دبیر انجمن روانپزشکان ایران معتقد است آمار 20 درصدی شیوع بیماری روانی میان کودکان، از آمار جهانی بالاتر نیست. اما هشدارهایی درباره شیوع پرخاشگری در کودکان می دهد.

فهیمه حسن‌میری: مدتی پیش مدیر کل دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت با استناد به آمار 10 سال پیش به طور رسمی اعلام کرد که بیماری‌های روان در بزرگسالان متوسط شیوع 21 درصدی دارد و دست‌کم 20 درصد کودکان کشور هم با اختلالات روانی روبه‌رو هستند. با توجه به اهمیت و حساسیت این موضوع، با دکتر پرویز مظاهری، دبیر انجمن روانپزشکان ایران گفت‌وگو کردیم.


طبق اعلام وزارت بهداشت، دست‌کم 20 درصد کودکان کشورمان با اختلالات روانی روبه‌رو هستند. این آمار در مقایسه با آمارهای جهانی بالا و نگران‌کننده نیست؟
این آمار با آمار بین‌المللی مطابقت دارد و بالاتر از آمار جهانی نیست. نکته‌ای که در این میان وجود دارد و باید به آن توجه کرد این است که وقتی از اختلالات روانی سخن به میان می‌آید تمام اختلالات روانپزشکی از ضعیف تا شدید را شامل می‌شود؛ اختلالاتی مانند افسردگی، بیش فعالی، عقب ماندگی ذهنی، وسواس، اضطراب و ... بنابراین اینطور نیست که فقط شامل اختلالات روانی شدید باشد و باعث نگرانی زیاد خانواده و افراد جامعه شود. اما در عین حال که این آمار نگران کننده نیست باید تلاش کنیم با آموزشهایی که به خانواده‌ها داده می‌شود، با یاد دادن مهارت‌های زندگی به افراد و هدایت جوان‌ها به ازدواج‌های درست از این آمار در آینده بکاهیم چرا که درصد زیادی از این بیماری‌ها مربوط به اختلالات مادرزادی بوده و به ژن مربوط می‌شود که اگر ازدواج صحیح صورت گرفته باشد تعداد این ناهنجاری‌ها بسیار کم خواهد شد.


شرایط خانوادگی و بیماری‌‌های پدر و مادر در کاهش یا افزایش این آمار چه نقشی دارد؟
قطعا والدین نقش اساسی در چگونگی روحیات و حالات روانی فرزندانشان ایفا می‌کنند. پدر و مادری که آرامش نداشته باشند، اضطراب داشته باشند و از افسردگی‌های خفیف یا شدید رنج ببرند در رفتارشان نسبت به فرزندانشان برخوردهای درست نداشته و این حالات را به آنها انتقال خواهند داد. پرخاشگری، اضطراب و این قبیل بیماری‌ها، جزو بیماری‌هایی محسوب می‌شوند که مسری هستند به طوری که مشاهده می‌شود وقتی فرد مضطربی وارد جمعی شود سایرین نیز دچار اضطراب می‌شوند. از این رو، درمان اختلالات روانی والدین و ارائه آموزش‌های لازم درباره این نوع بیماری‌ها و تاثیرات آن روی فرزندانشان از مهمترین اقداماتی است که برای کاهش آمار اختلالات روانی کودکان باید انجام داد.


مهمترین اختلالات روانی کودکان کدامند؟
افسردگی و اضطراب در کودکان دو اختلال شایع هستند که بیشتر از موارد دیگر در کودکان مشاهده می‌شوند. وسواس و همچنین بیش فعالی و کمبود توجه نیز در رده‌های بعدی پس از دو اختلال یاد شده، در کودکان شیوع دارد.


علائمی که والدین با مشاهده آنها می‌توانند به وجود این بیماری‌ها در فرزندشان پی ببرند کدامند؟
در مورد هر اختلالی علائم متفاوتی وجود دارد. گاهی این علائم با کمی دقت مادر و پدر و یا مربیان مهدکودک و معلمان شناسایی می‌شود و می‌توان هرچه زودتر برای درمان کودک اقدام کرد. به طور مثال وجود نشانه‌هایی مثل شب‌ادراری، ناخن جویدن، کابوس‌های شبانه و بیقراری در کودک می‌تواند نشانه‌ای از اضطراب او باشد. بچه‌ای که مدام دست‌ها یا اسباب بازی‌هایش را می‌شوید و به چیزهای خاص حساسیت نشان می‌دهد می‌توان وسواس را در او شناسایی کرد. هنگامی که کودک خورد و خوراک خوبی نداشته باشد، دچار بیخوابی باشد، با افراد خانواده و بچه‌های همسن و سال خودش ارتباط برقرار نکند احتمال افسردگی او وجود دارد. همچنین وقتی کودک در مدرسه بیش از دیگران فعالیت و جنب و جوش دارد، از دیکته‌ای که معلم می‌گوید عقب می‌افتد و تمرکز کافی را ندارد ممکن است به اختلال بیش فعالی و کمبود توجه دچار باشد.


می‌توان با راهکارهایی از بروز این اختلالات پیشگیری کرد؟
بله در علم پزشکی و روانپزشکی پیشگیری نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند. در روانپزشکی در سه سطح می‌توان اقدام کرد. مرحله اول آموزش به مردم است که والدین نسبت به این مسائل آگاهی بیشتری کسب کنند، مرحله دوم این است که با توجه به علائم و نشانه‌هایی که بروز می‌کند سریع بیماری را تشخیص داده و برای درمان آن به متخصصان مراجعه کنند ضمن این که نگرش پدر و مادرها نسبت به درمان عوض شود یعنی این تصور قدیمی و غلط که استفاده از داروهایی که روانپزشکان تجویز می‌کنند برای بچه‌ها مضر است کنار گذاشته شود، مرحله سوم نیز بیشتر درمورد بزرگسالان صدق می‌کند که بیماری مزمن شده و شخص کارایی‌اش را از دست داده است و از فعالیت‌های اجتماعی دست می‌کشد که باید اقدامات جدی‌تری انجام داد. به طور کلی می‌توان گفت هرچه در مرحله پیشگیری از بروز بیماری موفقتر عمل کنیم به نفع افراد جامعه است.


با توجه به این که این آمار مربوط به 10 سال پیش است و گفته شده قرار است آمار جدیدی ارائه شود، به نظر شما هنگام ارائه آمار جدید چه تغییراتی را شاهد خواهیم بود؟
به عقیده من با توجه به تغییر بازی‌هایی که بچه‌ها طی این سال‌ها انجام می‌دهند، با توجه به نوع فعالیت‌ها و فیلم‌ها و برنامه‌هایی که بسیاری از ساعات روزشان را با آنها می‌گذرانند ممکن است اختلالات اضطرابی بیشتری در کودکان به چشم بخورد همچنین این احتمال وجود دارد که اختلال سلوک و رفتارهای ایذایی را شاهد باشیم به طوری که کودکان بیشتر رفتارهای مجرمانه و بزهکارانه از خودشان بروز بدهند.


درباره تاثیر رسانه‌ها بر رفتار کودکان بیشتر توضیح دهید.
تاثیر رسانه‌ها روی رفتار کودکان بسیار پررنگ و غیرقابل انکار است. امروزه می‌بینیم کودکان به تماشای فیلم‌های بزرگسالان می‌نشینند یا به انجام دادن بازی‌های کامپیوتری مربوط به گروه‌های سنی بیشتر از خودشان می‌پردازند. فیلم‌های تلویزیونی و سینمایی هم می‌توانند اثرات مثبت و سازنده داشته باشند و با برنامه‌های مفرح و شاد و آموزنده ساعات خوش و بی دغدغه‌ای را برای کودکان فراهم کنند و در کنار آن مهارت‌های زندگی را به آنها یاد بدهند، اما از سوی دیگر فیلم‌های خشن و غمگین که درجه بندی نشده‌اند یا خانواده‌ها به درجه بندی آنها توجه نمی‌کنند می‌توانند اثرات بسیار مخربی روی ذهن و در نتیجه رفتار کودکان داشته باشند. بازی‌های کامپیوتری نیز که رواج بسیاری در خانواده‌ها پیدا کرده و متاسفانه انواع مختلف آن را در هر خانه‌ای می‌توان پیدا کرد بسیار نگران کننده است. خانواده‌ها باید هشدارهایی را که راجع به این مسائل داده می‌شود جدی بگیرند و دسترسی بچه‌ها به این وسایل را محدود کنند و در ساعات معین و کوتاهی از هفته به آنها اجازه استفاده از چنین وسایلی را بدهند در غیر اینصورت شاهد پرخاشگری کودکان خواهیم بود.


ساعات زیادی از وقت بسیاری از کودکان در بیرون از خانه و محیط‌های آموزشی می‌گذرد. از این محیط‌ها در راستای بهبود شرایط چه توقعاتی می‌توان داشت؟
همانطور که اشاره کردید، بعد از خانواده، محیط مدرسه و محیط‌های آموزشی دومین محیطی است که قسمت اعظم عمر کودک در آن می‌گذرد بنابراین تاثیر مدرسه و تاثیر معلم که به نوعی برای بچه‌ها منبع قدرت به شمار می‌رود را نمی‌توان نادیده گرفت یا کم اهمیت شمرد. معلم‌ها و مربی‌ها از سویی با رفتار، پوشش، نحوه گفتار و برخورد با کودکان در تامین سلامت روانی آنها نقش مهمی دارند و از سوی دیگر با هشیاری و دقتی که در شناسایی علائم به کار می‌گیرند و با گوشزد کردن و اعلام به موقع آن به پدر و مادرها می‌توانند در این مورد بسیار موثر واقع شوند. آموزش و پرورش نیز با کم کردن فشارها و تکالیف درسی دانش آموزان، اهمیت دادن به ساعات ورزش و هنر کودکان،‌ اهمیت دادن به پخش و آموزش موسیقی در مدارس و توجه به تغذیه صحیح دانش آموزان می‌تواند در کاهش اختلالات روانی کودکان گام‌های مهمی بردارد. متاسفانه گاهی مشاهده می‌شود والدین یا کادر آموزشی به اهمیت تغذیه واقف نیستند؛ این در حالی است که تغذیه صحیح روی سلامت جسم و روح افراد به ویژه کودکان بسیار اثرگذار است به طوری که پایین افتادن قند خون در بچه‌ها به اضطراب و پرخاشگری منجر می‌شود بنابراین به خانواده‌ها توصیه می‌شود از غذاهای خانگی، میوه و آبمیوه‌های طبیعی برای میان وعده فرزندانشان غافل نشوند.

47234

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 178220

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 5 =