منبع : روزنامه آرمان
رقابت منطقهای یک اصل پذیرفته شده در روابط بینالملل محسوب میشود. بیتردید هر کشوری از حوزه اقتدار و نفوذ خود دفاع میکند. در جریان همین دفاع از منافع و حوزه اقتدار، رقابتهای منطقهای و بینالمللی شکل میگیرد. بنابراین رقابت میان کشورهای همسایه یک اصل پذیرفته شده در دیپلماسی است. اما به عقیده بسیاری از صاحبنظران علم دیپلماسی روابط ایران و کشورهای عرب منطقه دیر گاهی است که از حوزه رقابتهای منطقهای خارج شده و به دامان تقابل با یکدیگر افتاده است. واقعگرایان در عرصه روابط بینالملل معتقدند رقابت برای به دست آوردن منابع بیشتر یک اصل پذیرفته شده در دیپلماسی محسوب میشود. اما تبدیل شدن رقابت به تقابل موجب میشود فرصتها و منابع زیادی برای همسایگان از میان برود. از آنجا بود که برخی از سیاستمداران در جهت حفظ منافع ملی و نیز پایدار ماندن صلح میان همسایگان تنشزدایی را بهعنوان یک متد جدید در پیش گرفتند. به عقیده صاحبنظران درایران هم سیاست تنش زدایی به واسطه موقعیت و شرایط کشور از سوی دولتمردان مختلفی به کار گرفته شد. در طول تاریخ دولتهای مختلفی سیاست تنش زدایی را در پیش گرفتند. اما دو دولت پس از انقلاب به جد به دنبال اجرای این سیاست بودند؛ دولتهای سازندگی و اصلاحات دو دولتی بودند که سیاست تنشزدایی را با همسایگان عرب دنبال کردند. سیاستی که در جریان دولتهای نهم و دهم جایش را به تقابل میان ایران و اعراب داد. بیشترین لطمه از سیاستهای تقابلی را فقط ایران متقبل نشد. این کشورها و مردم منطقه نیز بودند که تحت تاثیر رقابتهای مخرب ایران و شیوخ عرب بسیاری از فرصتهای خود را از دست دادند. به همین دلیل دولت یازدهم در آغاز کار تصمیم گرفت سیاست تعامل و تنش زدایی را جایگزین سیاستهای تقابلی پیشین کند. به همین دلیل آرمان تصمیم گرفت روابط ایران و همسایگان اش رادر گفتوگوبا محمد ایرانی سفیر پیشین ایران در اردن و لبنان به بوته نقد بگذارد. تحولات سوریه و خاورمیانه پرسشهایی است که از این کارشناس مسائل خاورمیانه پرسیده شده است. مشروح مصاحبه آرمان با محمد ایرانی در ذیل آمده است:
تحولات سوریه وارد فاز جدیدی شده است. اکنون بحث بر سر ماندن یا نماندن بشار اسد در سوریه نیست. چه اتفاقی در سوریه طی چند ماه گذشته رخ داده است؟
من هم معتقدم تحولات عمدهای در صحنه سیاسی و میدانی سوریه در خلال چند ماه گذشته به وجود آمده است. این تحولات عمده بعد از نزدیک به سه سال بحران داخلی در سوریه متفاوت از روند گذشته است. اکنون و به واسطه این تحولات تا حدودی شرایط برای آینده سوریه شفافتر از گذشته است. در واقع به نظر من و بسیاری از کارشناسان این افق روشنتر از گذشته شده است. بروز اتفاقات اخیر هرگز به این معنا نیست که ماتصور کنیم تمام مشکلات و مصائب چند سال اخیر کشور سوریه حل شده است. نقطه تحول در شرایط میدانی سوریه زمانی بهوجود آمد که موضوع جمع شدن سلاحهای کشتار جمعی درسوریه مطرح گشت. به واسطه مطرح شدن این بحث در سوریه حتمیت حمله آمریکا به سوریه کاهش پیدا کرد و رویکرد بشاراسد را تا حدود زیادی به سمت راهحلهای بینالمللی و تکیه بر مقررات بینالمللی سوق داد.اما مساله دیگری که موجب شد شرایط حاکم بر بحران سوریه از چند ماه قبل به این سو تغییر کند. کاهش یکپارچگی در صحنه مخالفین سوریه بود. اکنون به واسطه ضعیفتر شدن جناح لیبرال که زمانی مهمترین مخالف حکومت اسد محسوب میشد. گروههای تندرو اسلامگرا تقویت شدند. همین امر موجب شد که کشورهای غربی و بهخصوص آمریکا نسبت به قدرت گرفتن سلفیها وحشت کنند. به دلیل همین نگاه به نظر میرسد شرایط سوریه از مدتها قبل به این سو شفافتر شده است. به هر حال الان در صفبندی گروههای مخالف و موافق در سوریه،این جبهه مخالفین است که نشان میدهد نگران شکل گرفتن یک جریان تندروی سلفی در این کشوراست. تحلیلگران و مفسران منطقه معتقدند که جریان مخالف لائیک که گزینه غربیها بود در شرایط فعلی به شدت تضعیف شده است. بنابراین باید ادعا کردکه تمام این عوامل موجب شد چه به لحاظ شرایط بینالمللی و چه به لحاظ قدرت گرفتن نیروهای افراطی در سوریه دولتهای غربی و حتی همسایگانی که تا دیروز از مخالفان و معارضین دولت سوریه حمایت می کردندتصمیم بگیرندکه در سیاستهای گذشتهشان تا حدودی تجدیدنظر کنند. تا دیروز تمام عملکردهای آنها در جهت براندازی بشار اسد بود اکنون به واسطه روشن شدن شرایط تصمیم گرفتهاند دست به تجدید نظر در رویکردهای پیشین خود بزنند. لذا نسبت به گذشته شرایط به لحاظ میدانی و بینالمللی در سوریه تغییر پیدا کرده است. و باید اذعان کرد که اکنون تحولات به سمت حفظ دولت سوریه و بقای بشار اسد است.
به نظر میرسد که ایران به کنفرانس ژنو 2 که معارضین عمده و دولت سوریه حضور دارند دعوت شده است. جناب ایرانی با توجه به اوضاع منطقه دعوت ایران را به کنفرانس ژنو 2 چگونه ارزیابی میکنید؟
اخضر ابراهیمی دو ماه پیش بحث دعوت از ایران را برای حضور در کنفرانس ژنو 2 مطرح کرد. و از ایران خواست تا در کنفرانس ژنو 2 شرکت کند. آقای لاوروف هم در سفر هفته گذشته خود به کشورمان بحث حضور ایران در ژنو2 را مهم ارزیابی کرد. تا آن زمان ما به طور رسمی پاسخ نداده بودیم که در کنفرانس ژنو 2 شرکت میکنیم یا خیر؛ اکنون درجریان سفر آقای لاوروف اعلام شد که ایران موافق است در کنفرانس ژنو 2 شرکتکند. باید اذعان کرد که در حال حاضر رنگ وبوی مشارکت ایران در ژنو 2 قویتر از گذشته شده است.
همگان میدانیم که ایران یک قدرت منطقهای تاثیر گذار محسوب میشود. حضور ایران در ژنو 2 چه کمکی میتواند به حل بحران این کشور داشته باشد؟ آیا ایران میتواند با معارضین گفتوگو کند؟
مشارکت در اجلاس ژنو به معنای گفتوگوی مخالفین و موافقین است. هم در ابعاد داخلی بین معارضین سوری و دولت این کشور و در عین حال این امکان را فراهم میآورد که طرفین بینالمللی با هم گفتوگو کنند. همگان آگاهند که طرفین بینالمللی در قضیه سوریه کشورهای مخالف و موافق حضور بشار اسد در حکومت سوریه محسوب میشوند. آنچه از گذشته شاهدش بودیم این است که روسیه و ایران از حامیان رژیم بشار اسد محسوب میشوند در مقابل هم در این کنفرانس مخالفان بینالمللی اسد مانند کشورهای غربی و همسایگان حضور دارند. بنابراین شرایط بهگونهای فراهم شده است که همه طرفهای ذینفع با یکدیگر گفتوگو کنند. باید دانست که جایگاه جمهوری اسلامی در منطقه بهگونهای نیست که طرفهای در گیر در بحران سوریه بتوانند آن را انکار کنند. ایران در تحولات مختلف منطقهای تاکنون نشان داده است که تاثیرگذارترین کشور منطقه محسوب میشود. این تاثیرگذاری ایران مربوط به شرایط و اتفاقات حال حاضر نیست؛ بلکه ایران از ابتدا به اذعان کارشناسان و رقبای منطقهای ایران تاثیرگذارترین کشور خاورمیانه محسوب میشده است. از گذشته دور ایران بهعنوان یک کشور توانمند منطقهای به دلایل مختلف مطرح بوده است. تاثیرگذاری ایران در بحرانهای افغانستان و عراق در سالهای اخیر به نظر میآید مورد اعتراف جامعه بینالملل و همه کشورهای منطقهای محسوب میشود. در مورد مساله سوریه و لبنان هم از گذشته این تاثیرگذاری وجود داشته است. آن چیزی که تحت عنوان محور مقاومت در لبنان و سوریه دیده میشود، از نمونههای تاثیرگذاری ایران در منطقه میباشد. بنابراین بیهوده نیست که جامعه بینالملل بهخصوص سوریه و غرب در تلاش هستند که از وجود ایران در اجلاس ژنو 2 بهره ببرند. اکنون برخی از کشورهای منطقه به این نتیجه رسیدهاند که حضور ایران در اجلاس ژنو 2 الزامی است. نه از بابت این که حامی یک طرف جریان محسوب میشود. بلکه بهعنوان کشوری که قادر است بخشی از راهحل بحران سوریه را ارائه دهد. به عقیده من باید یک راهحل میانهای ارائه شود و وضعیت این کشور به سمتی حرکت کند که همه اقوام و جریانات موجود در سوریه در آینده این کشور نقش ایفا کنند. به عبارت دیگر به طور جدی باید نقش مردم در سوریه برجستهتر از گذشته شود. فارغ از این که چه شخصی کاندیدای ریاستجمهوری سوریه شود باید نماینده مردم این کشور باشد و منافع تمام گروهها و اقوام موجود در این کشور را حفظ کند. بنابراین میتوان گفت که حکومت سوریه در این شرایط است که میتواند منافع ملی این کشور را حفظ و در عین حال از وجاهت بینالمللی برخوردار باشد. امروز ما در دیدگاه آمریکاییها و غربیها موضوع کنارهگیری بشار اسد را نمیبینیم. به نظر میآید واقعیتهای صحنه سوریه روشنتر و شفافتر از گذشته است. و این احتمال وجود دارد که پس از نشست ژنو2 و توافقاتی که پیرامون آن صورت میگیرد صحنه تحولات سوریه شفافتر از گذشته شود.
برخی معتقدند روابط ما با کشورهای عرب خاورمیانه در دولتهای نهم و دهم دچار مشکلاتی شده است. دولت یازدهم تلاش کرده است که از میزان مشکلات گذشته بکاهد. رویکردهای دولت یازدهم تاکنون را چگونه ارزیابی میکنید؟ و اینکه اکنون چه باید کرد؟
بین ما و کشورهای عربی به طور طبیعی همسایگی وجود دارد که خوب واضح است که ما تعیینکننده آن نبودیم. این واقعیتی است که در صحنه جغرافیایی منطقه خاورمیانه وجود دارد. اما دوستیها و دشمنیها را
این مردم منطقه هستند که میتوانند شکل دهند. بنابراین این که ما در کنار کشورهای عرب قرار گرفتهایم خواست ما محسوب نمیشود. اما باید باب گفتوگو جایگزین تقابل شکل گرفته میان ایران و اعراب شود. اکنون این شرایط به واسطه روی کار آمدن دولت یازدهم فراهم آمده است تا برخی تقابلها جای خود را به تعامل دهد. راهکارهایی که ما بتوانیم چالشهای گذشته را پشت سر بگذاریم به نظر من وجود دارد. در دوره گذشته اعتقادی به تنشزدایی در سیاست خارجی وجود نداشت. بالاخره در روابط بینالملل رقابت میان همسایگان همیشه وجود داشته است. به نظر میآید آنچه باید بر آن تاکید شود اصول است بعد به تدریج راهکاری برای حل اختلافات؛ به عقیده من مطرح کردن اختلافات باید در سایه تنشزدایی صورت گیرد. یعنی به عبارتی ابتدا باید دیپلماسی شکل بگیرد تا ایران و همسایگانش بتوانند در سایه دیپلماسی اختلافات و مشکلات گذشته را حل کنند. اما نیاز است که اعتماد متقابل میان دو طرف برقرار شود تا دو کشور بتوانند براساس اعتماد متقابل با هم گفتوگو کنند. رویکرد دولت جدید براین اساس است که ما باید بیشترین اهمیت را به ارتباط با همسایگان دهیم. و ابتدا گام اول را در مرحله اعتمادسازی برداریم و بعد روی اصول توافق کنیم. سفر آقای دکتر ظریف به کشورهای منطقه بیانگر این رویکرد بوده است. برخلاف عقیده برخی از منتقدین که میگویند وزیر خارجه ایران بیشترین تلاشش را برای حل مساله هستهای صرف میکند و فرصتی برای توسعه روابط منطقهای ایران نمینهد باید گفت دکتر ظریف با قدرت رویکرد کاهش تنش را با کشورهای عرب منطقه دنبال میکند. در واقع سفر ایشان به دولتهای عربی منطقه و نیز تدارک برای سفر به کشورهای حوزه شبه قاره هند نشان از تحرک دیپلماسی دولت یازدهم است. دولت جدید معتقد است که باید با همسایگان روابط مناسبی را دنبال کرد. البته باید اذعان کرد که در گذشته شرایط مناسبی بر روابط ایران و همسایگانش حکمفرما نبوده است. معتقدم که دولت جدید در چهارچوب تنشزدایی در حال حرکت است.
رقابت با همسایگان یکی از اصول شناخته شده دیپلماسی است؛ چگونه دیپلماتهای ما فاصله رقابت و تقابل را تشخیص دهند که برداشت دو دولت گذشته از دیپلماسی پیش نیاید؟
زمانی که اختلافات عمیق و کهنه میشود بیتردید رویکردهای رقابتی کنار رفته و تقابل جایش را میگیرد. اختلاف یک چیز مرسوم در سیاست بینالملل است. اما موقعی که به آن پرداخته نشود موجب میشود که این اختلافات عمیق شود. بیشک تبدیل میشود به نوعی تقابل؛ مهمترین مساله ایران و اعراب این بوده است که دولتهای عربی به ایران اعتماد نداشتهاند و اینگونه برداشت میکردند که ایران در منطقه به دنبال این است کاهش نقش آنها و حتی به دنبال ایجاد یک فضای جدید برای خودش است. کشورهای عرب منطقه معتقدند که ایران در تلاش است درحوزه نفوذ آنها ورود کرده و درصدد برهم زدن در روابط کشورهای منطقه با یکدیگر است. کشورهای عرب منطقه این ادعا را همیشه مطرح میکردند که ایران در حال دخالت در مسائل داخلی این کشورهاست. هیچ وقت دولت گذشته در این صدد بر نیامد که این بیاعتمادی را از بین ببرد. بلکه با اقدامات متعددی که شکل میگرفت بیاعتمادی اعراب به ایران به شدت دامن زده میشد. اکنون به واسطه توافق ژنو شرایطی در منطقه به وجود آمده است که ایران و اعراب میتوانند. مشکلات گذشته را به واسطه سیاست تنشزدایی ایران برطرف کنند. ایران میتواند این اطمینان را به اعراب بدهد که نمیخواهد در آینده فضای جدیدی را در حوزه نفوذ آنها ایجاد کند. و قصد دخالت در امور هیچ کدام از کشورهای منطقه را ندارد.
نظر شما