باز هم آتش، باز هم گلستان: نگذارید بلایی که بر سر ارومیه آمد سر گلستان هم بیاید

پارک ملی گلستان یکی از زیباترین و متنوع ترین پارک های ملی جهان و شاید هم بهترین آن در خاورمیانه است. این پارک با داشتن 1362 گونه گیاهی حدود 19% گیاهان ایران در وسعت پنج صدم درصدی مساحت ایران در خود دارد. ولی مدیریت غلط و بخصوص عبور جاده آسیای از وسط این پارک باعث شده که حفاظت آن چالشی بزرگ برای سازمان محیط زیست باشد. همین الان گلستان در آتش می سوزد. آتشی که تقریبا هر سال به جان گلستان می افتد و تنوع زیستی آن را فرسایش می دهد. باید برای گلستان فکری کرد. اولین و مهمترین راه نجات گلستان انتقال جاده وسط گلستان به بیرون است تا امکان حفاظت منطقه میسر گردد.

 

شروع آتش سوزیهای امسال در گلستان به هفته گذشته بر می گردد، درست روزی که خانم ابتکار مجددا کلید پردیسان را دست گرفت. متاسفانه این خبر در جشن استقبال خبرنگاران محیط زیست از خانم ابتکار گُم شد و من در پیغام کوتاهی در فیس بوک نوشتم:
"عجب خوش قدمی خانم ابتکار: درست روز اول تجدید ریاست شما گلستان در آتش سوخت من دلم برای گلستان می سوزد. شاید عمده مخالفت من با ابتکار بر می گردد به ضعف مدیریت ایشان در گلستان ........"

آنطور که در خبرها آمده وسعت آتش سوزی بسیار گسترده است و بعید است که با امکانات ضعیف بتوان چاره ای برای آن پیدا کرد. بازهم تا آنجا که می شود همه چیز می سوزد تا اینکه با برخورد آتش به مانع طبیعی و یا تغییر آب و هوا و باران متوقف شود.

آتش سوزی در گلستان پدیده ای جدید نیست و قدیمی ترین آتش سوزی که در تاریخ زنده گلستان ثبت شده است به دهه 30 شمسی بر می گردد که طی آن یک یاغی در منطقه دیوار کجی از روی عصبانیت گلستان را به آتش می زند و هنوز هم آثار آن در منطقه دیده می شود.
این نگارنده در سال 74 هم شاهد یکی از گسترده ترین آتش سوزیهای تاریخ گلستان بود، که در آن منطقه ییلاق بطور کامل سوخت. سه سال پیش هم که آتش سوزی های بسیار وسیع در این منطقه رخ داد که مسئولین سعی داشتند آنها را طبیعی جلوه دهند.

من با منطقه کاملا آشنایم. تز دکترای من پارک ملی گلستان بوده است و تمامی نقاط آن را با پای پیاده رفته ام. دو جلد کتاب و مقالات فراوانی در مورد منطقه نوشته ام. بارها و بارها هم چه در معدود جلساتی که امکان اظهار نظر داشته ام و چه در مطبوعات و رسانه ها به مشکلات منطقه اشاره داشته ام. دو بار در دوران آقای خاتمی و آقای احمدی نژاد طوماری تهیه کردم که صدها استاد دانشگاه آنرا امضاء کردند که به این پارک ملی فکری شود، ولی گوش شنوایی نبود. نه در دوران منافی، نه در دوران ابتکار اول و نه در دوران جوادی نه در دوران محمدی زاده.

همین دیروز در مقاله مفصل خود در درخواستهای بیست گانه به خانم ابتکار نظر خود را در مورد گلستان منتشر کردم.

فقط بگویم که تا زمانی که جاده آسیایی از بین گلستان می گذرد و روزانه هزاران وسیله نقلیه بدون کنترل از عمق پارک عبور می کند و براحتی تعداد بسیاری متخلف و یا مسافر لاقید را به گلستان وارد می کند، امکان حفاظت این پارک توسط معدود نیروهای محیط بان وجود ندارد. البته مشکلات اجتماعی منطقه هم مزید بر علت است که نیاز به ریشه یابی دارد. منطقه در بین دو اقلیم متفاوت قرار دارد و کوچکترین آتش سوزی به راحتی به فاجعه ای بزرگ تبدیل می شود.

پس خانم ابتکار از شما درخواست می کنیم که بجای آنکه دنبال هلیکوپتر و یا دبه آب باشید تا آتش را خاموش کنید، یک راست بروید به دفتر وزیر راه. به او بگویید که این جاده مرگ را از گلستان بیرون کند تا بتوان آنرا کنترل کرد. و گرنه این داستان سالهای بعد هم ادامه می یابد و این زیباترین پارک ملی خاور میانه با داشتن 19 درصد از فلور ایران به خاکستر و کویر می شود. نگذارید بلایی که بر سر ارومیه آمد بر سر گلستان بیاید.


البته این جاده را می توان به عنوان جاده توریستی و با اخذ ورودیه حفظ کرد ولی راه اتصال گلستان به خراسان شمالی بایستی از پارک به بیرون منتقل شود تا امکان مدیریت و حفاظت پارک میسر باشد. مصوبه های لازم هم وجود دارد. فقط شهامت به خرج دهید در مقابل آن چند نفر مهندس لجباز و شرکت سودجویی که در وزارت راه تا بحال جلوی این خواست ملی ایستاده اند و متاسفانه هم موفق بوده اند، ایستادگی کنید.

بعد هم با اضافه کردن جنگل لوه و منطقه قورخود به پارک وسعت آن را افزوده و به عنوان میراث جهانی به یونسکو معرفی کنید. لطفا از پتانسیل حمایت سازمانهای مردم نهاد و روزنامه نگاران محیط زیستی استفاده کنید تا این پروژه را به نتیجه برسانید. این نگارنده هم به وسع خود به شما کمک می کنم تا بتوانیم مشکلات گلستان - اگر نه برای همیشه - ولی به مرور زمان کاهش دهیم.

 

 

 

 

 

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 313725

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۵:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
    1 17
    من نمیدونم یک مشت خاک و بیابان بی آب و علف چه ارزشی داره آخه ؟! جاده سازی و ساختمان سازی بشه که خیلی بهتره
  • بی نام A1 ۰۵:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
    1 16
    وقتی بارون نیاد دیگه چه ربطی به دولت داره. گلستان هم اگه خدا بخواد خراب میشه
  • محسن IR ۰۶:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
    8 1
    تا کی باید به خاطر بی تدبیری مسولین شاهد چنین فجایعی باشیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  • بی نام A1 ۰۷:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
    5 1
    كاملا با نظ ايشان موافقم
  • بی نام A1 ۰۷:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
    10 1
    باید در این باره به رییس جمهور هم نامه زد و خواستار خروج راه از منطقه و شروع کار گشت هوایی و یگان هوایی اطفاء حریق با امکانات مدرن وکافی برای جلوگیری از چنین مسائلی در کشورشد تا چند روز برای گرفتن یک هلیکوپتر طول نکشد واتش در همان اوایل کار خاموش شود.
  • بی نام FI ۰۹:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
    10 1
    یعنی چندروزه این نعمت خدادادی طعمه حریق شده و مسئولین نشستن دست به سینه تماشا می کنن؟ این جزو منابع ملی ما محسوب میشه.از سازمان ملل می خوایم که به این بی توجهی رسیدگی کنن
  • سید اکبر رضوی A1 ۱۰:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۰
    1 2
    من قبلا" هم جایی نوشته ام که بیایید جنگل ها را بصورت مربعی و ... (تقسیم بندی و یا مثل مزارع مرزبندی) به طول و عرض مثلا دو کیلومتر در 1000 متر جاده مالرو ( به عرض 2 متر) بتون ( سنگ فرش) ریخته شود . اگر قسمتی آتش گرفت چون راه ارتباطی قطع است به قسمت دیگر سرایت نمی کند. به نظر می رسد اینها ساده ترین راه و کم ترین هزینه را در بر دارد.