هفته نامه پنجره نوشت:

علی اکبر ولایتی پزشکی اطفال خوانده است. شانزده سال سکان وزارت خارجه را بر عهده داشت. در تلویزیون در مورد تاریخ اسلام صحبت میکند و خود را معلم نیز میداند. مردی که با تمام این ویژگی ها میتواند لقب یک دولت سیار را یدک بکشد. وی سال گذشته در همین ایام برای اولین بار پیشنهاد ائتلاف سه گانه را مطرح کرده است و شاید در آن زمان کسی تصورش را نمیکرد که ولایتی یکی از جدی ترین احتمالات خروجی این ائتلاف باشد. ائتلافی که در روزهای اول بنا بود مبتنی بر نظر سنجی ها باشد و بعد از مدتی نظر جامعتین نیز برای تعیین خروجی این ائتلاف وزن پیدا کرده است. ائتلافی که قرار بود پیش از ثبت نام خروجی خود را معرفی کند ولی امروز زمزمه ها نشان دهنده ائتلاف در دقیقه 90 است. ائتلافی که گویا قرار است خروجیای به نام علی اکبر ولایتی را بسازد. در ادامه گفت و گو با این نامزد انتخاباتی را خواهید خواند.

دوست دارید دکتر صدایتان کنند یا پروفسور؟
علی‎اکبر؛ چه اسمی بهتر از این؟! ببینید کلمه پروفسور در ایران بین پزشکان معمول نیست؛ یعنی از باب تواضعی که مردم ما به‎لحاظ فرهنگی دارند همین کلمه دکتر را می‎‎گویند. بین خود ما با آن تواضع و دوستی و گرمی که بین پزشکان هست بهتر است که همه لقب دکتر داشته باشند.
برویم به بعد از انقلاب. بعد از انقلاب چه فعالیت‎‎هایی داشته‎اید؟
اولین سمتی که در انقلاب به من پیشنهاد کردند در دولت شورای انقلاب و بعد از استعفای دولت موقت به‎عنوان معاون درمان وزارت بهداشت بود. بعد از چند ماه در انتخابات مجلس اول انتخاب شدم و از 7 خرداد 1359 تا 25 خرداد 1360 نماینده تهران بودم. در خرداد 58 معاون وزیر بهداشت شدم و در 25 خرداد 1360 شدم وزیر امور خارجه. حدود یک سال و نیم در مجلس بودم.
که بعد از آن به‎عنوان نخست‎وزیر معرفی شدید و رأی نیاوردید.
در مهرماه 1360 مقام معظم رهبری که تازه رئیس‎جمهوری شده بودند، بنده را به‎عنوان اولین نخست‎وزیر معرفی کردند. خب بنده هم هیچ کار خاصی برای اینکه حتما در این کار موفق بشوم انجام نداده بودم. حضرت آقا مرا معرفی کردند و مجلس هم باید رأی می‎‎داد. این رأی را نتوانستم به‎دست بیاورم که علت اصلی آن فعالیت‎‎های سازمان‎یافته و بسیار تشکیلاتی و فشرده سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در مجلس بود که من نخست‎وزیر نشوم که خب نشدم. 25 آذر 1360 به‎عنوان وزیر امور خارجه معرفی شدم و 4 دوره یعنی 16 سال وزیر امور خارجه بودم و هر بار هم چه حضرت امام و چه مقام معظم رهبری تأکید داشتند که بنده وزیر خارجه بمانم، مجلس هم رأی داد و بالاخره عملکرد وزارت خارجه هم بحمدالله در طی مدت این 16 سال قابل دفاع بود.
آقای میرحسین موسوی در دوران نخست‎وزیری‎شان مخالف وزارت خارجه شما بودند؟
آقای مهندس موسوی اظهاری نمی‎کردند؛ ولی خود ایشان برای من تعریف کردند که هرگاه خدمت امام می‎‎رسیدم، ایشان می‎‎فرمودند ولایتی حالش چطور است و برداشت ایشان این بود که ولایتی باید بماند. یک‎بار هم من به امام عرض کردم که اگر حضرت‎عالی صلاح بدانید یک دوره در این سمت نباشم، هر طور که شما صلاح می‎‎دانید. ایشان فرمودند که اگر شما عوض شوید دنیا فکر می‎‎کند سیاست خارجه ما عوض شده است. ملاحظه کنید، این یعنی نام ولایتی با شکل‎گیری سیاست خارجه جمهوری اسلامی همراه است.
آقای هاشمی زمان مدیریت شما در وزارت خارجه ان‎قلتی نداشتند؟
خیر. ایشان هم می‎‎خواستند رویکرد سیاست خارجه ادامه پیدا کند. مبانی و اصول اصلی سیاست خارجه را چه در زمان حضرت امام و چه در زمان مقام معظم رهبری از رهبری نظام می‎‎گرفتیم و عمل می‎‎کردیم. در مذاکرات قطعنامه598 به محض اینکه آتش‎بس شد و قطعنامه از سوی حضرت امام پذیرفته شد، خود آقای نخست‎وزیر نامه‎ای به بنده نوشت که مسئولیت با من است و هر کاری که می‎‎خواهی انجام دهی باید با من هماهنگ کنی. با گذشت شاید یکی دو روز، حضرت امام در صحبتی که داشتند فرمودند که موضوع مذاکرات مربوط به قطعنامه به عهده وزارت خارجه است. بعد از سوی مهندس موسوی یک نفر آمد و گفت که کاغذ ما را پس بدهید.
آقای دکتر، شما 16سال سابقه وزارت خارجه دارید. الان هم در فضای جامعه مباحث مختلفی مثل هولوکاست و نیز تحریمهادر رابطه با سیاست خارجه مطرح شده است، رویکرد شما در این مسائل چیست؟
مذاکرات مربوط به انرژی هسته‎ای را باید مدبرانه هدایت کرد باید با دنیا سخن گفت؛ سخنی که دنیا بفهمد ما چه می‎‎گوییم. با دنیا باید به زبان بین‎المللی و بنابر ایجاد یک رابطه مناسب و درست و سازنده و با احترام متقابل به حقوق برابر و حفظ حقوق هسته‎ای سخن گفت. می‎‎شود تلاش کرد و اعتماد طرف‎‎‎های مقابل را جلب کرد. باید به‎قول و قرار‎‎هایی که با کشور‎‎های دیگر می‎‎گذاریم پایبند باشیم. ببینید، باید به سه عامل عزت، حکمت و مصلحت توجه کنیم. عزت یعنی به‎هیچ‎وجه از حقوق ملی، منافع ملی و ارزش‎‎‎های جمهوری اسلامی کوتاه نیاییم. حکمت یعنی تدبیر؛ اعلا درجه تدبیر همان حکمت است. مصلحت یعنی اگر کلمه‎ای که می‎گوییم برای مملکت هزینه برمی‎‎دارد بدون اینکه فاید‎‎ه‎ای داشته باشد، آن کلام را نگوییم. سخن‎گفتن یک آدم مسئول، مسئولیت‎زاست. کشور‎‎های جهان روی کلمات ما مسئولان حساب می‎‎کنند. هرچه مسئولیت مسئول بالاتر باشد، آثارش بیشتر است. اگر آدم حساب‎شده حرف بزند، به مصلحت کشور است و اگر بی‎حساب حرف بزند به ضرر کشور است. این نکات، نکات مهمی است. درعین‎حال باید عرض بکنم، اگر ان‎شاءالله بنده انتخاب بشوم و دولت را تشکیل بدهم، مذاکرات هسته‎ای را ان‎شاءالله با حفظ حقوق هسته‎ای، یعنی استفاده صلح‎آمیز از انرژی هسته‎ای به نتیجه‎خواهم رساند و تلاش خواهم کرد که تحریم‎‎‎ها را کم کنیم.
چرا شما گفته‎اید، نظر جامعتین هم جداگانه مطرح بشود؟
در ائتلاف، مبنای مشروعیت، مقبولیت و کارآمدی است. مشروعیت در نظام جمهوری اسلامی در درجه اول از رهبری نشأت می‎‎گیرد. مقام معظم رهبری مصلحت نمی‎داند در تعیین افراد دخالت بکند و کاملا حکیمانه در این جهت حرکت می‎‎کند. ما باید به علما، بزرگان، مراجع و مجتهدین و کسانی که حامی انقلاب‎اند تکیه کنیم.
بنابراین سخنان و تصمیم‎های جامعتین که تبلور روحانیت کشور هستند در کنار علمای بلاد و مراجع تقلید برای ما بسیار تعیین‎کننده است لذا اگر جامعتین، جامعه مدرسین و جامعه روحانیت، در رابطه با ریاست‎جمهوری به تصمیم مشترکی برسند کاملا مطاع است و من از آن تبعیت می‎‎کنم. بخشی از رأی مردم تحت تأثیر شرایط عمومی کشور است. بالاخره مردم مشورت می‎کنند. تبلیغات هم مؤثر است؛ اما نه چندان. چه بسیار افرادی که در دوره‎های گذشته کشور را با اعلامیه و پلاکارد پر کرده‎اند، اما رأی نیاورده‎اند. ما افرادی را داشتیم که در انتخاباتی که 27میلیون نفر شرکت کردند، کمتر از یک میلیون رأی آوردند؛ در حالی‎که بسیار بیشتر از دیگران هزینه کرده بودند. مردم ما بسیار هوشیار هستند؛ درعین‎حال هم ممکن است بگویند چرا من به فلانی رأی دادم، اما آن فرد طور دیگری شد. برخی در ابتدا خود را به یک شکل نشان می‎‎دهند اما طور دیگری از آب درمی‎آیند. وقتی انسان هنوز قدرت ندارد به یک شکل عمل می‎کند و زمانی که قدرت پیدا کرد ممکن است طور دیگری عمل کند. مولانا می‎فرماید: «نفست اژدرهاست، او کی مرده است؟ از غم بی آلتی افسرده است» می‎‎گوید نفس انسان یک اژد‎ها نیست، بلکه چندین اژد‎های متعدد است. اژد‎ها به مار بزرگ اطلاق می‎‎شود. زمانی که سرما شدید باشد همه فکر می‎کنند که مار مرده است؛ ازاین‎رو می‎گویند کسی که مار را از سرما نجات می‎‎دهد و در آستین خود نگه می‎دارد، عاقبت گرفتار می‎‎شود.
مؤسس و پیشنهاد‎دهنده این ائتلاف شما بودید؟
همین‎طور است. تمام صحبت‎های من با آقای قالیباف تا زمان به‎نتیجه‎رسیدن آن فقط یک ربع طول کشید. آقای حداد هم همین‎طور. در مجموع شاید 30دقیقه به طول انجامید تا ائتلاف شکل گرفت.
فکر نمی‎کنید استفاده از نظر جامعتین با اینکه خروجی براساس نظرسنجی باشد کمی تفاوتی دارد؟
نه، ببینید نظرسنجی عامل مهمی است. اما اگر قرار باشد فقط به ‎نظرسنجی اکتفا بکنیم، در بین کسانی که مورد نظرسنجی قرارگرفتند افرادی هم هستند که آن مشروعیت را ندارند ولی درصد آرایشان بالاتر است، شما به همان اکتفا می‎‎کنید؟
اگر خروجی نظرسنجی با خروجی جامعتین متفاوت باشد، خروجی ائتلاف هم دوتا می‎‎شود؟
یک عامل تعیین‎کننده نظرسنجی است. عامل تعیین‎کننده دیگر تصمیم جامعتین است؛ و لذا هر دو عامل، باید لحاظ بشود. درنهایت جامعتین هم که تصمیم‎گیری میکند، نمی‎آید روی آدمی تصمیم‎گیری کند که درصد پایینی از مردم به او رأی می‎‎دهند و از قبل شکستش معلوم است.
منظورتان همین سه نفر است؟
بله، حالا این سه نفر یا یک نفر چهارم. مگر ما از ابتدا نگفتیم؟ این را گفتیم و تکرار کردیم که اگر اصول‎گرایان به یک نفر چهارمی رسیدند غیر از ما سه نفر، ما قبول داریم. این را همه گفتیم و بار‎‎ها هم تکرار کردیم. پس این سه نفر دور هم جمع نشدند که بین خودشان قدرت تقسیم کنند بلکه جمع شدند که هسته اولیه بشوند برای هماهنگ‎کردن اصول‎گرایان. به این دلیل بنده با آقای مهندس باهنر، آقای آل اسحاق، آقای پورمحمدی، آقای عسگراولادی و افراد مختلف صحبت کردم که سعی کنیم همه با هم باشیم.
10درصد رأی هم گذاشتید برای کف نظرسنجی. اما برخی از این آقایانی که اسم بردید، 10درصد هم رای ندارند.
نه، اینگونه نیست؛ گفتیم که اون کسانی آن رأی کمتری دارند اصلا مطرح نیستند. الان هستند کسانی که درصد رأی بالاتری دارند مشروعیت هم دارند و جزء سه نفر هم نیستند، خب باید نظر آن‎‎ها هم جلب شود.
آیا ممکن است با همان مبنای انتخاب کاندیدای نهایی براساس نظر افکار عمومی، هر سه نامزد در انتخابات ثبت‎نام کنند؟
هنوز مشخص نیست. باید ببینیم شرایط چگونه پیش می‎‎رود.
یکی از موضوعاتی که درباره ائتلاف مطرح شد این بود که امور سیاسی زیر نظر شما، امور فرهنگی زیر نظر آقای دکترحدادعادل و امور اقتصادی و اجرایی زیر نظر آقای‎ دکترقالیباف باشد. این مسئله در عمل چگونه خود را نشان خواهد داد؟
این تقسیم کار براساس تجربیات ماست. به‎دلیل مسئولیت‎هایی که در گذشته و حال داشته‎ام، یکی از گرایش‎های ذهنی عملکرد و تفکر بنده را گرایش سیاسی می‎‎دانند. من تقریبا 32 سال است که کار سیاسی می‎‎کنم یا در سمت وزارت‎خارجه یا در سمت مشاور مقام‎معظم‎رهبری در امور بین‎الملل. باتوجه به این تجربیات، کار سیاسی و کار‎های سیاسی- بین‎المللی را به من می‎سپارند. فردی مثل آقای دکتر قالیباف که در شهرداری حضور داشته و کار اجرایی انجام داده است یا فردی مثل آقای دکتر حدادعادل که سال‎ها در عرصه فرهنگ کار کرده، کاملا طبیعی است که در جایگاه خود قرار بگیرند. اما این‎ها فقط مربوط به زمان حال است؛ دولت ائتلاف می‎خواهد برنامه ارائه دهد و باید برنامه‎نویسی‎اش تخصصی باشد.
27301

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 292134

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 7 =