مروری بر حوادث ایران در دوشنبه 12 دی 1390

ظاهر شوهرم مناسب نیست، طلاق می‌خواهم!

 ایسنا نوشت: زنی در دادگاه گفت: ظاهر همسرم مناسب و مورد تایید من نیست و بارها از او خواسته‌ام که به ظاهر خود بیشتر برسد، اما هیچ‌گاه اهمیتی به حرف من نداده است. این زن در دادگاه خانواده حضور یافت و درخواست طلاق خود را به قاضی دادگاه ارائه کرد و گفت: 14 سال از شروع زندگی مشترک‌مان می‌گذرد و در این مدت لحظه‌ای نبوده که من با علاقه به زندگی با همسرم ادامه ندهم. همسرم فرد شکاکی است و اجازه نمی‌دهد بدون حضور او، رانندگی کنم، در حالی که من در این مدت حتی بدون اجازه‌ او به منزل پدرم هم نرفته‌ام، اما رفتارهای او روز به روز بدتر می‌شود. زن جوان که 30 سال سن داشت، عنوان کرد: من از ابتدا علاقه‌ای به همسرم نداشتم و به اجبار خانواده‌ام با او زندگی را شروع کردم و بعد از به دنیا آمدن تنها پسرمان سعی کردم رفتارهای ناپسند همسرم را نادیده بگیرم و با او به زندگی ادمه دهم، اما او هیچ‌گاه تلاشی در این زمینه انجام نداد.
شوهر این زن در ادامه گفت: با توجه به مدارک پزشکی موجود، همسرم دچار ناراحتی عصبی است. در حالی که ادعا می‌کند من اجازه نمی‌دهم او از منزل خارج شود، در صورتی که به دلیل بیماری‌اش از او خواهش کرده‌ام که روزانه به پیاده‌روی برود، اما او از انجام دادن هر گونه فعالیتی امتناع می‌کند. پدرهمسرم، از لحاظ مالی در وضعیت بسیار مناسبی قرار دارد و همسرم به طور مداوم از من می‌خواهد که خانه‌ای گرانقیمت همانند خانه‌ پدرش برای او تهیه کنم در حالی که من از لحاظ مالی در سطح متوسطی قرار دارم.
زن 30 ساله نیز با بیان اینکه همسرم علاوه بر مشکلات دیگر، ظاهر مناسبی ندارد، گفت: ظاهر همسرم مورد تایید من نیست و بارها از او خواسته‌ام که به ظاهر خود بیشتر رسیدگی و بهداشت عمومی را رعایت کند اما او برای لج کردن با من به اشتباهات گذشته‌اش ادامه می‌دهد و من را بیشتر عصبانی می‌کند و مهمترین دلیل من برای جدایی همین مساله است. مرد در پاسخ به اظهارات همسرش یادآور شد: همسرم با بهانه تراشی‌های مختلف خواهان جدایی است، در حالی که من برای رضایت او، خانه و ماشینم را که در حد استطاعت مالی‌ام بود، به نام همسرم زدم تا به او ثابت کنم که به ادامه‌ی زندگی با او تمایل دارم. زن جوان در پایان بیان کرد: همسرم بارها من را کتک زده است و من دیگر توانایی ادامه‌ زندگی با او را ندارم و خواهان جدایی هستم. قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات طرفین حکمی مبنی بر طلاق صادر نکرد و زوج جوان را به واحد مشاوره دادگاه راهنمایی کرد.

 

 

زن طماع برای راننده تاکسی کیسه 500 هزار تومانی دوخته بود

فارس نوشت: زنی در دادگاه خانواده با اشاره به اینکه شوهرم راننده تاکسی است، گفت: او باید ماهیانه 500 هزار تومان به عنوان نفقه به من بپردازد تا بتوانم راحت زندگی کنم. این زن با مراجعه به دادگاه خانواده شهید محلاتی دادخواست نفقه خود را به قاضی شعبه 250 این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد و با اشاره به اینکه حدود 4 سال از زندگی مشترک‌مان می‌گذرد، اظهار داشت: شوهرم راننده تاکسی است و هیچ پولی به عنوان خرجی به من نمی‌دهد بلکه فقط مواد غذایی خانه و پوشاک مرا تهیه می‌کند. ماهیانه 500 هزار تومان به عنوان نفقه می‌خواهم و شوهرم باید از طریق درآمدی که از رانندگی دارد به علاوه گرفتن مقداری قرض، نفقه مرا تهیه کند.
مرد در دادگاه خانواده حضور داشت و با بیان اینکه طی 4 سال زندگی مشترک برای همسرم چیزی کم نگذاشته‌ام، عنوان کرد: همسرم باید سطح توقعش را پایین بیاورد چون نمی‌توانم این میزان نفقه را به او بدهم. پرداخت ماهیانه 500 هزار تومان از عهده من خارج است و تنها می‌توانم ماهیانه 50 هزار تومان بپردازم چون یک راننده تاکسی ساده هستم و اگر ماهیانه 500 هزار تومان درآمد داشتم، وضع زندگی‌ام بهتر بود.
زن بار دیگر با بیان اینکه پرداخت ماهیانه 50 هزار تومان دردی از من دوا نمی‌کند، گفت: شوهرم باید حداقل ماهیانه 400 هزار تومان بدهد و گرنه من با مقداری کمتر از این مبلغ نمی‌توانم با آرامش زندگی کرده و خرج خود را بدهم. مرد نیز بیان کرد: از عهده پرداخت این نفقه سنگین برنمی‌آیم و همسرم باید از درخواستش منصرف شود. قاضی این پرونده بعد از صحبت‌های زن و مرد و با توجه به مقدار درآمد روزانه مرد، او را محکوم به پرداخت ماهیانه 100 هزار تومان به زن کرد و جلسه را خاتمه داد.

 

 

کارآگاه پلیس آخرین طعمه کیف زن حرفه ای

مهر نوشت: کیف زن حرفه ای هنگامی که سراغ آخرین طعمه خود در اتوبوس می رفت، نمی دانست او کارآگاه پلیس آگاهی است.
از چندی قبل ماموران پلیس آگاهی اصفهان در جریان سرقت های مشابه کیف در اتوبوس های شرکت واحد قرار گرفتند. بررسی ها نشان می داد اغلب سرقت ها در بخش زنانه اتوبوس و در ساعت های شلوغ روز رخ داده است. زن سارق به عنوان مسافر سوار اتوبوس می شد و پس از بریدن بخشی از کیف پول، طلا و تلفن همراه را از داخل آن سرقت می کرد. با افزایش شکایت ها از متهم، ماموران به چهره نگاری از او پرداخته و پس از شناسایی محل های سرقت تعدادی از کارآگاهان زن به عنوان مسافر سوار اتوبوس های شرکت واحد شدند. سرانجام زمانی که متهم قصد داشت از داخل کیف یکی از کارآگاهان پلیس سرقت کند از سوی مامور زن شناسایی و قبل از اینکه موفق به فرار شود دستگیر شد. او پس از انتقال به اداره آگاهی منکر هر گونه جرمی شد اما وقتی با دلایل پلیس علیه خود روبرو شد لب به اعتراف گشود. سرهنگ حسین حسین زاده –رییس پلیس آگاهی استان اصفهان- با اشاره به این خبر گفت: زن 35 ساله دارای چهار فقره سابقه کیف زنی است که تا کنون به دهها فقره سرقت در اتوبوس های شرکت واحد اعتراف کرده است. او اعتیاد شدیدی به مواد مخدر دارد و به صورت کاملا حرفه ای مرتکب سرقت ها می شد.

 

 

مرگ خاموش دو زن همدانی در حمام

ایسنا نوشت: رییس اداره اطلاع‌رسانی فرماندهی انتظامی استان همدان از مرگ خاموش دو زن همدانی خبر داد. سرهنگ محسن اقبالیان گفت: مهری 43 ساله و زیبا 42 ساله که به ترتیب صاحبخانه و مهمان یک واحد مسکونی در کوی رضا واقع در شهرک مدنی همدان بودند، روز گذشته یازدهم دی ماه به علت گازگرفتگی در حمام جان باختند. همسایه‌های این واحد مسکونی با استشمام بوی گاز نیروهای امدادی را مطلع کردند که پس از ورود به واحد مسکونی فوت دو نفر مشاهده شد. جدا شدن لوله بخاری از دیوار و نشت گاز مونواکسیدکربن علت این حادثه اعلام شده است.

 

 

دفاع زن دوم از شوهرش به خاطر ندادن مهریه زن اول

فارس نوشت: مردی همراه با 2 زن وارد دادگاه خانواده شد و در حضور قاضی دادگاه، زن دوم که 3 ماه بود به عقد مرد در آمده بود، از شوهرش برای قسط‌بندی مهریه زن اول که 6 سال با مرد زندگی کرده بود، دفاع ‌کرد.
مردی 34 ساله به همراه 2 زن جوان با مراجعه به دادگاه خانواده 2 (ونک) دادخواست اقساط مهریه 313 سکه‌ای زن خود را به قاضی حسن عموزادی رئیس شعبه 268 این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد. مرد در حضور قاضی این پرونده با بیان اینکه حدود 6 سال در کنار همسر اولم زندگی کردم و در حال حاضر 6 ماه است که از او جدا شده‌ام، اظهار داشت: نمی‌توانم مهریه همسرم که 313 سکه بهار آزادی است را بپردازم و خواهان تقسیط آن هستم. وی با اشاره به اینکه همسر دومم مرا درک می‌کند و مانند همسر اولم نیست، عنوان کرد: من و همسر اولم یک سال تمام با هم اختلاف داشتیم که در نهایت 6 ماه است که توانستیم از هم جدا شویم.
زن دوم این مرد که 27 ساله بود در دادگاه خانواده حضور داشت و با بیان اینکه من شوهرم را با همین یک بلوز و شلوار قبول دارم، گفت: حدود 3 ماه است که با شوهرم عقد کردم و تنها خودش را می‌خواهم و مانند زن اولش که به دلیل فرزنددار نشدن از او جدا شده، نیستم. من ابتدا شوهرم را خواستم نه مال و داشتن فرزند را؛ چون می‌دانم این موضوع به مرور حل می‌شود و ما مشکلی نخواهیم داشت.
زن اول با عصبانیت با بیان اینکه طی 6 سال زندگی در کنار شوهرم تمام اموالم را به او دادم، اظهار داشت: شوهر سابقم در حال حاضر مدعی است که توان پرداخت مهریه مرا ندارد ولی او زمین‌های بسیار داشته و می‌تواند با فروش آنها مهریه‌ام را بپردازد. وی با بیان اینکه پزشک هستم و می‌دانم که مشکل فرزنددار نشدن از شوهرم است و این مشکل شوهرم درمان ندارد، عنوان کرد: می‌توانستم مادر شوم ولی 6 سال به خاطر شوهرم این موضوع را تحمل کردم ولی در نهایت نتوانسته و از یکدیگر جدا شدیم.
زن دوم بار دیگر در برابر قاضی عموزادی بیان کرد: من با همسر اول شوهرم مشکلی ندارم ولی او نباید هر روز به خاطر گرفتن مهریه‌اش حکم جلب شوهرم را بگیرد و من از این موضوع ناراحتم. شوهرم به دلیل اینکه همسر اولش سر کار می‌رفت و از این موضوع ناراضی بود، نمی‌خواهد که من سر کار بروم و می‌گوید خرجی‌ام را می‌دهد و چیزی برایم کم نمی‌گذارد ولی من فقط محبت او را می‌خواهم.
مرد با بیان اینکه وضع مالی خوبی ندارم و خانه 80 متری‌ام را فروختم و پولش را به همسر اولم دادم، اظهار داشت: در حال حاضر 20 سکه به عنوان پیش پرداخت به همسر اولم دادم و مابقی را باید قسطی بپردازم. زن اول با اشاره به اینکه شوهرم سرمایه‌گذاری زمین و سهام می‌کند، گفت: شوهرم خود را به بی‌پولی زده و طی این 6 سال تمام حقوق مرا گرفته است.
زن دوم با بیان اینکه همسر اول شوهرم می‌خواهد او را عذاب دهد، عنوان کرد: اگر همسر اول شوهرم می‌خواهد با او مجدداً زندگی کند، من حرفی ندارم و حاضرم شوهرم برای او یک خانه جدا بگیرد. وی با بیان اینکه من و خواهر شوهرم با هم دوست بودیم و او مرا به شوهرم معرفی کرد، ادامه داد: شوهرم اگر بتواند خرج هر دو ما را بدهد من شکایتی برای بازگشت زن اول او ندارم. زن اول عنوان کرد: حاضرم بمیرم و به این کار تن ندهم چون جانم را از سر راه نیاوردم و نمی‌توانم از مادر شدن محروم بمانم.
قاضی این شعبه بعد از شنیدن اظهارات حاضرین، صورت‌جلسه را آماده کرده و از مرد خواست که ماهیانه 257 هزار تومان به عنوان قسط مهریه به زن اول بدهد و بعد از چند دقیقه سکوت جلسه پایان یافت.
45282

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 192247

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 10 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۶:۲۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۱۲
    30 5
    زن دوم در اين دادگاه چكاره بوده كه يه خط در ميان امده روي خط ؟ بگذار ماه عسلتون تموم بشه اون موقع بيا روي خط
  • م MX ۲۲:۲۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۱۲
    17 4
    چه پررو است زن دوم معلومه که از این زنها که هیچ کسی رو نداره یه نفر اومد خواستگاری سریع قبول کرده دو روز بعد میفهمه دنیا دست کیست و میدونه زن اول دیگه نمیاد خودش رو داره شیرین میکنه و میگه من خود شوهرم رو میخوام ولی فردا معلوم میشه ...حیف به زن اول که 6 سال عمر و جوونیش رو به پای این مرد گذاشته ...صد حیف
  • بدون نام IR ۰۸:۳۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۱۳
    14 1
    اصلاً زنی که با یک مرد متاهل ازدواج کنه عقل نداره.
  • بدون نام IR ۰۹:۳۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۱۳
    5 0
    دقیقاً داشتم به این فکر می کردم که همسر دوم با این همه رو! چطور داره دخالت می کنه در مشکلات شوهر و همسر قبلی ؟ عزیزجان بگذار از نویی ! بیفتی ، اون موقع ببینیم چی می گی ... از کجا اینقدر مطمئنی که بین شوهر و همسر اول چی گذشته در طی شش سال که به اینجا رسیدند، اینقدر سنگش رو به سینه می زنی... شاهنامه آخرش خوشه....
  • مستانه IR ۱۳:۱۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۱۳
    5 0
    مردی که به زن اولش وفادار نبوده و همه حقوقش رو بالا کشیده بلافاصله هم ازدواج کرده اولاً قبل از طلاق دومی رو زیر سر داشته دوماً زن دوم هم بعد از یک مدت تکراری میشه این جور مردها تنوع طلب هستند این زن 27 ساله مردها رو نشناخته امیدوارم سومین زن در دادگاه دومی حضور داشته باشه دنیا خیلی کوچیکه
  • هاني IR ۱۴:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۱۴
    4 1
    براي خانم جوان آرزوميكنم دركنارهمسرجديدش باخوبي وخوشي زندگي كنه.....شايديه روزي ، يه جايي ،يه كسي...توچشات نيگاه كنه وبگه:پات واز زندگيه من بكش بيرون...
  • بدون نام IR ۲۳:۴۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۴
    0 3
    من متوجه نمشیم من را به زور شوهر دادند یعنی چی؟ اگر همون موقع یک کلمه به پسر بیچاره میگفتی قصد نداری و تحت فشار خانواده هستی اون موقع اونم میرفت دنبال کسی که تو زندگی واقعا شریکش باشه و شما هم میتونستی بست بشینی خونه باباتون تا دوست پسرتون یک روز بیاد خواستگاری. اگه یک روزی ...