رسول سلیمی: شش سال پس از خروج دونالد ترامپ از توافق هستهای ایران، پیامدهای فاجعهبار این تصمیم هنوز برای امریکا در حال افزایش است. ترامپ در سال ۲۰۱۸ اعلام کرد که ایالات متحده از توافق هستهای ایران خارج میشود تا به وعده مبارزات انتخاباتی خود برای پایاندادن به آنچه که او "یکی از بدترین" توافقهایی که تاکنون انجام شده، عمل میکند. ترامپ و مشاوران تندرو او، از جمله مایک پمپئو و جان بولتون، معتقد بودند که با استفاده از تمام ابزارهای قدرت ایالات متحده، به جز رویارویی نظامی همهجانبه، میتوانند دولت ایران را مجبور به تسلیم یا حتی تسریع در فروپاشی آن کنند.
آنها انتظار داشتند که ایران با خواستههای پمپئو موافقت کند که اساساً از ایران خواسته بود تا تمام سیاست خارجی و استراتژیهای امنیت ملی و تواناییهای دفاعی خود را رها کرده و یا در حالت ایده آل، جمهوری اسلامی بهسادگی تحت تحریمهای طراحی شده امریکا، صادرات نفتش خود به صفر برسد. موضوعی که اگرچه اتفاق نیفتاد؛ اما مسیر برجام را روزبهروز به سمت توافقی صرفاً روی کاغذ پیش برد تا آنجا که جو بایدن نیز در مبارزات انتخاباتی برای ریاستجمهوری و در آغاز دولت خود وعده داد که برای احیای توافق اقدام کند. بااینحال، بایدن بعد از پیروزی در انتخابات دستکم تا سال ۲۰۲۲ این توافق را "مرده" خواند و احیای آن را جدی نگرفت.
آنچنان که در ایران نیز با روی کارآمدی دولت سیزدهم، احیای این توافق اولویت نخست پاستور نشینان نبود و ماهها بعد از انتخابات ۱۴۰۰ گمانه زنیها برای آغاز مذاکرات غیرمستقیم با امریکا مطرح شد. چه آنکه جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان پس از مذاکرات برجام، امیدوار بود که این توافق به عنوان یک "پایه محکم" و نه "سقف" برای روابط ایالات متحده و ایران عمل کند اما شرایط هر دو کشور امریکا و ایران هنگام نگارش برجام بر سرنوشت این توافق اثرگذار شد.
شرایط هر دو کشور موقع برجام
هم در ایران و هم در امریکا، بحث درباره توافق و منافع آن برای دو کشور، گروههای موافق و مخالف را روبهروی یکدیگر قرارداد اما هیچگاه اجماع حداکثری حول این توافق بین نخبگان و افکار عمومی آنها به دست نیامد. در یک نظرسنجی که پس از امضای باراک اوباما، رئیسجمهور وقت امریکا انجام شد، تنها ۳۳ درصد موافق توافق بودند، درحالیکه ۴۵ درصد مخالف و ۲۲ درصد هیچ نظری نداشتند. این در حالی است که حمایت عمومی در ایران قویتر بود، اما در یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۵، ۲۱ درصد با توافق مخالف بودند و ۸۵ درصد معتقد بودند که برای ایران بسیار مهم است که برنامه هسته ای خود را ادامه دهد.
در چنین شرایطی اوباما تنها توانست از طریق یک مسیر پیچیده به اجرای توافق دست یابد که اجازه میداد توافق از طریق دستورات اجرایی و بدون تایید دو سوم کنگره پیش برود. بنابراین برجام به یک مسئله عمیقاً حزبی در ایالات متحده تبدیل شد و در چنین زمینه اجتماعی و تاریخی، ترامپ وعده خروج از برجام را در جریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری داد. چه آنکه در ایران اگرچه برجام در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و با پشتیبانی رهبری همراه شد اما خروج امریکا از برجام که تصویب قانون راهبردی رفع تحریمها را در مجلس به همراه داشت، مانع از توافق میانه روها با بایدن در ماههای آخر منتهی به انتخابات ایران شد.
پیامدهای خروج ترامپ از برجام برای امریکا
امریکاییها به این نکته توجه نکرده بودند ایرانی که از توانایی خود برای مقاومت در برابر فشار حداکثری اطمینان دارد، همزمان قادر است موضع خصمانه خود را نسبت به ایالات متحده حفظ کند، ازاینرو دلایل کمتری برای تضعیف شرایط توافق برجام خواهد داشت. بعد از خروج ترامپ از برجام، ایران در گامهایی اعلام شده، تعهداتش در برجام را کاهش داد.
تحلیلگران غربی معتقدند با خروج امریکا از برجام، ایران بیش از هر زمان دیگری به توانایی تسلیحات هستهای نزدیک شده است. هنگامی که ایالات متحده و ایران به توافق پایبند بودند، تخمین زده میشد که حدود یک سال طول میکشد تا ایران اورانیوم کافی برای ساخت یک بمب هستهای را تولید کند. آن زمان کشورهای مذاکرهکننده با ایران (امریکا، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و المان) ارزیابی کرده بودند که این زمان کافی برای پاسخ به نقض احتمالی و جلوگیری از تولید بمب توسط ایران است. اگرچه ایران بارها تأکید کرده بود قصد تولید سلاحهای هستهای ندارد و دادههای امریکا نیز هیچگاه تلاش تهران برای ساخت سلاح را تایید نکرد، اما اروپاییها و امریکاییها معتقد بودند که تهران نه یک سال بلکه تنها چند هفته با ساخت بمب در صورت انتخاب این مسیر فاصله دارد.
از سوی دیگر تا زمانی که مذاکرات در آوریل ۲۰۲۱ اغاز شد، اسرائیل نیز تلاشهای خود را برای خرابکاری در ایران و بر هم زدن توافق افزایش داد. انفجار در تاسیسات هسته ای نطنز ایران همزمان با از سرگیری مذاکرات بود و در واکنش به آن افزایش غنی سازی اورانیوم به ۶۰ درصد از سوی ایران دنبال شد. در میان این چالشها، بایدن مذاکرات را در وین دنبال کرد که تاکید بر تایید لغو تحریمها قبل از موافقت با اجرای تعهدات برجامی و تضمین اینکه ایالات متحده به توافق پایبند خواهد بود، از جمله مسائل حل نشده باقی ماند.
دومینوی عدم امکانهای بازگشت به برجام
روابط بین ایالات متحده و ایران با خروج ترامپ چنان آسیب دید که چشمانداز پیچیدهای برای احیای توافق در شرایط فعلی وجود دارد. هر گونه تلاش برای ثبات روابط ایران و امریکا با تبادل حملات مستقیم نظامی هفتههای گذشته بین اسرائیل و ایران بهشدت پیچیده شده است. همانطور که هر توافقی در پیشنیازش به یک رویکرد غیرنظامی نیاز دارد، چشمانداز راهحلهای دیپلماتیک برای حل منازعه میان ایران و امریکا دور به نظر میرسد. این در حالی است که افزایش تهدیدات اسرائیل برای هدف قراردادن تأسیسات هستهای ایران، بیشتر از هر زمانی ایده تغییر دکترین هستهای را روی میز سیاستگذار ایرانی قرار داده است. کارشناسان معتقدند حمله نظامی اسرائیل به مراکز هستهای ایران، ساخت بمب اتمی را بیش از هر زمانی به خواسته ایران تبدیل خواهد کرد.
ایران به طور پیوسته در حال پیشرفت برنامه هستهای خود است و دانش هستهای کشورمان در آستانه و لبه ساخت بمب اتم قرار دارد. اگرچه برابر فتوای مذهبی شیعیان، حرمت شرعی برای کاربرد و استفاده از بمب اتم وجود دارد. در جریان جلسه استماع کنگره در مارس ۲۰۲۳، مارک میلی، رئیس وقت ستاد مشترک ارتش، شهادت داد که ایران میتواند اورانیوم غنی شده برای ساخت بمب اتم را در حدود ۱۰ تا ۱۵ روز تولید کند. دفتر مدیر اطلاعات ملی امریکا نیز در ارزیابی سالانه تهدید در سال ۲۰۲۴ به این نتیجه رسید که تهران زیرساخت و تجربه لازم برای تولید سریع اورانیوم با درجه سلاح را دارد. در مارس ۲۰۲۴ نیز فرانسه، المان و بریتانیا تخمین زدند که ایران به اندازه کافی اورانیوم غنی شده به دست اورده که اگر بیشتر به ۹۰ درصد غنی شود، از لحاظ نظری برای سه دستگاه انفجاری هسته ای کافی خواهد بود.
تغییر رفتار دوستان ایران در برابر امریکا
توافق هستهای ایران بدون حمایت فعال روسیه و چین امکانپذیر نبود. بااینحال، این کشورها دیگر در این مسائل با غرب همسو نیستند و ایران از حمایت فعالانه خود از روسیه در سیاستهای دفاعی و فروش نفت به چین حمایت میکند. پس از حملات موشکی ایران علیه اسرائیل، دولت بایدن تحریمهایی را علیه رهبران و نهادهای مرتبط با سپاه، وزارت دفاع و برنامه موشکی و هواپیماهای بدون سرنشین کشورمان اعمال کرد.
اگرچه دولت بایدن به دنبال جلوگیری از درگیری گستردهتر با ایران است، اما مقامات امریکایی اذعان دارند که کاخ سفید به دنبال احیای توافق هستهای دوران اوباما نیست. در چنین شرایطی باتوجهبه حمایت دفاعی ایران از روسیه و حمایت از حماس در برابر اسرائیل، هر توافق هستهای جدید ایران با امریکا و اروپا بسیار دور به نظر میرسد. اما هر دو طرف تلاش میکنند روزنههای دیپلماسی را بر یکدیگر نبسته و به مذاکرات محرمانه ادامه دهند.
مذاکرات جدید زیر سایه محرمانگی
باتوجهبه تجربه ناامیدکننده ایران برجام که یک طرف آن اروپا و امریکا قرار داشتند، مقامات کشورمان به طور قابلدرک در برابر پذیرش یک توافق جدید بدون تضمینهای پایدار محتاط هستند. دو طرف در سال ۲۰۲۳ تفاهم کوچکتری را مدیریت کردند که در آن همزمان پنج تبعه دوگانه امریکایی در ازای ازاد کردن بخشی از درامدهای نفتی ایران در بانکهای کره جنوبی و انتقال پول به قطر ازاد شدند. با این حال، دسترسی ایران به آن دارایی در قطر متاثر از جنگ غزه با انتقاد کنگره امریکا و فشار برای مسدود کردن آنها همراه شد.
امروز چشمانداز برجام کاملاً متفاوت از سال ۲۰۱۵ است. ایران تواناییهای هسته ای خود را پیش برده و وابستگی اقتصادی خود را به نفت کاهش داده چنانچه انعطاف پذیری خود را نیز در برابر تحریمها به خوبی نشان داده است. درک منطقه ای و جهانی این است که ایران به طور موثر موفق به مقاومت در برابر فشارهای ایالات متحده و در عین حال پیشبرد منافع استراتژیک خود شده است. اما انتظار از ایران در سال ۲۰۲۴ که برنامه هسته ای خود را به عنوان یک امتیاز چانه زنی برای توافق با غرب نگهدارد فعلاً دور از انتظار است. زیرا ایران به تعمیق روابط با روسیه و چین پرداخته و با افزایش فشارهای داخلی برای کاربرد نظامی از برنامه هسته ای خود مواجه است. حمله نظامی اسرائیل به سفارت ایران در دمشق و پاسخ موشکی ایران به اسرائیل، معادلات قبلی را تحت تاثیر قرار داده است.
چرایی نقطه کنونی برجام
مهمترین موضوعی که در مورد چرایی نقص برجام از سوی امریکا مطرح است، عدم تعادل قدرت بین دو بازیگر اصلی برجام است. برجام مذاکرهای بین یک ابرقدرت جهانی و یک بازیگر منطقهای بود. درصورتیکه ایالات متحده و شرکای آن اختلافنظر داشتند، قدرت اقتصادی و سیاسی امریکا به آنها اجازه داد تا بهتنهایی در برابر جامعه بینالمللی ایستادگی کنند و بنابراین ترامپ از برجام خارج شد. ازاینرو ترامپ قصد داشت ثابت کند خواستههای دیگر شرکتکنندگان در برجام هر چه باشد، برجام بدون حمایت امریکا نمیتواند زنده بماند.
ناظران سیاسی معتقدند یکی از راههای احتمالی احیای برجام این است که ایالات متحده بتواند چارچوبی را برای لغو آهسته و مداوم تحریمهای ایران در ازای افزایش تعهدات هستهای کشورمان اتخاذ کند. اگرچه یک برنامه منظم برای لغو تحریمها به ایجاد حسننیت امریکا جامعه بینالمللی کمک خواهد کرد، اما چنین حرکتی در سال انتخابات امریکا و همزمان با جنگ غزه بعید است.
چه اینکه در ایران نیز تصور و باور سیاستمداران عالی از مواجه با تحریمها بر اراده آنها برای احیای برجام اثر گذاشت. سال ۲۰۲۱ اقتصاد ایران ۴.۳ درصد رشد کرد و صندوق بین المللی پول و بانک جهانی پیش بینی میکردند که در سالهای اینده رشد سالانه آن به حدود ۳ درصد برسد. از سال ۲۰۱۲، تحت تحریمها، تولید ناخالص داخلی غیرنفتی ایران به سالانه ۲.۹ درصد رشد داشت. اما نکته گمراه کننده برای مقامات عالی ایران این بود که برخی از مخالفان برجام در داخل کشور که از اخبار مثبت اقتصادی دلگرم شده بودند و شاید روی افزایش تقاضای اروپا برای نفت در زمستان سخت ابتدای جنگ روسیه و اوکراین حساب ویژهای بازکرده بودند، از دولت سیزدهم خواستند هرگونه توافق هستهای را باهدف امتیازگیری به تأخیر بیندازد.
چه آنکه اخبار مثبت اقتصادی در ماههای پایانی دولت حسن روحانی این تصور غلط را در سیاستمداران کلان پدید آورد که وقتی دولت دوازدهم قادر بود در شرایط تحریمهای حداکثری ترامپ، شاخصهای اقتصادی را حفظ کند، چه نیازی به توافق با بایدن در وین است بنابراین میتوان همین مسیر را بدون توافق هم ادامه داد! همین تصور سادهانگارانه از توانایی اداره کشور بدون سرمایهگذاری خارجی، دولت سیزدهم را هم در تله انداخت. هدف دولت سیزدهم برای رسیدن به رشد ۸ درصدی همراه با ایجاد یک میلیون شغل و ساخت یک میلیون مسکن در سال اول به منابع سرمایه گذاری بسیار بیشتری نسبت به دولت روحانی نیاز داشت که با استمرار تحریمها رسیدن به این شاخصها امکانپذیر نبود.
در مقابل امریکاییها هم انتظارات خود را از برجام افزایش دادند و به دنبال توافقی جامعتر بودند. در ماههای اولیه دولت بایدن، مشاوران او بهجای نشاندادن آمادگی برای اصلاح نقض اولیه برجام توسط واشنگتن، به طور ضمنی گفتند که فشار حداکثری ترامپ را اهرمی میدانند که تمایلی به رهاکردن آن ندارند و به دنبال امتیازات بیشتر از ایران برای بازگشت به برجام هستند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه امریکا در اوایل تشکیل دولت بایدن معتقد بود ایران ابتدا باید قبل از اینکه ایالات متحده لغو تحریمها را دنبال کند امتیازات بیشتری از ایران در مورد مسائل منطقهای و برنامه موشکی آن، دریافت کند.
در چنین شرایطی به نظر میرسد بیش از هر زمانی احیای برجام به سرنوشت رویدادهای منطقهای و بینالمللی گرهخورده است. ناظران سیاسی میگویند حل مسئله اوکراین و غزه، مقدمه تنشزدایی از روابط امریکا و ایران برای رسیدن به توافقی پایدار حول مسائل مورد مناقشه خواهد بود. اما انتخابات امریکا نزدیک است و احتمال تغییر بازیگران مؤثر در امریکا در مرکز تحلیلها قرار دارد.
311213
نظر شما