یزدانی‌خرم:جریان انحرافی مثل صهیونیست‌هاست،علیه‌شان حرف بزنی ترورت می‌کنند/دروغ می‌گویند که استقلال و پرسپولیس را می‌فروشند

مهدی شیروانی ، میثم بهرامی: محمدرضا یزدانی‌خرم، رئیس معزول فدراسیون کشتی همچنان پای حرف‌هایش ایستاده. او هنوز هم از ورود جریان انحرافی به ورزش حرف می‌زند و ترسی از این ندارد که بگوید جریان انحرافی باعث برکناری‌اش شده. او با این‌که از ریاست فدراسیون کشتی برکنار شده، با جدیت قصد دارد در انتخابات ریاست فدراسیون که احتمالا قبل از عید برگزار می‌شود شرکت کند. یزدانی‌خرم حتی می‌داند که ممکن است رد صلاحیت شود و به او اجازه داده نشود که در این انتخابات شرکت کند، اما در صورتی که چنین اتفاقی رخ دهد، او از مسئولان وزارت ورزش شکایت خواهد کرد. رئیس سابق فدراسیون‌های کشتی و والیبال هفته گذشته مهمان کافه‌خبر بود و حرف‌های جالبی در مورد برکناری‌اش زد.

وقتی بازرسی اعلام کرد من دوشغله هستم و نمی‌توانم شرکت کنم در انتخابات، این‌ها اطلاعیه بازرسی را منتشر کردند و زیرش نوشتند آقای یزدانی‌خرم و سردار صفار‌زاده نمی‌توانند شرکت کنند. بدون این‌که اسناد و مدارک ما را ببینند این کار را کردند. من هم یک نامه سپاه دادم به آن‌ها که حدود 9 ماه جبهه بوده‌ام. یعنی می‌شوم ایثارگر. ایثارگران هم مشمول آن مقررات دوشغله‌ها نمی‌شود. این‌ها هم بعدش افتادند در تکاپو ولی با تمام این حرف‌ها هنوز زیر بار نرفته‌اند. البته من هم ایستاده‌ام و می‌خواهم در انتخابات شرکت کنم. این را هم بدانید که در ماجرای برکناری من، وزیر ورزش و حمید سجادی هیچ کاره بودند. به آن‌ها گفته بودند باید یزدانی‌خرم را بردارید.

من در جریان رای اعتماد به وزیر ورزش نرفتم به سجادی کمک کنم. آقای سجادی می‌گفت چرا از من حمایت نکردی که در مجلس رای بیاورم؟ گفتم اولا شما به من نگفتی بیایم. بعد هم می‌دانستم رای نمی‌آوری. چون نمایندگان مجلس از شما خواستند بگویی وابسته به جریان انحرافی نیستی اما چنین چیزی نگفتی. آقای سجادی گفت رئیس جمهور دستم را گرفت، گفت بنشین اینجا و حرف نزن.

من این را نگفته بودم.

یکی از خبرگزاری‌ها از قول خودش نوشته بود که یزدانی‌خرم نمی‌آید فدراسیون ولی من این حرف را نزدم.

زمان ثبت نام کاندیداهای ریاست فدراسیون کشتی را یک روز تمدید کردند. در همین یک روز، خطیب و خادم و رنگرز آمدند ثبت نام کردند. گرشاسبی هم نامه فرستاد برای ریاستش. اصلا نامه فرستادن غیر قانونی است. بعد هم آقای خطیب را گذاشتند سرپرست فدراسیون. البته خطیب هم الان بیمار است. از طرفی او به خاطر این‌که فوق لیسانس دارد می‌تواند تا 35 سالگی بازنشسته نشود. ایشان اصلا الان در خانه‌اش است و دوران بیماری را پشت سر می‌گذارد. همان شب در خانه‌اش نشسته بود به او زنگ زدند که فردا برو فدراسیون کشتی، او هم که کارمند است، بلند شد رفت فدراسیون کشتی.

کاری نمی‌توانستم بکنم. ولی الان بار کشتی خیلی سنگین است. موفقیت ترکیه که تمام شد. الان باید برویم برای گرفتن 7 سهمیه المپیک. مسابقات آسیایی را هم در اسفندماه داریم. بعد از آن هم مسابقات زیرگروه است که باید سهمیه بگیریم. مسابقات نوجوانان و جوانان فرنگی و آزاد هم هست که شاید یکی دو میلیارد تومان پول لازم داشته باشد. این‌ها هم که پول نمی‌دهند. اصلا پول ندارند که بدهند. خب آقای خطیب از کجا می‌آورد این پول‌ها را بدهد؟ به هر حال در این شرایط این‌ها دارند چند فدراسیون را جابجا می‌کنند. البته ما جلویشان ایستاده‌ایم.

اگر ثبت نام من را رد نکنند بله.

دارم ولی به این شرط که مدارکم را قبول کنند.

جریان انحرافی اگر ببیند کسی اسمش را آورده ناراحت می‌شود. ترورش می‌کنند. هر کسی که بحثی کند او را برمی‌دارند. این‌ها یک اخلاقی دارند، مثل صهیونیست‌ها می‌مانند. هر کسی حرفی بزند ترورش می‌کنند. وقتی وزیر امور خارجه را روی هوا عوض کردند، رئیس فدراسیون کشتی را عوض نکنند؟

ببینید، این‌ها اگر ما را کنار بگذارند، باید شکایت کنیم. چون خلاف آیین‌نامه است.

بله. این‌ها دو تا خلاف کرده‌اند. اول این‌که زمان ثبت نام کاندیداهای ریاست فدراسیون را از 10 روز به 11 روز رساندند. تخلف دومشان هم این است که آقایان خطیب و گرشاسبی با وکالت آمدند اسم نوشتند. این اصلا در قانون پیش‌بینی نشده و کاندیدای ریاست فدراسیون حتما باید خودش حضور داشته باشد. این‌ها در کل می‌خواهند آدم خودشان را بگذارند رئیس فدراسیون. ولی دودش می‌رود توی چشم کشتی. کشتی بزرگ‌تر و پیشکسوت می‌خواهد. سوای جاهای دیگر است. آقای صنعتکاران که نمی‌آید زیر دست حسن رنگرز برود. محمد بنا که نمی‌آید زیر دست حسن رنگرز کار کند. حالا من سنم بالاست، به برادری قبولم کرده‌اند. بعد هم این‌ها عملکرد را نگاه می‌کنند. من اگر در والیبال موفق نبودم، در کشتی با من کار نمی‌کردند. با این حال در دو سه سال اول دچار تشنج و هیجان بودیم. این والیبالی که الان دارید می‌بینید نتیجه می‌گیرد، حاصل 17 سال کار ماست. به یک روز و دو روز که نبوده. این بچه‌ها انتخاب شده‌اند و روی آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌ایم. الان قهرمان اروپا را شکست داده‌اند. کار کوچکی است؟ قبلا میانگین قد بازیکنان تیم ملی والیبال 185 بود. الان 198 است. کشتی هم همین است. به زمان احتیاج دارد. ما موقعی که کشتی را گرفتیم، نفر اول با دومش چقدر فاصله داشت؟ اما الان ببینید فاصله‌ها چقدر کم شده.

علی‌القاعده باید بروم. یعنی دستور دارم که بایستم. چون آن‌ها می‌خواهند ما شانه خالی کنیم تا آدم‌های خودشان را بگذارند. الان هم از این آدم‌هایی که ثبت نام کرده‌اند هیچ کدام نمی‌توانند فدراسیون را اداره کنند.

نه ایشان هم نمی‌تواند. او از نظر فکری با دولت  هم‌سو نیست. نمی‌گذارند شرکت کند.

اگر بشود بله. ولی نمی‌شود. او 99 درصد رد است.

من را به خاطر بازنشستگی می‌خواهند حذف کنند. می‌گویند چون بیمه داری، نمی‌توانی. در صورتی که بیمه تامین اجتماعی اصلا شخصی است. شما با پول خودت رفتی بیمه شدی. با بودجه دولت که بیمه نشدی. این‌ها تفسیر به رای می‌کنند. البته من جلوی آن‌ها می‌ایستم. مشکلی ندارد.

اگر ما را تایید کنند، رای می‌آوریم. خودشان هم می‌دانند که رئیس هیات‌ها به غیر از من به کسی رای نمی‌دهند.

ما برمی‌گردیم. مرام آن‌ها را هم تغییر می‌دهیم!

اگر تایید صلاحیت نشوم شکایت می‌کنم. دلیلی ندارد آن‌ها کسی را بیخودی رد صلاحیت کنند. چون این کار جدید است برایشان، فکر می‌کنند هر کاری خودشان می‌کنند قانونی است. مثلا در آیین‌نامه نوشته است 10 روز، می‌کنند 11 روز. به چه اجازه‌ای؟ دعوای من و علی‌آبادی سر همین شروع شد. وقتی گفتند دوشغله‌های ورزش باید بروند، آقای علی‌آبادی گفت نروید. گفت دوشغله‌ها بمانند. من گفتم آقا از خودت می‌گویی؟ از دادگستری برای من نامه آمده که قاضی نوشته آقای یزدانی‌خرم شما دوشغله هستی. یکی عضو هیات رئیسه فدراسیون باستانی و یکی هم رئیس فدراسیون کشتی. باید از یکی از این سمت‌ها استعفا بدهی. جوابش را هم تا 48 ساعت به ما اعلام کن. همان 5 ساعت اول رفتم از فدراسیون باستانی استعفا دادم و برای قاضی فرستادم. دفعه اول به عنوان متهم از من سوال می‌کند. وقتی این از موعدش بگذرد، می‌شوم مجرم. وقتی مجرم شدی، مثل یک مجرم با شما برخورد می‌کنند نه مثل یک متهم. آقای علی‌آبادی گفت نباید بروی. گفتم می‌روم. اصلا این به خودم ارتباط دارد. من و چند نفر رفتیم استعفا دادیم. چند نفر هم استعفا ندادند. مثل خود آقای علی‌آبادی و رئیس فدراسیون ووشو. بعد قاضی برایشان حکم جلب صادر کرد و رفتند دادگستری. اصلا آدم پایش را می‌گذارد داخل دادگستری، خیلی خجالت می‌کشد. هر وقت می‌رفتم، می‌گفتند حاج آقا شما برای چه آمدید؟ می‌گفتم برای مطبوعات آمده‌ام. بعد از آن طرف به یک نفر پابند زده بودند، از آن ته داد می‌زند حاج آقا نوکرتیم!

نامه را دیدم. من با آقای پورمحمدی رئیس سازمان بازرسی کل کشور صحبت کردم. ایشان گفتند از وزارت ورزش یک استعلام گرفتند و ما قانون را برایشان تشریح کردیم. سازمان بازرسی کل کشور حکم کلی داده که کسی نباید دوشغله باشد. البته این‌ها در دولت می‌توانند برای یک سری از افراد مجوز بگیرند. مثلا شهردار ورامین هم مجوز گرفته که دارد کار می‌کند.

بله. یک وقت می‌گویند ما چاره نداریم، حرفشان درست است. ولی الان وزیر می‌تواند برود برای 5 یا 10 تا از روسای فدراسیون‌ها مجوز بگیرد. هیچ مشکلی هم ندارد. ولی نمی‌رود بگیرد. اولش آقای عباسی می‌گفت من نمی‌روم مجوز بگیرم چون برای یک نفر بگیرم، بقیه هم توقع دارند. ولی الان پنهانی رفته برای 5-6 نفر مجوز گرفته. برنامه این است که ما نباشیم. البته ما هم برای خودمان نمی‌گوییم. برای نظام می‌گوییم. الان آقای صنعتکاران چند بار با ما تماس گرفته که کجایی؟ من دلم برای شما تنگ شده. بمانم یا بروم؟

این‌ها سیاسی نیستند. هیچ کدامشان یک چک از ساواک نخورده‌اند. این‌ها ادای سیاسی‌ها را درمی‌آورند. سیاسی کسی است که مبارزه کند، عضو حزب باشد، مرامنامه داشته باشد و یک هدفی را دنبال کند. این نمی‌شود که شما رئیس فدراسیونی، بیایند حذفت کنند. بر چه اساسی می‌خواهند حذف کنند؟ این‌که شما آمده‌اید افشاگری کرده‌اید؟ خب افشاگری وظیفه همه ماست. اگر من این حرف‌ها را نمی‌زدم شما متوجه می‌شدید؟ من خیلی حقایق را گفتم. همین الان هم به شما می‌گویم این‌ها استقلال و پرسپولیس را نمی‌فروشند. دارند دروغ می‌گویند. چند سال است می‌گویند ما استقلال و پرسپولیس را می‌بریم توی بورس؟ من می‌گویم نمی‌توانند این کار را بکنند. من تا حالا چند بار با مدیران استقلال و پرسپولیس صحبت کرده‌ام و به آن‌ها گفته‌ام خسروانی وقتی رفت، کلی ملک و املاک داشت. بروید آن‌ها را بگیرید. خسروانی که از ایران رفت، 10 تا زمین تنیس در شمال شهر داشت. ساختمانی که باشگاهش بود، اداره کل تربیت بدنی تهران است که آقای خطیب داخلش نشسته. خب اگر این‌ها را بدهند استقلال، استقلال یک باشگاه خودکفا می‌شود. یا بولینگ عبدو، برای پرسپولیس است. اگر بدهند به پرسپولیس، صاحب یک امکاناتی می‌شوند. ولی مدیران عامل این دو باشگاه نمی‌روند دنبال این چیزها. آدم‌های کوچک را می‌گذارند برای این دو باشگاه، نمی‌تواند بگیرد. الان اعضای هیات مدیره باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس چه کسانی هستند؟ یک کسی را می‌گذارند که پول و امکانات بیاورد. مثلا اگر محسن هاشمی نبود، این مترو تهران راه نمی‌افتاد. هیچ کسی در مملکت نمی‌توانست. از آبروی خودش و پدرش گذاشت که این مترو راه افتاد.

تا الان که نظر مسئولین سازمان روی افرادی بوده که از آن‌ها شناخت داشته‌اند. آن‌هایی که آمده‌اند و آنچنان ورزشی نبوده‌اند، به مرور کار کرده‌اند و آشنا شده‌اند و تجربه پیدا کرده‌اند. مدیریت و موقعیت اجتماعی فرد و امکاناتی که فرد می‌تواند بیاورد تا فدراسیون روی پای خودش بایستد خیلی مهم است. همه جای دنیا همین است. افراد متشخص جهانی را می‌آورند. نمی‌روند یک ورزشکاری را بگذارند رئیس فدراسیون که دو زار پول توی جیبش نیست. ما باید از دنیا الگو برداریم نه از خودمان. مثلا طرف وزیر نفت مکزیک بوده، او را گذاشته‌اند رئیس فدراسیون جهانی والیبال.

جریان انحرافی آدم‌هایی را می‌آورد که نه پول دارند نه تخصص. فقط وابسته‌اند.

خدا پدر خطیب را بیامرزد. سه تا دکترا دارد و 25 سال مدیر کل تربیت بدنی استان تهران بوده.

سازمان بازرسی چند بار برای او مانع ایجاد کرد و تعلیقش کرد. به هر حال کارهای اجتماعی درگیری‌هایی دارد.

نه. شب به ایشان گفتند فردا برو فدراسیون کشتی اسم بنویس. یک شبه به او گفتند و فردایش هم برایش حکم سرپرستی فدراسیون کشتی را زدند.

7-8 نفر ثبت نام کرده‌اند. یکی از همین‌ها رای می‌آورد.

از این آدم‌هایی که الان هستند، برخی به نفع ما کنار می‌روند. بعضی هم ممکن است بمانند. ولی اگر طبیعی باشد من رای می‌آورم. چون تمام افرادی که رای می‌دهند، روسای هیات‌ها هستند.

این‌ها از حق وتو استفاده کردند. این حق وتو را آقای مهرعلیزاده برخلاف قانون، از دولت گرفت.

نه. گرشاسبی مدیرکل تربیت بدنی خوزستان است و خیلی هم از او راضی هستند. استاندار و نماینده‌های خوزستان در مجلس موافق این تغییرات نیستند.

حدود 10 تا فدراسیون.

بله. پشت سر هم.

مگر تا حالا این کار را نکرده‌اند؟ اصلا همین‌هایی که در هیات مدیره استقلال و پرسپولیس گذاشته‌اند چه کسانی هستند؟ چند نفر آدم دولتی بین آن‌ها هستند.

حالا اگر خودشان هم کاندید نشوند، می‌آیند که آدم دیگران باشند. من قبلا هم گفتم که 100 هزار نفر می‌آیند داخل استادیوم آزادی، ولی یک نفر از آن‌ها به این آقایان رای نمی‌دهند. این‌ها فریب می‌خورند. فکر می‌کنند این 100 هزار نفری که می‌آیند ورزشگاه، در انتخابات به آن‌ها رای می‌دهند. مهرعلیزاده فریب همین موضوع را خورد که آمد کاندیدای ریاست جمهوری شد.

ما به آقایان گفته‌ایم کارشان را انجام بدهند. اردوهایشان را هم می‌روند. دیدید که آقای بنا مصاحبه کرد و گفت کارش را انجام می‌دهد. منتها الان مشکل مالی است. این بنده خدا (خطیب) که نمی‌تواند پول اردوها را بیاورد.

ما اعتباری عمل می‌کردیم. قبولمان داشتند و به ما نسیه می‌دادند. مثلا الان آقای غمخوار 200 میلیون تومان از ما طلب دارد بابت بلیت‌های هواپیما.

نه. برادر او. یک موسسه بزرگی دارد که 200 میلیون تومان برایش پولی نیست. ولی خب به همه که این پول را نسیه نمی‌دهند. سود 200 میلیون تومان می‌دانی چقدر می‌شود؟ چشم روی هم بگذاری، باید 200 میلیون هم سود بگذاری رویش و پول را برگردانی. وضع مالی وزارتخانه هم که اصلا خوب نیست. بودجه‌ای که به آن‌ها می‌دهند خیلی کم است. دیدید که صدای رئیس فدراسیون قایقرانی درآمد. ورزش قهرمانی هم پول می‌خواهد. پول نباشد کار می‌خوابد. خب بچه‌ها هم پول می‌خواهند. الان یکی از بچه‌های تیم ملی اخیرا بچه‌دار شده. خب پول لازم دارد. الان هم دیگر کشتی مثل گذشته نیست. کشتی‌گیران ما همه لیسانس یا فوق لیسانس دارند. کشتی مثل قدیم، کارگری نیست. اصلا یک نفر بی‌سوار هم دیگر نداریم. این‌که می‌توانند بدون کنکور بروند، دانشگاه باعث شده همه آن‌ها بروند درسشان را ادامه بدهند. بعد به رئیس جمهور همین موضوع را گفتیم، گفت هر کدامشان لیسانس گرفتند من می‌گذارمشان سر کار. خب رئیس جمهور که بیکار نیست هر یک نفری که لیسانس گرفت برویم سراغش تا برایش کار درست کند. این قانون می‌خواهد. باید قانونی وجود داشته باشد که چنین افرادی شاغل شوند. الان آقای پوتین در روسیه اعلام کرده هر کسی در المپیک مدال بگیرد یک میلیون دلار به او می‌دهد. ما هم می‌توانیم یک میلیارد تومان بدهیم. یک میلیارد تومان را یک خانه و یک ماشین و 100 تا سکه بدهیم. بقیه‌اش را هم خرد کنیم و به روش‌های دیگر بدهیم. به آن‌ها شغل بدهیم. این کارها را که بکنیم، کسی که می‌خواهد جانش را برای گرفتن مدال المپیک بگذارد، می‌داند آینده‌اش چیست. این باید قانون شود. مگر ما چند تا مدال می‌توانیم در المپیک بگیریم؟ به هر حال این ورزشکاران هم زندگی دارند و توقعشان این است که از این ورزش پول در بیاورند. وقتی مدال می‌آورند و می‌روند خانه، اطرافیان به آن‌ها می‌گویند حالا که مدال گرفتی چه پاداشی گرفتی؟ اگر چیزی نگرفته باشد سرخورده می‌شود. به هر حال آن‌ها ماه‌ها در اردو هستند و توقع دارند یک پولی بگیرند.

مدیریت کار سختی است. همین زندگی کردن با کشتی‌گیران سخت است. هر کدامشان اخلاق مخصوص به خود را دارند. اصلا یک صنف‌هایی هستند که رگ خواب مخصوص خودشان را دارند. مثلا اگر پای دیگ با آشپز صحبت کنی، هر کسی که باشی بد و بیراه می‌شنوی! کشتی‌گیری که دارد وزن کم می‌کند یا وزن کم کرده، اصلا نباید جلویش رفت. چون در یک حالت روانی عجیبی می‌رود. اصلا توی خودش نیست. مربی هم همین‌طور. وقتی می‌نشینی با او حرف می‌زنی، از این رو به آن رو می‌شود ولی وقتی دو روز سراغش نمی‌روی، فکر می‌کند به او اهمیت نمی‌دهی. کار سختی است اما به بچه‌ها گفته‌ایم همه بروند کارشان را ادامه بدهند. حالا شما حسابش را بکنید، خادم 90 درصد می‌تواند کار کند. 10 درصد هم نمی‌تواند چون به او پول نمی‌دهند. ولی کسی مثل رنگرز نمی‌تواند. اصلا این‌ها نمی‌توانند با بی‌پولی فدراسیون کنار بیایند. ما از یک طرف می‌گوییم پول نداریم، از آن طرف وزیر می‌نشیند مصاحبه می‌کند که ما پول داریم، بعد طلبکارها می‌گویند ما به حرف کدامتان گوش کنیم؟ شما یا وزیرتان؟ به وزیر هم می‌گوییم چرا وقتی پول ندارید می‌گویید پول داریم؟ می‌گوید ما آبروی دولت را حفظ می‌کنیم! آبروی دولت را حفظ می‌کنند و آبروی ما را می‌برند. بعد طلبکارها بریده جراید مصاحبه وزیر را می‌آورند که گفته مشکل مالی نداریم، فکر هم می‌کنند ما داریم به آن‌ها دروغ می‌گوییم. به هر حال این چیزها هست و اگر کسی نتواند منابع مالی را تامین کند، به کشتی ضربه می‌خورد. ما موفقیت‌هایی که در مسابقات جهانی ترکیه کسب کردیم را اگر در المپیک هم حفظ کنیم، می‌توانیم رکورد بزنیم در المپیک.

فیلا قبلا به ما اطمینان نداشت. ولی در این چند سال ما کاری کردیم که اطمینان آن‌ها را جلب کنیم. به طور مثال، ما کاری کردیم که یک کلاس بین‌المللی به ما دادند. اما بعد از ترسی که اسرائیل راه انداخت، از 28 تا مربی که داشتند می‌آمدند ایران، فقط 7 نفر حاضر شدند بیایند. 21 نفر گفتند ما می‌ترسیم برویم ایران. آن‌ها هم گفتند ما که نمی‌توانیم کلاس را برای 7 نفر تشکیل دهیم. یا امتیازی که الان برای جام تختی گذاشته‌اند. اعلام کرده‌اند هر کسی می‌خواهد به مسابقات جایزه بزرگ باکو برود، باید اول برود ایران، در جام تختی انتخاب شود. اینجا هم هر کسی می‌آید، به خرج خودش می‌آید. قبلا می‌گفتند چرا در جام تختی، تیم‌ها کامل نمی‌آیند؟ اما الان تیم‌ها دارند با ترکیب کامل می‌آیند در جام تختی شرکت می‌کنند که مسئولان وزارت ورزش این تغییرات را ایجاد کردند. حالا اگر فیلا اعلام کند دخالت دولت در مدیریت فدراسیون انجام گرفته، کشتی ما را بایکوت می‌کنند.

با فرانسه همین کار را کرده‌اند. رئیس فدراسیون کشتی فرانسه بدون مجمع عوض شد و فیلا کشتی این کشور را محروم کرد. فیلا می‌گوید هر کسی را می‌خواهید عوض کنید، باید مجمع برگزار شود. الان علی کفاشیان برای چه در فدراسیون فوتبال گیر کرده؟ کفاشیان بی‌گناه است. این‌ها آمدند گفتند الان داریم نابود می‌شویم و دنبال یک نفر می‌گشتند که بیاید ریاست فدراسیون فوتبال را قبول کند. علی کفاشیان زبان بلد بود، سوابق ورزشی داشت و قهرمان هم بود. فیفا هم قبول کرد. کفاشیان هم گفت من 6 ماه بیشتر نمی‌مانم. ولی ماند و الان هم هنوز هست. آبرو و حیثیتش را هم برده‌اند.

صد در صد گزارش می‌دهند. البته من گفتم از جانب ما این موضوع را به اطلاع فیلا برسانند. هم از رئیس هیات‌هایمان خداحافظی کردیم، هم به فیلا نامه نوشتیم که جهت اطلاع، در جریان باشند که ما دیگر در فدراسیون نیستیم. چون ما اگر اطلاع ندهیم، دیگری اطلاع می‌دهد. آن وقت فیلا می‌گوید چرا شما اطلاع ندادید؟

صفایی فراهانی. صفایی می‌گفت مگر من وطن‌فروش هستم؟ خب این‌ها هم خودشان می‌فهمند این چیزها را. ببینید بعد از انقلاب تا حالا چقدر از این اتفاقات افتاده و چند تا رئیس فدراسیون این‌طوری برکنار شده‌اند.

ما در هر دو رشته جوانگرایی کردیم. منتها کشتی فرنگی جلوتر از آزاد جوانگرایی‌اش را شروع کرد. چون جوان‌ها دم دستش بودند. اما آزاد تا بیاید جوان‌ها را پیدا کند و روی آن‌ها کار کند، طول کشید. ما الان مربی تغذیه، فیزوتراپ، بدنساز، ماساژور، پزشک عمومی و آنالیزور داریم. یعنی یک تیم کامل فنی در کنار تیم‌های ملی داریم. به همین دلیل در تیم ملی اصلا ضرب خورده نداریم. برای این‌که خوب بدنسازی و تغذیه می‌شوند. دکتر تغذیه ما مثل یک مادر، مواظب بچه‌های تیم ملی است. می‌گوید چه بخورند و چه نخورند. شکلاتی که برای بچه‌ها می‌گیریم که داخل ساکشان می‌گذارند، دانه‌ای 1500 تومان است. همه چیز از نظر انرژی کنترل شده است. دوپینگ هم اصلا نداریم. آن دو نفری هم که دوپینگی شدند، کار دشمن بود. اصلا برای ما قابل قبول نیست دو کشتی‌گیری که مدال طلای المپیک در دستشان بود، دوپینگ کنند. در یک روز، یکی در کرمانشاه و یکی در تهران، یک ماده‌ای به آن‌ها تزریق کردند و به آن‌ها گفتند یک هفته دیگر از بدنتان می‌رود بیرون. اصلا انرژی‌زا هم نبود. بلافاصله هم وادا را خبر کردند که بعد از 4-5 روز بیاید سراغ این‌ها. این‌ها هم آن‌قدر اطمینان داشتند که رفتند آزمایش دادند. اگر می‌گفتند ما چیزی تزریق کرده‌ایم، فرارشان می‌دادیم. ما صدایش را درنیاوردیم. ولی همین همکاران مطبوعاتی شما یک دفعه شروع کردند به نوشتن این موضوع و اسم‌هایشان را هم آوردند که این‌ها دو سال محروم هستند. بعد ما رفتیم به رئیس فدراسیون جهانی گفتیم آقا این دوپینگ کشتی‌گیران ما در مسابقه نبوده. محرومیت آن ماده، دو سال هست ولی توی مسابقه. این‌ها در تعطیلات دوپینگ کرده‌اند. رئیس فدراسیون جهانی گفت من حرفی ندارم. شما جلوی روزنامه‌های خودتان را بگیرید. وقتی روزنامه‌های شما همه زده‌اند دو سال، من چطوری جرات می‌کنم کم کنم؟ بعد یقه من را می‌گیرند که موضوع را ماست‌مالی کرده‌ام. ما همچین مشکلاتی داریم. یک نفر هم آنجا هست که تمام بریده جراید ایران را ترجمه می‌کند و می‌دهد دست رئیس فدراسیون جهانی. البته این کار را برای فدراسیون تمام کشورها انجام می‌دهند.

یک سری جاسوس داریم ما. مثلا محمد بنا بهترین مربی کشتی فرنگی جهان شد، یک آقایی برداشته نامه زده به فیلا که آیا راست می‌گویند محمد بنا بهترین مربی جهان شده؟ آن‌ها هم گفته‌اند بله راست است، ضمنا اگر سوال دیگری دارید از فدراسیون کشورتان بپرسید. بعد همین نامه را گذاشته‌اند روی سایتشان. می‌دانید این چقدر بد است؟

نمی‌دانم. از آقای خطیب بپرسید.

 

 

********************************

ما وقتی در والیبال بودیم، همه مسابقات که انجام می‌شد، کاپ‌های قهرمانی را نمی‌دادیم. کاپ‌ها را نگه می‌داشتیم، هر سال طی یک مراسمی می‌رفتیم پیش آقای رفسنجانی، ایشان هم سخنرانی می‌کرد و ما یک گزارشی می‌دادیم و بعد بچه‌ها می‌رفتند کاپ‌ها را می‌گرفتند. یک خوبی داشت این‌که مدیرعامل کارخانه‌ها می‌آمدند. مدیرعامل موسسات می‌آمدند. این تشویقی بود برای بچه‌ها. الان شما بگو بچه‌ها را پیش کی ببریم؟ پیش هر کسی که برویم یک مارک به آدم می‌چسبانند. می‌گویند این در فلان جبهه است و آن یکی در فلان جبهه. الان شما می‌دانید چند سال است ورزش را از ولایت دور کرده‌اند؟ شما می‌دانید در سال، تمام فرقه‌ها پیش آقا می‌روند. چند سال است ورزش نرفته؟ اصلا نمی‌گذارند ورزشکاران طرف آقا بروند. به آقایان سعیدلو، علی‌آبادی و عباسی هم گفته‌ام. می‌گویند بله راست می‌گویی، چشم، چشم! شما دیده‌اید رئیس سازمان ورزش یا وزیر ورزش با ده تا رئیس فدراسیون در نماز جمعه باشد؟ نمی‌روند دنبال این کارها. این‌ها کارهای اجتماعی مذهبی است. ورزش الان 10 سال است حتی یک نفرش هم پیش آقا نرفته است. خود رئیس جمهور می‌آید برای ورزشکاران حرف می‌زند و می‌رود. این دفعه ما سماجت خرج کردیم، من رفتم به عنوان پیشکسوت فدراسیون‌ها صحبت کردم و همین حرف‌ها را به رئیس جمهور زدم. گفت ما قهرمان‌ها را استخدام می‌کنیم و ماشین‌هایشان را می‌دهیم. همان روز همه را گرفتیم. رئیس جمهور آدم بدی نیست ولی اطرافیانش آدم‌های کوتوله هستند.

خودش وقتی شهردار بود یک روز من را دعوت کرد، آقای گائینی هم بود. گفت اگر بخواهید، من پنجشنبه و جمعه بعضی از خیابان‌ها را می‌بندم که بچه‌ها بتوانند بازی کنند. آقای سجادی هم آنجا بود گفت آقای سجادی شما معاون وزیر آموزش و پرورش هستی. من می‌گویم تمام مدرسه‌ها را چراغانی کنند، در مدرسه را باز کنند بچه‌های آن محل بعد از ظهرها بیایند بازی کنند. یعنی رئیس جمهور دیدش این است. این جزئیات را می‌دید. به من می‌گفت یک طرح بیاور که مردم تهران شنا کنند، پول ندهند. چون برای مردم زیاد است که 5 هزار تومان بدهند برای شنا کردن. یک کسی که 4 تا بچه دارد نمی‌تواند برود شنا کند. رئیس جمهور دیدش این بود. در شهرداری که بود کلی کمک ما می‌کرد. من میزبانی مسابقه جهانی والیبال گرفتم در تهران، هتل و غذایش را داد. 300 نفر بودند. 300 تا بسته پسته یک کیلویی گرفت داد به ما. خودش را آوردم و این هدیه‌ها را خودش در هتل استقلال به مهمان‌ها داد. اما اطرافیانش راه را بسته‌اند. چون آن‌ها خودشان کوچک هستند، می‌ترسند ما دورشان بزنیم. خب این‌طوری ورزش هم کوتوله می‌ماند.