مروری بر حوادث صبح ایران در سه شنبه 7 تیر 1390

آش 100 میلیون تومانی سرآشپز

روزنامه ایران نوشت:مرد تبهکار که با چک‌های بلامحل میلیون‌ها تومان گوشت و مرغ خریده و متواری شده بود، تحت تعقیب قرار گرفت.اوایل بهمن سال 89 مرد میانسالی که خود را مدیر یکی از فروشگاه‌های بزرگ تهران معرفی می‌کرد، به دادسرای ناحیه 11 - منیریه - رفت و همزمان با شکایت از یک شیاد گفت: حدود یک ماه پیش مردی که خود را حمید معرفی می‌کرد، برای خرید 10 تن گوشت و مرغ به فروشگاه آمد. او ادعا می‌کرد سرآشپز یکی از رستوران‌های پایتخت است که روزانه هزاران پرس غذا میان کارکنان ارگان‌ها و دستگاه‌های مختلف توزیع می‌کند. مرد تبهکار در نخستین مرحله 12 میلیون تومان گوشت به صورت نقدی خرید، اما پس از جلب اعتمادم در مراحل بعد با خرید 90 میلیون تومان گوشت، چهار فقره چک پرداخت.با این حال هنگام وصول چک‌ها در کمال ناباوری دریافتم همگی بلامحل بوده است. بلافاصله راهی رستوران شدم، اما دریافتم آنجا را تخلیه کرده‌اند!کارآگاهان در تحقیقات دریافتند مرد شیاد با هویت جعلی افتتاح حساب کرده است، بنابراین هیچ ردپایی برای دستگیری‌اش به دست نیامد.این در حالی بود که چندی بعد نماینده حقوقی یکی دیگر از فروشگاه‌های زنجیره‌ای با مراجعه به دادسرا و طرح شکایتی از مرد تبهکار به اتهام کلاهبرداری 10 میلیون تومانی شکایت کرد.



حادثه هولناک از زبان قربانی اسیدپاشی
روزنامه ایران نوشت: دختر جوانی که هدف اسیدپاشی خواستگار شرور قرار گرفته، روی تخت بیمارستان جزئیات تازه‌ ماجرای هولناک را فاش کرد. 
دختر 21 ساله شامگاه چهارشنبه شب - 2 تیر - مقابل خانه‌شان در خیابان کارگر جنوبی هدف اسیدپاشی قرار گرفت. «المیرا» که در بیمارستان بستری است صبح دیروز گفت: حدود یک سال قبل برای کار به یک مغازه مانتوفروشی در خیابان جمهوری رفته بودم. با آنکه خانواده‌ام تمایل زیادی به کار کردن من نداشتند اما خودم دلم می‌خواست کار نیمه‌وقت داشته باشم تا هم بتوانم برای کنکور و ورود به دانشگاه درس بخوانم و هم درآمدی کسب کنم.
پس از گفت‌وگو با بشیر 27 ساله - صاحب مغازه - که همراه خواهرزاده‌اش آنجا را اداره می‌کرد مشغول به کار شدم. اما از همان روزهای اول متوجه نگاه‌های معنادار بشیر شدم تا اینکه بالاخره پیشنهاد دوستی و ازدواج داد. از آنجا که من هم به او علاقه‌مند شده بودم پیشنهادش را پذیرفتم اما خیلی زود متوجه رفتارهای بیمارگونه و توهمات شدیدش شدم. چرا که بسیار بدبین بود و تعادل روحی، روانی نداشت.
پس از مدتی وقتی به او گفتم دیگر نمی‌خواهم به این دوستی ادامه بدهم با لحنی تند و تهدید‌آمیز گفت: اگر با من ازدواج نکنی می‌کشمت! اما من این حرفش را جدی نگرفتم. وقتی هم گفت یا زندگی با او را انتخاب کنم یا مرگ را، موضوع را شوخی گرفتم. با این حال حدود 3 ماه بعد از ادامه کار در مانتوفروشی انصراف داده و فقط به کلاس زبان می‌رفتم اما بشیر رهایم نمی‌کرد. هر چند وقت یک بار به بهانه‌ای سد راهم می‌شد و از من می‌خواست به پیشنهادش جواب مثبت دهم. اما من که به خوبی متوجه اخلاق، رفتار و شخصیت دوگانه‌اش شده بودم از او تنفر پیدا کرده و حاضر به ملاقاتش نبودم تا اینکه شب حادثه حدود ساعت هشت و نیم از کلاس زبان به خانه برمی گشتم که بشیر را سوار بر موتوسیکلتش دیدم. وقتی جلو آمد اصرار کرد با او صحبت کنم که علاقه‌‌ای نشان ندادم و با عجله به طرف خانه دویدم که او به طرفم اسید پاشید. در یک لحظه احساس کردم آتش گرفتم. خودش هم با عجله سوار بر موتوسیکلت فرار کرد. از شدت سوختگی فقط فریاد می‌کشیدم و با مشت و لگد به در خانه می‌کوبیدم. وقتی مادرم در را باز کرد به سرعت خودم را به حمام رساندم. دقایقی بعد پدر و مادرم با عجله مرا به بیمارستان رساندند. حالا چشم چپم و صورتم آسیب دیده و تحت مداوا هستم.
دختر جوان که هنوز هم از یادآوری لحظات دردناک به شدت رنج می‌کشید، گفت: بشیر فرزند یک خانواده نابسامان است. چهار برادر و سه خواهر دارد و خودش کوچکترین فرزند خانواده است. پدر و مادرش سال‌ها قبل فوت کرده و او در خانه خواهر و برادرهایش بزرگ شده بود. الآن هم خانواده‌اش می‌دانند کجا مخفی شده اما به پلیس حرفی نمی‌زنند. حتی من شنیده‌ام یکی از اطرافیانش در کار قاچاق انسان به خارج است به همین خاطر فکر می‌کنم شاید او را از کشور خارج کرده باشند. از بازپرس و کارآگاهان پلیس آگاهی هم تقاضا دارم او را هر چه سریع‌تر دستگیر کنند تا به سزای عملش برسد. او باید قصاص شود و همان طور که من در این چند روز زجر کشیده‌ام او هم باید طعم سوختگی با اسید را بچشد. 
گفت‌وگو با مادر المیرا
زن میانسال که هنوز هم از این حادثه هولناک شوکه است گفت: من چند ماه قبل در جریان آشنایی دخترم با بشیر قرار گرفتم. یک روز که او برای صحبت درباره ازدواج با المیرا آمده بود متوجه اعتیادش شدم. رفتارش هم غیرعادی و ظاهرش به شدت به هم ریخته بود. به همین خاطر پس از رفتن او دخترم را به سختی سرزنش کرده و گفتم: این پسر از هیچ نظر مناسب تو و خانواده ما نیست. بعد هم از او خواستم هر چه سریع‌تر این ارتباط را قطع کند. اما هرگز تصور نمی‌کردم تا این حد بیمار باشد و چنین بلایی سر دخترم و زندگی ما بیاورد. امیدوارم پلیس و دستگاه قضایی با این جنایتکاران برخورد کند و مجازات سختی برایشان در نظر بگیرد تا درس عبرتی برای آنها و افرادی شود که چنین تصورات شیطانی در ذهن دارند. گفتنی است با گذشت هفت روز از این ماجرای هولناک ردیابی‌های پلیسی برای دستگیری متهم فراری همچنان ادامه دارد.

 

تربیت 40سگ ضد تروریست
روزنامه ایران نوشت: فرمانده نیروی انتظامی از تربیت 40 سگ مختص مبارزه با تروریست در مرکز تربیت سگ‌های موادیاب ایران خبر داد.
سردار اسماعیل احمدی مقدم صبح دیروز در آئین گشایش ساختمان ستادی و مرکز بیمارستانی سگ‌های مواد یاب اظهارداشت: 40 سگ با هدف مبارزه با تروریست تربیت که برای مقابله با تروریست به‌کار گرفته می‌شوند. این سگها به عنوان پشتیبان در عملیات‌های مقابله با تروریست وارد عمل شده و در مواقع نیاز یاریگر پلیس خواهند بود. تربیت سگ‌های ضد تروریست که اکنون در این مرکز به آن دست یافته‌ایم امری ارزشمند است که می‌توانیم در مبارزه با تروریست، کاری بزرگ انجام دهیم.
مرکز سگ های موادیاب ایران در دنیا نمونه است 
فرمانده نیروی انتظامی در ادامه مرکز آموزش و بخش بیمارستانی سگ‌های مواد یاب را نمونه‌ای بی نظیر در دنیا خواند و گفت: حتی کشورهایی نظیر فرانسه، آلمان و روسیه چنین امکانی ندارند. کشورهای آسیایی و اروپایی چنین تجهیزاتی برای سگ‌های مبارزه با مواد مخدر ندارند و اگر دارند بسیار محدود و در حد مانور است.
در دنیا عده‌ای مثل امریکا به تولید مواد مخدر کمک می‌کنند و برخی نیز تولید کننده‌اند، کشورهای اروپایی درگیر بحران اقتصادی اند و برای مبارزه با مواد مخدر مانند مشروب عمل می‌کنند بنابراین برای مبارزه انحصاری با مواد مخدر کاری نمی کنند.
وی با اشاره به اینکه مقصد مواد مخدر تولید شده در آسیا، اروپاست که در آنجا هم برخوردها ضعیف است، تصریح کرد: ایران و ترکیه بزرگترین مبارزه کنندگان با مواد مخدر هستند.
آمادگی ایران برای انتقال روش های تربیت سگ موادیاب
وی در ادامه افزود: بنیانی که اکنون گذاشته شده عامل تولیدمثل سگ ها و توسعه آن در سراسر کشور و مبادی رسمی است و باعث ایجاد امنیت مرزها و عدم ورود مواد مخدر توسط قاچاقچیان می‌شود که می‌توانیم روشهای تربیت سگ ها را به کشورهای دیگر آموزش دهیم یا سگ‌های تربیت شده را با آموزش به مربیان بومی این کشورها در اختیار آنها قرار دهیم.
فرمانده نیروی انتظامی بیان کرد: توسعه پلیس مبارزه با مواد مخدر با توسعه این مرکز شتاب بیشتری می‌گیرد.

 

راننده تریلر قربانی تمرین تیراندازی قاچاقچی
روزنامه ایران نوشت: مرد قاچاقچی که در جریان تمرین تیراندازی، یک راننده تریلر را در خواب به قتل رسانده بود، پس از 14 ماه قفل سکوت را شکست. 
فروردین سال گذشته کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان «امیدیه» استان خوزستان از کشف جسد مرد میانسالی در یک تریلر باخبر شدند. پس از این تماس گروهی از کارآگاهان راهی محل مورد نظر شده و جسد مردی را در قسمت استراحتگاه تریلر یافتند. در نخستین بررسی‌ها مشخص شد «احمد» - راننده تریلر - هنگام استراحت با شلیک گلوله از پا درآمده است.
با توجه به سرقت نشدن تریلر و محموله‌اش کارآگاهان احتمال دادند «احمد» قربانی یک انتقام شده است.
بنابراین پس از بررسی‌های مقدماتی، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تیمی از کارآگاهان مسئول رسیدگی به پرونده شدند. با گذشت 14 ماه از ماجرا و در حالی که هیچ ردی از عامل جنایت در دست نبود، مأموران یک قاچاقچی را با اسلحه کلاشینکف دستگیر کردند. وقتی اسلحه برای بررسی‌های تخصصی در اختیار کارشناسان اداره تشخیص هویت آگاهی قرار گرفت، مشخص شد راننده تریلر نیز بر اثر شلیک با همین اسلحه به قتل رسیده است.
با افشای این سرنخ، مأموران به بازجویی از مرد قاچاقچی پرداختند که او لب به اعتراف گشود. «فروردین سال گذشته اسلحه کلاشینکف را خریده و برای امتحان و تمرین تیراندازی به حاشیه شهر رفتم، اما در یک لحظه بر اثر رگبار گلوله تیری هم به تریلر متوقف در حاشیه جاده شلیک شد. وقتی خودم را به تریلر رساندم، با جسد خونین راننده روبه‌رو شدم، البته ناخواسته مرتکب قتل شدم که پشیمانم!» در حال حاضر تحقیقات از متهم در اداره آگاهی ادامه دارد.

 

دستبرد دزدها به گاوصندوق 14 فرش‌فروشی
روزنامه جام‌جم نوشت: سارقان مرموز شبانه با ورود به بازار فرش مشهد در 2 پاساژ و تخریب 14 مغازه و برش گاوصندوق‌ها، پول و اموال قیمتی را سرقت کردند. 
رسیدگی به این پرونده هنگامی در دستور کار ماموران پلیس آگاهی مشهد قرار گرفت که روز یکشنبه این هفته مردی مغازه‌دار با ارائه شکایتی از سرقت اموال مغازه‌اش خبر داد. شاکی به پلیس گفت: صبح وقتی در مغازه‌ام در پاساژ کوثری حضور پیدا کردم، معلوم شد قفل مغازه شکسته و شیشه‌ها تخریب شده‌‌اند و گاوصندوق درون مغازه نیز برش داده شده و پول، سکه و اوراق بهادار به سرقت رفته است، اما فرش‌های گرانبها سرقت نشده‌اند.
در پی این شکایت، ماموران با حضور در محل سرقت مشاهده کردند، سارقان مرموز با ورود به مغازه محتویات گاوصندوق را سرقت کرده‌اند.
سرقت از 13 مغازه دیگر
در حالی که ماموران صحنه سرقت را بررسی می‌کردند، مغازه‌داران دیگر در 2 پاساژ نیز به آنها مراجعه و عنوان کردند اموال آنها نیز سرقت شده است. ماموران با حضور در مغازه‌های 13 فرش‌فروش دیگر مشاهده کردند محتویات گاوصندوق‌های آنها نیز به یک شیوه سرقت شده است.
ماموران به تحقیق از مغازه‌دار پرداختند و مشخص شد، پاساژها بدون نگهبان بوده و سارقان با تخریب بخشی از شیروانی وارد محل شده اند و مالباختگان روز بعد با حضور در محل کارشان مشاهده کردند قفل در مغازه‌هایشان تخریب و شیشه‌ها شکسته و گاوصندوق‌ها نیز تخریب شده‌اند اما فرش‌های گرانبهایشان سرقت نشده است.
به این ترتیب روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازه‌ای شد. ماموران که احتمال می‌دهند این سرقت‌های سریالی از سوی اعضای یک باند تبهکاری صورت گرفته است، در مرحله بعدی از تحقیقات بعد از ظهر دیروز 2 نفر مظنون را بازداشت کردند.
جستجوی ویژه‌ای در این زمینه آغاز شده است. هنوز از تحقیقات پلیس گزارشی منتشر نشده است.

 

زن سارق، صاحبخانه و شوهرش را بی‌هوش کرد
روزنامه جام‌جم نوشت: زن و شوهر مستاجر با تعارف نوشیدنی مسموم، زوج صاحبخانه را بی‌هوش و اموالشان را سرقت کردند. 
روز یکشنبه این هفته، زنی با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تماس گرفت و از غیبت مرموز والدین سالخورده‌اش در خیابان شاهین جنوبی در غرب تهران خبر داد.
در پی این تماس و عزیمت ماموران کلانتری 138 جنت‌آباد به محل، در تحقیق از دختر خانواده معلوم شد والدینش از شب گذشته به تماس‌های تلفنی او پاسخ نمی‌دهند. با تحقیق از همسایه‌ها، آنها به پلیس گفتند عصر روز شنبه زوج سالخورده را هنگام بازگشت به خانه‌شان دیده‌اند و دیگر از آنها خبری ندارند. با ثبت اظهارات همسایه‌ها و دختر خانواده، ماموران با هماهنگی قضایی وارد خانه شدند و مشاهده کردند اثاثیه به‌هم ریخته و زوج سالخورده نیز بیهوش شده‌اند. با انتقال آنها به بیمارستان، زن صاحبخانه شامگاه یکشنبه در حالی به‌هوش آمد که شوهرش همچنان در بی‌هوشی به سر می‌برد.
ماموران با حضور در بیمارستان و تحقیق از زن سالخورده متوجه شدند شب حادثه، او و شوهرش پس از نوشیدن آبمیوه تعارفی از سوی زوج مستاجر، بدحال شده‌اند.
با به دست آمدن این اطلاعات، ماموران عازم محل سکونت آنها شدند و مرد مستاجر را هنگام خروج از خانه دستگیر کردند. در بازرسی از خانه اجاره‌ای مستاجر، برخی از اموال سرقتی خانه شاکی کشف و ضبط شد و متهم برای تحقیقات به پایگاه دوم آگاهی تهران انتقال یافت.
اعتراف مرد مستاجر
متهم در بازجویی به پلیس گفت: از یک سال پیش، من و همسر صیغه‌ای‌ام مستاجر این خانه بودیم. هر از گاهی دوستانم برای مصرف موادمخدر (شیشه) به خانه‌مان می‌آمدند که همین موضوع سبب اختلاف میان من و صاحبخانه شده بود. از چند ماه پیش که پولی برای پرداخت کرایه نداشتیم، برای همین، اثاثیه خانه را به زوج صاحبخانه دادیم که آنها اموال را تحویل نگرفتند و کرایه را طلب کردند.
مستاجران زوج صاحبخانه را بی‌هوش کردند
متهم با اشاره به بی‌هوش کردن زوج صاحبخانه گفت: همسرم از صاحبخانه‌مان کینه به دل گرفته بود و می‌خواست هر طوری شده از آنها انتقام بگیرد. من هم که دچار مشکلات مالی بودم، تصمیم گرفتم به او کمک کنم تا اموال صاحبخانه را سرقت کنیم. همسرم، آبمیوه مسموم را تهیه کرد و به بهانه دلجویی از زوج صاحبخانه به طبقه دوم رفت. آن دو پس از نوشیدن آبمیوه بی‌هوش شدند. در همین موقع، اثاثیه خانه را به هم ریخته و سند خانه، پول، مدارک هویتی و گوشی‌های تلفن همراه و دیگر لوازم خانه را سرقت کردیم. پس از سرقت، این بار همسرم به من آبمیوه تعارف کرد که من نیز با خوردن آن بی‌هوش شدم و زمانی که به‌هوش آمدم، خبری از همسرم نبود. او با دزدیدن سند خانه صاحبخانه و برخی اموال دیگر فرار کرده و مرا در خانه جا گذاشته بود. بنابر این گزارش، متهم با قرار قانونی از سوی بازپرس شعبه 13 دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 5 تهران روانه بازداشتگاه پلیس شد. تحقیقات برای دستگیری دیگر متهم پرونده ـ زن فراری ـ آغاز شده است.

 

جنایت نیمه‌شب در دامداری
روزنامه جام‌جم نوشت: فرزند صاحب دامداری وقتی نیمه‌شب وارد دامداری شد، با دیدن سارقان احشام با آنها درگیر شد و یک نفر را کشت. 
روز گذشته مردی در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 شهر قدس از توابع استان تهران از سرقت 50 راس گوسفند از دامداری‌اش خبر داد.
در پی این تماس، پرونده‌ای تشکیل و با عزیمت ماموران به محل دامداری، تحقیق برای شناسایی سارقان آغاز کرده و ماموران وانت‌بارها را تحت نظر قرار دادند.
دقایقی پس از این تماس، ماموران از کشف جسد مردی جوان در این شهرستان اطلاع پیدا کردند که با گزارش موضوع به قاضی ویژه قتل، دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی صادر شد.
در حالی که تحقیقات ماموران در این زمینه ادامه داشت، مشخص شد در نزدیکی دامداری یک خودروی پراید با جدول حاشیه خیابان برخورد کرده است و از آن بوی شدید گوسفند به مشام می‌رسد.با انتقال مالک خودرو به پلیس آگاهی، وی ابتدا عنوان کرد، مسافری که گوسفند حمل می‌کرد را سوار خودرو کرده بود و این بو مربوط به گوسفند مرد مسافر است .در پی این اظهارات ماموران خانواده مقتول را که پیش از این شناسایی کرده بودند به پلیس آگاهی احضار کردند و آنها با دیدن مالک خودروی پراید، عنوان کردند وی با مقتول رابطه دوستانه داشته است.
با به دست آمدن این اطلاعات، راننده خودرو در مرحله بعدی از تحقیقات اعتراف کرد: نیمه‌شب به اتفاق همدستانم به قصد سرقت احشام وارد دامداری شدیم و پس از سرقت 50 راس گوسفند از این محل خارج شدیم و مقتول در دامداری باقی ماند. در بیرون از دامداری منتظر دوستم بودم که متوجه شدم او با فردی که صاحب دامداری است درگیر شده است که من از محل فرار و به دلیل سرعت زیاد با جدول حاشیه خیابان برخورد کردم.
اظهارات مالک دامداری
سرهنگ کربلایی‌زاده، فرمانده انتظامی شهر قدس در این باره گفت: پس از این اعترافات مالک دامداری به پلیس آگاهی احضار شد اما در تحقیقات گفت: شب حادثه پسرم به دامداری آمده بود. با حضور فرزند صاحب دامداری، وی در تحقیقات عنوان کرد شب حادثه دلشوره شدیدی داشتم و تصمیم گرفتم به دامداری بیایم. وقتی وارد محل شدم، معلوم شد دزدها احشام ما را دزدیده‌اند که در یک لحظه متوجه سایه فردی شدم که در حال فرار از محل بود. با دنبال کردن این فرد و سد کردن راه، او با قمه به من حمله کرد که من نیز با خارج کردن قمه از دست سارق، او را به قتل رسانده و سپس جسدش را به خارج از محل منتقل کردم و ... .
سرهنگ کربلایی‌زاده تصریح کرد: پس از اعتراف فرزند صاحب دامداری به قتل سارق، در تحقیق از سارق دستگیر شده، معلوم شد آنها ابتدا دامداری‌های بزرگ را شناسایی و سپس به عنوان مشتری وارد محل شده و پس از شناسایی راه‌های ورودی و خروجی و تعداد نگهبان‌ها، نیمه شب وارد محل شده و با بستن دست و پای نگهبان‌ها و سرقت احشام آنها را به کشتارگاه می‌فروختند.
دستگیری همدستان متهم
رئیس پلیس شهر قدس اضافه کرد: پس از جمع‌بندی اعترافات سارق دستگیر شده، ماموران همدستان سارق متواری را دستگیر کردند که این متهمان علاوه بر اعتراف به سرقت از دامداری شهر قدس، به سرقت 45 راس گوسفند از شهرستان رباط‌کریم نیز اعتراف کرده‌اند.
کربلایی‌زاده اضافه کرد: با ثبت اعترافات متهمان، فرزند مالک دامداری به اتهام قتل و سارقان نیز به اتهام سرقت تحویل مقام قضایی شدند.

 

دزدهای نقابدار، زنان را در تاریکی شب رها می‌کردند
روزنامه جام‌جم نوشت: 2 سارق نقابدار که با ربودن زنان و دختران آنها را در تاریکی شب در بیابان‌ها رها می‌کردند، دستگیر شدند. 
اواخر سال گذشته 2 فقره شکایت در پلیس آگاهی شهرستان برازجان در استان بوشهر در دستور کار ماموران قرار گرفت. شاکیان پرونده که 2 خانم جوان بودند در تحقیقات گفتند وقتی قصد عزیمت به محل سکونتشان را داشته‌اند، سوار یک خودروی پراید نقره‌ای رنگ شده‌اند و پس از طی مسافتی، راننده و دیگر سرنشین خودرو که در صندلی عقب نشسته بود، به آنها حمله‌ور شده و با سرقت زیورآلات و ضرب و جرح، آنها را تا تاریک شدن هوا درون خودرو نگه داشته و سپس در بیابان‌ رها کرده و متواری شده‌اند.
با شروع تحقیقات از سوی ماموران پلیس آگاهی، بار دیگر زن جوانی با حضور در پلیس آگاهی با ارائه شکایتی بیان کرد که از سوی 2 سرنشین یک دستگاه خودروی پراید سفید رنگ که ماسک آلودگی هوا به صورت داشتند ربوده شده و آدم‌رباها پس از آزار و اذیت اموالش را سرقت کرده و سپس با رها کردن وی در بیابان متواری شده‌اند.
چهره‌نگاری از متهمان
با مطرح شدن سومین شکایت و چهره‌نگاری، ماموران متوجه شدند شاکی سوم نیز از سوی 2 سارق تحت تعقیب مورد آزار و اذیت قرار گرفته است و در اقدام مجرمانه 2 متهم تحت تعقیب برای آن که شناسایی نشوند از ماسک آلودگی هوا استفاده می‌کنند.
در حالی که تحقیقات در این زمینه از سوی کارآگاهان ادامه داشت 2 فقره شکایت دیگر از سوی زنان و دختران علیه متهمان تحت تعقیب به پلیس آگاهی ارجاع شد.
با تحقیق از 2 شاکی دیگر پرونده، سرنخ‌های لازم در این ارتباط به دست آمد و ماموران با شناسایی محل‌هایی که متهمان بیشترین رفت و آمد را داشتند سرانجام 2 سارق متجاوز را در اطراف منطقه آب‌پخش و شبانکاره از توابع شهرستان دشتستان شناسایی و در یک اقدام ضربتی آنها را دستگیر کردند.
با انتقال متهمان به پلیس آگاهی آنها اعتراف کردند علاوه بر منطقه آب‌پخش و شبانکاره در منطقه چغارک نیز به بهانه حمل مسافر با سوار کردن خانم‌هایی که به انتظار وسیله نقلیه بودند، آنها را مورد ضرب و جرح قرار داده و پس از سرقت اموالشان تا زمان تاریک شدن هوا درون خودرو نگهداری می‌کرده‌اند.
در پی این اعترافات و شناسایی هر دو متهم از سوی زنان شاکی، در بررسی سوابق این دو متهم 27 و 28 ساله معلوم شد، آنها پیش از این نیز به اتهام آدم‌ربایی و نگهداری سلاح و مهمات دستگیر و سابقه کیفری دارند.
با اعتراف دو متهم پرونده، قاضی شیخ‌الحکمایی دستور قضایی را در این ارتباط صادر کرد و گفت: در بررسی پلیس معلوم شد این دو متهم در فاصله زمانی مختلف 2 فقره سرقت نیز در گچساران انجام داده‌اند که تحقیق در این زمینه آغاز شده است.
56282

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 159889

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • تاآخردنیاقرمزته IR ۰۶:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۱
    0 0
    در هر شرایطی ما پرسیولیسی هستیمو فقط قرمزو عشق است.خیلی عکس باحالی بود.دمتون گرم