دیدن صحنه دستفروشی یک زن سر چهارراه، چه جوان چه میانسال، با اینکه تکراری است اما همچنان دردآور و ناراحت‌کننده است.

زهرا مهاجری: اینکه یک زن، با آن همه لطافت روح مجبور شود تن به کارهایی دهد که روح لطیفش را با مشکل مواجه کند، حتماً دلیلی دارد که این دلیل، نشان‌دهنده یک زخم بزرگ است؛ یک زخم بزرگ در جامعه که باید مرهم بر آن نهاده شود.

میانسال است. پشت یک چراغ قرمز طولانی در یکی از خیابان‌های بالای شهر کار می‌کند. یک ماسک بزرگ به صورتش زده و مانتوی گشاد و بلند و مقنعه مشکی پوشیده است.

صبح‌ها روزنامه می‌فروشد و عصرها دستمال آشپزخانه. گاهی هم که گذارش به بازار گل بیفتد، مریم و رز می‌آورد برای فروش. خودش می‌گوید ساعت کارش از 5/6 صبح شروع می‌شود و تا 9-8 شب و گاهی بیشتر ادامه پیدا می‌کند.

فاصله خانه‌‌اش تا جایی که کار می‌کند، 5/1 ساعت است‌؛ آن هم اگر ترافیک نباشد. برای همین از صبح که می‌‌آید سرکار تا وقتی که کارش تمام می‌شود، نمی‌تواند به خانه سر بزند. یک پسر 12ساله و یک دختر 16ساله دارد. پسر و دختر از مدرسه که تعطیل می‌شوند تا شب که به خانه برگردد، تنهایند و کسی نیست رویشان، روی درس و مشقشان، بیرون رفتنشان و کلاً امور روزمره‌شان نظارتی داشته باشد.

همسر زن میانسال، دوسه سالی می‌شود که غیبش زده. می‌گوید: «معتاد بود. آن وقت‌ها که بود هم فرقی با الان که نیست ندارد، جز اینکه هر از گاهی می‌آمد و با کتک پول می‌گرفت و می‌رفت. مدت‌ها سربار این و آن بودم تا اینکه به این نتیجه رسیدم خودم بروم سرکار. هر جا رفتم کار پیدا نمی‌شد. ضامن می‌خواستند. تخصص می‌خواستند. نداشتم. ناچار شدم دستفروشی را انتخاب کنم.»

 

زن بی‌سرپرست کیست؟

به گزارش روزنامه خبر؛ براساس تعریف‌های موجود و پذیرفته‌شده توسط سازمان بهزیستی کشور، در خانواده‌های ایرانی، معمولاً مرد (پدر) سرپرست خانواده محسوب می‌شود اما تحت شرایطی، چنین مسئولیتی بر‌عهده زنان (مادر) قرار می‌گیرد. طبق تعریف، زنان سرپرست خانوار، شامل زنان بیوه، زنان مطلقه (اعم از زنانی که پس از طلاق به تنهایی زندگی می‌کنند یا به خانه پدری بازگشته، ولی خود امرار‌معاش می‌کنند)، همسران مردان معتاد، همسران مردان زندانی، همسران مردان بیکار، همسران مردان مهاجر، همسران مردانی که در نظام‌وظیفه مشغول خدمت هستند، زنان خودسرپرست (زنان سالمند تنها)، دختران خودسرپرست (دختران بی‌سرپرستی که هرگز ازدواج نکرده‌اند)، همسران مردان ازکارافتاده و سالمند می‌شود.

زنان سرپرست خانوار زنانی هستند که بدون حضور منظم یا حمایت یک مرد بزرگسال، سرپرستی خانواده را به عهده دارند و سرپرست خانواده به کسی اطلاق می‌شود که مسئولیت اداره اقتصادی خانواده را به دوش دارد و تصمیم‌گیری‌های عمده و حیاتی به عهده او است.

 

مشکلات زنان بی‌سرپرست

زنان پس از بی‌سرپرست شدن، معمولاً در برابر یکسری مشکلات قرار می‌گیرند مانند تأمین و مراقبت از کودک(اگر فرزندی داشته باشد)یافتن سرپناهی مناسب، تأمین معیشت خانواده و دشواری‌های ناشی از اینکه او تنها بزرگسال خانواده است و باید نقش مادر و پدر را یکجا بازی کند.

بزرگ‌ترین مشکل یک زن بی‌سرپرست، مشکل اقتصادی است. اکثر زنان سرپرست خانوار و بی‌سرپرست، از نظر اقتصادی مشکل دارند که این مشکلات بر وضعیت مسکن و تغذیه آنها تأثیر مسقتیم می‌گذارد.

بیکاری و نداشتن شغل یکی از جنبه‌های مشکلات اقتصادی این زنان است چراکه اکثریتشان به علت نداشتن مهارت مناسب دارای درآمد کافی نیستند و همین عامل زندگی پرمشقت آنان را ‌رنج‌آور‌تر می‌کند.

از دیگر جنبه‌های مشکلات اقتصادی این قشر را می‌توان، مربوط به مسکن دانست و همین عامل به عنوان دغدغه‌ای بسیار مهم در زندگی آنان تبدیل شده است، زیرا این گروه از زنان به دلیل پایین بودن درآمد نمی‌توانند مسکن مناسبی اجاره کنند و مجبورند در مناطق نامناسب که اجاره کمتری دارند سکونت داشته باشند که مشکلات فرهنگی خاص خود را در پی دارد یا سلامتی آنها در خانه‌های غیراستاندارد مورد تهدید قرار می‌گیرد.

همواره مشکل فقر در خانوارهای زن سرپرست، بیشتر از خانوارهای با سرپرست مرد بوده است. عامل فقر اقتصادی، تأثیر مستقیم و غیرمستقیم خود را بر وضعیت فرهنگی، اجتماعی و همین‌طور وضعیت اکولوژیکی خانواده بر جای می‌گذارد. بسیاری از این زنان، از فقدان یک چتر حمایتی و تأمین مالی و اجتماعی رنج می‌برند.

وضعیت بد اقتصادی موجب شده است هم زنان سرپرست خانوار و هم فرزندان آنها از آسیب‌پذیرترین اقشار جامعه در برابر آسیب‌های اجتماعی باشند و عمدتاً یکی از علائم بیماری‌های روانی مانند افسردگی، اضطراب، وسواس و پرخاشگری در آنها دیده می‌شود. فرزندان این خانواده‌ها به طور بالقوه در معرض مسائلی مانند کار کودکان در مشاغل سیاه و غیررسمی، بزهکاری اجتماعی، محرومیت از تحصیل و سوءتغذیه قرار دارند.

علاوه بر این، فقر زمانی، از دیگر مسائل پیش‌روی این زنان است، به طوری که تحقیقات نشان می‌دهند این زنان زمان بیشتری را صرف کار می‌کنند، چنین امری موجب ایجاد فقر زمانی و بی‌توجهی به جنبه‌های فرهنگی، آموزشی و تربیتی خود و فرزندان می‌شود.

مشکل بعدی، مشکلات اجتماعی است. زنان سرپرست خانوار و بی‌سرپرست همواره با یک نگرش منفی در جامعه مواجهند و بی‌اعتمادی جامعه نسبت به این زنان بالاست. این دیدگاه بد باعث مخدوش شدن روابط اجتماعی آنان با دیگران می‌شود زیرا یک زن مجرد یا بیوه و مطلقه که به تنهایی و بدون حضور مردان زندگی می‌کند، از نگاه دیگر زنان به چشم یک تهدید نگریسته می‌شود؛ تهدیدی که باید از او فاصله گرفت و روابط اجتماعی را با وی قطع کرد و تمامی روابط چنین زنانی در جامعه مخدوش می‌شود.

تبعات وجود تعداد زیادی زن جوان و میانسال سرپرست خانوار و فرزندان آنان و عدم‌پاسخ به نیازهای طبیعی بیولوژیک و عاطفی و اقتصادی آنان به‌هر‌حال گریبانگیر جامعه خواهد شد و اگر هرچه سریع‌تر به وضعیت زنان سرپرست خانوار که اغلب آنان توانایی و وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند، رسیدگی نشود، خانواده و فرزندان آنان دچار آسیب‌های اجتماعی و مشکلات روحی و در نتیجه افزایش اختلالات و بیمار‌های روانی در جامعه خواهد شد و فقر و آسیب‌های اجتماعی نیز در جامعه گسترش خواهد یافت.

 

حمایتی که نیست

برای مشکل زنان بی‌سرپرست پیش از آن‌که این موضوع تبدیل به معضل شود، باید فکری اندیشید. برای سرو سامان دادن به وضعیت این زنان، علاوه بر آنکه لازم است تعدد مراکز تصمیم‌گیری مهار شود و از انجام فعالیت‌های موازی نهادهایی مانند کمیته امداد امام خمینی(ره) و سازمان بهزیستی خودداری شود، کمک اصلی باید در چارچوب توانمندسازی آنان مورد توجه قرار گیرد. فرآیند توانمندسازی زنان در چارچوب مباحث توسعه اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار است.

این امر، راهی برای ورود زنان به فعالیت‌های مشارکت‌آمیز اجتماعی است. زنان سرپرست خانواده در مقایسه با دیگر زنان، از تحصیلات و مهارت‌های فنی و آموزشی کمتری برخوردارند، بنابراین احتمال بالاتری وجود دارد که این زنان حتی در صورت انجام فعالیت‌های اقتصادی، در مشاغل پست و با مزد کم مشغول به فعالیت شوند.

یکی از راه‌های مهم در راستای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، سوق دادن کمک‌ها به آنها از سازمان‌های حمایتی به خدمات بیمه‌ای و اجتماعی است. اجرای طرح بیمه اجتماعی این زنان، علاوه بر کمک به ارتقای امنیت روحی و روانی این زنان در اداره زندگی و کاهش دغدغه‌ها، می‌تواند به عنوان پشتوانه محکمی برای حمایت از آنها در شرایط سخت آینده و در دوران کهولت و ازکارافتادگی محسوب شود.

هدف هرگونه برنامه‌ای که زنان سرپرست خانوار در متن آن قرار می‌گیرند، باید توانمندسازی آنان باشد و نه صرفاً کمک‌های محدود مالی به آنها. مشکل اصلی در کمک‌ها‌ی حمایتی مالی آن است که بودجه مناسب برای آن در نظر گرفته نشده و پیش‌بینی برای تأمین اعتبار آن مدنظر قرار نمی‌گیرد.

در صورتی که با انتقال خدمات حمایتی و پرداخت مستمری به خانواده‌های تحت پوشش به حمایت‌های بیمه‌ای و تأمین‌اجتماعی، زمینه مناسبی فراهم می‌گردد که این زنان روی پای خود بایستند. از سوی دیگر، فرایند توانمند‌سازی زنان می‌تواند در سه حوزه دنبال شود، برای مثال در زمینه فرهنگی، با توجه به میزان بالای بی‌سوادی در میان زنان سرپرست خانوار، اگر امکان فراهم است، بتوان شرایط ادامه تحصیل را برای آنها فراهم کرد.

توانمندسازی این زنان اگر جهت خوداشتغالی و ایجاد منبع درآمد پایدار باشد، شیوه‌ای مطمئن برای جلوگیری از آسیب‌های احتمالی بعدی به نظر می‌رسد.

علاوه بر آن، تغییر نگرش جامعه به این افراد می‌تواند کمک‌کننده باشد زیرا تغییر نگرش جامعه بر این اساس است که آنها بتوانند به خودشان کمک کنند و منافع حاصل از خدمات ارائه‌شده را اخذ نمایند. سوق دادن نظام حمایتی به فعالیت‌های توسعه اجتماعی و شناساندن استعداد و قابلیت‌های فردی و جمعی زنان سرپرست خانوار مطمئناً می‌توان قدم مثبتی برای آنان باشد.

با توجه به شرایط کنونی جامعه و افزایش طلاق، آمار زنان بی‌سرپرست رو به افزایش است. فارغ از این مسئله که مسئولان اجتماعی باید فکری به حال بحث‌های زیرساختی کم شدن این آمار بکنند، باید فکری هم به حال این قشر شود که افزایش این آمار به یک معضل جدید تبدیل نشود.

۴۷۴۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 333043

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 22
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بانوی ایرانی... IR ۰۸:۳۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۷
    51 2
    نمیدونم دلم به حال این انسانها بسوزه با این وضعیتشون یا به حال امثال خودم که اینقد بی تفاوت شدیم نسبت به همنوعمون!!!!!!!!!!
  • محمدحسنی IR ۰۸:۵۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۷
    22 1
    اول توانمندی سپس ورود به فرآیند چرخه اشتغال
  • irani A1 ۰۹:۱۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۷
    14 3
    در دیاری که عصا از کور میدزدند...من از خوش باوری آنجا محبت آرزو کردم....چرا همه معضل زنان را مشکل عمده تصور میکنند؟..وقتی به زن نگاه ابزاری دارید چگونه انتظار دارید یک زن در میان گرگهای انسان نما سالم بماند؟؟زن فعلا وسیله لذت جویی عده ای..وویترین کسب وکار عده ای دیگر.وووو...لطفا فرهنگ سازی کنید زن سرپرست خانواده کرامت داردو جامعه نسبت به انها مسول است....
  • پونه A1 ۰۹:۱۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۷
    20 2
    سلام مطلب کاملی بود اما زنان بد سرپرست مشکلاتشون خیلی پیچیده تر از اینهاستو تعدادشون در ایران خیلی زیاد است و کارشناسی هم نشده
  • بی نام A1 ۱۰:۰۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۷
    13 1
    سارقین بیت المال فرصت های کمک کردن به همنوعانمان را از دولت جدید گرفتند. خدایا رسواکنندگان همه دزدان ریز و درشت را عزت و سلامتی عطا نما!
  • بی نام A1 ۱۰:۳۹ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۷
    11 0
    زنان بی سرپرست فقط زنی که سر چهار راه دست فروشی میکند نیست. خیلی ها را شامل می شود و خیلی هم مهم است مثلا زنانی که طلاق داده شده اند . حمایت از زنان بی سرپرست حتما نیاز به یک صندوقی دارد که از طرف دولت تامین مالی شود و پایه و اساس یک بیمه برای زنان قرار بگیرد.
  • امیر IR ۱۰:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۷
    23 1
    زن با روح لطیف یعنی؟! زن هم آدمه و احتایج به سرپرست نداره. کی گفته که حتما باید یه مردی بالای سر یه زن باشه تا بتونه زندگی کنه؟ زنها هم می تونن توی هر شرایطی از پس خودشون بربیان. واقعا متاسفم برای رسانه ای مثل شما که فرهنگ مردسالار رو ترویج میکنه.
    • بی نام IR ۱۴:۳۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۷
      4 6
      اینجور زنان که شما مد نظر دارید تعداشون کم اکثر زنان نمیتوانند به تنهایی زندگی کنند !
    • بی نام A1 ۲۰:۳۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۸
      5 1
      حرف شما زماني درسته كه براي همه كار باشه
  • محبوبه زمانی DE ۱۰:۵۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۷
    6 1
    رسیدگی به وضع زندگی زنان بی‌سرپرست‌ وظیفه هر دولتی است که سر کار می آید و در بودجه سالیانه باید برای کمک به زنان بی سرپرست سهمی تامین شود و همچنین وزیر خانمی مسئول رسیدگی به اوضاع زندگی اجتماعی و اقتصادی این زنان هموطن بشود . فرهنگ و نظر غلطی که در اجتماع نسبت به زنان بی سرپرست وجود دارد باید اصلاع شود. تا زمانی که مرد سالاری در اجتماع ما وجود دارد هرگز وضع زنان بی سرپرست بهتر نخواهد شد شاید بدتر هم شود!
  • تهمینه IR ۱۱:۰۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۷
    15 1
    منم جزو همین دسته از زنان بی سرپرستم که به خاطرنداشتن مهارت تابه حال کارمناسب با درآمد مناسب پیدانکردم و به ناچاردرمحله ایی زندگی می کنم که اصلادرشأن و منزلت من نیستم و به هرکس که می شناختم روزدم برای کارامادریغ از ذره ای کمک. انتظارکمک مالی ندارم که ای کاش کارمناسبی برایم پیدامی کردند
  • هموطن EU ۱۱:۱۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۷
    3 0
    زنان سرپرست خانوار از نظر حقوقی به زنانی گفته می شود که همسر ندارد ولی دارای فرزند هستند و در این شرایط از سازمان بهزیستی و یا کمیته امام (ره ) حمایت می گردند واما فراموش شده تر از این گروه که گفته شد همسران جانبازان زیر25% بیکار هستند که نه سرپرست خانوار محسوب می شوندو نه دارای سرپرست هستند و ضمن نگهداری از جانبازان از کمترین حمایت نیز بهره مند نمی باشند . و اثبات از کار افتادگی جانبازان زیر25% غیر ممکن است به دلیل خلاء های قانونی و اثبات سرپرستی خانواده از سوی زنان غیر ممکن تر
  • بی نام IR ۱۲:۵۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۷
    4 0
    خدایا کمکمان کن نسبت به هم نوعمان بی تفاوت نباشم
  • احسان US ۱۴:۵۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۷
    22 1
    اصلن لفظ زن بی سرپرست یک توهین به زنان هست ، یعنی زنانی هستند که سرپرست ( قیم ) دارند و زنانی هستند که سرپرست ندارند. تنها تفاوت بین این افراد با بقیه استقلال مالی هست که اگر تامین بشه دیگه مشکلی وجود نداره.
  • ثریا A1 ۱۵:۴۹ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۷
    17 1
    آفرین بر قلم توانای شما.موقعیت زن میانسالی در حال دستفروشی را به تصویر می کشید تا با سواستفاده از احساسات مردم "ضرورت سرپرست داشتن زنان" را را به خورد فرهنگ بدهید. طرز فکری که انسانها را دو دسته می کند مردها سرپرست هستند و زنها موجوداتی که باید سرپرست داشته باشند. در این ولایتی که من هستم چه زنان و چه مردان از اینکه روی پای خود بایستند و شکم خودرا سیر کنند ابایی ندارند. پیرزن هشتاد ساله هنوز در فروشگاه صندوقداری می کند لابد چون در این ولایت خانم روزنامه نگار فهیمی مثل شما وجود ندارد که بخواهد دل خودش و دیگران برایش بسوزد. اینجا به زنی بگویی بی سرپرست فحش حساب میشود.شما به راحتی به زنی که برای سیر کردن شکمش کار می کند توهین می کنی؟سرپرست با همدم فرق دارد.کاش این را متوجه باشید.
  • فرهاد A1 ۱۸:۱۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۷
    6 1
    سلام يه مدتي هست تو شهر كوچك ما چند تا زن بلوچ (البته به گفته خودشون) با بچه هاشون ميان گدايي يكيشون يه دختر يك ساله داره به خدا هربار ميبينمش ميام يك ساعت خونه گريه ميكنم بارها براي كودكش شيرموز و ... خريدم اما هركار ميكنم فلاكت و بدبختي اين كودك يك ساله كه زير دست و پاي مردم رهگذر ميره اونم نشسته نشسته اصلا از جلو چشام دور نميشه نميدونم چي كنم
    • بی نام IR ۰۷:۱۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۸
      8 0
      باید فرهنگ مردم را بالا برد که اگر مشکل دارند بچه دار نشوند، من نمیدانم چرا بچه دار شدن به هر قیمتی در ایران اینقدر اهمیت دارد، یک پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایان است ضمنا شما غصه نخور کودک یکساله چیزی نمیفهمد
  • مجید IR ۰۸:۰۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۸
    2 0
    مهم اینه که حداقل هفته ای چهار ساعت کار می کنه و دیگه بیکار محسوب نمی شه بقیه رو وا بده!
  • ا-ر IR ۱۲:۱۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۸
    4 0
    واقعا کاشکی اینها برای خودشان کار میکردند متاسفانه اکثرا شوهران معتاد دارند که حاصل زحمتشان را باکتک گرفته و صرف مواد میکنند
  • بی نام A1 ۲۰:۳۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۸
    10 0
    هيچوقت به اين فكر نميكنيد كه اگر اين زنان از اول ِ زندگي شان(باوجود همسر) شغل داشتند، الان وضعيت بهتري داشتند. چرا چشمتان را به اين واقعتي ميبنديد؟تا بتوانيد بگوييد"زن به شغل احتياج ندارد"
    • یه دختر A1 ۱۰:۵۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۳۰
      2 2
      برای اینکه آمار بیکاری رو کم کنن...
  • لیلا A1 ۱۷:۰۱ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۶
    3 2
    سلام .درجامعه ای که مازندگی میکنیم بعضی ها به زنان بی سرپرست وفرزندان انها به چشم انسان های بیمار نگاه میکنند.چرااینگونه است چراوقتی یک پدربزرگ دارااست به فرزندان یتیم خود کمک نمی کند .به نظر من بارفتن سرپرست یک خانواده احساسات اطرافیان ان خانواده نیزازبین می رود.