مهسا مژدهی: حملات تنبیهی ایران علیه اسرائیل با تعداد زیادی پهپاد و موشک، نمونهای نادر از حمله به سرزمینهای اشغالی بهحساب میآید. تهران میگوید حملاتش به پایان رسیده و اسراییل هم تمایلی برای ادامه ماجرا و استفاده از گزینه نظامی، در غیاب حمایت متحدانش از خود نشان نداده است. جلسه یکشنبه شب شورای امنیت و عدم صدور یک قطعنامه و بیانیه درمورد اتفاق اخیر نشان داد که جامعه بینالملل، تمایلی به ادامه وضعیت فعلی ندارد و جز محکوم کردن دو طرف یا یکی از طرفها از یک سو و هشدار در جهت بحرانی شدن وضعیت در خاورمیانه، حاضر به اقدام ویژهای نیست. در مقابل ایران میگوید اگر اسرائیل به دنبال ماجراجویی باشد متقابلا پاسخ خواهد داد.
در خبرآنلاین با دیاکو حسینی کارشناس مسائل استراتژیک درمورد حمله ایران در بامداد یکشنبه و بازدارندگی آن به گفتگو نشستیم:
ارزیابی شما از واکنش تنبیهی ایران در قبال اسراییل پس از حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران چیست؟
اول اینکه ایران چارهای نداشت برای اینکه اینکار را انجام دهد. با حمله اسراییل به ساختمان سفارت ایران، عملا اراده ایران برای دفاع مستقیم از خود به چالش گرفته شد و زمانیکه پاسخ لازم از طریق دیپلماسی دریافت نشد، راهحلی جز این باقی نمانده بود. بنابراین کاری که ایران انجام داد در چارچوب دفاع مشروع کاملا موجه بود و فکر میکند اینبار ایران تصمیم گرفت برای جلوگیری از تکرار چنین مواردی در آینده جدیترین و سریعترین واکنش ممکن را نشان دهد که آن حمله مستقیم به قلمرو اسراییل بود. به رغم اینکه تعداد زیادی از موشکها مشارکت در این حمله داشتند، ایران ملاحظاتی را هم لحاظ کرده بود تا اطمینان پیدا کند که این حمله دستاویزی برای آغاز یک جنگ گسترده منطقهای نخواهد شد. آن ملاحظه این بود که ایران پیش از انجام حمله یعنی ۷۲ ساعت قبل از آن به کشورهای مختلف اطلاع داده بود. طبیعتا این اطلاع رسانی قبل از انجام یک حمله مقداری دیپلماتیک است برای اینکه نشان دهد که ایران دنبال یک حمله غافلگیرکننده نیست. غافلگیری در جهت نظامی یک تکنیک خیلی رایج است و نشان دهنده اراده نظامی برای ایجاد تلفات. ایران این مساله را رعایت نکرد که به معنای آن است که تهران قصد نداشت یک اقدام نظامی غافلگیرکننده و گسترده را برای شروع جنگ انجام دهد. این ملاحظه مهمی بود که باعث شد اسراییلیها و متحدانش از پیش آماده مقابله با پهپادها و موشکها باشند. طبق گزارشهایی که ما میشنویم این است که اغلب پهپادها و موشکها به هدف برخورد نکردند و من فکر میکنم این از سوی ایران عامدانه بود. اگر توجه کنیم حتی اگر جسم این موشکها به هدفی برخورد میکردند ما شاهد شروع یک جنگ منطقهای بودیم. اما این اتفاق نیفتاده است. من فکر میکنم این موضوع از طرف ایران کاملا سازماندهی شده بود.
آیا فصل تازهای از نظر دفاعی برای ایران آغاز شده؟ سردار سلامی میگوید از این به بعد حملات را به فلسطین اشغالی مستقیما از خاک ایران انجام خواهد داد.
من فکر نمیکنم اتفاقی که افتاد به یک رویه بین ایران و اسراییل تبدیل شود و منازعات در آینده به شکل مستقیم انجام بگیرد. طبعا مورد استثنایی و پاسخ به یک اقدام استثنایی از طرف اسراییل یعنی به ساختمان کناری سفارت ایران بود. اگر در آینده اسراییل مرتکب چنین اقداماتی شود ایران هم مستقیما حمله خواهد کرد. این پیام اصلی است که مخابره شده. اما من فکر میکنم در ادامه خصومتها و رقابتهایی که بین ایران و اسراییل وجود خواهد داشت، ما شاهد بدعت جدیدی نخواهیم بود و به این شکل نمیشود که ایران و اسراییل مستقیما یکدیگر را مورد حمله قرار دهند و احتمالا همان شکل سابق که منازعات با واسطه همچنان اتفاق خواهد افتاد. من فکر میکنم همچنان اسراییلیها علاقهمند خواهند بود به شیوههای غیرمستقیم به دارایی ها و تاسیسات ایران ضربه بزنند. و به تروریسم و اقدامات خرابکارانه پایبند خواهند بود.
اسراییل با توجه به تبلیغاتی که درمورد فعالیتهای نظامی خود دارد مجبور شد از متحدانش به ویژه آمریکا برای خنثی کردن حملات ایران کمک بگیرد. از طرف دیگر لحن بایدن در قبال نتانیاهو چندان دوستانه بهنظر نمیرسید. آیا میتوان گفت که امریکا در حمایت نتانیاهو خسته شده و در نهایت اتحاد این دو مقداری شکننده شده است؟
من فکر میکنم امریکاییها مثل گذشته از اسراییل حمایت خواهند کرد. اما دو ملاحظه عمده در حالحاضر در امریکا وجود دارد. اول این است که انتخابات نوامبر امریکا نزدیک است و دولت بایدن باید مراقبت کند تا پای امریکا به یک جنگی که جنگ مردم ایالات متحده نیست کشیده نشود. چون میتواند به انتخاب مجدد بایدن آسیب بزند. این مساله خیلی در رفتار بایدن که همراه با آرامش و طمانینه بود نقش داشت. ملاحظه دوم که مهم است و منحصر به زمان حال حاضر نیست، این است که امریکاییهاییها مراقبت میکنند تا پای آمریکا به مناقشات غیرضروری در مناطقی که برای آنها دیگر اولویت ندارد کشیده نشود. برای اینکه مدتهاست ایالات متحده متوجه شده که منطقه شماره یک در اولویتهای امریکا آسیای شرقی است و رسیدگی به چالش چین اهمیت بیشتری دارد. بازشدن پای آمریکا به مناقشات در دیگر مناطق غیراستراتژیک جهان یا مناطقی که اولویت پایینتری برای امریکا دارند، میتوانند منجر به آسیبهای ژئوپولتیکی قویتری به امریکا شود. جنگ اسراییل و ایران از جمله جنگهای بیپایان و بیفایده برای واشنگتن است که اگر پای آمریکا به آن باز شود، ممکن است تا یک دهه این کشور را در این جنگ گیر بیندازد و بخش بزرگی از نیروی انسانی و قدرت مادی ایالات متحده را به خود اختصاص دهد و این مطلقا با منافع استراتژیک آنها سازگار نیست. این دو ملاحظه بود که باعث شد آمریکا خیلی با احتیاط با موضوع برخورد کند و حتی اسراییل را تشویق کند که واکنشی به حملات ایران نشان ندهد چون میتواند منجر به یک جنگ دامنهدار شود و خودبهخود آمریکا را به این جنگ بکشاند.
پاسخ ایران به حمله اسراییل و اقداماتی که در ششماهه اخیر علیه ایران صورت گرفته، توان بازدارندگی دارد؟ ایا تهدیدات تهران میتواند منجر به کاهش یا قطع اینگونه حملات از سوی رژیم صهیونیستی شود؟
من فکر میکنم اسراییلیها همین حالا که ما داریم صحبت میکنیم در موضع ضعیفتری قرار گرفتهاند. بهخاطر جنگ غزه جایگاه اخلاقی اسراییل در غرب به شدت ضعیف شده. بخشی از ارتش در غزه گرفتار است و در عینحال هم حتی متحدان اسراییل در جهان غرب تحت فشار قرار گرفتهاند و آنها را از تل اویو دور کرده است. بنابراین سردرگمی که امروز تلاویو در غزه دارد، باعث شده تا آسیبپذیرتر شود. طبیعتا آنها مایل نیستند که جبهه تازهای را با کشوری مثل ایران و مجموعهای از گروههای موسوم به محور مقاومت باز کند و این میتواند باعث تضعیف جایگاه اسراییل شود. در مقطع فعلی بهنظر من این حمله یک بازدارندگی مؤثر علیه اسراییل پس از حمله دو روز قبل برقرار شده است. حداقل تا زمانی که اوضاع از نظر استراتژیکی و جنگ جاری در غزه تغییر کند، این وضعیت ادامه خواهد داشت.
در جلسه شورای امنیت قطعنامهای علیه ایران صادر نشد. این در حالی بود که کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس علیه تهران مواضع تندی گرفته بودند. این جلسه را چطور ارزیابی میکنید.
من فکر میکنم جلسه شورای امنیت گویای این بود که مجموعه قدرتهای بزرگ و کشورها تمایلی به شروع یک جنگ منطقهای در غرب آسیا ندارند و همین امتناع و احتیاط تاثیر زیادی بر نوع تصمیمات و محاسبات اسراییل برای ادامه جنگ خواهد داشت. بهنظر من وضعیت جاری در غزه خیلی در شکلگیری فضای منفی علیه اسراییل موثر بود. همینطور اقدام اول اسراییل در حمله به ساختمان سفارت ایران و ناموجه بودن آن طبق قوانین بینالمللی هم تاثیر بسیار زیادی داشت که کمترین همدلی درباره اسراییل در جلسه شورای امنیت شکل نگیرد. جلسه یکشنبه شب را میتوان به عنوان یک نشانه در نظر گرفت که ما در آینده نزدیک شاهد اقدام متقابل دیگری از سوی اسراییل نخواهیم بود، چون طبیعتا از طرف نزدیکترین متحدانش هم حمایتی دریافت نخواهد کرد و این روی موضع اسراییل حتما تاثیرگذار خواهد بود.
۳۱۱۳۱۲
نظر شما