آن چه نیاز امروز ملت است شناخت واقع بینانه ی گفتمان ها و رفتارهای کاندیداهاست و اقدام متقابل از سوی کاندیداها در ارائه ی برنامه ی کامل،سودمند ومنطبق بر روش های توسعه است

در یک نگرش کلّی، انتخابات سال 1392 از آن جهت مهم تلقی می گردد که رئیس جمهور و دولت آینده باید برای مهمترین مطالبات ملت در همه ی حوزه ها پاسخ یافته و راه حل هایی در یک دوره ی4 ساله و یا در صورت موفقیت مجدد 8 ساله برای مشکلات متعددکشور بیابند. تحقق بخشیدن به مطالبات اقتصادی و نیز فرهنگی و سیاسی مهمترین فعالیت حیاتی برای نظام سیاسی است تا خردمندانه و با درایت لازم از مشکلات پیش رو گذر کند. اگر تحریم های بین المللی را هم به مشکلات داخلی بیافزاییم بدون اغراق دولت آتی سنگین ترین وظیفه را در مقایسه با دولت های قبلی بر عهده خواهد داشت. اما یادداشت حاضر بیشتر به تحلیل مواضع و فعالیت های انتخاباتی و نیز برنامه های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نظر دارد. اکنون شرایط به گونه ای رقم خورده است که اثرات ناشی از مواضعِ غیر قاعده مند انتخاباتی و فقدان فرهنگ انتخاباتی مناسب، فرایند توسعه کشور را با چالش مواجه می کند. چالش توسعه زمانی حاصل می شود که محتوای گفتمان های انتخاباتی قبل از آنکه درصدد حل مشکلات و کاستی های اقتصادی،اجتماعی یا فرهنگی باشد معطوف به کسب رای با هر وسیله گردد. اینگونه رفتارهای عوام گرایانه بر خلاف الزامات توسعه اقتصادی، سیاسی و بویژه توسعه فرهنگی تلقی می شود چراکه فرهنگ عوام گرایی را نهادینه می کندو گرفتار چرخه ی معیوبی از مشکلات می گردیم. گاهی جریان های سیاسی یا کاندیداها چنان در رقابت های شدید سیاسی چون تلاش برای ائتلاف،یارگیری،احساس تکلیف و توانمندی خود غرق می شوند که گویا مساله ی توسعه ی ملی کشور که هدف اصلی از کسب تصدی ریاست جمهوری است، مغفول می ماند،تبدیل شدن رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری به نوع مرسوم انتخابات مجلس در بعضی مناطق سنتی نامطلوب برای کشور است.اگر توسعه برای همه مهم است پس همه باید مشارکت کنند،مشارکت جمعی پایه ی توسعه است.
آن چه نیاز امروز ملت است شناخت واقع بینانه ی گفتمان ها و رفتارهای کاندیداهاست و اقدام متقابل از سوی کاندیداها در ارائه ی برنامه ی کامل،سودمند ومنطبق بر روش های توسعه است. حالا که فضا داردعلیرغم قانونی نبودن زمان انتخابات به سرعت انتخاباتی می شود کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری باید برخی مواضع و برنامه های خود را به صورتی شفاف و صریح به تدریج در مطبوعات برای ملت تشریح کنند و خود را در معرض نقد ،ارزیابی و انتخاب آگاهانه ملت قرار دهند(کمااینکه برخی از کاندیداها تبلیغات غیررسمی خود را آغازکرده اند)، مهم ترین ویژگی در معرض بودن برنامه ها صداقت در آن است،ممکن است استدلال بشود که بین امر واقع در سیاست ایران امروز (از منظر کسب رای با هر وسیله)با ایده ال ما و آن چه باید بشود،فاصله ی زیادی دارد،اما برطرف کردن این نقیصه امری مشارکتی است که به عهده ی تمام جامعه می باشداز جمله جامعه ی دانشگاهی و فکری است :
1-هر کاندیدا باید برنامه انتخاباتی روشنی را ارائه دهد.دراین فضا باید از ابهام گویی پرهیز شود. ملت باید چشم انداز حرکت یک رئیس جمهور و تیمش را از ابتدا تا انتهای کار بداند.او چه فضایی در کشور در دوره ی کاری خود ایجاد خواهدکرد .برنامه های انتخاباتی مبهم و قابل تفسیر چند وجهی و متعارض ،بعدها به چالش های مخربی تبدیل می شود که هزینه اش را ملت در پی شکست برنامه ها می پردازد. به علاوه نسبت این برنامه ها با توسعه کشور و حل مشکلات موجود چیست؟آیا رئیس جمهور آینده توان اجماع نیروهای سیاسی را حول مساله توسعه خواهد داشت؟مراد و تعریف او از توسعه چیست؟ اتخاذ روش های غیر خردمندانه و بسیج عمومی اقشار ضعیف و محروم جامعه و اتخاذ دیدگاه های عوام گرا برای کسب رای با هر وسیله نوعی چالش تاریخی به ارمغان دارد.اگر برنامه های کاندیداها معقول، غیر عوام زده و در مسیر توسعه ی باثبات و همه جانبه باشد، جامعه روند مثبت و سازنده ای را در پیش خواهد گرفت .
2-مساله دیگر پاسخ روشن کاندیداها با این سوال است که جهت گیری اساسی هر یک از آنها در مسائل حیاتی کشور چیست چراکه اگر نگاه کاندیدایی به مدیریت و حل مشکلات داخلی کشور درون گرایانه باشد، این نگرش اقتضای مدیریت خاص خود را دارد و اگر نگاهی برون گرا و معتقد به حل معادلات بین المللی و تجدیدنظراساسی در مناسبات جهانی دارد،آنگاه شرایط به گونه ای دیگر خواهدبود.
3-نامزدها با شفافیت برنامه های خود را در ابعاد سیاست داخلی(به ویژه فرهنگ و هنر کشور) توضیح دهند تا کارشناسان و افکار عمومی از امکان و امتناع برنامه های کاندیداها و سودمندی و کارایی آن ها درک روشنی کسب کنند. .فقدان شفافیت باعث استمرار چالشها خواهد بود. به عنوان مثال در حوزه ی فرهنگ به شدت با فرهنگ غیررسمی و زیرزمینی شده مواجه هستیم،این معضل فرهنگی را رئیس جمهور آینده چگونه مدیریت می کند؟در اقتصاد، کشور را با شرایط تحریم ها چگونه اداره می کند؟در برنامه های داخلی سیاست های او در بخش تامین اجتماعی که یکی از مهمترین مسائل زیستی ملت است ،چگونه خواهد بود؟او تا چه حد به نوسازی و چابک سازی سیستم اداری و برنامه ی ضد فساد از طریق تکمیل پروژه ی الکترونیکی کردن سیستم اداری معتقد است؟او چگونه می خواهد با اصلاح در سیستم بانکی سو استفاده و فساد ناشی از رانت و تبعیض را برطرف کند؟ آیا او انتظارات مردمی در دورترین نقاط کشور را می شناسد؟ نگرش او در به کارگیری نخبگان و نیروهای کارآمد تا چه حد است؟آیا او از سیستم حامی پروری سیاسی تبعیت می کند یا صرفا از کارآمدی نیروهای مسلط به حوزه ی کاری خوداستفاده می کند؟نسبت او با انتقاد از بدنه ی قوه مجریه برای اصلاح سیستم مجریه چیست؟
4-معرفی تیم منسجم و معتقد به برنامه های رئیس جمهور از موارد مهم در حکومت داری است .ناهمراهی تیم معتقد به برنامه های او از آسیب های جدی در ساختار مجریه است.منظور از آسیب زمانی است که رئیس جمهور منتخب با یک مشرب فکری خاص ،تصدی کشور را به عهده بگیرد در حالی که تیم او فاقد وحدت نظر یا همگرایی با او باشندو یا اساسا اطلاعی از اندیشه ها و چشم انداز آینده ی او نداشته باشند.فقدان همکاران معتقد به برنامه های رئیس جمهور چندان ناهماهنگی از صدر تا ذیل به وجود می آورد که همه ی توان رئیس جمهور مصروف مسایل حاشیه ای مثل عزل و نصب مدیران می شود و تغییرات مکرر پیکره ی نظام اداری را ناتوان و ناکارآمد می کند ،درحالی که هدف از سیستم اداری خدمات رسانی به شهروندان است به محل زورآزمایی برای کسب تصدی مصرف می شود.رئیس جمهور برگزیده شده نیاز جدی به کادرسازی نیروهایی خواهد داشت که عمیقا معتقد به برنامه های او باشند.پس از برگزیده شدن یک رئیس جمهور به سرعت به شمار پیروان و مدح کنندگان از او افزوده می شود و سپس نیروهایی به کار گمارده می شوند که هیچ تناسبی با کارکرد ماموریت رئیس جمهور نخواهند داشت و در برخی موارد همکارانش فراتر از انتقادهای سازنده یا پیشبرد امور کشور به بی اعتنایی به رئیس جمهور منتخب می پردازند،این روند قبل از آنکه آثارش متوجه کارکرد قوه ی مجریه باشد مستقیم به مردم در نقاط مختلف کشور آسیب خواهدزد.
5-در سیاست خارجی او کدام مبنای تئوریک را زیربنای اقداماتش خواهدکرد؟جهت گیری او و استفاده از دیپلماسی عمومی در تیم او چه جایگاهی دارد و ضمنا با تهدیدها و فرصت ها چه خواهد کرد.شفافیت در سیاست خارجی یکی از مهمترین مسائل پیش روست.جهت گیری او در سیاست خارجی تا چه حد با مبانی نظام سیاسی و نیز افکار عمومی جامعه تطابق دارد؟
6-نیروهای انسانی مهمترین سرمایه ی یک کشور است.تمدن ایرانی –اسلامی از درون خلاقیت های انسان های توانمند در همه ی عرصه ها شکل خواهد گرفت.رئیس جمهور آینده چه برنامه و اقداماتی در بروز این استعدادها و شکوفایی آن در عرصه های مختلف خواهد داشت؟ یاس و ناامیدی برای یک جامعه ی رو به رشد بدترین امر ممکن است،این وضعیت باید برای جوانان به یک فرصت تاریخی برای جهش و پیشرفت تبدیل گردد.استفاده از سرمایه انسانی و برنامه محوری آن برنامه ی مهم رئیس جمهور آینده است.
7- ثبات سازی سیاسی در یک حکومت امری دائم و همیشگی است به معنای اینکه کارآمدی حکومت به حدی بالا و دربرگیرنده ی طبقات مختلف و متنوع جامعه باشد که بتواند به تمام مطالبات اقشار پاسخ دهد و آن ها را برآورده سازد تا نارضایتی باقی نماند،باقی ماندن نارضایتی در سطوح مختلف اجتماعی یعنی مایوس شدن مردم از ناکارایی نظام سیاسی .این مساله را هر یک از کاندیداهای ریاست جمهوری چگونه و با کدام برنامه مدیریت خواهند نمود؟ او باید کارایی لازم را در تحقق تمام مطالبات اقشار مختلف داشته باشد.
این ها و سایر پرسش های جامعه ی علمی و برنامه ریز در کشور پرسش هایی مهم است که رئیس جمهور و تیمش باید به تدریج همراه با فعالیت انتخاباتی پاسخ آن را به افکار عمومی بدهند.طرح ایده های کلی،مبهم و شعاری و خارج از پاسخگویی به این موضوعات را نمی توان برنامه دانست، بلکه صرفا تبلیغات مکرر و ضد توسعه خواهدبود.
 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 274526

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ناشناس IR ۱۲:۲۷ - ۱۳۹۱/۱۱/۱۴
    2 0
    با سلام و تشکر از مطلبتان به یاد اون ضرب المثل اگه مرغی داری برای ذبحش بده به قصاب افتادم چرا که عرصه اجرای قانون با کیفیت مطلوب و .... کار هر کسی نیست که متاسفانه بقول معروف و جنابعالی هرکسی راه میفته و احساس تکلیف میکنه و..... کاشکی همه داوطلبان از مطلبتان استفاده واقعی میکردند