زنی در دادگاه گفت: شوهرم به خواست خانوادهاش با من ازدواج کرد و ازدواج در سن 32 سالگی را، وارد شدن محدودیت در زندگی میدانست و همین اجبار از سمت خانوادهاش باعث شد او به راحتی با دوستم ارتباط برقرار کرده و زندگیمان را نابود کند.
این زن به همراه دوست خود در جلسه دادرسی دادگاه حاضر شد و درخواست جداییاش را به قاضی دادگاه ارائه کرد و گفت: سال 88 به عقد همسرم درآمدم و به دلیل نامساعد بودن وضعیت مالی او از برگزاری جشن عروسی خودداری کردیم. اما متاسفانه این محبتها از طرف من به یک نوع وظیفه تبدیل شده بود. بعد از گذشت مدت کوتاهی از ازدواجمان، رفتارهای همسرم تغییر کرد به طوری که خانواده او اعتراض زیادی نسبت به رفتارهایش با من داشتند اما من با سکوت سعی میکردم خود را نسبت به تغییر رفتار همسرم بیتفاوت نشان دهم تا شاید با گذشت زمان رفتارهایش عادی شود.
زن جوان که 29 ساله بود، با بیان اینکه همسرم فقط برای دلخوشی خانوادهاش با من ازدواج کرد، یادآور شد: بعد از مدتی وقتی همسرم سکوت من را دید، این مساله را اعتراف کرد که قصد ازدواج نداشته است و فکر میکرده که ازدواج به معنای خدشه وارد کردن بر خوشیهای زندگی است و دوست نداشت این خدشه در سن 32 سالگی وارد زندگیاش شود اما با اصرار خانوادهاش به ازدواج راضی شده است.
در ادامه زن جوان با اشاره به دوست خود که به همراهش در جلسه دادگاه حاضر شده بود، گفت: من و دوستم از دوران کودکی با یکدیگر دوست هستیم و او از زمانی که من ازدواج کردم مرتب در منزل ما رفت و آمد میکرد اما شوهرم خیلی راحت با تماسهای خود به او، به من و زندگیمان خیانت کرد. وی در ادامه با بیان اینکه شوهرم قصد داشت با صمیمیترین دوستم ارتباط برقرار کند، افزود: زمانی که دلیل این رفتار همسرم را از او پرسیدم او بیعلاقگی به ازدواج را بهترین دلیل خود دانست و به راحتی با پشت پا زدن به زندگیمان، آن را نابود کرد. در حالی که من از ابتدای زندگی به دلیل علاقه به همسرم، تمامی حرفهای او را با جان و دل گوش میکردم اما او آینده من را نابود کرد.
زن با بیان اینکه زمانی که دوستم تماسهای مکرر شوهرم را با خود، با من در میان گذاشت، گفت: ابتدا باور کردن این مساله برایم بسیار سخت و مشکل بود و حتی فکر کردم صمیمیترین دوستم قصد دارد زندگیمان را نابود کند اما بعد از مدتی با وجود مدارک متوجه شدم تماسهای همسرم به دوستم تنها به دلیل ایجاد ارتباط بوده است.
در پایان جلسه دادگاه، زن خطاب به قاضی بیان کرد: دیگر نمیخواهم با همسرم به زندگی ادامه دهم و او نیز تمایلی برای ادامه زندگی با من را ندارد. در ازای حکم طلاق از مهریه 700 سکهای خود خواهم گذشت.
قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات زن جوان به دلیل عدم حضور مرد در دادگاه حکمی مبنی بر طلاق صادر نکرد.
28245
نظر شما