در مواجهه با چنین پدیده ای، بسیاری از کارشناسان ادبی این جمله را استفاده می‌کنند که ای کاش در زمان این نویسنده ها برای حفظ شاهکارهای گم شده آنها کامپیوتر و دستگاههای دیجیتالی وجود داشت؛ سایت خبری هافینگتون پست در گزارشی به نویسنده های برجسته ادبیات جهان اشاره کرده که بر اساس اسناد و شواهد تاریخی دستنوشتههایی از آنها گم شده یا به سرقت رفته است و هیچوقت چاپ نشده که می توانسته در نوع خود شاهکاری باشد.
پیروزی عشق کارگران/شکسپیر
شکسپیر دستنوشتههایی داشته که عنوانش پیروزی عشق کارگران بوده است. کارشناسان ادبی اعتقاد دارند این قطعه از نوشته های شکسپیر به طور مرموزی ناپدید شده است که می توانست در نوع خود یکی از بهترین کارهای نویسنده انگلیسی باشد. از این قطعه ادبی اولین بار در کمدی های شکسپیر در سال 1598 یاد شده است و در سال 1603 نیز در کتابی به آن اشاره شده است. مورخان حدس می زنند پیروزی عشق کارگران نمایشنامه ای کامل بوده است.
اولین داستان های ارنست همینگوی
در سال 1922 قبل از شهرت جهانی همینگوی همسرش بسیاری از داستان ها و شعرهای او را در قطاری جا گذاشت! در این داستانها ارنست همینگوی اغلب زندگی کودکی و نوجوانی خود را به نوعی روایت کرده بود. به اعتقاد بسیاری از منتقدان این آثار اگر باقی بود می توانست شهرت نویسنده را بیشتر کند.
یک شغل درخشان/ جیمز جویس
جویس در سن 18 سالگی یک نمایشنامه با چهار شخصیت به نام «یک شغل درخشان» نوشت که داستان پزشکی را روایت می کرد که عاشق زنی می شود و اعتقاد دارد موجب پیشرفت شغلی او می شود. او عشق زن را برای پیشرفت کارش می خواهد ولی داستان همانطور که او انتظار دارد پیش نمی رود... اعتقاد بر این است که چون جویس فکر می کرد آخر داستان زیاد خوب از آب درنیامده است آن را سوزانده ولی بعدها از این کار خود پشیمان شده است. تنها بخش های کوتاهی از این نمایشنامه باقی مانده است.
برادران/ جین آستین
آستین وقتی آخرین رمان خود با عنوان «برادران» را شروع کرد به شدت بیمار شده بود و قبل از اینکه بتواند داستان را تمام کند از دنیا رفت. البته خود آستین روی این رمان اسم نگذاشته بود و این اسم از سوی خانواده اش انتخاب شد. بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند اگر این رمان به اتمام می رسید بسیار بهتر از «غرور و تعصب» می شد.
قسمت دوم ارواح مرده/ نیکلای گوگول
نویسنده روسی تمام عمرش را برای حفظ اخلاق و مذهب با حکومت های زمان خود در نبرد بود. بارها از سوی ماموران حکومتی مورد شکنجه قرار گرفت و شاید یکی از برجسته ترین کارهایش در این راه هزینه شد. گفته می شود او دومین قسمت رمان مشهور خود «ارواح مرده» را در سال 1842 تحت فشار کشیشان متعصب آتش زد. او به این جرم متهم شده بود که ادبیات و داستانش به نوعی کفرآمیز است. او 10 روز بعد از این حادثه از دنیا رفت.
یادداشت های روزانه/ فیلیپ لارکین
در زمان مرگ و حیات شاعر آمریکایی زمانی برای انتشار و چاپ خاطرات و دستنوشته هایش درباره زندگی خصوصی پیدا نشد. در بستر بیماری به واسطه بعضی از بدخواهان این دستنوشته ها و یادداشت های روزانه نابود شد. به عقیده کارشناسان آثار لارکین این دستنوشته ها یکی از بهترین و کمیاب ترین نوشته های این شاعر محسوب می شد که یکی از بهترین شعرهای انگلیسی در قرن بیستم بود.
هافینگتون پست/ 2 مارس/ ترجمه محمد حسنلو
6060
نظر شما