۱ نفر
۲۹ تیر ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۵
مناسک افتتاح پروژه

سدسازان، کلنگ‌زنیِ آغاز ساخت و مراسم افتتاح آبگیری سد را موذیانه به چیزی شبیه مناسک و آداب اعتقادی بدل کرده‌اند.

پاتریک مک‌کالی در کتاب "رودهای خاموش" (ترجمه‌ی فاطمه ظفرنژاد) یادآور شده که فرانکلین روزولت رئیس‌جمهور آمریکا در مراسم افتتاح سد هوور که بزرگ‌ترین سد ساخته‌شده تا سال ۱۹۳۵ بود، گفت: "آمدم، دیدم، شیفته شدم." شاه هم در مراسم افتتاح سد دز مضمونی شبیه به این را بر زبان آورده بود. و شگفت‌آور است که مدیران کشور در دوره‌ی پس از انقلاب هم در برنامه‌های نمایشیِ فشار دادن دکمه‌ی انفجار کوه برای سد سازی یا برداشتن پرده از لوح آغاز آبگیری سدها چنین شادمانی‌هایی را نشان داده و می‌دهند.

شیفته و واله شدن سیاستمداران در برابر سازه‌های بزرگ، ناشی از علاقه‌ی آنان به نمایشِ غالبا ریاکارانه‌ی "خدمت‌گزاری" و البته به دست آوردن دل حامیان مالی خود در مبارزه‌های انتخاباتی و جز آن است. برگزاری این مراسم را هم معمولا طراحان پروژه که اشخاص ماهری در مهندسی کارهای فنی و مهندسی افکار عمومی و جذب بودجه‌های کلان هستند، بر عهده می‌گیرند و اجرای آن را به‌عنوان "دستخوش" به دوروبری‌هایشان می‌سپارند.

حضور آقای رئیسی در مراسمی که چند روز پیش با عنوان آغاز آبگیری رسمی سد چم‌شیر برگزار شد، به‌ویژه به این دلیل که آبگیری را چند ماه پیش آغاز کرده بودند، نمونه‌ی تکراری و دل‌آزار این‌گونه آداب است که دیگر کسل‌کننده شده و حتی برای ساده‌ترین افراد جامعه هم القاکننده‌ی امیدواری به بهتر شدن وضع منابع آب نیست؛ چنان‌که مثلا نصب هزاران بنر در شهرها، پیام‌آور خدمتی صادقانه یا افزایش‌دهنده‌ی اعتقاد به امری نیست و فقط نشان‌دهنده‌ی ریخت‌وپاش‌ بی‌حساب بودجه‌های شهری یا ملی است.

از رئیس قوه‌ی مجریه که هر روز درگیر ده‌ها موضوع اجرایی است انتظار نمی‌رود که جز اظهار شادمانی و فخرفروشی به‌خاطر پایان یک "کار بزرگ" واکنش دیگری داشته باشد و یا نقدی بر یک برنامه‌ی توسعه و عمران ارایه دهد (حتی اگر چندی پیش گفته باشد که " محیط زیست مقدم بر توسعه است") اما حداقلِ توقع از رئیس سازمان حفاظت محیط زیست این است که این‌قدر به بدیهیات محیط زیستی و نظرات کارشناسان مستقل بی‌اعتنا نباشد. آقای سلاجقه چند ماه پیش گفته بود که سازمان محیط زیست اجازه‌ی آبگیری سد چم‌شیر را تا تکمیل مطالعات زیست‌محیطی نخواهد داد. اکنون اما برای هزارمین بار ثابت شد که ارزیابی‌های محیط زیستی و مطالعات این سازمان فقط بخشی از کل ماجرای ساخت‌وساز است! جا دارد که سازمان محیط زیست برای دلخوشی دل‌سوختگان آب‌وخاک میهن هم که شده اطلاع دهد که برپایه‌ی گزارش‌های ارزیابی، تا کنون چند پروژه‌ی سدسازی را متوقف کرده است، و اصلا آیا بدنه‌ی کارشناسی آن جرئت استفاده از اختیارات قانونی خود و رویارویی با مدیران سیاسی و باندهای ساخت‌وساز را دارد یا نه.

سازندگان سد چم‌شیر با وجود مسلم بودن انحلال نمک در دریاچه‌ی سد و تجمع آن در کف مخزن که برای هر شخص ساده‌ای درک‌شدنی است، ادعا می‌کنند که این سد کیفیت آب رودخانه‌ی زهره را که "لب‌شور" است، بهبود خواهد بخشید. لابد باید به این آقایان آفرین گفت که در جهان، به فناوری معجزه‌آسای شیرین‌سازی آب توسط ساخت سد دست یافته‌اند! اما ماجرا خیلی ساده است: در پشت سد آب جمع می‌شود، آب‌نمک در پایین تجمع می‌یابد و آبِ لایه‌های بالا شیرین‌تر می‌شود. اما، با آب‌نمک تغلیظ‌شده در کف مخزن چه خواهند کرد؟! با گشودنِ گاه‌به‌گاه دریچه‌های زیرین سد، آب بی‌نهایت شور را راهی پایین‌دست خواهند کرد که نتیجه‌ی آن برهم خوردن تعادل رودخانه و مصبِ آن و شور شدن زمین‌های کشاورزی خواهد بود (کاری که در سد گتوند هم می‌کنند). این، فقط یکی از فریب‌کاری‌های مهندسان و دیگر دست‌اندرکاران ساخت سد چم‌شیر است.

ادعای "هدررفتن" آب رودخانه‌ها در فصل بارندگی، یا ادعای "تنظیم" رودخانه هم مغالطه‌ی آشکار و دروغی بزرگ است؛ آن‌قدر بزرگ که انسان می‌پندارد که محال است این ادعاها که از سوی مقامی یا مهندسی طرح می‌شود، دروغ باشد! در ایران، یک قطره هم آب اضافه در هیچ نقطه از سرزمین و در هیچ فصلی از سال نداریم که بخواهیم آن را "تنظیم" یعنی در یک زمان ذخیره و در زمانی یا جایی دیگر مصرف کنیم، مگر این که حقابه‌ی یک دوره‌ی زمانی یا یک منطقه را بگیریم.

نکته‌ی در خور توجه دیگر این است که مدافعان سد چم‌شیر، چنان‌که شیوه‌ی همیشگی سدسازان بوده، آسیب‌های سد را به یکی دو مورد تقلیل می‌دهند و در این یکی دو مورد هم با انواع ساده‌سازی‌، معضل‌ها را ناچیز جلوه می‌دهند و منافع فرضی سد را بزرگ‌نمایی می‌کنند. در مورد سد چم‌شیر، قضیه فقط شور شدن آب رودخانه نبوده که آقای سلاجقه می‌گوید مشکلی نیست؛ به هم خوردن زیستبوم انتهای رودخانه و ساحل دریا در آن محل، غرق شدن چند هزار هکتار مرتع و بیشه و جنگل کران‌رودی، به زیر آب رفتن ده‌ها محوطه‌ی باستانی، منقرض شدن چندین گونه گیاه بومی، غرق شدن چند چاه نفت و محوطه‌ی نفت‌خیز، و دوپاره شدن یک زیستگاه هم از مصائب این سد منحوس است که آقایان درباره‌ی آن‌ها تجاهل می‌کنند.

*کنشگر محیط‌زیست

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1791787

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 3 =