صلاح جامعه در اعتدال و میانه روی است و اصلاحات در امور و تغییراتی در قوانین اساسی برای هماهنگی با پدیده ها و فضای سیاسی نوین، می تواند به رشد و شکوفایی و ثبات سیستم یاری رساند.

یکی از اساتید علوم سیاسی می گفت که «روابط بین الملل مانند پنجره ای است که ما از آن به جهان می نگریم. از سویی دیگر جهان هم از همان دریچه به ما می نگرد». این یک روابط دو سویه است. واحدهای سیاسی در محیط بین الملل همانند لانه زنبور در کنارهم چیده شده اند و امروزه بین این واحد ها فضای بدون حاکمیت وجود ندارد. این واحدها ناگزیرند با هم در تعامل باشند. به عبارتی دیگر همه سیستم های سیاسی به جهت ماهیت جهان امروز به نوعی باهم مبادله دارند. فضای بین این دو سیستم فضایی است که از سوی دولتها مدیریت می شود. مبادله کالا و مسافر و مبادله دیجیتالی بانکی و مالی و تعامل فرهنگی، علمی و سیاسی همه در این فضا ها صورت می گیرد. مدیریت این فضا از دو جهت اهمیت دارد. در درون هر سیستم مبادلات داخلی بین نیروها و مواد اعم از تولیدات کالایی و خدماتی و فرهنگی باید به نحوی مدیریت شوند که بتوانند به هم افزایی و هم انبوهی یاری رسانند، در غیر این صورت اندازه فرسایش سیستم در جهت منفی رشد می کند و سبب بسته شدن آن و در نهایت ناکارامدی و از کار افتادگی سیستم می شود. افزون بر محیط داخلی، سیستمها برای کاهش فرسایش و افزایش کارایی نیاز به تعامل با دیگر سیستمها دارند تا از بازخوردهای ناشی از کارکرد درونی سیستم و کارکرد بیرون، آن را اصلاح کنند. از سوی دیگر هر سیستم همانند همه پدیده ها دوره های آغازین زایش، زندگی و بالندگی و مرگ را طی می کنند.
سیستمهای ساده و بسته این روند طبیعی را طی و پس از مدتی می میرند. برای جلوگیری از مرگ طبیعی سیستم، هنگامی که سیستم به نقطه اوج بالندگی رسید، و ناگزیر می خواهد مسیر شیب تند را بسوی پایان زندگی طی کند، در همان نقطه آن را اصلاح و با بهره گیری از بازخورد سیستم را در راستای پاسخگویی به نیازهای آینده مدیریت و تدبیر می کنند و گویی سیستمی جدید خلق می کنند. ادغام شرکتهای بزرگ در یکدیگر، انحلال شرکتهای بزرگ و تغییرات و اصلاحات همه در همین راستا و جلوگری از مرگ سیستم صورت می گیرد. در واحدهای سیاسی یا همان کشورها نیز با اصلاحات و تغییرات در قانون اساسی و قوانین مدنی و تصویب قوانین و مقررات جدید این روند را دنبال می کنند. این ویژگی سیستمهای پویا و باز است. اما در سیستمهای بسته جریانات به گونه ای دیگر رقم می خورد و آن قدر این سیستم بسته می ماند تا دیگر توانایی همراستایی با جریانهای پیرامون را از دست می دهد، انتروپی آن افزایش می یابد و سرانجام به مرگ سیستم منتهی می شود.
رژیمهای خاورمیانه همه سیستمهای بسته‌ای بودند که اکنون نابسامانی‌های آن آشکار شده است. سیستم بسته شاهنشاهی در ایران دوره پهلوی دوم، احزاب سیاسی را منحل، و نظام تک حزبی دولتی را جایگزین آن کرد. روزنامه ها تحت کنترل دولت بود و رادیو و تلویزیون به ابزاری برای اعمال حاکمیت، مخالفان به عنوان دشمنان حاکمیت در زندانها به نام زندانی سیاسی گرفتار بودند. انقلاب اسلامی ایران برای شکستن این نظام بسته به وقوع پیوست. در مصر مبارک نیز وضعیتی مشابه بود و سیستم بسته آن حدود 30 سال طول کشید تا انرژی های نهفته به نقطه انفجار برسد. اما انفجار محیط های بسته ناگهانی است و بدون برنامه ریزی قبلی، که نظامهای بسته امکان تشکیل زیرساختها و بسترهای تغییرات اجتماعی بایسته را نداده بودند. بنابراین باز شدن سیستم به معنای یافتن راه حل اساسی و تعالی جامعه نیست و به ناهنجاری های جدید منجر می شود که جامعه جدید ناتوان از حل آن است. نظام اسد در سوریه، صالح در یمن، قذافی در لیبی، صدام در عراق و . . .و حتی نظام توتالیتر روسیه، نمونه هایی از این سیستمهای بسته هستند که نه بهار عربی و نه انقلابها آن ها را به سرانجامی قابل قبول هدایت نخواهند کرد. چون فضاهای تغییرات و اصلاحات آماده نشده است.
جمهوریت نظامی است که بر پایه نظام پارلمانی و جامعه مدنی(متشکل از تحزب، نظام انتخاباتی آزاد و دموکراتیک، روزنامه های آزاد، سندیکاهای مستقل، سازمانهای مردم نهاد، حقوق شهروندی، دولتهای پاسخگو و ...) استوار است که در آن پیشتر بستر فرهنگی جمهوریت تعریف و آماده سازی شده است، در غیر این صورت جمهوری ها از جوهره دموکراسی تنها نام آن را یدک می کشند و در حقیقت همان نظامهای شاهی و سلطانی و امپراتوری های قرون وسطایی هستند. در نظام جمهوری جایگزینی پسر به جای پدر(جمهوری آذربایجان و سوریه)، رئیس جمهوری مادام العمر(ترکمنستان، آذربایجان، قزاقستان، ازبکستان و . . . ) معنی نمی یابد.
اکنون به تحولات خاورمیانه بازگردیم. ما می خواهیم در همه امور جهان اظهار نظر کنیم و ارائه طریق دهیم. اما اگر کسی، کشوری یا سازمانی بخواهد در باره ما سخن بگوید، خواهیم گفت که «لازم نیست در امور داخلی ما دخالت کنید». ما در ایران رادیو تلویزیون غیردولتی نداریم و اگر اظهارنظری از مسئولین نظام از این رسانه ها پخش شود، دیگران آن را به حساب موضع رسمی دولت می گذارند.
بنابراین برای حفظ جایگاه کشور در نظام بین الملل، ضمن رعایت تک صدایی و هماهنگی در اظهار نظرات و آنهم از کانالهای رسمی دیپلماتیک، ادبیات دیپلماتیک باید بکار گرفته شود و مفاهیم و واژگانی که بکار برده می شود، قابل فهم و بویژه قابل ترجمه به دیگر زبانها باشد تا معنی واحدی از واژگان بکار برده استنباط و فهم شود و جلوی کج فهمی و تحریف گرفته شود و خدای ناکرده از شان و مقام نظام مقدس ما نکاهد و بدان لطمه نزند.
گاهی اوقات ما می گوییم که «تو دهنی خواهیم زد»، «سیلی می زنیم»، «دست متجاوزین را قطع خواهیم کرد»، «مادرش را به عزایش می نشانیم» و برخی از این اصطلاحات واقعا قابل ترجمه نیستند و ادبیاتی کوچه بازاری و اشتلم کردن پهلوانان در میدان نبرد است. فضای سیاست بین الملل برای خود زبان و ادبیات ویژه ای دارد که در دوره های آموزشی دیپلماتیک آنها را تدریس می کنند. نحوه پوشیدن لباس، نوع لباس، حتی رفتار شخصی دیپلمات و نوع سخن گفتن، نشستن در مجالس مهمانی و چگونی استفاده از قاشق و چنگال، اجرای پروتکلها، همه و همه باید رعایت شود. محیط بین الملل جاده ای است که راننده (دیپلمات و مسئول بلند مرتبه) برای رانندگی در آن ناگزیر باید گواهی نامه داشته باشد.
اکنون در مصر تحولات سیاسی در جریان است. این تحولات داخل است و یا باید خاموش و بی تفاوت ماند و اظهار نظری نکرد، یا اینکه از کانالهای دیپلماتیک و با رعایت تک صدایی و اولی تر اینکه از سوی سخنگوی وزارت خارجه اعلام موضع کرد. بعضی اظهار نظرات ضد و نقیضی از سوی برخی مسئولان و صاحب نظران ارائه می شود که گاهی به روابط نیم بندی هم که احتمالا می خواهیم در آینده با مصر داشته باشیم لطمه می زند. بیاد داشته باشیم که حتی نامگذاری خیابانی می تواند فضای سیاسی روابط متقابل با کشورها را دچار دگرگونی کند.
در سالهای اخیر در تحولاتی که در خاورمیانه و شمال آفریقا رخ داده و می دهد، و جهان آن را «بهار عربی» و استثنائا ما و فقط ما، آن را «بیداری اسلامی» نام می نهیم، به پائیز غم انگیزی تبدیل شده است که بجز در تونس، در همه جا با خونریزی و قتل و غارت و انهدام روبرو بوده است. این چه نوع بیداری یا چه نوع بهاری است که رو به فلاکت دارد و به قطبی شدن جامعه و درگیری های فرقه ای و سیاسی تبدیل شده است؟ در همین فضای ملتهب است که در یمن، عراق، لبنان، مصر و سوریه در جهان عرب و در افغانستان و پاکستان در جهان اسلام غیر عرب، بین فرق اسلامی کشت و کشتار رخ می دهد. اخیرا در برابر جریانات شیعه و سنی درگیری هایی در پاکستان، افغانستان، بحرین، عراق، مصر، و . . . رخ می دهد. آیا هنگام آن نرسیده است که انسانها فارغ از باورهای دینی با هم و در کنار هم با مسالمت زندگی کنند؟
انسانی که خداوند تبارک و تعالی پس از خلقتش بر خود آفرین گفته است در آغاز دهه دوم هزاره بیست و یکم باید به این صورت وحشیانه به جان هم بیافتند و خون یکدیگر را بر زمین بریزند؟ آیا این به سبب حب مقام و حفظ قدرت نیست؟
بن علی در آغاز اعتراضات مردمی از مقام خود کناره گیری کرد. هر چند با سقوط نظام تونس، نارسایی های بروز کرده است ولی از نظر فیزیکی جامعه و ساختار شهری و دولتی تخریب نشد. چرا آقای اسد در آغاز تحولات سوریه هنگامی که مخالفان از او می خواستند استعفا دهد، استعفا نداد؟ اگر در همان آغاز با مسالمت کنار می رفت شاید سوریه بدین گونه به ویرانه تبدیل نمی شد. اکنون سوریه برای بازسازی خرابی های ناشی از جنگ داخلی سالها با مشکلات مالی روبرو خواهد شد که ناگزیر به درازکردن دست به سوی کمک های خارجی بوده و نیازمند سالها زمان برای بازسازی این تخریبها خواهد بود و در نهایت وابستگی به دولتها و سازمانهای بین المللی یا پذیرش و سوختن و ساخت با وضعیت کشوری ویران برای سالهای متمادی.
اگر برهان الدین ربانی(مرحوم) در پایان دوره ریاست جهموری موقت خویش کنار می رفت(پس از خروج نیروهای اشغالگر روسیه و سقوط رژیم نجیب الله)، مجاهدین به جان هم نمی افتادند و طالبان ظهور نمی یافت. و اگر مالکی در عراق استعفا می داد و قدرت را به دیگران واگذار می کرد، این گونه عراق به حمام خون تبدیل نمی شد. چرا صاحب منصبان و روسای دولتها در خاورمیانه این گونه به قدرت چسبیده اند و نه تنها کنار نمی روند بلکه حکومت را ملک طلق خود می دانند و شیرینی قدرت را آن چنان حس می کنند که می خواهند جمهوریت را نیز مانند شاهی موروثی سازند. علی یف ها در آذربایجان، اسدها در سوریه و مبارکها در مصر.
این رویدادها نه بهار است و نه بیداری. بلکه فضایی وهم آلود است و یاس آور. در مصر این تحولات دگرگونه است. ارتش بدرخواست گروهی از ملت دولت را سرنگون کرده است برخی آن را کودتا می نامند و برخی دیگر تحولات سیاسی. همان گونه که دیده می شود این تحولات با مفاهیم کلاسیک علوم سیاسی هم خوانی ندارد. هم بهار و هم بیداری و هم کودتا دگرگون شده اند. در تعریف کلاسیک کودتا قوای مسلح یک کشور با توسل به اسلحه حکومت را سرنگون و با کشت و کشتار و قتل و غارت و اشغال، زمام امور را در دست می گرفت و در کشور حکومت نظامی برقرار می کردند و تنابنده ای نمی توانست آزادانه در گذرگاهها و میادین شهرها رفت و آمد کند. اما در قاهره میلیونها نفر معترض سرنگونی دولت را خواستار و از ارتش می خواهند به آنها یاری رساند. پس از اقدام ارتش میلیونها نفر از شهروندان جشن گرفته و به قوای مسلح خوشامد می گویند که آنها را از دست حاکمان خودخواه و اقتدارگرا رهایی بخشیده است.
چرا هنگامی که ارتش در سرنگونی رژیم مبارک در کنار مردم قرار گرفت، آن زمان اصطلاح کودتا بکار برده نشد، اما امروز که به همان ترتیب و به گونه ای دیگر عمل شده است، باید نام کودتا بدان داد؟ اینها همه تحول مفاهیم است در عرصه بین الملل، آنجایی که رهبران می خواهند در این فضای سیاسی که فضایی گسترده و سایبری است، با ابزارهای سنتی و کهن جامعه را اداره کنند. متاسفانه در خاورمیانه دولتها نمی خواهند باور کنند که دیگر همانند گذشته با تفکرات سنتی و با ابزارهای نوین نمی توانند بر جامعه خود حکومت کنند. امروزه حکومت شوندگان به این بارو رسیده اند که دیگر نمی توانند همانند گذشته حکومت شوند، نو آوری و اصلاح در امور لازمه هر سیستمی است که هنگام رسیدن به نقطه اوج، خود را اصلاح و تغییرات لازم را بدهند در غیر این صورت ناگزیر به پذیرش سریع زوال سیستم در سراشیبی بازده نزولی خواهند
در افغانستان گروهی از شهروندان دگر اندیش خواهان نوعی از حکومت هستند و گروهی دیگر نوعی دیگر. در سوریه هم بدین منوال جنگی درگرفته است که هر کدام یکدیگر را به نقض قوانین و مقررات بین المللی محکوم و از نقض آشکار حقوق بشر سخن می گویند. در مصر هم بدین گونه است. اما در این میان درس های خوبی برای یادگیری وجود دارد. هر چه سیستم بسته تر می شود، انفجار آن با صدای بیشتر و با ترکشی بیشتر رخ می دهد. صلاح جامعه در اعتدال و میانه روی است و اصلاحات در امور و تغییراتی در قوانین اساسی برای هماهنگی با پدیده ها و فضای سیاسی نوین، می تواند به رشد و شکوفایی و ثبات سیستم یاری رساند که در آن فضا طبقه حاکمه و شهروندان همه بهره مند خواهند شد.

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 302679

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 11 =