بخشش قاتل به احترام ماه محرم
روزنامه شرق نوشت: پدر و مادر جوانی که هشت سال قبل در جریان یک سرقت به قتل رسیده بود با مراجعه به دادسرای جنایی تهران به علت فرارسیدن ماه محرم نسبت به قاتل، اعلام گذشت کردند. در این پرونده دو مرد به علت کشتن یک راننده آژانس به قصاص در ملأعام محکوم شده بودند و از سال 82 در زندان به سر می‌بردند.
مردی میانسال صبح دومین روز اردیبهشت سال 82 به پلیس آگاهی تهران رفت تا از کارآگاهان برای یافتن فرزند گم‌شده‌اش کمک بخواهد او گفت: «پسر 26 ساله‌ام به نام علی یک پراید دارد و با آن در آژانس کار میکند او دیروز طبق معمول از خانه بیرون رفت تا راهی محل کارش شود اما هرچه منتظر ماندیم به منزل بازنگشت. آن روز وقتی با موبایل علی تماس گرفتم او گفت شب به خانه برنمی‌گردد چون باید یک مسافر را به شهرستان بابل ببرد بعد از آن موبایل او خاموش شد و دیگر خبری از پسرم ندارم.»
23 روز بعد از تشکیل این پرونده در حالی که هنوز سرنخی از سرنوشت علی به دست نیامده بود کارآگاهان متوجه شدند سه مرد در یکی از گاراژهای منطقه خاوران در حال اوراق کردن یک پراید هستند. بررسی پلاک و مشخصات ماشین فاش کرد اتومبیل به علی تعلق دارد به همین سبب هر سه مظنون بازداشت شدند و بازجویی‌های ویژه‌ای از آنها صورت گرفت.
یکی از متهمان که جوان 25 ساله‌ای به نام سیروس بود در اعترافاتش گفت: «من گاراژ را کرایه کردم و بعد از آن با همدستی محمد –متهم دیگر- خودروها را سرقت و در آنجا اوراق می‌کردیم و قطعات را به داوود -سومین مرد بازداشت‌شده- می‌فروختیم.» وی افزود: «روز دوم اردیبهشت به‌عنوان مسافر سوار پراید علی شدیم و او را به گاراژ کشاندیم بعد دست و پایش را بستیم تا از او سرقت کنیم در همین اثنا موبایلش زنگ خورد و ما علی را مجبور کردیم به پدرش بگوید برای بابل مسافر دارد بعد از آن علی را از سقف گاراژ به دار آویختیم و کشتیم. علی آن لحظات خیلی التماس می‌کرد ولی ما اهمیتی به حرف‌های او ندادیم.»
متهمان بعد از ثبت این اعترافات به شعبه 1158 دادگاه جنایی وقت معرفی شدند و قاضی دادگاه در سال 84 سیروس و محمد را به جرم قتل به قصاص در ملأعام محکوم کرد. همچنین برای هریک از آنها به اتهام سرقت مقرون به آزار مجازات 10 سال حبس و 70 ضربه شلاق در نظر گرفت. پس از آن پرونده با اعتراض دو متهم به دیوان‌عالی کشور ارجاع شد و قضات شعبه 27 رای صادره را تایید کردند. از آن زمان سیروس و محمد در انتظار اجرای حکم بودند تا اینکه هفته گذشته والدین علی به دادسرای امور جنایی رفتند و گفتند به حرمت ماه محرم از قصاص سیروس صرف‌نظر کرده‌اند و به این ترتیب او زندگی دوباره‌ای یافت.
اهدای‌کلیه و کبد ، آخرین نذری مرد جوان
روزنامه همشهری نوشت: پلیس در تعقیب راننده یک خودروی پراید است که بعد از تصادف با جوانی که مشغول پخش نذری در شب تاسوعا بود، پا به فرار گذاشته است. به‌دنبال این تصادف، مرد جوان دچار مرگ مغزی شد و خانواده‌‌اش با اهدای اعضای بدن او، به 3بیمار نیازمند امید به زندگی بخشیدند.
ساعت 22:50 یکشنبه 13 آذر ماه امدادگران اورژانس در جریان یک تصادف خونین در زیرگذر میدان حسن آباد تهران قرار گرفتند و راهی محل حادثه شدند. بررسی‌ها نشان می‌داد که مرد جوانی زمانی که مشغول پخش کردن نذری بوده، با یک خودروی پراید تصادف کرده و به‌شدت مجروح شده است. امدادگران به سرعت این جوان را به بیمارستان سینا بردند و او تحت درمان قرار گرفت. شاهدان در تحقیقات اولیه به ماموران گفتند که یک پراید مشکی رنگ، زمانی که قصد عبور از زیرگذر را داشت با مشاهده دسته‌های عزاداری که در حال حرکت بودند، تصمیم گرفت مسیرش را عوض کند. به همین دلیل به‌صورت دنده عقب و در جهت خلاف شروع به حرکت کرد و با سرعت زیادی قصد داشت از زیرگذر خارج شود که ناگهان با مرد جوان تصادف و او و غذاهای نذری را به گوشه‌ای پرت کرد. بعد از تصادف نیز راننده پراید به جای کمک به مرد جوان، پایش را روی پدال گاز گذاشت و با سرعت زیاد اقدام به فرار کرد.
دکتر ساناز دهقانی مسئول واحد فراهم‌آوری اعضا در بیمارستان سینا گفت: آن شب وقتی جوان 34 ساله به نام اکبر فارسی را به بیمارستان آوردند، او وضعیت وخیمی داشت. شدت ضربه به حدی بود که دست، پا، مهره‌های گردن، لگن و قفسه سینه‌‌اش شکسته بود و خونریزی داخلی داشت. از همه بدتر، ضربه شدیدی بود که به سرش خورده و باعث شده بود که او به کما برود.
وی ادامه داد: متخصصان مغز و اعصاب و پزشک بیهوشی پس از معاینات لازم و گرفتن نوار مغزی اعلام کردند که مرد جوان دچار مرگ مغزی شده و امیدی به بازگشت وی نیست. پس از آزمایش‌های نهایی و تایید مرگ مغزی، خانواده او بدجوری به هم ریختند. مادر اکبر وقتی مطمئن شد که پسرش دیگر برنمی‌گردد و جانش را از دست داده، رضایت داد که اعضای بدن او را اهدا کنیم. بنابراین تعدادی از بیمارانی را که از سال‌ها قبل در صف پیوند اعضا بودند به بیمارستان دعوت کردیم و صبح روز جمعه 18آذر ماه عمل پیوند صورت گرفت و 2کلیه و کبد اکبر به 3بیمار نیازمند اهدا شد.
براساس این گزارش، تحقیقات پلیس برای دستگیری راننده پراید مشکی در حالی ادامه دارد که پیکر اکبر صبح امروز در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
درگیری مسلحانه به خاطر داربی
روزنامه شرق نوشت:
مردی که در داربی 71 دو تیم استقلال و پیروزی از ناسزاگویی به تیم محبوبش خشمگین شده و هفت نفر را به رگبار بسته بود در بازجویی‌ها اعلام کرد زمان قتل در حالت عادی قرار نداشت.
روز 25شهریور درحالی‌که دو تیم استقلال و پیروزی برای هفتادویکمین مرتبه رودرروی هم قرار گرفته بودند، مردی اصفهانی که ساکن محله ورنامخواست زرین‌شهر بود با این امید که تیم پرسپولیس برنده بازی باشد پای تلویزیون نشست. او با دقت و حساسیت بازی را دنبال می‌کرد، اما وقتی تیم محبوبش اولین گل را خورد به شدت عصبی شد. وی با این امید که نتیجه تغییر کند همچنان به گیرنده‌اش چشم دوخته بود که ناگهان مجتبی جباری دومین گل را وارد دروازه پرسپولیس کرد پس از آن بود که این مرد دیگر نتوانست خودش را کنترل کند و درحالی‌که بسیار عصبانی بود به کوچه رفت و شروع به ناسزاگویی به تیم مقابل کرد در این بین مردی 65ساله به نام «خدامراد» که از اهالی همان محله و طرفدار تیم دیگر بود حرف‌های مرد میانسال را شنید و با او به دلیل توهین‌های فوتبالی درگیر شد این دو از پیش نیز با هم به شدت اختلاف داشتند و رفتار هوادار پیروزی بهانه تازه‌ای را به خدامراد داده بود این دعوا دقایقی بعد بدون اینکه حادثه خاصی رخ بدهد پایان یافت اما خدامراد که همچنان در وضعیت جنون‌آمیزی به سر می‌برد به خانه رفت و کلاشینکفش را برداشت. در این هنگام عده‌ای از شاهدان دعوای قبلی پشت درخانه خدامراد تجمع کرده و مشغول گفت‌وگو بودند که مرد 65ساله انگشتش را روی ماشه فشرد و چند گلوله به سمت در شلیک کرد تا حاضران را متفرق کند. در این هنگام اهالی به سمت انتهای کوچه دویدند اما خدامراد از خانه خارج شد و بی‌هدف به سمت حاضران شلیک کرد و باعث شد جوان 33ساله‌ای به نام «یارعلی» از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار بگیرد و در دم جان ببازد. در این حین جوان 37ساله‌ای به نام «نورالله» که شاهد صحنه بود به سمت یارعلی دوید تا شاید بتواند به او کمک کند اما او هم هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد.
ماجرا به همین جا ختم نشد و اهالی محل با شنیدن سروصدای تیراندازی از خانه‌ها بیرون آمدند و خود را به محل درگیری رساندند. آنها در حالی بالای سر مقتولان حاضر شدند که خدامراد همچنان سلاح در دست در گوشه‌ای کمین کرده بود. او این بار ناگهان به صورت رگبار چندین گلوله شلیک کرد که در این میان یک جوان 27ساله حامی پرسپولیس با اصابت گلوله نقش بر زمین شد و در ادامه یک زن میانسال و یک دختر جوان و دو مرد نیز هدف گلوله‌های بی‌هدف خدامراد قرار گرفتند. خدامراد سپس درحالی‌که دو نفر را کشته و پنج نفر را زخمی کرده بود پا به فرار گذاشت.
با گزارش این رخداد شاه محمدی، دادستان زرین‌شهر دستور انجام تحقیقات ویژه را صادر کرد و خدامراد بعد از جست‌وجوهای وسیع و همه‌جانبه بازداشت شد و به قتل اقرار کرد. همچنین ماموران از وی یک قبضه کلاشینکف و 12 تیر فشنگ جنگی کشف کردند.
خدامراد هفته پیش تحت بازجویی قرار گرفت و در اعترافاتش گفت: «تصمیم نداشتم دست به چنین کاری بزنم و فقط برای ترساندن این افراد چند تیر به در خانه زدم، اما در ادامه احساسی بر من غلبه کرد و به کوچه رفتم و به صورت بی‌هدف به سمت حاضران شلیک کردم.»
وی با بیان این اظهارات با قرار قانونی بازداشت موقت روانه زندان شد و اکنون تحقیقات تکمیلی در این خصوص ادامه دارد. این در حالی است که پنج مجروح حادثه بهبود نسبی یافته و هر یک شکایات خود را علیه متهم در دستگاه قضایی طرح کرده‌اند.
45282
نظر شما