۲ نفر
۱۵ تیر ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۹
نامه مجسمه‌ها به شهردار تهران

‬احتمال‭ ‬دارد‭ ‬با‭ ‬دیدن‭ ‬این‭ ‬عنوان‭ ‬دوستان‭ ‬روانشناس‭ ‬و روانپزشک‭ ‬به‭ ‬سلامت‭ ‬عقل‭ ‬حقیر‭ ‬شک‭ ‬کرده‭ ‬و علاقمند‭ ‬باشند‭ ‬قدم‭ ‬موثری‭ ‬برای‭ ‬درمان‭ ‬وبهبود‭ ‬دوست‭ ‬و همکار‭ ‬قدیمشان‭ ‬بردارند‭.

پیشاپیش‭ ‬از‭ ‬یکایک‭ ‬این‭ ‬مهربانان‭ ‬سپاسگزار‭ ‬بوده‭ ‬ودعاگوی‭ ‬سلامت‭ ‬وطول‭ ‬عمر‭ ‬و‭ ‬توفیق‭ ‬این‭ ‬بزرگواران‭ ‬هستم‭. ‬پس‭ ‬این‭ ‬عنوان‭ ‬خنده‭ ‬دار‭ ‬چیست؟‭ ‬
کجای دنیا مجسمه به عنوان یک شئی بیجان نامه مینویسد و یا اساسا حرکتی از وی سر میزند. خب در جواب این عزیزان وهمه کسانی‌که مثل آنها فکر می‌کنندباید عرض کنم، در مقابل آزارها و دست درازیها به این پیکرهای بی جان، کسی حاضر به دفاع از آنها نشده و زحمت این کار فرهنگی اجتماعی را به عهده نگرفتند.

پیکرهایی که متین ومودب در گوشه ای از شهر یایک میدان ایستاده نه درخواست غذا دارند و نه اضافه حقوق و نه سایر امتیازات معمول را طلب می‌کنند.نه مرخصی میخواهند ونه شکایتی از سرما وگرما دارند. مثلا در میدان حر (باغشاه سابق) یک پهلوان با بازوان قدرتمند وبدنی تنومند قصد فروکردن نیزه برحلق یک اژدهای قدرتمند بزرگ دارد.البته بعد از گذشت بیش از شصت یا هفتاد سال هنوز این کار را انجام نداده وهنوز مترصد و دو دل ایستاده است.
یکی از دلخوشی‌های دوران کودکی من هنگام سفر به تهران خیره ماندن به این پهلوان خستگی ناپذیر بود و هنوزهم که درحال عبور از دوران سالمندی هستم تماشای این مجسمه تنها حلقه اتصال من به گذشته است.دومین پیکره دیدنی مجسمه رهگذری خسته است که گویی چند لحظه برای رفع خستگی یک پایش را ازکفش خود بیرون آورده وروی لبه جای نشستن خود گذاشته ولی پای دیگرش هنوز داخل کفشش می‌باشد.بله درست حدس زدید صحبت از مجسمه بسیار زیبا وتاریخی موجود در پارک یوسف آباد (اسد آبادی) می باشد.متاسفانه چند وقت پیش یک لنگه از کفش این عابر خسته نمی‌دانم با چه وسیله وچگونه از زمین کنده وبرده شده است. مگر چقدر ارزش داشته که به این‌همه ریسک وخطر می ارزیده؟؟

چگونه از وسط یک پارک در مرکز شهر یک لنگه کفش فلزی این مجسمه ربوده شده است. باشناختی که از مدیران تلاشگر وعلاقمند فرهنگسرای خانواده در پارک اسدآبادی دارم، اطمینان دارم اگر سارقین هدف خودرا با آنها مطرح کرده ودرخواست پول می‌کردند تا از این کار خودداری کنند، حتما موفق می‌شدند

. البته چند سال پیش موضوع مفقود شدن تعدادی از مجسمه ها درتهران هنوز دریاد ها مانده است. مجسمه ها یکی از المان های شهری وعوامل زیباسازی شهرها هستند.سومین مشکل تعجب برانگیز رنگرزی مجسمه جناب فردوسی در میدان ایشان می‌باشد.شهرداری که برای کوچکترین حرکت از کارشناسان وصاحب نظران دعوت کرده واز آنان نظر خواهی کرده وهراسی از هزینه ندارد، چرا برای رنگرزی مجسمه ها از کارشناسان متخصص دعوت ننموده است وبا حرکتی غیر تخصصی بلای خنده آوری برسر این شاعر بزرگ آورده است.بعضی از شهروندان هنگام عبور ودیدار این مجسمه باصدای بلند در اتوبوس اعلام می‌کنند "شهرداری دنبال بهانه ای بود که این مجسمه تاریخی را نفله کند" و این کار عمدی بوده است.

چرا شهرداری حرکت نسنجیده ای در سکوت انجام می‌دهد که برای نظام فرهنگی وهنری کشور و شهرداری تحمیل هزینه می‌نماید؟پس به همین جهت اینجانب در نامه ای به جناب دکتر زاکانی شهردار محترم تهران از طرف این مجسمه وسایر اقلام درخواست رسیدگی به این اوضاع را نمودم و امیدوارم ایشان با دستورات لازم به مورد حاضر وموارد دیگررسیدگی نموده و جهت اطلاع همشهریان موضوع را اعلام نمایند.

* رفتارشناس
* منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد/ چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۱

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1648550

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 0 =