حیوانات رنگ‌های زیبا و متنوعی دارند تا به چشم بیایند. اما در میان پستانداران، این موش کور طلایی است که بیش از همه چشم‎‌ها را خیره می‌کند. اما برای موشی که نمی‌بیند، این همه رنگ به چه کار می آید؟

محمود حاج‌زمان: از پروانه‌ها گرفته تا پرندگان، حیوانات رنگ‌های زیبا و متنوعی دارند تا به چشم بیایند. اما چرا موش کور طلایی (Golden Mole) چنین ویژگی دارد؟ این جانوران اغلب زندگی خود را در تاریکی می‌گذرانند و از آن مهم‌تر، آنها کورند!
به گزارش نیوساینتیست، نتایج یک تحقیق بر روی ساختار موهای این جانوران نشان می‌دهد که این ویژگی ممکن است برای کاهش مقاومت حرکتی این جانوران یا دفع آب طراحی شده باشد، نه اینکه کارکردی به عنوان جذب جفت داشته باشد.
ماتیو شاوکی از دانشگاه آکرون اوهایو اقدام به نمونه‌گیری از چهار گونه موش کور طلایی کرد که ترکیب رنگی بدن همگی آنها آبی یا سبز بود. بررسی این نمونه‌ها توسط میکروسکوپ الکترونی نشان داد که موها به شکل پارو پهن شده و سطح بزرگ‌تری را برای بازتاب نور ایجاد می‌کنند.
به طور غیرعادی، پولک‌های روی هر مو به صورت یک در میان دارای لایه‌های روشن و تیره بود، که هر لایه پرتوهای نور را همانند لکه روغن بر روی آب منحرف می‌کرد. به گفته شاوکی، این نخستین نمونه از بازتابنده چندلایه در یک مو به شمار می‌رود.
شاوکی عقیده دارد که ترکیب رنگین‌کمانی رنگ‌های بدن این جانور، ناشی از یک حادثه تکاملی است. ساختار موها می‌تواند آنها را قوی‌بنیه‌تر کند، آب را از سطح بدن آنها دفع کند، و یا با ایجاد حالتی آیرودینامیک و کاهش مقاومت حرکتی آنها باعث افزایش سرعت حرکت این جانوران در میان گل و خاک شود. وی به این نکته اشاره می‌کند که «پرهای پنگوئن‌ها نیز به همین نحو پهن شده‌اند.»
به گفته استفانی دوکت از دانشگاه وینزور کانادا، به احتمال زیاد اغلب حیوانات رنگارنگ برای ارتباط با هم‌نوعان خود تکامل یافته‌اند؛ اما موش‌های کور طلایی یک استثناء نادر هستند. وی می‌افزاید که رنگارنگ بودن بدن برخی از مارها و سوسک‌های نقب‌زن، شاید به دلایل مشابهی باشد.
 53275

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 195830

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علیرضا IR ۲۲:۳۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۶
    10 23
    علم به< چگونه؟> پاسخ میدهد و فلسفه به <چرا؟>.بنابراین یک یک متخصص علوم تجربی صرفا میتواند راجع به علت پدیده ها سخن بگوید.این که مثلا جهشی که در دی ان ای ایجاد شده به علت اشعه یو وی بوده و بر اثر انتخاب طبیعی فراوانی این الل زیاد شده در حوزه تخصص علوم تجربی است اما این که چرا اتفاق افتاده و ایا غایتی وجود دارد یا نه(و ما شیعیان قا ئل به وجود غایت هستیم) در حوزه فلسفه قرار دارد نه علم چون علم به علت میپردازد نه دلیل.
    • بدون نام IR ۲۳:۵۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۱۲
      2 1
      احتمالا شما خوب متوجه مطلبي كه خونديد نشديد. چرا فكر مي كنيد علم به چرايي پاسخ نمي دهد؟ مثلا اينكه چرا ما بدن عرق مي كند؟ اينكه چرا بعضي موجودات داراي گردن درازتر از ديگران هستند؟ يا از اين دست سوالات كه كم هم نيستند. حتي در نظر پوزيتويستها با آن ديدگاه تنگ نظره اشان درباره علم هم موردي كه شما فرموديد وجود ندارد. احتمالا شما برداشت درستي از بحث"چرايي" نداشتيد. بعضي چرايي ها هستند كه جنبه فلسفي ندارند.(مانند آنچه در اين خبر آمده). به قولي هر گردي گردو نيست.
  • بدون نام IR ۰۹:۵۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۷
    7 0
    فلسفه مگر علم نیست؟ مگر علم فلسفه علوم تجربی در دنیا این همه رشد نکرده است؟ حالا اگر یک متخصص علوم تجربی به چرایی پدیده ها بپردازد چه اتفاقی می افتد؟ مسلماً در تحلیل های خود دقیقتر می شود.
  • علیرضا IR ۱۳:۵۴ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۷
    1 4
    اگر مراد از علم صرف دانستن باشد بله یک نوع دانستنی است اما مراد من علم به معنایی است که فیلسوفان علم ان را در مقابل فلسفه تعریف کرده اند و برای ان اوصافی مثل ابطال پذیری و سلکتیو بودن و پیشبینی کننده بودن برشمرده اند بود .ان رشته ای هم که در دنیا رشد کرده فلسفه علم است که کارش بررسی فلسفی مدعیات علمی است .علم فلسفی داریم ولی فلسفه علمی بی معناست.در ضمن متخصص علوم تجربی میتواند به چرایی ها بپردازد ولی نه از موضع علم تجربی که اساسا به علت ها می پردازد نه دلایل.
  • بدون نام IR ۲۱:۲۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۸
    5 5
    لطفا به جای کلمه تکامل از فرگشت استفاده کنید
  • ن IR ۲۲:۲۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۸
    1 0
    علل
  • آراد IR ۲۱:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۰۴
    0 0
    به نظر من باید کاری بکنیم که این شکار چیان حالشان گرفته شود...