نخستین هواپیماربایی فرار بنی‌صدر بود، نمی‌دانستیم باید هواپیما را بزنیم یا نه؟

سرهنگ خسرو خطیب‌قوامی: نخستین هواپیماربایی، فرار بنی‌صدر بود که ما با چالش بزرگی برخوردیم. نمی‌دانستیم چه‌کار کنیم، هواپیما را بزنیم؟ برخورد ما به چه صورت باشد؟ این موضوع تجربه‌ی خوبی برای ما بود/ سرهنگ احمد کیا: نخستین موردی که با آن برخورد کردم، فرار بنی‌صدر بود... هواپیما از سمت تبریز به مرز شمالی کشور پرواز کرد و از طریق مرز بازرگان به ترکیه رفت. در مواجه با این نوع اتفاقات دست ما در اقدام بسته است

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مراسم نقد و بررسی کتاب «پرونده‌ای برای هواپیماربایی» نوشته‌ی سرهنگ رضا جهانفر روز گذشته (شنبه ۲۸ بهمن) در سرای کتاب موسسه‌ی خانه‌ کتاب و ادبیات ایران برگزار شد. این کتاب پژوهشی تاریخی درباره هواپیماربایی در ایران با رویکرد جامعه‌شناسی جنگ است که در سه حوزه‌ی تاریخ، روابط بین‌الملل و حقوقی هواپیماربایی را در ایران مورد بررسی قرار می‌دهد. در ادامه سخنان کارشناسان شرکت‌کننده در این مراسم درباره‌ی کتاب را به نقل از خبرگزاری ایبنا می‌خوانید:

نخستین هواپیماربایی، فرار بنی‌صدر بود

سرهنگ خسرو خطیب قوامی (۱): مولف کتاب در انتخاب موضوع، شجاعت به خرج داده و موضوع بحث‌برانگیزی را برای پژوهش انتخاب کرده است. دشمنان به هر نحوی سعی دارند به انقلاب اسلامی صدمه وارد کنند و هواپیماربایی نیز موضوعی است که از این طریق سعی دارند به کشور ما آسیب بزنند. چنان‌که ما در هشت سال دفاع مقدس نیز با این مسئله مواجه بودیم و زمانی که نیاز داشتیم امنیت آسمان را برقرار کنیم در پدافند هوایی به دشواری می‌توانستیم این امنیت را برقرار کنیم، چون با بروز چنین مسائلی مواجه شدن با قوانین بین‌المللی در هواپیماربایی برای نیروهای ما مشکل بود. این موضوع را نمی‌توان کتمان کرد که نمی‌دانستیم چگونه باید با آن برخورد کنیم؟ چون دستورالعمل‌ها و آیین‌نامه‌ها در داخل مشخص بود، اما در بعد بین‌المللی رویکرد ما نامشخص.

نخستین هواپیماربایی، فرار بنی‌صدر بود که ما با چالش بزرگی برخوردیم. نمی‌دانستیم چه‌کار کنیم؟ هواپیما را بزنیم، برخورد ما به چه صورت باشد؟ این موضوع تجربه‌ی خوبی برای ما بود و ما در این مسئله تمام آن‌چه باید را طبق آئین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های داخلی انجام دادیم اما با این حال نمی‌دانستیم ابعاد بین‌المللی موضوع چگونه است و آیا باید هواپیما را بزنیم؟ هرچند آن موقع نمی‌دانستیم داخل هواپیما چه کسی هست و بعدا فهمیدیم که مسافر آن چه کسی بود.

ما هنوز نیاز داریم که در بحث جهاد تبین به موضوعات جنگ بپردازیم که این موضوعات پنهان مانده است؛ بخشی از پنهان ماندن موضوعات به دلیل طبقه‌بندی است که باید از این حالت دربیاید و بخشی هم توجه پژوهشگران به موضوعاتی است که در جنگ کمتر سراغ آن رفته‌اند. چنان‌که همین موضوع کتاب «پرونده‌ای برای هواپیماربایی» هنوز هم جای کار دارد. امیدوارم در چاپ‌های بعدی به این موضوع با نگاه جامع‌تری پرداخته شود و اسنادی که در موزه پدافند هوایی وجود دارد در کتاب منعکس شود.

دست نیرو هوایی در هواپیماربایی بسته است

سرهنگ احمد کیا (۲): موضوع هواپیماربایی در سه مقطع قابل بحث است: قبل از جنگ، در زمان جنگ، و بعد از آن. در زمان جنگ من شاهد و ناظر هواپیماربایی زیادی بودم، نخستین موردی که با آن برخورد کردم، فرار بنی‌صدر بود که دو هواپیمای شکاری به تعقیب آن پرداختند، اما در عمل مانده بودیم که هواپیما را بزنیم یا نه؟

هواپیما از سمت تبریز به مرز شمالی کشور پرواز کرد و از طریق مرز بازرگان به ترکیه رفت. در مواجه با این نوع اتفاقات دست ما در اقدام بسته است. هرچند شبکه‌ی منسجم فرماندهی و کنترل پدافند هوایی کارش را به‌خوبی انجام می‌دهد، اما نقطه‌ی آخر خیلی حساس است که باید با ایجاد قانون خاصی به موضوع توجه شود تا برای پژوهش‌گرانی که در آینده می‌خواهند درباره این موضوع تحقیق کنند یک ارائه طریق در میان باشد.

رمز آزادسازی خرمشهر را باید در هوا جست‌وجو کرد

امیرسرتیپ دوم خلبان علیرضا رودباری(۳): چون مقدمه‌ی کتاب درباره‌ی جنگ و به هواپیمای شکاری هم پرداخته بود، نگاهم این بود که مولف قرار است به بحث هواپیماربایی در رابطه با هواپیمای شکاری بپردازد. اگر موضوع به این سمت می‌رفت من نقد زیادی به کتاب داشتم، به این دلیل که خلبانان ما در جنگ نقش بسیار ارزنده‌ای در دفاع مقدس داشتند و به قاطعیت می‌گویم اگر مجموعه‌ی نیروی هوایی نبود، تعارف نداریم شش‌روزه آن رویای فتحی که عراقی‌ها داشتند، به وقوع می‌پیوست و اولین جایی که صدام نگران آن بود، نیروهای هوایی بود.

برای همین انواع دسیسه‌ها را برای نیروی هوایی ترتیب دادند از جمله کودتای نقاب که سرنخ‌هایی از آن در سفارت عراق پیدا شد و اولین جایی که صدام مورد حمله قرار داد هم نیروی هوایی بود و در یک حمله سراسری اغلب پادگان‌های نیروی هوایی را مورد حمله قرار داد. جایی که خیلی سریع پاسخ حملات صدام را داد، باز هم نیروی هوایی بود. بنابراین رشادت‌های نیروی هوایی بر هیچ‌کس پوشیده نیست و با قاطعیت تمام می‌توان گفت در هیچ عملیاتی در جنگ پیروزی مطلق نداشتیم مگر در عملیات‌هایی که نیروی هوایی نقش بسیار ارزشمندی داشت.

در واقع درباره خرمشهر هم گفتیم خرمشهر را خدا آزاد کرد، در واقع رمز آزادسازی خرمشهر را باید در هوا جست‌وجو کرد. چون در آسمان امنیت ایجاد شد که نیروهای زمینی توانستند آن حماسه قهرمانانه را رقم بزنند. لذا وقتی از نیروی هوایی صحبت می‌کنیم سخن از رشادت‌هایی است که واقعا گم‌نام است. امروز چند تن از بزرگان نیروی هوایی را می‌شناسیم که با قاطعیت می‌توانیم بگوییم اگر آن خلبان نبود خیلی اتفاقات ناگواری برای کشورمان اتفاق می‌افتاد. بنابراین وقتی یک نفر با شرایط خاص خودش هواپیمای شکاری را به کشور دیگری به‌ویژه به خاک دشمن [می‌برد] اثر وحشتناکی از نظر روحی و روانی توی بخش‌های مختلف نظامی می‌گذارد. خوشبختانه به دلیل آن عِرق ایرانی که داریم این عدد خیلی پایینی نسبت به رشادت‌های تیزپروازان نیرو هوایی است.

اما داستان هواپیماربایی برای من که جزو هوانوردی هستم جالب بود، هرچند نقاط مبهمی برایم داشت اما در بخش فرار بنی‌صدر برای همه ما جاذبه داشت تا با خواندن آن دریابیم که واقعا چه اتفاقی افتاده است؟ اما این بخش سراسر ابهام‌آمیز است. هرچند موضوع را هرکس از دریچه‌ی دید خودش روایت کرده که در آن موقع منصبی داشته است. ضمن این‌که مولف کتاب درصدد تحلیل وقایع و حقایق برنیامده و فقط یک‌سری مطالب را روایت کرده است. روی هم رفته کتاب ارزشمندی است اما اگر دو سه نکته در آن رفع شود، از ابهامات آن کاسته می‌شود.

در مقدمه‌ی کتاب بیش تر جنگ را مطرح کرده است و مخاطب را دچار این برداشت می‌کند که هواپیماربایی بر اثر جنگ است، اما وقتی متن کتاب را می‌خوانید متوجه می‌شوید که ارتباطی با جنگ ندارد. ضمن اینکه یک‌سری اتفاقات از کشورهای دیگر مثل فرانسه و کویت در کتاب مطرح شده است که این اتفاقات و ارتباط ما با آن‌ها با جنگ ربط دارد. در این‌جا باز هم نیاز به تحلیل موضوع است که مولف فقط به روایت یک‌سری اتفاقات بسنده کرده است.

شناسنامه‌ی کتاب: رضا جهانفر، «پرونده‌ای برای هواپیماربایی: پژوهشی تاریخی در خصوص هواپیماربایی در ایران با رویکرد جامعه‌شناسی جنگ»، تهران: سرو، چاپ نخست، ۱۴۰۱


(۱) سرهنگ فرماندهی و کنترل بازنشسته. خسرو خطیب‌قوامی در یک سال اول جنگ تحمیلی، در معاونت عملیات ستاد پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران حضور داشته و سپس به بوشهر منتقل شده و به‌مدت هفت سال در عملیات‌های مختلف به‌صورت مأمور حضور پیدا کرده است. وی بیشترین ماموریت‌های خود در دوران دفاع مقدس را در جزیره «خارک» انجام داده و در عملیات «کربلای پنج» نیز به‌عنوان رئیس عملیات سایت موشکی «هاگ» حضور داشته است. – خبرگزاری دفاع مقدس

(۲) سرهنگ کنترل شکاری بازنشسته. سید احمد کیا در دوران جنگ، در عملیات‌ها و مناطق مختلف در کنار شهید «منصور ستاری» حضور داشته و مسئولیت‌هایی نظیر جانشین فرمانده و رئیس عملیات سایت راداری تاکتیکی جنوب غرب کشور واقع در بندر امام خمینی (ره) را بر عهده گرفته است.

(۳) فرمانده‌ی دانشگاه علوم و فنون هوایی شهید ستاری نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران

۲۵۹۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1874238

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 1 =