سیاه بازی راه اندازی سفارت مجازی از سوی آمریکا، حسابی اپوزیسیون سرخورده را کلافه کرده است.
پایگاه اینترنتی جرس در همین زمینه نوشت: یک سایت عادی حاوی مجموعه ای از بیانیه ها و توصیه ها. سایت سفارت مجازی آمریکا تلاش کرد صرفا برای دریافت روادید راهنمایی کند. همان آش و همان کاسه قبلی بود. این در حالی بود که خیلی ها گمان می کردند این سایت درخواست ویزا را مستقیم بررسی می کند. ایده تشکیل سفارت مجازی در بدو امر جالب می نمود اما ابتکار چندان حرفه ای در آن مشاهده نشد. وزارت امور خارجه ایالات متحده در بیانیه ای اعلام کرد این سفارتخانه مجازی می تواند در غیاب روابط مستقیم مانند پلی میان دو کشور عمل کند. این در حالی بود که قبلا آمریکایی ها با سایت فارسی وزارت خارجه آمریکا نکاتی را که در سفارتخانه مجازی عنوان کرده اند، بیان کرده بودند. برخی تحلیلگران می گویند آمریکا صرفا با معرفی ویترینی زیبا تلاش کرد ایرانی ها را برای رفتن به آمریکا تحریک کند. اما غیرمستقیم به آنها می گوید راه آمدن به آمریکا این است که با فرهنگ آمریکایی آشنا شوید و سپس از طریق فراگیری تشکیل شبکه های اجتماعی برای مقابله با رژیم حکومت خود را براندازید تا راحت تر به آمریکا بیایید، چیزی که مخالفان قبلا هزینه آن را پرداخته بودند و حالا صرفا متهم به جاسوسی می شوند.
جرس اضافه کرد: گویا بدبیاری اوباما و دموکرات ها در برابر جمهوری اسلامی را پایانی نیست. هنوز جوهر پرونده ناتمام سفارت مجازی خشک نشده بود که یک هواپیمای جاسوسی آمریکا در خاک ایران سقوط کرد.
در همین حال پایگاه گویانیوز با لحنی آمیخته به طنز و ناراحتی، موضوع سفارت مجازی آمریکا را به استهزا گرفت و نوشت: اگر نمایشگاه صنعتی رفته باشید حتما دیده اید که بچه ها، دوره می افتند و از مسئولان غرفه ها کارت ویزیت و بروشور و کیسه نایلون لوگودار می خواهند.
مسئولان غرفه ها هم معمولا طاقچه بالا می گذارند و اگر بچه را سمج ببینند، یک کارت ویزیتی بروشوری چیزی به دست اش می دهند می گویند «برو بچه جون با این حال کن». خیلی مایه بگذارند یک کیسه نایلون خالی هم دست او می دهند تا عیش اش تکمیل شود. بچه ها هم که موفق به گرفتن یک مشت آشغال از مسئول غرفه شده اند با لبی خندان، آن آشغال ها را به رخ بچه های دیگر می کشند. حالا شده است حکایت سفارت مجازی آمریکا برای ما.
گویانیوز ادامه می دهد: وقتی گفت وگوی خانم هیلاری کلینتون با صدای آمریکا را شنیدیم فکر کردیم اووه چه خبر خواهد شد! یک سایت درست خواهد شد به چه عظمت! در این سایت آپشن ها خواهند گذاشت، چه آپشن هایی! بفرمایید ویزای تحصیلی! بفرمایید ویزای توریستی! اپلیکیشن مپلیکیشن؟ چه حرف ها؟! ما و ایرانی ها و اپلیکیشن؟! نفرمایید تو را خدا! خجالت می دهید ما را! خلاصه، تصورات کردیم چه تصوراتی! تخیلات کردیم چه تخیلاتی! اصلا جان شما خودمان را در آمریکا می دیدیم. در قلب لس آنجلس! وسط بورلی هیلز! آخی... اما سفارت مجازی آمریکا که افتتاح شد انگار آب یخ ریختند روی سرمان. خدا را شکر از ما برای داخل شدن به این سفارت مجازی فی ورودی 30-120دلاری نخواستند. به به! چه سفارتی! چه مردمان متمدنی! چه تکنالاجی بالایی! (همون تکنولوژی خودمون. من چون وارد سفارت شده ام دارم برای شما آمریکایی صحبت می کنم که هیلاری خانم هم بفهمند!) این فیلم یوتیوب را می گویم که واقعا چقدر هزینه صرف آن کرده اند و با چه تکنیک خارق العاده ای ارائه داده اند! هیلاری خانم یک کیسه با لوگوی سفارت مجازی آمریکا هم به ما بدهید، ما را تا ابد مدیون خودتان خواهید کرد! تو را خدا بدهید! این تن بمیرد بدهید! نه که مسئولیت از سر و روی این سفارت مجازی در حال باریدن است، یک باکس «سلب مسئولیت» هم زیر آن گذاشته اند که «آقایان حکومت اسلامی! ما مسئولیت اینها نداریم ها! شما جدی نگیرید و همان سفارت سوئیس حافظ منافع ماست و بس و این سفارت مجازی برای برقراری پل میان ما و مردم ایران ایجاد شده و این پل برای اپوزیسیون یعنی «گاز بده برو جلو! سر کاری! بیا این بروشور را بهت بدم ولی دیگه چیزی نخوای از من! کلی هزینه صرف اینها کردیم جان شما...»
...گویانیوز ماجرای سفارت مجازی را به شیشه مربا از پشت شیشه تشبیه کرده و نوشته است: ما که به مربا از پشت شیشه اش لیس زدیم!
/27217
نظر شما