از امام عزیزمان (خدا بیامرز) نقلست که فرمودند : تاریخ معلم انسانهاست.
اینکه بعضی از ما حافظه تاریخی ضعیفی داریم ، شکی نیست اما اگر وقایع ده سال گذشته تاریخ کشورمان را فراموش کنیم ، از آن حرفهاست!
من نیز حافظه ضعیفی دارم تا آنجا که وقتی پاسخ سعید مرتضوی را به کمیسیون اصل نود مجلس درباره تامین اجتماعی را خواندم ، بدنبال سابقه تاریخی پاسخهای مرتضوی به مجلس شورای اسلامی گشتم و چیزهایی یافتم که در عین شگفت زدگی ، بدلیل عبرت نگرفتن از تاریخ غصه خوردم.
سابقه سعید مرتضوی با کمال تاسف نه تنها در سازمان تامین اجتماعی بلکه در سوابق قبلی وی نیز قابل تاملست. آنچه که در زیر می آید تنها و بخشی از گزارش بوده وبرای مشاهده کامل آن به این لینک مراجعه فرمایید. البته مشروح دلایل قبول نداشتن اتهامات توسط سعید مرتضوی و پاسخ وی را در نوشته های بعدی خواهم آورد.
ششم آبان سال 1382گزارش کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی در مورد پروندهی زهرا کاظمی قرایت می شود.
1. رییس کل دادگستری استان تهران: من نقشی ندارم، موضوع به مرتضوی مربوطست! در رسیدگی به پرونده شماره 4952م مربوط به علل و عوامل کشته شدن خانم زهرا کاظمی عکاس و خبرنگار ایرانی
در تاریخ 82/4/18 شکوائیه خانم عزت ابراهیمی مادر، خانم زهرا کاظمی واصل گردید که ملتمسانه در خصوص وضعیت دخترش کمک میخواست و تصریح داشت که فرزندش در بیمارستان بقیهالله در حالت اغماء بستری میباشد و امیدی به زنده ماندنش وجود ندارد. کمیسیون بلافاصله به جناب آقای علیزاده ریاست محترم دادگستری تهران نامهای به شماره 90/15479/4952 م مورخ 82/4/18 ارسال داشت که پاسخ داده شده (این جانب در این مساله نقشی ندارم) این موضوع به آقای مرتضوی دادستان تهران مربوط است.
2. مدیرکل مطبوعات و رسانه ها : سعید مرتضوی بمن گفت زهرا کاظمی جاسوس بود و تو با او همکاری کردی ، اگربفرستم اوین، زیر دست بازجو می روی ، بنویس این خانم نزد بازجویان وزارت اطلاعات بوده آنجا اظهار کسالت میکند و به بیمارستان اعزام میشود و آنجا سکته مغزی میکند و میمیرد.
در جلسه فوقالذکر آقای خوشوقت مدیر کل مطبوعات و رسانههای خارجی عینا چنین اظهار داشت: « ... در تاریخ 82/4/4 چهارشنبه صبح اول وقت دفتر آقای مرتضوی تماسی روی موبایل من داشتند که خواستند من با آقای مرتضوی تماس فوری بگیرم ... من بلافاصله تماس گرفتم ایشان به من گفتند که یک خبرنگار جاسوس گرفتیم در حال جاسوسی و متوجه شدیم که شما در واقع مجوز فعالیت به ایشان دادهاید شما چرا به جاسوسها مجوز کار میدهید (وقتی که موضوع پرونده مجوز داده شده و عکس خانم کاظمی ملاحظه شد آقای مرتضوی گفتند) بله این همین خانم کاظمی هست ایشان جاسوس است و اعتراف به جاسوسی کرده، اعتراف کرده که وصل به سرویس هست.
به هر حال شما کمک کردید به ایشان برای این جرمی که مرتکب شده اگر ایشان اعتراف بکند که با شما قبل از اینکه از عراق به ایران بیاید در ارتباط بوده و این اقدام مجرمانه را با همکاری شما انجام داده با او همدست بودید چه کار میکنید؟ به آقای مرتضوی گفتم که باید ثابت کنید... ایشان گفتند تا بخواهد ثابت شود خیلی طول میکشد... اگر من بخواهم... اگر من بخواهم بفرستم به اوین زیردست بازجو میروید این معلوم نیست کی بیائید بیرون و این کار را انجام نمیدهم، اگر بخواهم وثیقه تعیین کنم که الان ساعت چهار است دیر است این کار را هم نمیکنم ولی شما این فرم متهم به معاونت در جرم جاسوسی را پر کنید... (نهایتا وقتی دیدم منصرف نمیشود)... من رابطه فامیلی را که با عالیترین مقامات نظام دارم به ایشان گفتم این را که آقای مرتضوی شنیدند خیلی برخوردشان عوض شد البته عذرخواهی نکردند اما اعتماد کامل بوجود آمد و گفتند به هر حال اوضاع بسیار سخت و خطرناک و دشوار است... این خبرنگارها همه جاسوس هستند میآیند و خط میدهند و مشکل ایجاد میکنند شما مساعدت کنید و خبرنگاران خارجی را تا انتهای تیرماه (1382) اجازه ورود به ایران ندهید من خیلی استقبال کردم و به آقای مرتضوی گفتم اگر چنین چیزی هست ما بسیار حساس هستیم این کار را انجام دهیم. آقای مرتضوی اضافه کردند که این خانم علاوه بر جاسوسی وظیفه دیگری هم داشتند و آن بررسی در مورد توزیع صد میلیون و یا پانصد میلیون دلار (تردید از من است) پول آمریکاست به افراد مختلف برای براندازی نظام تا ببینند که اینان به وظایفشان عمل کردهاند یا خیر؟» شنبه 21 تیرماه باز دفتر ایشان به من تلفن کردند و گفتند آقای مرتضوی میخواهند ساعت 3 امروز حتما شما را ببینند... رفتم و ایشان بلافاصله گفتند این خانم فوت کرد و حالا شما این خبر را چگونه میخواهید مخابره کنید؟
(بعد آقای مرتضوی اصرار کردند برای خبرنگاران بنویس که:)... این خانم نزد بازجویان وزارت اطلاعات بوده آنجا اظهار کسالت میکند و به بیمارستان اعزام میشود و آنجا سکته مغزی میکند و میمیرد. آقای مرتضوی اصرار داشت که من بنویسم وزارت اطلاعات هم ایشان را تایید نمیکرده است... و گفتند این مطالب را از قول من ننویس و از قول خود بنویس... به هر حال من کوتاه آمدم که اینها را از قول یک مقام قضایی یا یک مرجع قانونی ذکر کنم و نه از قول دادستان... بعد از تایپ آقای مرتضوی گفتند امضاء کن و من امضاء کردم... ایشان به دفترشان گفتند این متن مصاحبه (امضاء شده را برای خبرگزاری فکس کنید... من خواستم خداحافظی کنم آقای مرتضوی با خنده زیبایی به من گفتند شما باش و از این جا نرو تا خبر که روی خروجی ایرنا رفت و برای ما فکس شد از این جا تشریف ببرید...
3. معاونین وزارت اطلاعات: به مرتضوی گفتیم او را آزاد کن ، در صلاحیت و تخصص ماست. (( ... مشاور قضایی ضدجاسوسی وزارت به آقای دادستان اعتراض میکند که شما چرا متهم به جاسوسی را به جایی تحویل دادید که در تخصص آنها نیست این خانم باید در اختیار وزارت اطلاعات باشد، نظر ما این بوده که وی را آزاد کنید برود اما هنگامی که وی را دستگیر کردید قاعده این بوده که تحویل وزارت بدهید تا ما از وی تحقیق کنیم و نتیجه را به شما اعلام نماییم...))
در مورد ضربات وارده به خانم کاظمی یکی از معاونین وزارت اطلاعات چنین میگوید:
((... تحقیقات نشان میدهد در دو جا خانم کاظمی ضربه خورده است یک مرحله وقتی بوده که میخواستهاند کولهپشتی وی را بگیرند و وی از تحویل آن خودداری میکرده است در این حال یک ضربه محکمی به طرف چپ صورت ایشان میخورد و از طرف به زمین میخورد که این را مدارک پزشکی بیمارستان آثار جراحت را تایید مینماید و در این مرحله وی در دست چند تا از قضات محترم پرسنل زندان اوین بودند... این مرحله را سرباز برجک و پرسنل زندان و سربازهایی که آنجا دیدند و در حدود 20 نفر میشوند در اظهارات اولیه شهادت دادهاند... بعدا این شهود را جمع میکنند و میبرند توجیه میکنند... تا همه حرفهایشان را پس بگیرند این کار را مسوولین حفاظت اطلاعات زندان اوین انجام میدهند... دفتر وقایع زندان و وقایع بندها دستکاری شده و مخدوش است ما برداشتمان این است که قوه قضاییه (دادستانی تهران) از قبل نظر داشته که این موضوع را در وزارت اطلاعات جستجو کند... در گزارش نیروی انتظامی به هیات ویژه ریاست جمهوری نوشته شده که خانم زهرا کاظمی با خط خود نوشته است بینیام را شکستهاند، انگشت شست مرا و همینطور انگشت پای مرا شکستهاند... حال چطور میشود وزارت اطلاعات به کسی که گفت آزادش بکنید بعد برویم زندان بکشیمش...
4. یونسی وزیر اطلاعات خطاب به ریاست جمهوری:((پرسنل وزارت اطلاعات تاوان عضویت خود در دولت شما و پرهیز از ظلم و بیعدالتی را میپردازند.))
5. مقام معظم رهبری: کشف حقیقت شود نه مصلحت سنجی . در جای دیگر از اظهارات وزارت اطلاعات آمده است ((... مقام معظم رهبری در این خصوص به دو مطلب تاکید دارند یکی اینکه آقای شاهرودی کشف حقیقت شود نه مصلحت سنجی و ثانیا به سرعت باید اینکار انجام شود و حکم صادر شود... داور تعیین شده در دفتر مقام معظم رهبری هم پس از برررسی مدارک وزارت اطلاعات و مدارک دادستانی تهران حکم میکند که حق با وزارت است... اما در عین حال اقدامی صورت نمیگیرد...
دوستان قضایی میگویند بنا به نظر پزشکان شما اصلا وارد روز دوم و سوم (دستگیری) نشوید هرچه باید پیدا شود باید روز پنجم باشد... آقای شاهرودی (ریاست محترم قوه قضاییه) هم که من (یکی از معاونین وزارت اطلاعات) رفتم خدمتشان میگفتند حالا دو تا هم بازداشت بشوند! به نفع نظام است. ما گفتیم آنکس که کرده باید بازداشت بشود ربطی به ما ندارد ایشان فرمودند: دخالت توی کار قضایی نکنید...))
6. تلاش آگاهانه دادستانی تهران برای توجیه مرگ خانم کاظمی برخلاف واقع:گزارش هیات ویژه ریاست جمهوری که متشکل از پنج نفر از وزرای محترم هیات دولت بودهاند، خانم کاظمی در تاریخ 82/4/2 پس از بازجویی اولیه، «تحت نظر» قرار گرفته است. به نظر میرسد با توجه به مخالفت کارشناسان ضدجاسوسی وزارت اطلاعات با دستگیری و ادامهی نگهداری خانم کاظمی و سایر مسایل مطروحه در پرونده از بدو امر تا فوت، اجمالا نوعی سردرگمی و نابسامانی را در برخورد انتظامی و قضایی با خانم کاظمی، قبل و حتی بعد از مرگ وی میتوان مشاهده کرد. حسب جوابیه وزارت اطلاعات و اظهارات آقای خوشوقت تمایل و تلاش آگاهانه دادستانی تهران برای توجیه مرگ خانم کاظمی برخلاف واقع و نحوهی تنظیم مکاتبات اولیه و اظهارات کذب و متناقض آقای مرتضوی، بازداشت دو روزهی مسوول حفاظت اطلاعات زندان اوین و سپس آزادی وی و مجموع اظهارات معاونین محترم وزارت اطلاعات در جلسهی 82/6/4 این کمیسیون و تایید آنها بر اینکه شعبهی رسیدگی کنننده قضایی عمده اقدامات قضایی را متمرکز بر دو نفر از پرسنل وزارت اطلاعات نموده است و مخصوصا مخدوش نمودن دفاتر مربوطه در زندان اوین و تغییر اظهارات اولیه شهود مستقر در زندان راجع به ضارب خانم کاظمی، جملگی حکایت از نابسامانی و آشفتگی در رفتار دادستانی تهران و نهایتا انحراف مسیر واقعی پرونده در خصوص مرگ خانم کاظمی دارد. در این خصوص ضرورت دارد جایگاه دو نفر قاضی مورد اشاره در گزارش هیات ویژه و علت حضورشان در ساعات مورد نظر در زندان اوین و نهایتا نحوهی اتخاذ تصمیم آنها به دقت توجه و بررسی گردد.
5- حسب اظهارات جناب آقای مسجدجامعی وزیر محترم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جلسهی مورخ 82/5/7 این کمیسیون و تصویر مستند پیوست جوابیه مورخ 82/6/15 وزارت محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، ماجرای احضار و ملاقات آقای خوشوقت در دادستانی عمومی تهران و آنچه که بر اساس اظهارات آقای خوشوقت مدیرکل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت مزبور فیمابین جناب آقای مرتضوی دادستان محترم و ایشان گذشته است، در انتهای گزارش اولیه هیات ویژه ریاست جمهوری با امضای پنج نفر از وزرای عضو هیات منعکس شده بوده لکن در نهایت حذف گردیده است. علت حذف و شناسایی کسانی که در حذف این مطلب مهم نقش داشتهاند، میتواند حقایق بیشتری را در کشف واقعیت امر مشخص نماید.
لینک منبع گزارش
مصطفی ترک همدانی
وکیل دادگستری
نظر شما