بچه‌ها شعر و قصه می‌خواهند که نداریم، یک اتاقکی درست کردیم که بیش‌تر انباری است. به هر جایی بگویید نامه نوشتیم؛ ارشاد، کانون پرورش و ... اما پاسخی به ما ندادند؛ انگار ما دیده نمی‌شویم...

مهر گزارش داده که: کوچک‌ترین کتابخانه ایران برای اعضایش نه کتاب مناسبی دارد، نه ساختمان و نه قفسه‌ای حتی؛ می‌توان نوشت حقیقت، تلخ‌تر از واژه‌هایی است که بخواهند درباره آن بنویسند. تلخ که می‌گویم، یعنی یک اتاق و تعدادی کتاب در روستایی در دل کویر که نه می‌دانی دلخوش به تعداد کتاب‌هایش باشی یا دلگرفته از ناخوانا بودن آنها. تلخ که می‌گویم، یعنی روستایی که کسی حتی برای کتابخوانی هم کودکانش را قابل نمی‌داند و انگار آنجا را مکانی برای رها شدن از تعدادی کاغذ باطله کشف کرده‌‌اند.

 

تلخی یعنی اینکه بدانی «کتابخانه فاطمه‌ها»، کوچک‌ترین کتابخانه کشور با 112 عضو و 4 هزار عنوان کتاب اهدایی به آن، تنها در یک اتاق 12 متری بدون حتی قفسه‌ای برای مرتب کردن کتاب‌ها برای امانت دادن به اعضا به حیات خود ادامه می‌دهد؛ کتابخانه‌ای در میان کویر، در روستای «دهگهان» از توابع شهر رودبار از توابع استان کرمان با نزدیک به 4 هزار نفر جمعیت.

 

شهرستان رودبار در استان کرمان، شهرستان بلاخیزی است؛ مثل همزاد ‌شمالی‌اش. گرمای کویر بر تن و صورت همه اهالی شهر زخم می‌زند. زخم اما روی سیاه مردمان کویر را تنها آفتاب نمی‌سوزاند که انگار زمین هم هر از گاهی برای خالی شدن دردهایش از این گوشه از خاک را انتخاب کرده و می‌لرزاند.

 

کتابخانه‌ «فاطمه‌ها» تنها یک دیوار خشت و گلی است. یک اتاق سه در چهار با یک قفسه زنگ زده و یکی دو تا میز و اتاقکی در پشت آن که فاطمه مشکاری، کتابدار کوچک این کتابخانه می‌گوید: انبار نگهداری کتاب‌های بلا استفاده‌ای است که به ما هدیه شده است. کتاب‌هایی که مناسب سن بچه‌های روستا نیست، ولی مردم به ما داده‌اند.

 

ماجرای کتابخانه فاطمه‌ها از تلاش سه کودک برای کتابخوان کردن کودکان روستای «دهگهان» از توابع شهرستان رودبار در جنوب استان کرمان شروع می‌شود. سه دختر بچه 10 ساله که از قضا نام هر سه فاطمه است، اول تیرماه 1389 حدود 40 عنوان کتابی را که جمع‌آوی کرده‌اند در اتاقک کوچک خشتی که در روستا به آنها داده می‌شود، راه می‌اندازند؛ اتاقکی که خود داغ زلزله بر تن دارد و معلوم نیست تا کی می‌تواند بر پای خود بایستد و سایه‌بان کتاب‌های فاطمه‌ها باشد.

 

ساختمان کتابخانه که اتاقی گلی و سقفی چوبی در ابعاد سه در چهار بیشتر نیست، از طرف یکی از اهالی روستا به نام فرزاد میرشکاری برای راه‌اندازی کتابخانه به فاطمه‌ها واگذار می‌شود. ساختمانی که قبل از این مغازه‌ای بوده و متروکه شده و حالا با چیدن 40 جلد کتاب در قفسه‌ای زنگ‌زده در این اتاق، ‌کار خود را شروع می‌کند.

 

فاطمه‌ها هر روز بعد از مدرسه به کتابخانه می‌روند و رفته رفته کودکان روستا را به کتابخانه دعوت می‌کنند و امروز کتابخانه فاطمه‌ها که در روز نخست سه عضو داشت، صاحب 112عضو و 4 هزار عنوان کتاب شده ‌است. کتاب‌هایی که فاطمه مشکاری 11 ساله می‌گوید: آنها را روی زمین و روی هم چیده‌ایم و به کودکان روستا امانت دهیم.

 

به سراغ فرزام میرشکاری می‌رویم. پیدا کردنش کار سختی نیست. با لهجه شیرین اهالی کویر از آن سوی خط می‌گوید: در این چند سال نامه زیاد نوشتیم که لااقل به ما قفسه‌ای بدهند. ما را زیاد دعوت کردند که از مشکلات این کتابخانه بگوییم، اما نتیجه این شد که تنها جمعی از مردم که صدای ما را شنیدند، برای کتابخانه کتاب ارسال کردند، ولی این کتاب‌ها هم به طورعمده به درد بچه‌های ما نمی‌خورد.

 

او ادامه می‌دهد: اکثر این کتاب‌ها یا برای مخاطب بزرگسال هستند و یا کتاب‌های علمی و یا کتاب‌هایی به زبان غیرفارسی. گویا صاحبانش می‌خواستند از شر آنها راحت شوند.

میرشکاری می‌افزاید: کتاب‌های کتابخانه فاطمه‌ها الان روی هم چیده می‌شود. فضای اتاق برای نشستن هم دیگر جا ندارد. بارها از من پرسیده شده که مشکل چیست؟ من هم از طرف این بچه‌ها گفته‌ام که نه ساختمان خوبی داریم و نه قفسه‌ای و نه کتابی. اما کسی کاری نکرد و کتابخانه همچنان در فضای ابتدایی خود و در همان اتاق کاهگلی برپاست.

 

آخرین صحبت میرشکاری در پاسخ به سئوالی درباره کمک به تجهیز این کتابخانه با این پاسخ همراه می‌شود: به هر جایی بگویید نامه نوشتیم؛ ارشاد. کانون پرورش و ... اما پاسخی به ما ندادند. انگار ما دیده نمی‌شویم.

 

 

فاطمه مشکاری 11 ساله یکی از فاطمه‌های رودبار است. خودش می‌گوید، روزی دو نیم تا سه ساعت در کتابخانه است. صدایش را از پشت تلفن می‌شنویم. ساده و صمیمی و البته هیجان زده: من سه سال است که بعد از مدرسه می‌آیم کتابخانه. فاطمه‌ها هم می‌آیند، ولی راهشان دورتر است و الان کنار من نیستند. از او می‌پرسم که کتابخانه شما چطور کار می‌کند؟ می‌گوید: هر روز از ساعت 2 و نیم تا 5 اینجاییم. بچه‌های زیادی هم می‌آیند. فکر می‌کنم روزی 20 نفر بشوند.

 

از کتاب‌هایشان می‌پرسم. می‌گوید: کتاب هست اما قدیمی. برای بزرگترهاست بیش‌تر. آنها را به ما هدیه داده‌اند. ولی بچه‌ها شعر و قصه می‌خواهند که نداریم. یعنی کم داریم. یک اتاقکی درست کردیم که بیش‌تر انباری است. کتاب‌ها را چیده‌ایم توی آن. البته یک پنکه دستی هم داریم و تعدادی هم کارت عضویت برای بچه‌ها درست کرده‌ایم.

 

 

 

همه این اتفاقات را در 2 سال گذشته در کنار انواع و اقسام آمار ارسال کتاب و تجهیز کتابخانه‌های کشور و گزارش‌های مطول از مراسم‌هایی که به عنوان روز و هفته و ماه کتاب در کشور برگزار می‌شود، می‌گذاریم و تنها و تنها تلخی کاممان ‌افزوده می‌شود.

بد نیست مسئولان متولی در حوزه خرید و ارسال کتاب به نقاط مختلف کشور که همیشه حاضر به یراق در آستین خود آماری از خرید و ارسال کتاب به هر نقطه از کشور دارند، پاسخ دهند که کتابخانه فاطمه‌ها در کجای آمارهای آنها قرار گرفته است و آیا تامین بودجه‌ای برای ساختن یک اتاق بزرگ‌تر و خرید چند قفسه آهنی برای آنها کار دشواری است؟

6060

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 206841

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 23
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • mahsa IR ۱۱:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    144 2
    لطفا آدرس پستی این کتابخانه یا جایی که بشود به آنها بسته کتاب مناسب برای این کودکان ارسال کرد اعلام فرمایید. با تشکر
  • محمد باقر IR ۱۱:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    62 1
    انگار دیده نمیشویم.چند تا کتاب چقدر میتونست تاثیر گذار باشه.چه تلخه
  • بدون نام IR ۱۱:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    75 1
    کاش یه نشونی ازشون می دادین بهمون. حداقل هر کی کتاب اضافه داره براشون بفرسته بذارن توی کتابخونه شون
  • نویسنده کتاب کودک IR ۱۱:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    38 2
    لطفا آدرس پستی آنها را بدهید تا برایشان کتاب بفرستیم.
  • نرجس IR ۱۱:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    34 2
    لطفا آدرس پستي که بتوان کتاب برايشان ارسال کرد اعلام کنيد. ممنون
  • آریا IR ۱۲:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    28 1
    سلام میشه ادرسی چیزی بدید که کتاب هایی که در سطج این دخترا هست براشون بفر ستیم منم خیلی کتاب توی این رده سنی دارم ولی نگهداشتمشون بدم به کسی اگر میشه لطف کنید آدرس بدید؟؟
  • یک دانشجو IR ۱۲:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    27 1
    با درج این خبر ممکن است که خیلی ها بخواهند به این عزیزان کمک کنند لطفا یه نشانی و شماره جهت کمک اعلام بفرمایید.
  • بدون نام IR ۱۲:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    33سال فقط جاده اسفالت كرديم درگزارشاتمان يك دانشگاه دولتي احداث نكرديم سراسري پلي تكنيك و صنعتي شريف و اينا كه بود ما چه كرديم آزاد و پولكيش كرديم تا دلتان بخواد شعبه داره در هر ساختمان مسكوني كه تبديل به كلاس درس دانشكاه آزاد و پيام نور علمي كاربردي پول بده مدرك بگير خروجي هيچي اينا كتابخانه مي خوان چي كار دور هم جمع ميشن 4تا مطلب ميخونند يه چيزايي ميفهمند خوب نيست تجمع هم كه كلا" خوب نيست هر چه بيسواد تر باشي براي بعضي ها بهتره
    • نصیر IR ۱۳:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
      13 74
      این قدر ندونسته حرف نزن.....قبل از انقلاب حتی لیسانس هم بالاترین مقطع تحصیلی بهترین دانشگاه های ایران بود... الآن دکترای هسته ای و برق در داخل خود ایران تربیت میشه مانند شهید علی محمدی شهریاری رضایی نژاد و احمدی روشن..که امریکا و اسرائیل مجبور به ترورش میشن... 33 سال جاده آسفالت کردیم!!.... .چطور الآن بالاترین رشد علمی مقالات علمی در جهان شدیم دانشگاه علم و صنعت ایران ماهواره عملیاتی میسازه و 2 ماه در فضا جواب می ده........قبل از اتقلاب گاری هم نمی ساخت... چقدر دروغ...با این همه دروغ عاقبتی ندارین......
    • زخم بی مر IR ۱۳:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
      25 0
      فرقی نداره وقتی ندونی و نبینی غصه ات میگیره وقتی میدونی و میبینی...
  • بدون نام IR ۱۲:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    36 0
    اشکال نداره ما جای شما دولتیا کمک میکنیم !!! وظیفه ماست آخه !!
  • حسين IR ۱۲:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    17 1
    خوب مي شد اگر ازشون يه نشوني يا آدرسي كه بشه بهشون كمكي كرد ميدادي
  • مهندس حمید DE ۱۳:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    10 11
    با سلام این اقدام 3 نوجوان در یک روستا بسیار زیباست و نشان از تداوم روحیه علم آموزی دارد و اینکه مردم روستا با همت خود توانستند یک چنین کاری بکنند شایسته تقدیر است. به هر ما نباید انتظار داشته باشیم تا تمام کارها را دولت و ... انجام دهد و روحیه انجام فعالیتهای مدنی توسط مردم یک سنت خوب و پسندیده است که باید به تمام شئونات اجتماعی گسترش یابد . اینکه مدام منتظر باشیم تا کسی بیاید و کاری برای ما بکند روحیه اعتماد به نفس ما را می کاهد. با تشکر از فرصت مطالعه این متون
  • محمد احسان محسنی IR ۱۳:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    13 1
    لطفا ادرس دقیق و تلفنی از شورای روستا یا اهالی برای من بفرستید تا تجهیزات مورد نیازشان را تهیه کنیم ممکن است بتانیم هزینه ساخت کتابخانه کوچکی را برایشان تامین کنیم
  • محمد IR ۱۳:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    16 17
    کاش یک جوری میشد به اینها کمک مالی کرد باور کنید لیاقتشو دارن چون که بجه ایران زمین هستن دوستان یادمان نرود که امام ما گفت ما مرد کارزاریم
    • علی IR ۱۴:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
      11 1
      این نظر منفی چی میگه؟
  • محمد IR ۱۳:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    12 1
    ادرس بدين كمك كنيم.....
  • مجید IR ۱۳:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    19 1
    جالبه همه میخوان کتاب بدهند باید اول محل مناسبی برای کتابخوانی براشون درست کرد . واقعا نباید این کودکان معصوم روی زمین روی گلیمهای فرسود بنشینند و کتاب بخونند .. سعی کنیم اگه میخواهیم کمک کنیم اصولی کمک کنیم . باید محل شیک و صندلی و میزدار براشون تهیه کنیم . چهارتا کتاب قدیمی و فرسوده به چه دردشون میخوره . باید استعدادهای این کودکان رو شکوفا کنیم . البته اهدا کتاب هم خوبه ولی محل مناسب کتاب خوانی مهمتر از هر چیز دیگری است
  • بدون نام IR ۱۴:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    8 0
    خوب شما فردا آدرس می دین و شاید افراد زیادی براشون کتاب بفرستن.ولی این می شه یه دردسر جدید واسه این بچه ها.وقتی که فضای کافی و قفسه ندارن چی کار کنن با این کتاب ها؟ اگر می شد که مسئولین استان کرمان رو وادار کرد که یه حرکتی بکنن خیلی خوب بود.حیف از این بچه ها با این سطح شعور که کسی قدرشونو نمی دونه.
  • بدون نام IR ۱۴:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    7 0
    بحث کمک کردن و یا بی توجهی دولت و این حرفها نیست داشتن این روحیه در ان شرایط سخت زندگی بسیار غریب است باید قدری به فکر فرو رفت
  • محمد IR ۱۵:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    4 0
    با تشكر از چاپ گزارش ، خواهشمند است ترتيبي اتخاذ فرماييد تا شماره حساب شخص معتمدي در روستا و همچنين آدرس دقيق آن در دسترس قرار گيرد تا درحد امكان به اين عزيزان كمك شود.
  • سیاوش IR ۱۵:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
    4 0
    علاوه بر آدرس و کد پستی برای ارسال کتاب،حتــــــما شماره حسابی از این بچه ها به دست بیارین که بتونیم برای ساخت یک اتاق کوچیک اما مستحکم،بهشون کمکی کرده باشیم. یه وقت خدایی نکرده این اتاقی که الآن دارن ازش استفاده می کنن،باعث حادثه برای این بچه ها نشه؛
  • بهمن IR ۰۷:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۲/۰۱
    0 0
    ممنون ميشم اگه ادرسي در اختيار ما بگذاريد اينان افتخار ملت ما هستند