حجة الاسلام والمسلمین حاج آقای وکیلی در کتاب خاطرات و زندگی عارف بزرگ علامه طباطبائی نقل می کند:

یک بار علامه طباطبایی در سفر خود به مشهد، می روند مجلس میرزا مهدی اصفهانی، و می گویند: نظر شما در مورد فلسفه اسلامی چیست؟
میرزا مهدی با آب و تاب شروع به نقد فلسفه و منطق می کنند، بعد از اتمام، علامه طباطبائی می فرمایند: این انتقاد شما شکل چندم قیاس اقترانی بود.
دوباره میرزا مهدی شروع به نقد می کنند، دوباره علامه می فرمایند این انتقادات شما طبق فلان اسولب فلسفی بود. و چند بار تکرار می شه. میرزا مهدی کمی عصبانی می شوند و جلسه را تمام می کنند و علامه برمی گردند و می گویند:" مخالفان فلسفه  اسلامی راهی جز آوردن دلیل عقلی ندارند . چون  اگر درست باشد، خود استدلالی فلسفی است و با فلسفه علیه فلسفه دلیل آورده اند. و حتی وقتی می خواهند با استناد به نقل، فلسفه را رد کنند، کافی است، دلیل حجیّت و اعتبار نقل را سوال کنید یا از حقانیت اصل اسلام سوال کنید یا از وجود خدا سوال کنید، تا دوباره وارد حیطه ی فلسفی و دلیل فلسفی شوند."  لذا علامه توصیه می کردند در مقابل منتقدان فلسفه، به مباحث منطق و قیاسات منطقی کاملا مسلط شوید و تا حین نقد ایشان، بتوانند نوع استدلال ایشان را تشخیص داده و بیان کنند.

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 207153

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 12
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۵:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۱
    من یک هفته را به امید برنامه معرفت دکتر دینانی سپری می کنم. تازه ایشان شاگرد مرحوم علامه هستند پس می توان حدس زد که خود علامه طباطبایی چقدر اشراف به اصول داشته اند.دیروز هم مطلبی در اعتماد نوشته بودند که بسیار زیبا بود. فرق نقد و وراجی. کاش آنرا نیز روی سایت می گذاشتید.
    • محسن IR ۱۶:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۱
      22 5
      گل گفتی
  • احمد IR ۱۶:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۱
    23 7
    چرا با ابراهیم دینانی در مورد منتقدان فلسفه مصاحبه نمیکنید؟
  • باكي IR ۰۲:۳۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
    7 29
    بسم الله/برادران شريف خبرآنلاين اميدوارم نشر دهيد.1-حضرت علامه(ره) برايم بسيار قابل احترامند ليكن شخصيت بارزي چون ايشان در ميان فلاسفه باعث تقدس تفلسف نميشود.2-فلسفه علمي ترجمه شده در زمان خلفاي اموي و عباسي و خليفه ي زيرك عباسي المأمون الملعون,(مخصوصا),به منظور مقابله با اهل بيت نشر يافت.3-ريشه ي تفكرات آقايان,در آنچه منطقش ميخوانند و در فلسفه(كه ربطي به حكمت در دين مبين اسلام ندارد!)كاملا مبتني و مأخوذ از آراي غير وحياني و الحادي يونانيون است.4-فصلنامه ي سمات را كه جديدا ششمين شماره اش چاپ شده,مطالعه كنيد.5-پيشنهاد ميشود در مكتب تفكيك غور ومداقه كنيد(و البته غرق نشويد!)6-براي آشنايي با فلسفه و عرفان(بالاصطلاح)به آراي ملاصدرا و ابن عربي دقت كنيد!7-وبلاك برادر ارزشي,حاج مهدي نصيري مفيد است.
    • بدون نام IR ۱۰:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
      21 2
      1- خیلی ممنون به نظر شما علامه طباطبایی و.... این چیزها را نمیدانستند که به فلسفه مشغول شدند. خود معصومین فرموده اند حکمت گم شده مومن است و آن را از هر کجا که یافت بر میگیرد. 2- اینکه فلسفه طبق نقشه صرفا برای مقابله با امامن (ع) وارد مملکت اسلامی شد نگاهی ایدنولوژیک و برای توجیه بی منطقی تفکیکی هاست. واقعیت های تاریخی چنین چیزی را لا اقل به این غلظت و صراحت که شما میگویید اثبات نمیکند. یعنی بر فرض که مامون یا هر کس دیگری چنین نمیکرد مسلمانان اصلا با پدیده ای به نام فلسفه یا هر علم دیگری آشنا نمیشدند؟ 3- از علما شیعه و سنی حرمت فلسفه منطق کلام و... را دیده ایم نه از امام(ع). خودشان هرموده اند الناس اعداء ما جهلوا مردم دشمن آن چیزی هستند که آن را نمیفهمند.
    • علی IR ۱۵:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
      21 1
      اقای محترم شما اگر به نهج البلاغه مراجعه کنید عمیق ترین سخنان فلسفی در مورد خدا و نسبت انسان ها با خدا و صفات خدا و... را خواهید دید.در قران سخن از برهان و ارائه استدلال امده<قل هاتوا برهانکم...> و استدلال یونانی و غیر یونانی ندارد. امیر مومنان علی(ع) می فرماید حکمت را حتی از منافق هم بگیر.ضمن این که فلسفه اسلامی تفاوت های زیادی با فلسفه ارسطویی و افلاطونی دارد و مسائل ان از دویست تا به بالغ بر هفت صد مسئله رسید(طبق گفته علامه)
  • بدون نام IR ۱۱:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
    4 20
    فکر میکنم آقایان فلاسفه ی کشور احساس کردند در جامعه کمرنگ شده اند برای همین گشته اند و موردی را پیدا کرده اند که در بوق کنند و فریاد حقانیت و مظلومیت و دفاع از علمای فلسفه را برآورند و الحق و والانصاف خیلی خوب نقش بازی کرده اند بازی گردانان این وادی......
  • بدون نام IR ۱۷:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
    4 19
    تقدیم به فلسفه دوستان! ابن سینا: عمر از علی ـ علیه السلام ـ اعقل بود! ابن سینا در فصلی از کتاب فلسفی شفاء (ص 452) در باره خلیفه و امام، میزان درک و عمق عقلانی خود را در امر سیاست و بلکه دیانت و پیروی از رسول اعظم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ که بر خلافت امیر المؤمنین پس از خود، تنصیص و تصریح فرموده بودند، نشان داده و عمر بن خطاب را در امر حکومت، اعقل و خردمند تر از امیرالمؤمنین علیه السلام و طبعا شایسته تر برای امر خلافت دانسته است. منبع: http://nasiri1342.blogfa.com / خدا همه فلسفه دوستان را اگر می فهمند و از فلسفه دفاع می کنند با ابن سینا محشور کند!
  • برهان نیوز IR ۲۳:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۹
    2 7
    مخالفان فلسفه که مخالف عقل وتعقل ولستدلال عقلی نیستند بلکه بحث همینجاست که آیا فلسفه تعقل وعقلانیت است یا وهمیات .این بزرگتریم مغالطه وانحراف دادن مسئله است که اهل فلسفه انجام میدهند ومی گویند فلسفه عقلانیت است وچون شما با فلسفه مخالفید پس با عقلانیت مخالفید.نزاع برسر این است که آیا فلسفه عقلانیت است یا نه ؟!
  • باقر IR ۱۲:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۵
    2 8
    سلام و درد خدا بر علامه جناب علامه یه سوال: اگر فلسفه همان تعقل است پس چرا به آن می گویید فلسفه. اگر فلسفه گونه خاصی از تعقل است پس چرا هر کس منطق آورد به آن می گویید فلسلفه؟ اگر فلسفه اسلوب دارد و می توان آن را دسته بندی کرد آیا عقل را هم می توان دسته بندی کرد؟ اگر می شد دسته بندی کرد که این همه پیامبر نمی آمد و حرفهای جدید نمی آورد. قرآن ما را به تعقل و تدبر دعوت می کند حالا ما هی به زور میخواهیم بگوییم به فلسفه دعوت می کند. به جای اینکه برید سراغ فلسفه برید سراغ خود عقل. عقلی که خدا میگه نه عقلی که فلاسفه میگن. عقل فیلسوفها در حد فهم خودشونه در حد عقل. بریم پیش خدا که خودش خالق عقله
  • هادی IR ۰۹:۵۴ - ۱۳۹۱/۱۱/۲۲
    5 0
    یا سلام. متاسفانه مثل تمامی جنجالها، چه علمی وچه غیرعلمی، چیزی که به ان پرداخته نمی شود، تاریخ این مسائل است.مثلاً مباحثه ی پیامبر اسلام صل الله علیه و آله یا ائمه ی معصومین علیهم السلام با کافرین یا ادیان دیگر. یا حتی بررسی دلایل عقلی قران در پاسخ به کافران. متاسفانه مخالفان اکثر علوم، هیچگاه وارد خود ان علم نمیشوند تا از نزدیک وبدون پیش ذهن و قضاوت قبلی، موضوع را از نزدیک ببینند و بررسی کنند. موضوع دیگری که به ان پرداخته نمیشود، خواندن بدون واسطه ی نظرات و فهم ضابطه مند انان است. نفهمیدن یک مطلب یا تضاد ان با انچه که خواننده در ذهن دارد الزاماً نشانه ی اشتباه بودن اصل مطلب نیست.یا علی.22/11/1391
  • مازیار IR ۲۲:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۶
    1 0
    مناظرات امام صادق و رابطش با فلسفه رو دقت کنید