سه پرده از زندگی چریک پیر اصولگرایان؛ میراث «حبیب»/ پرونده

رفتنش مثل خسرو شکیبایی، تیتر یک همه روزنامه​ها شد. منتها او هنرمندی در عالم سیاست بود که تلاش می​کرد با اظهارنظرهایش گسل​هایی را که به تعبیر او «فتنه در فضای سیاسی کشور ایجاد کرده بود» پر کند.

محمود عزیزی:حبیب الله عسگراولادی بچه بازار بود، تجارت را می شناخت و کاسبی هم بلد بود. منتها عمرش در بازار به اندازه برادرش نبود. از ثروتش برای کمک به انقلاب استفاده کرد. پنهان و آشکار. از برادرش هم کمک می​گرفت. چه در دوران پیش از انقلاب در کمک به خانواده زندانیان سیاسی و چه پس از انقلاب در کمک به فعالیت سیاسی حزب متبوعش موتلفه اسلامی.

روزهای حبس

بازاری بودن «حبیب الله» باعث شد خیلی زود با روحانیون ارتباط پیدا کند. از همان سال 42 با تشویق امام و همکاری دوستانش در بازار، بنیان جمعیتی را گذاشت که بعدها در دهه 80 شد «حزب موتلفه اسلامی». جمعیت موتلفه همان گروهی بود که ترور حسنعلی منصور را طرح ریزی کرد و به همین دلیل اعضایش خیلی زود دستگیر و راهی زندان شدند. حکم برخی اعدام شد و امثال عسگر اولادی و مهدی عراقی «حبس ابد» گرفتند . 13 سال در زندان باقی ماند و نزدیکی​های انقلاب با حکم عفو شاه از زندان آزاد شد.

ارتباط با طبقه مستضعف

عسگر اولادی در فضای سیاسی بعد از انقلاب شد نماینده ولی فقیه در کمیته امداد و تا پایان عمر هم در این مسئولیت باقی ماند. آخرین ساعات عمر هم به نبی حبیبی دبیر کل موتلفه توصیه کرده بود «ارتباط با طبقه مستضعف را از دست ندهید».

تلخی​های سیاست

عمر سیاسی عسگراولادی پس از انقلاب با دولت میرحسین موسوی شروع شد. شروعی تلخ. حاج حبیب به دلیل ارتباطش با بازار، شد وزیر بازرگانی دولتی چپ در فضای چپ گرایانه اول انقلاب. اما خیلی زود راه موسوی و عسگر اولادی از هم جدا شد و او و برخی همفکرانش در دولت بنای خروج از آن را گذاشتند تا با تفکراتی که به تعبیر آنها دنبال «دولتی کردن مردم» بودند، همراه نشوند.
در این راه حتی دست به قلم برد و نامه​ای نوشت که امضای او، ناطق نوری، ولایتی، توکلی، رفیق دوست، مرتضی نبوی و پرورش را داشت.
اما رویکرد امام درباره حمایت از دولت وقت در نهایت تلخی این خروج را بیشتر کرد. خروجی که با جمله تاریخی امام همراه شد که «کسانی که نمی‌توانند یک نانوایی را اداره کنند، چگونه می‌توانند بازرگانی کشور را اداره کنند؟»

پس از آن، وی در دوران هاشمی وخاتمی بیشتر رفتار سیاسی مصلحانه داشت. در دوران اصلاحات باب نامه نگاری در فضای سیاسی را باز کرد تا فضایی گفت وگوی سیاسی در کشور شکل بگیرد.اینجا
نامه​​های عسگراولادی با محمدرضا خاتمی که او بعدها آنها را حجتی برای قیامت خواندبا هدف شفاف‌سازی و نقد مبانی تئوریک گردانندگان حزب مشارکت نوشته شده بود که از سوی همتایش در بزرگترین حزب اصلاح طلب دهه 70 ادامه نیافت. این نامه​ها شامل هفت نامه از سال 81 تا 82 بود که تنها پنج نامه با پاسخ روبرو شد. اینجا

پس ازآن هم در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد هم از دولت نهمش حمایت کرد، اما در همان دوران به  محمود احمدی نژاد نامه نوشت .نامه هایی که آذر 91 گفته بود«اگر مصلحت باشد روزی آن سه نامه را منعکس می کنیم.» 

دردسر های آخر عمر

چریک پیر اخلاقش شبیه خیلی از انقلابیونی بود که روزگاری با آنها در زندان بود و برای انقلاب سیلی خورده بودند. برای همین بود که تلاش می کرد انشقاق ها را کم کند. او به اصلاح طلبان نامه می نوشت و آخر عمری، آبرویش را برای این وحدت هزینه کرد و موسوی و کروبی را مفتون فتنه خواند . اینجا  اظهار نظری که جنجال های زیادی را به پا کرد و حتی انتقاد سید احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران  و برخی اعضای مجلس خبرگان {اینجا} را سبب شد. بعد از اظهارات عسگر اولادی بود که امام جمعه موقت تهران در یکی از نماز های جمعه با انتقاد ازسخنانش گفت که «تطهیر سران فتنه» و «تخفیف جرم» آنها دارد به یک جریان تبدیل می‌شود. »اینجا

انتقادی که به عسگر اولادی بر نخورد و او چند بار در این خصوص  اظهار نظرش توضیح داد. از اینکه خوشحال است که چنین اظهار نظری درباره موسوی و کروبی داشته {اینجا} تا اینکه «موسوی و کروبی هم در فتنه نقش داشته اند، اما سر فتنه آمریکا است». اینجا

آخرین حرف​های پیرمرد هم به حضورش در میان جمعی از هوادران حزب موتلفه باز می​گشت که او با بیان تفسیری از سوره «توبه» از «لب بام بودن آفتاب عمرش» سخن گفته بود. اینکه موسوی و کروبی را برادر خود می‌داند و معتقد است هاشمی‌رفسنجانی به راحتی برای انقلاب به دست نیامده است.{اینجا} کمی بعد  هم در برابر موج انتقادات  {اینجا،  اینجا} به این اظهار نظرش، گفت که اگر اظهارات او برای حزب مؤتلفه اسلامی مشکل‌ساز شده، حاضر است از این حزب برود، اما اظهاراتش بر اساس یک وظیفه الهی مطرح شده و خواسته که قبل از مرگ به وظیفه‌اش عمل کند و ناگفته‌های باقی‌مانده را بگوید.»  اینجا

چندی بعد هم که او و حسین شریعتمداری مدیر مسئول کیهان در یک برنامه تلویزیونی در این زمینه مناظره کردند و او تاکید کرد که تصمیم برای این اظهار نظر را در روز عاشورا گرفته است. «در عاشورا در روزهایی نزدیک به 9 دی به سید الشهدا متوسل شدم که در این انتخابات چه کار باید کرد؟ ما می خواهیم انتخابات 92 میدان رقابت باشد و از اینکه میدان جنگ باشد جلوگیری کنیم.» بعد از آن مناظره تلویزونی هم پیرمرد نامه ای به شریعتمداری نوشت و به مدیر مسئول روزنامه کیهان پیشنهاد کرد در آرامش بخشی به فضای سیاسی کشور نقش آفرین باشد. اینجا

 در حالی که در ابتدای اظهار نظر چهره ارشد موتلفه، اعضای این حزب سیاست سکوت را  در مقابل آن انتخاب کرده بودند، در ادامه راه برخی سیاست حمایت از پیرمرد را انتخاب کردند.{اینجا} بادامچیان یکی از چهره هایی بود که در گفت گویی با خبرآنلاین گفت که عسگر اولادی قصد تطهیر کسی را ندارد و تاکید کرد که «ایشان برنامه ارزشمندی را دنبال کرده که در یک برنامه منسجم، همه ذهن ها در یک تحول قرار گرفت. در این میان به برخی هم بر خورد. البته بعضی مخالفتشان خالصانه و مخلصانه است برخی هم با سیاست بازی مخالفت می کنند. از اصلاح طلب و غیر اصلاح طلب هم این طیف را شامل می شود. آن چیزی که مهم است این است که نتیجه را ببینید.» 

 اجل به پیرمرد فرصت نداد تا نتیجه تصمیمش درباره آن اظهار نظر شاذ را ببیند، اما موجب رای آوری  مردی شد که  عسگر اولادی او را «خیر الموجودین» می دانست و بعد از انتخابات گفت: «نتیجه انتخابات به مردم آرامش داد، شاید اغراق نباشد اگر بگویم ۲۰ سال است چنین آرامشی را در کشور نداشتیم.»

روز اول محرم بعد از مدتها بیماری، بدنش آرام گرفت و رفت. دوستانش وقتی به بیمارستان دی رفتند که می دانستند پیرمرد رفته است. اما میراث او باقی ماند. میراث او رفتاری سیاسی بود که در آن مصلحت، وحدت و صراحت در کنار هم قرار می گرفت.

«حاج حبیب» اهل بازار بود، اما در زندگی سیاسی اش بازاری رفتار نکرد. اهل معامله  و تجارت بود، اما آخر عمری آبرویش را برای عقیده اش معامله کرد و طعنه ها و انتقادها را به جان خرید تا به قول خودش «دیری نخواهد پایید که دیگر نیستم. من برای قبر، برزخ و قیامت جواب می‌خواهم و این آقایانی که بر مرکب احساسات سوارند در آن دنیا نمی‌توانند جواب مرا بدهند.»

/29212

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 321249

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سید عبدالله IR ۰۵:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۶
    45 27
    باسلام خدا رحمتش کند. مرد ایمان و عمل بود و افتخار اصولگرایان.
  • اخلاق اسلامی A1 ۰۶:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۶
    51 25
    خدایش بیامرزد
  • بی نام IR ۰۶:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۶
    15 40
    اين احمق هايي كه به خدايش بيامرزد منفي دادن يعني چي ؟ همون بهتر كه نظرات منفي حذف بشه.
  • رضا A1 ۰۹:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۶
    15 8
    خدا رحمتش کند
  • بی نام A1 ۱۰:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۶
    10 7
    خدا رحمتش كند.مرد عاقل و سياستمدارى با تدبير بود.
  • نادر A1 ۱۷:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۶
    2 7
    برای اینکه 28در کنارشان کار میکردم به خود میبالم. بزرگ مردی بود که نظیرش کمتر وجود دارد. خدایش بیامرزد.
  • علی A1 ۲۰:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۶
    5 6
    خداوندبیامرزدش اوشخصیت اوصلگرای واقعی وانسان مومن واقعی بود وزروزور براومغلوب نشد