت میگین قدرت منطقه ای ؟؟در عرصه اقتصادی و نظامی عربستان قدرت تولید ساده ترین وسایل رو هم نداره. این کجا میتونه با ایران قابل قیاس باشه که اسم این کشور کنار ایران برده میشه؟
  • حامد IR ۱۸:۲۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۰
    4 1
    به همین خیال باش
  • محمد IR ۲۰:۱۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۱
    3 0
    واقعا متاسفم که نویسنده مقاله این همه وحشیگری ال سعود و وهابی ها را نادیده گرفته اینها همان ال بنی امیه هستند با اسلام و بشریت سر عناد دارند چگونه رابطه باانها توصیه میشود