روزنامه ای عرب زبان چاپ لندن انجام گفتگو های به گفته این روزنامه سری میان تهران وریاض در پایتخت سوئیس را افشا کرده که در صورت صحت ،یک شگفتی دیپلماتیکی ست.به نظر میرسد مذاکرات "کارآمد سایه" ، در حال تبدیل شدن به رویه ثابت در دیپلماسی ایران است. نمایندگان مسکو و واشنگتن نیز در این مذاکرات حضور داشته اند.

اگراخبارمنتشره درباره دیدارفوق سری مقاماتی از تهران وریاض در سوئیس صحت داشته باشد،بااندکی تردید میتوان گفت منطقه بزودی شاهد تحولی ویژه خواهد بود.البته تهران در این خصوص تاکنون واکنشی نشان نداده ،اما اگر این خبر درست است،دلیلی ندارد دستگاه دیپلماسی ایران آنرا پنهان کند.انجام مذاکرات ادعا شده ،صرف نظر از درست یانادرست بودن آن فی نفسه اقدامی ضروری و استراتژیک است. مشکل عربستان جدی تر از مذاکرات 1+5 نبوده وتا حدود قابل تحملی قابل مدیریت است.در هرصورت کار باید از جایی شروع شود ،ژنو یا هر جای دیگر.

به هر حال روزنامه العرب چاپ لندن که معمولا اخبار ویژه ای انتشار و با محافلی درریاض ارتباط دارد مدعی شده، مقامات ایرانی وسعودی در سوئیس مذاکراتی بسیار سری برای بررسی مسائل سخت فی مابین و ارزیابی شرایط بهبود مناسبات خود آغازکرده اند. این روزنامه البته اخبار دقیق و قابل استنادی از محوراین گفتگوها منتشر نکرده ،اما مدعی ست بحران سوریه و مذاکرات ژنو 2 و روابط دولت های عربی خلیج فارس با تهران و چگونگی تاثیر این روابط بر مناسبات منطقه ای ،محورهای اصلی این گفتگو ها بوده است.

اینکه  گفتگوها حتما نتیجه بخش بوده یاخیر؟ گرچه باید منتظر آینده بودو العرب هم مطلبی منتشر نکرد، اما در کل نمیتوان به فوریت ازآن تصویرمثبتی ارائه داد .چراکه هر چندبرخی مسایل این دو کشور رقیب در سطحی قابل تامل ،تحمل و مدیریت  هستند اما حتی اینگونه مسایل با پیچدگی هایی همراه است که حل آنها به سادگی و بی دردسر امکان پذیر نیست.به اعتقاد گروهی از محافل دیپلماتیکی که مسائل ایران و عربستان را دنبال میکنند، آنچه میان این دو کشور از گذشته تا کنون مطرح بوده ولی اینبار به صورت جدی و پررنگ تر خود را نمایانده است ،نه مسائل مرتبط با پرونده هسته ای ایران بلکه عمدتا به کشش و دفع قطب های مثبت  و منفی قدرت واقتدارمنطقه ای مربوط میشود که بود ونبود آنها دردست هر یک میتواند به قیمت چگونگی حیات استراتژیکی طرف دیگر تمام شود.منطقه ای که فضای چندانی برای پذیرش دو قدرت چالشی راندارد. از نگاه سعودی ها مشکل آنجاست که حتی وجود ایرانی محدود ،تحریم شده و ضعیف، به خودی خود مسئله ساز و مخاطره آمیز است،چه رسد به ایرانی در حال گذار از انزوا به سوی بر کشیدگی وبازگشت متعهدانه به صحنه بین المللی. از دید سعودی و پاره ای کشورهای عربی در حالی که تهران با غرب و به ویژه ایالات متحده سرگرم انجام تعاملات سری فراتر ازکشمکش ظاهری میان خود برسر پرونده هسته ای هستند،چگونه میتوانند با ایرانی هایی کنار بیایند که بسیار  زیرکانه هیچ چشم اندازی از اهداف فوق استراتژیکی شان در خلیج فارس ارائه نمیدهند. مضافا، نقطه قله پر برف و مه گرفته اهداف ایرانی ها درکل منطقه خاورمیانه مطلقا قابل رصدکردن نیست.آنها و خصوصا ریاض معتقدند اگردو مورد اشاره شده اتهام هایی متوجه  ایران است -که میگویند هست -  این پرونده متهم ردیف دومی هم دارد به نام واشنگتن. والا چگونه میشود پذیرفت این رفتارها  واقدامات  مشابه و تامل برانگیز دو دشمن قدیمی به طور اتفاقی همپوشانی پیدا کرده باشند.یک دیپلمات خاورمیانه ای در همین زمینه میگوید سعودی ها فکر میکنند آنچه در حال وقوع است برگرفته از هوشی سرشارو کم نظیر  در برنامه ریزی  مشترک میان دو پایتخت است که دقیقا میداند  چه میخواهد و چه میکند!. خب منهم همینطور فکر میکنم. سعودی ها اشتباه نمیکنند.عربستان معتقد است،ایران و آمریکا در حال توافق بر سر آنچیزی هستند که نمیگویند !

از نگاه ریاض ،تاریکی ها مانع مشاهده چشم انداز، مه گرفتگی مانع دید مسیر و پر برفی مانع حرکت به سوی قله ای ست که ایران و ایالات متحده به تنهایی وپنهانی در آنجا مشغول روشن کردن آتش برای آب کردن یخ های میان خود هستند. آنها کی و چگونه چگونه توانستند از این کوه صعب العبور بالا بروند؟

اما اگر ایران بتوانددر مذاکراتی این چنین  1نکته را به خوبی تشریح و سعودی ها را نسبت به آن قانع کند،دیپلماسی با مدل ایرانی تا حدودی خواهد توانست فضای تنفس خوبی برای خود ایجاد نماید. فضایی که پس از مذاکرات هسته ای عمیقا به آن نیاز دارد. سعودی ها اگر قانع  وبه آنها تضمین داده شود هر گونه تفاهم و توافق استراتژیک میان تهران- واشنگتن حتی از جنبه شخصی،صرفا پروسه ای ایرانی آمریکایی بوده و الزاما اقدامی ضدسعودی نیست ،بخش زیادی از مشکلات منطقه ای ایران در منطقه و رابطه با سعودی ها  حل خواهد شد.البته این بستگی به  خود ریاض هم دارد .ضمن آنکه عملا و به تجربه درک این نکته  برای برخی کشورهای خلیج فارس  دیگر خیلی مشکل نیست  که در پرکردن خلاءقدرتی که بیش از 3دهه است منطقه را رنج میدهد و نبود آن به ناامنی  ها ی گسترده دامن زده .نمیتوان انتظار و صبری بیش از این پیشه کرد. سعودی ها نتوانستند یا قادر  نیستند این خلاء را پر کنند. لذا منافع استراتژیکی  مشترک،ضرورت تامین و امنیت تولید وتردد انرژی و از همه مهمتر خطر توسعه تروریسم سیستماتیک ایدئولوژیک سلفی که دنیای متمدن را به شدت تهدید  میکند،موجب شده قدرتهای سنتی و واقعی شرایط  واقعی  تر رادرک وهندسه جدیدی از قدرت ومسئولیت را ترسیم و تصور کنند. آیا تغییرکاربری ساختمان خلیج فارس  پذیرفته  خواهند شد؟معلوم نیست!شاید پاسخ مثبت قدری ساده انگارانه باشد .اما کم نیستند کسانی که به این تغییر ،اعتقاد پیدا کرده اند و حاضرند هزینه اش را هم بپردازند..matinmos@gmail.com

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 326075

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 3 =