۰ نفر
۹ آبان ۱۳۸۸ - ۱۹:۲۷

24 ساعت است که در خواب و بیداری دارم غصه می‌خورم. غصه خالی هم نه. غصه و حرص با هم. مدت‌ها بود که یا حرص می‌خوردم و یا غصه.هر دویشان با هم قسمت نمی‌شد.

اما حالا این دستاورد هم حاصل شده. درست در لحظاتی که شرح دیدار محمود احمدی‌نژاد را با نخبگان خراسان رضوی خواندم، حاصل شد این دستاورد عظیم.

کاملاً مغایرت دارد با بحث عدالت. چرا نباید امکانات به صورت یکسان در اختیار همه قرار بگیرد؟ چرا فقط باید به نخبگان خراسانی خوش بگذرد و ما اینجا در پایتخت محروم بمانیم؟ مگر ما برای دلخوشی «دل» و برای خندیدن «لب» نداریم؟

شما هم اگر شرح و حواشی این دیدار را بخوانید با بنده هم رأی خواهید شد. چند نمونه را نقل می‌کنم و توضیح می‌دهم.

محمود احمدی‌نژاد: «نخبه کسی است که افق بالاتر را نگاه کند و بتواند یک دریافت روشن از راه پیش رویش داشته باشد. کسی که سمت شلیک‌های خود را درست انتخاب نمی‌کند، چطور می‌تواند نخبه باشد».

1- لطفاً یک سورئالیست حرفه‌ای بیاورید که برای من شرح بدهد «افق بالاتر» یعنی چی؟ کاری به معنای کلمه افق ندارم. اما آنچه از کلام فوق مستفاد می‌شود، این است که مراد رئیس‌جمهور از «افق» آسمان بوده است. حالا لطفاً سورئالیست حرفه‌ای شرح بدهد که چطور می‌شود به آسمان بالاتر نگاه کرد؟

2- چطور می‌شود به افق بالاتر نگاه کرد و همزمان یک «دریافت روشن از راه پیش‌رو» داشت؟ بالاخره باید کجا را نگاه کنیم. «سربلند» باشیم یا «سر به زیر»؟ یک سر که بیشتر نداریم!

3- باتوجه به «سمت شلیک‌ها» و «افق بالاتر» و سایر قضایا، رئیس‌جمهور در جمع نخبگان خراسانی حرف می‌زده یا در بین شکارچیان مرغابی؟

4- اساساً مگر نخبه هم باید اهل شلیک کردن باشد؟

5- به طور کلی باتوجه به تعریف خاص رئیس‌جمهور از «نخبه»، نخبه بودن خیلی سخت است. لذا خدا را شاکرم که نخبه نیستم وگرنه همزمان مجبور بودم به افق بالاتر بنگرم، از راه پیش‌رو دریافت روشن داشته باشم و در عین حال سمت شلیک‌هایم را هم درست انتخاب کنم.

رئیس‌جمهور با اشاره به اینکه «در تبلیغات و رسانه‌ها تعریف نخبه اشتباه صورت گرفته است»، گفت: «برخی فکر می‌کنند نخبه کسی است که دائم متوقع از جامعه باشد و خود را بالاتر از دیگران بداند و به دید تمسخر نگاه کند».

1- اگر ممکن است نام دو نفر از آن «برخی» را بگویید؟

2- شما تا به حال چند نفر را دیده‌اید که تحت تأثیر تبلیغات و رسانه‌ها، به این تعریف در باب «نخبگان» رسیده باشند.

3- ما توی محله‌مان به آدم‌های این جوری چیز دیگری می‌گوییم، کجای دنیا به آدم‌های اینطوری، می‌گویند «نخبه»؟!

احمدی‌نژاد در پاسخ به اظهارات دانشجویی که گفته بود: «ما در این چهار سال نتوانستیم یک احمدی‌نژاد دیگر تربیت کنیم»، گفت: «شما جوانان امروزی صدها کیلومتر از احمدی‌نژاد جلوتر حرکت می‌کنید. شما بسیار بسیار جلوتر از ما هستید».

1- چرا کسی این جماعت «دانشجو» را کنترل نمی‌کند؟ آخه این چه سؤالی است؟

2- واقعاً آدم باید صدها کیلومتر از رئیس‌جمهور مملکتش جلو باشد تا یک همچین سؤالی را بپرسد؟

3- اساساً مگر رئیس‌جمهور را دانشجویان تربیت کرده‌اند؟

4- اگر رئیس‌جمهور در حین تربیت‌ شدن توسط دانشجویانی که صدها کیلومتر از او جلوتر هستند، به حرف و دستورات تربیتی بی‌توجهی کرد، تکلیف چیست؟

رئیس‌جمهور: «جوانان امروز بسیار جلو حرکت می‌کنند و آنچه که شما به دنبال آن هستید، خود شما هستید. امروز جوانان ما جهانی فکر می‌کنند».

1- عجب اوضاع و احوالی‌است؟ جوانان که بسیار جلو حرکت می‌کنند، دارند دنبال خودشان می‌گردند و ضمناً جهانی هم فکر می‌کنند.

2- یعنی جوانان ما خودشان را گم کرده‌اند که دنبال خودشان می‌گردند؟

3- خب جوانان را بگیرید بدهید دست خودشان که از سرگردانی در بیایند.

4- با این حساب کسانی که به شدت خودشان را گم کرده‌اند، «به شدت» جهانی فکر می‌کنند.

***
تا این جای مطلب به سخنان خود رئیس‌جمهور مربوط بود، اما جلسه ظاهراً یک بخش شادی‌آور و نشاط انگیز دیگر هم داشته که همانا مجری نکته‌سنج و باسواد و بانمک و با مطالعه آن بوده است. چنان که خبرگزاری فارس در حواشی جلسه نوشته: «در این جلسه سخنان شیرین مجری برنامه، خشکی سخنان پی در پی و تخصصی برخی نخبگان و فرهیختگان استان را از تن مستمعان خارج می‌کرد و به جلسه طراوات می‌بخشید».

1- چقدر مجری خوب و کاربلد مفید است. فقط کاش یک کارشناس می‌گفت که سخنان شیرین مجری چطور خشکی سخنان را از تن مستمعان خارج می‌کند.

2- واقعاً رشک می‌برم بر این همه قوت قلم خبرنگاران «فارس» با این لطافت قلم و تعابیر ویژه‌شان در خبرنویسی.

مجری در بخش دیگری از برنامه گفته: حافظ هزاران سال پیش گفته که «محمود بود عاقبت کار در این راه» و البته این را برای محمود احمدی‌نژاد خوانده است، مجری گرانمایه برنامه.

1- اصل بیت حافظ این است:

محمود بود عاقبت کار در این راه  / گر دست بود در سر زلفین ایازم

2- آیا مجری می‌داند «سلطان محمود غزنوی» که بوده و «ایاز» چه کسی؟

3- اگر آن «محمود» که حافظ گفته «محمود احمدی‌نژاد» خودمان باشد، «ایاز» کیست؟ هاشمی ثمره، غلامحسین الهام یا اسنفدیار رحیم‌مشایی؟ لطفاً تکلیف «زلفین» جماعت مذکور را روشن کنید که تاریخ ادبیات معطل نماند.

4- نکته جالب اینجاست که «فارس» نوشته این سخنان مجری تشویق حضار را هم در پی داشته. لذا نتیجه می‌گیریم که اساساً‌نخبگان مشهدی هیچ کدام تاریخ نمی‌دانسته‌اند! !

5- باتوجه به احاطه عجیب مجری به تاریخ ادبیات و اینکه حافظ هزاران سال پیش این شعر را گفته معلوم می‌شود که حافظ دست‌کم هزار سال قبل از رودکی و حدوداً هزار و 700 - 800 سال قبل از تولد خودش این شعر را برای احمدی‌نژاد سروده است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 22339

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • پاییز IR ۰۹:۲۶ - ۱۳۸۸/۰۸/۱۷
    0 0
    وای! مردم از خنده! عالی بود