غلط‌ خواندن اشعار مولانا؛ از علیرضا قربانی تا محسن چاوشی

محسن احمدوندی، دکتر زبان و ادبیات فارسی، از غلط‌خوانی‌ خوانندگان و دخل و تصرف‌های نابه‌جای آن‌ها در شعرهای مولانا، به‌عنوان یکی از اشکالات عمده رویکرد اهالی موسیقی به این شاعر بزرگ پارسی‌گو یاد کرد.

نرگس کیانی: هشتم مهر، سال‌روز بزرگداشت مولانا بود که به همین مناسبت، گفت‌وگویی با دکتر احمد تمیم‌داری انجام دادیم و او از شناخت ناقص چهره‌های هنری و سینمایی جهان غرب از «رومی» سخن گفت. آن گفت‌وگو، نظرها و واکنش‌های مختلفی را برانگیخت و بسیاری از این واقعیت گفتند که مولانا، در بین هم زبان‌های خودش و ایرانی‌ها هم چندان به درستی شناخته نشده است. از جمله این‌که حتی مولانا در بین نخبگان و هنرمندان ایرانی، به جایگاه بلند خود دست نیافته است و اهالی موسیقی و گاه خوانندگان سرشناس هم، شعرهای او را به اشتباه می‌خوانند.

برهمین اساس، سراغِ دکتر محسن احمدوندی، رفتیم و از او پرسیدیم «میزان توجه اهالی موسیقی ایرانی به اشعار مولانا نسبت به دیگر شعرای فارسی‌زبان چه اندازه است». همچنین نظر او را نسبت به خواندن شعرهای مولانا در موسیقی تلفیقی جویا شدیم.

احمدوندی با آسیب‌شناسی این حوزه، از عدم تناسب محتوا و مضمون شعر با آهنگی که برای آن ساخته می‌شود و غلط‌خوانی‌های خوانندگان و دخل و تصرف‌های نابه‌جای آن‌ها در اشعار مولانا، به عنوان دو اشکال عمده انتقاد کرد.

حاصل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید. 

انتقاد از غلط‌خواندن اشعار مولانا؛ از علیرضا قربانی تا محسن چاوشی

میزان توجه اهالی موسیقی ایرانی به اشعار مولانا نسبت به دیگر شعرای فارسی‌زبان چه اندازه است؟

اگر به موسیقی ایرانی در یک قرن اخیر بنگریم می‌بینیم که در نیمه نخست قرن، میزان تلفیق اشعار مولانا با موسیقی نسبت به شاعرانی چون سعدی و حافظ بسیار ناچیز بوده و در نیمه دوم آن، روندی افزایشی داشته است. تا دهه پنجاه جز در چند آواز و تصنیف، نشانی از شعر مولانا نیست. شاید برای کم‌توجهی خوانندگان ایرانی به شعر مولانا در نیمه نخست قرن، دو دلیل عمده بتوان برشمرد. یکی این‌که «مثنوی» (تصحیح نیکلسون، ۱۳۳۶) و «کلیات شمس» (تصحیح فروزان‌فر بین سال‌های ۱۳۳۶ تا ۱۳۴۵) بسیار دیرهنگام‌تر از دیوان حافظ (تصحیح خلخالی، ۱۳۰۶) و دیوان سعدی (تصحیح فروغی، ۱۳۱۶) چاپ شد و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت. دیگر این‌که فضای عرفانی، سیالیت معنا و ابهام هنری اشعار مولانا مخاطب خاص خود را می‌طلبید و با شعر ساده و همه‌فهم‌ترِ سعدی و حافظ فرق داشت.

عبدالوهاب شهیدی در تصنیف «بی همگان به سر شود»، به شکل عجیبی واژه «زُلال» را در بیت «جاه و جلال من تویی، مُلکَت و مال من تویی/ آب زُلال من تویی، بی تو به سر نمی‌شود» «زَلال» تلفظ می‌کند!

گویا نخستین کسی که از شعر مولانا در آواز ایرانی استفاده کرد، علینقی وزیری بود. بعدتر عبدالعلی وزیری، پسرعموی علینقی وزیری، در برنامه شماره ۲۳۸ «گل‌های رنگارنگ» ابیات آغازین «مثنوی» مولانا را به آواز خواند. سپس عبدالوهاب شهیدی در سال ۱۳۴۸ به سراغ «کلیات شمس» رفت و غزل «بی‌همگان به سر شود» را اجرا کرد؛ تصنیفی که بسیار مورد توجه قرار گرفت و بارها از سوی خوانندگان متعدد در سال‌های بعد بازخوانی شد.

در دهه پنجاه، خواننده‌ای ظهور کرد که ارادت ویژه‌ای به مولانا داشت و او کسی نبود جز شهرام ناظری. همان‌گونه که گفتیم تا قبل از ناظری میزان تلفیق اشعار مولانا با موسیقی ایرانی بسیار محدود بود؛ اما ناظری محور کارهایش را اشعار مولانا قرار داد و بیش‌ترین سهم را در تلفیق شعر مولانا با موسیقی و آواز ایرانی داشت. او در سال ۱۳۵۸ آلبوم «مثنوی موسی و شبان» را خواند. اشعار این آلبوم برگرفته از «مثنوی» بود و انتقادات فراوانی را متوجه او کرد. بخشی از این انتقادات به این برمی‌گشت که اهالی موسیقی اشعار «مثنوی» را مناسب تلفیق با ساز و آواز ایرانی نمی‌دانستند و تاحدودی هم حق داشتند، زیرا زبان و بیان تعلیمی مولانا در «مثنوی» برخلاف غزلیات ثقیل و سنگین است و از قابلیت‌های موسیقایی چندانی برخوردار نیست.

با وجود این، ناظری راه خود را ادامه داد و در سال ۱۳۶۳ به مناسبت هشتصدمین سالگرد تولد مولانا، آلبوم «یادگار دوست» را منتشر کرد و در آن تعدادی از رباعیات مولانا را خواند، آلبومی که به‌حق باید آن را یکی از بهترین آثار او دانست. ناظری در طول این چند دهه کمتر آلبومی منتشر کرده که در آن از شعر مولانا استفاده نکرده باشد. او برجسته‌ترین خواننده ایرانی است که اشعار مولانا را به شکلی وسیع وارد قلمرو موسیقی و آواز ایرانی کرده است. به نظرم یکی از دلایل شیفتگی ناظری به اشعار مولانا و بهره‌گیری وسیع او از آن‌ها در آثارش، به آشنایی او با موسیقی خانقاهی و حشر و نشرش با دراویش اهل حق غرب کشور برمی‌گردد. می‌دانیم که مولانا مهم‌ترین شاعر در نظام خانقاهی ما بوده است و اشعار او از قدیم‌الایام در نزد اهل ذوق و اصحاب خانقاه رواج داشته و به تناسب مجالس سماع از آن‌ها بهره می‌برده‌اند. پرورش یافتن ناظری در چنین حال و هوایی قطعا در ارادت او به مولانا و اشعارش بی‌تأثیر نبوده است.

همزمان با نخستین آلبوم‌های شهرام ناظری، شعر مولانا اندک اندک جایگاه خود را در موسیقی ایرانی باز کرد. در همین سال‌ها محمدرضا شجریان مناجات «این دهان بستی دهانی باز شد» (۱۳۵۸) را برای افطارهای ماه رمضان خواند؛ آوازی در مایه افشاری که اشعار آن برگرفته از دفتر پنجم «مثنوی» بود و به دلیل پخش آن در لحظات ملکوتی اذان مغرب به یکی از خاطره‌انگیزترین و معنوی‌ترین آوازها برای ما ایرانیان بدل شد.

محمدرضا شجریان بعدها در آلبوم‌ «سرّ عشق» (۱۳۶۵) تصنیف «بی‌قرارم»، در آلبوم «نوا و مرکب‌خوانی» (۱۳۶۵) تصنیف «جان جهان»، در  آلبوم «دود عود» (۱۳۶۶) تصنیف «دود عود»، در آلبوم «دل مجنون» (۱۳۶۹) تصنیف «صنما»، در آلبوم «در خیال» (۱۳۷۵) تصنیف «در خیال»، در آلبوم «بی تو به سر نمی‌شود» (۱۳۸۱) تصنیف «بی تو به سر نمی‌شود» و در آلبوم «رندان مست» (۱۳۸۸) تصنیف «رندان مست» نیز از غزل‌های مولانا بهره برد.

علیرضا افتخاری از دیگر خوانندگانی بود که در همین سال‌ها وارد حوزه موسیقی شد. او در آلبوم «همتای آفتاب» (۱۳۶۴) ابیاتی از نی‌نامه را خواند و در آلبوم «غریبستان» (۱۳۷۰) چند غزل از غزلیات شمس را اجرا کرد.

چنان که می‌بینیم در دو دهه پنجاه و شصت استفاده از شعر مولانا در آواز ایرانی وسعت فراوانی می‌یابد و من دلایل این مسئله را در دو چیز می‌دانم: دلیل نخست را باید در تغییرات اجتماعی ـ سیاسی متأثر از انقلاب و مصائب جنگ جست‌وجو کرد که زمینه را برای ظهور گرایش‌های عرفانی و به‌تبع روی آوردن به اشعار مولانا فراهم کرد. دلیل دوم محدودیت‌هایی بود که در این سال‌ها بر موسیقی اعمال شد و از میان انواع موسیقی، تنها موسیقی سنتی امکان بالیدن یافت. طبیعی بود که موسیقی سنتی نیز که تا این سال‌ها از شعر شاعرانی چون سعدی و حافظ به کرات بهره برده بود، حالا لااقل برای ایجاد تنوع در کلام هم که شده به سراغ شاعری برود که کمتر بدان توجه شده بود و چه شاعری بهتر از مولانا.

در دهه‌های بعد، اشعار مولانا جای خود را در موسیقی ایرانی کاملا باز کرد و خوانندگان سنتی جوان‌تری چون همایون شجریان، محمد معتمدی، علیرضا قربانی و سالار عقیلی نیز به‌تبع نسل قبل از اشعار مولانا در کارهای خود استفاده کردند و حتی با باز شدن فضای فرهنگی در چند دهه اخیر و رشد سبک‌های مختلف موسیقی، خوانندگان پاپ و راک و تلفیقی ازجمله روزبه نعمت‌اللهی، محسن چاوشی، رضا یزدانی و محسن نامجو نیز به استفاده از شعر مولانا در آهنگ‌های خود روی آوردند. 

همچنین لازم می‌دانم از شکل‌گیری جشنواره‌های موسیقی با محوریت اشعار مولانا در سال‌های اخیر یاد کنم، ازجمله «جشنواره ملی موسیقی شمس و مولانا» که تاکنون چهار دوره آن برگزار شده است و «جشنواره موسیقی مرواریدهای مولانا» که اردیبهشت امسال نخستین دوره آن برگزار شد. جشنواره‌هایی که  می‌توانند به معرفی چهره‌های جدیدی در عرصه موسیقی با حال‌وهوای افکار و اندیشه‌های مولانا منجر شوند. 

برخی با تلفیق شعر مولانا با بسیاری از سبک‌های موسیقی موافق نیستند. نظر شما دراین‌باره چیست؟

ما در دنیای هنر با سلایق و علایق متنوعی روبه‌رو هستیم. باید فضای فرهنگی کشور به گونه‌ای باشد که بشود برای سلیقه‌های مختلف، محصول فرهنگی تولید کرد. بسیاری از دوستان من که عاشق موسیقی سنتی و ادبیات کلاسیک هستند، گاهی از درِ مخالفت وارد می‌شوند و همراهی شعر فاخر کلاسیک با برخی سبک‌های مدرنِ موسیقی را نمی‌پسندند؛ من اما بر این باورم که باید شرایط آزاد و عادلانه برای تولید همه نوع موسیقی در کشور فراهم باشد تا افراد بتوانند به تناسب علایقشان دست به انتخاب بزنند. ما باید بپذیریم که نسل جدید به تناسب دنیای جدیدی که تجربه کرده است، نوع موسیقی خاص خودش را می‌طلبد. قرار نیست همه یک سلیقه داشته باشند و اگر نوجوان امروز بخواهد شعر مولانا را در تلفیق با موسیقی پاپ، جاز و راک بشنود گناهی مرتکب نشده است. مفاهیم عالی و اوزان تند و خیزابی اشعار مولانا امکان خوبی برای تلفیق با سبک‌های مدرن موسیقی دارد و ما باید از این امکان، نهایت استفاده را ببریم.

محسن چاوشی در آهنگ «دل من»، واژه «گردان» در بیت «بی‌خود و مجنون دل من، خانه پرخون دل من/ ساکن و گردان دل من، فوق ثریا دل من» را بدون توجه به معنی آن به «گردون» تغییر داده و معنای شعر را مختل کرده است

در مورد آسیب‌شناسی این حوزه باید بگویم که دو اشکال عمده در کار اغلب خوانندگان ما در استفاده از اشعار مولانا ـ چه در حوزه موسیقی سنتی و چه در حوزه موسیقی مدرن‌ ـ وجود دارد: یکی این‌که گاهی بین محتوا و مضمون شعر با آهنگی که برای آن ساخته می‌شود تناسبی وجود ندارد. به‌عنوان مثال گاهی برای شعری لبریز از غم و اندوه، آهنگی شاد و ضربی ساخته می‌شود یا برعکس. اشکال دیگر، غلط‌خوانی‌های خوانندگان و دخل و تصرف‌های نابه‌جای آن‌ها در اشعار مولاناست.

برای مثال عبدالوهاب شهیدی در تصنیف «بی همگان به سر شود»، به شکل عجیبی واژه «زُلال» را در بیت «جاه و جلال من تویی، مُلکَت و مال من تویی/ آب زُلال من تویی، بی تو به سر نمی‌شود» «زَلال» تلفظ می‌کند! 

یا محمدرضا شجریان در تصنیف «رندان مست» کلمه «زو» را که نقش قیدی دارد و مخفف «زود» به معنی «تند و سریع» است، به غلط «از او» خوانده است و آن را مخفف «زِ او» پنداشته است؛ اشتباهی که نحو جمله و ارکان دستوری آن را دچار مشکل می‌کند. همین اشتباه را بعدها علیرضا قربانی هم در بازخوانی این آهنگ مرتکب شده است.

این غلط‌خوانی‌ها و دخل و تصرف‌های نابه‌جا دامن‌گیر خوانندگان پاپ و راک و تلفیقی نیز هست. برای مثال محسن چاوشی در آهنگ «دل من» واژه «گردان» در بیت «بی‌خود و مجنون دل من، خانه پرخون دل من/ ساکن و گردان دل من، فوق ثریا دل من» را بدون توجه به معنی آن به «گردون» تغییر داده است و معنای شعر را مختل کرده است یا در آهنگ «به رقص آ» چندین غلط فاحش دارد، مثلاً بیت «در عشق، تاجدارانْ در چرخِ او چو باران/ آن جا قبا چه باشد؟ ای خوش‌کمر به رقص آ»، «عشق» را با کسره اضافه خوانده است: «در عشقِ تاجداران...» و با این خوانش، جمله بدون نهاد مانده است.

من در اینجا از خوانندگان درجه چندمِ دیگری که بدون هیچ‌گونه شناختی از ادبیات کلاسیک به سراغ مولانا رفته‌اند می‌گذرم که پرداختن به آن‌ها مجالی گسترده‌تر می‌طلبد. همه این‌ها نشان می‌دهد که اگر خوانندگان ایرانی می‌خواهند به سراغ مولانا و شعرش بروند بهتر است در انتخاب شعر و نحوه درست خواندن آن با اهالی ادبیات و متخصصان این حوزه مشورت کنند تا از چنین اشتباهاتی در کارهایشان بکاهند و آثار ارجمندتری تولید کنند.

    این مطالب را هم بخوانید: 

  ◾️  دکتر تمیم‌داری: مدونا، از مولانا چیزی نمی‌فهمد 

  ◾️ خطر ابطال شناسنامه ایرانی مولانا

۲۵۲۵۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1559366

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 45
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • کارن IR ۰۷:۵۰ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    40 79
    لطفا از کسی مثل مرحوم شهیدی ایراد نگیرید ..خوب میدونیم که زاده میمه اصفهان بود و در اونجا تلفظ همین است ..ایراد بنی اسراییلی
    • IR ۰۹:۱۵ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
      27 13
      افرادی که خیلی به الفاظ و اعراب دقیق کلمات و ادای حروف توجه دارند، اغلب نه خود از اشعار لذت می برند و نه شنونده. حال و هوای موسیقی اصیل و بسیار تاثیرگذار را فدای الفاظ نکنید. ضمنا شما به عنوان مثال بیت "هر چه می گویم به قدر فهم توست ... مردم اندر حسرت فهم درست" را در آثار مرحوم علامه جعفری ببینید، در کتاب مولوی در جهان بینی های ... مَردم ثبت کردند و توضیح دادند و در آخرین مصاحبه که در کیهان فرهنگی تابستان 78 باز نشر شده می بینید که "مُردم اندر حسرت فهم درست" استنباط می کنند که برخی کاملا غلط می دانند. دست بردن در اشعار عرفانی جرم است نه اشتباه سهوی و حتی عمدی بخاطر ادای بهتر کلمات. بیت اول مثنوی در تمام مثنوی های موجود در ایران به استثناء نسخه قونیه که نیکلسون هم آنرا بهترین و اصیل ترین نسخه مثنوی تشخیص داده، غلط نوشته شده؛ جایگزین کردن "این نی" با "از نی" و همچنین جابجا کردن "شکایت" و "حکایت". ضمنا اکثر افرادی که به موسیقی اصیل گوش میدن، خیلی خوب اشعار را می دانند و با یک اشتباه کوچک استاد شهیدی بزرگ، زُلال را "زَلال" تصور نمی کنند.
    • لطفا کمی انصاف IR ۱۰:۱۷ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
      17 4
      شخص بسیار محترمی را که شاید برخی مخاطبین به خوبی بشناسند، و خوب نیست نامشان آورده شود، هر جا در مورد جناب مولانا صحبت می کردند یا می نوشتند، سخن را با این عبارت شروع می کردند که "البته این مرد اشتباهاتی دارد و من مثل خیلی ها شیفته او نشدم"، هر چند در وسط های سخن، آثار نوعی شیفتگی و بلکه نوعی جنون و وجد و از خود فانی شدن در بیانات او دیده می شد. کار به جایی می رسید که در انتهای کلام، همیشه شنوندگان یا خوانندگان نمی دانستند به اول کلام توجه کنند یا به آخر آن. مشکل بزرگ این بود که اشتباهات ایشان را که تا حدودی بیان می کرد، به حرمت خود آن آقای محترم قسم، بسیار پیش پا افتاده و سلیقه ای بود و در دیوان طاقدیس مرجع عالیقدر مرحوم ملااحمد نراقی پیشرفته تر از آن بود و هست. حالا جناب نویسنده مقاله دارند ایرادهایی را در آثار خوانندگان و به ویژه استادان بی نظیری مثل استاد شهیدی استخراج و در معرض دید همه قرار می دهند که در مقابل حجم کاری که این استادان انجام داده اند و ضرورت های شعری و گاهی موسیقیایی، در حد همان جمله "البته این مرد اشتباهاتی دارند"، است و معلوم نیست که با چه هدفی مطرح شده اند.
    • IR ۲۲:۰۴ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
      0 13
      چاووشی و قربانی سوادی ندارند
    • سپهر IR ۲۳:۳۴ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۷
      1 0
      سلام اصفهان زلال زولال تلفظ میکنند البته تلفظ استاد شهیدی هم مشکلی ندارد
  • عبدالکریم IR ۰۷:۵۳ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    خوب اینها خود نشانگر آن است که خوانندگان آن سواد و مرتبه را ندارند و همین استادشان که گوش فلک را پاره کرده بود ، می بینید که اشتباهات مکرر می کرده و بقیه هم از روی دست او کپی ها کرده اند . دلیل هم دارد که اشتباه می خوانند ، درک شخص بزرگ و والا مقامی همچون مولانا ، نیاز به درک و فهم و تفسیر قرآن دارد که آن مطربان از آن عاجز هستند
    • IR ۰۸:۵۰ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
      88 13
      چرا همه جا لجن میپراکنی تو؟!!
    • سیا IR ۱۲:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
      38 7
      بی خردی در کینه و کینه در کلام شما موج میزنه.از اینکه هم وطنی مانند شما دارم شرمسارم
    • M GB ۲۱:۴۷ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۴
      3 0
      خداوند عز و جل بر شما عقل و درک عنایت بفرماید انشاالله
  • IR ۰۹:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    جناب دکتر ادبیات؛ایراد گرفتن از استاد شجریان،مثل کافر پنداشتن ابوعلی سینا توسط عده ای کج اندیش است.و یادآور این شعر معروف که کفر چومنی.... شعر وامدار استاد شجریان است و از وجود این بزرگ است که اعتبار و آبرو پیدا کرده..... ایراد گرفتن از شعرخوانی استاد شجریان خنده آور و بیشتر یک جوک هست.....
    • IR ۱۲:۳۹ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
      59 21
      بت نسازید برای خودتان که حتی نشود یک ایراد جزئی از آن گرفت
    • IR ۱۸:۰۷ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۳
      11 13
      متنفرم از این جمعیت نادان که یک آدم رو بدون داشتن صلاحیت تا حد خدا بالا میبرند و متاسفانه در ایران به وفور یافت میشوند
    • ناشناس IR ۱۵:۲۹ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۴
      10 0
      ایرادشون منطقی و به جایی از استاد شجریان گرفتند. چه اشکال داره روشنگری کردن؟
  • US ۱۰:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    اگر همین خوانندگان نبودند الان خیلی ها یک بیت شعر مولوی هم به گوششان نخورده بود.
    • منم دارم میگم IR ۱۸:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
      23 2
      ای درود بر او شرفت
    • IR ۲۰:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
      25 4
      البنه پیش از اینکه خوانندگان از اینان بخوانند ... این بزرگان عالم گیر شده بودند.
  • IR ۱۰:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    19 3
    قافیه اندیشی و دلدار او ... گویدش مندیش جز دیدار او
  • IR ۱۰:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    وزن شعر اگر زو تلفظ می شد بهم میخورد، از او درست بود که استاد شجریان اجرا کرد،در معنی هم از او صحیح تر است، ضنن اینکه باید ببینیم از کدام نسخه خواننده استفاده کرده، برای شهرت بیشتر جناب اقای گمنام آویزان نام استاد شجریان نشوید
    • احمد IR ۲۲:۴۳ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
      4 9
      اگر کشته مرده خواننده ای هستید خب این حق شماست، اما هرگز این دلیل نمیشه که به منتقدانش که با سند انتقاد میکنند، بی جهت و ازروی احساسات اعتراض کنید
  • ستاره روشن IR ۱۰:۳۹ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    68 5
    باز خدا پدر مرحوم شهیدی و مرحوم شجریان رو بیامرزه که چهار تا شعر درست رو در قالب موسیقی های خوب به گوش مردم رساندند. اساتید محترم زبان فارسی چه کردند و می کنند؟ وقتی بالای سر شعر و موسیقی صدا و سیما چهار نفر آدم کاربلد نیستند همین فجایع درست می شه. یک مشت موسیقی زف ناله و اشعار سخیف دم دستی. نه شعر نه موسیقی قابل قیاس با دهه 50 نیست. همه چی اش بده. از آهنگسازی گرفته تا شعر و مخصوصا خوانندگی.
  • احسان IR ۱۰:۴۰ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    39 20
    استاد شجریان از اساتید نامی کشور و خسرو آواز ایران بوده و هستند، ولی گاهی اساتید برای جور در امدن وزن و آهنگ دستکاری هایی جزیی در شعر میبرند که این موضوع در بسیاری از آثار این عزیزان قابل مشاهده است. بطور کلی با نظر دکتر احمدوندی موافقم که شعر باید درست خوانش شود، ولی گاهی یه غلط جزیی از نظر خوانش که باعث شنیده شدن آن شعر و مفهوم شود خیلی بهتر از نپرداختن به آن است
    • IR ۲۲:۰۶ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
      4 5
      شجریان که اصلا معلوم نبود چی می گه ، بد می خوند
  • هادی حسینی IR ۱۰:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    8 3
    در نحوه خوانش اشعار کلاسیک بین بزرگان شعر و ادب هم اختلاف هست و این قضاوت عادلانه نیست بخاطر اینکه نگارنده خودش مرجع نیست
    • علی IR ۰۲:۳۱ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۳
      3 1
      احسنت،چون حداقل بایدمی فرمود،حضرت مولانا
  • ایرانی IR ۱۲:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    8 6
    در این خصوص اساتید مبرز و با تجربه می بایست نظر دهند. دکتر سی و چند ساله براحتی با انتقاد از بزرگان شناخته شده ای همچون اساتید شهیدی و شجریان و نیز همراهی عجیب خبرانلاین، برای خود وجهه و اعتبار می خرد. ضمنا همانطور که این دکتر قصه ی ما میگوید، تا از دقایق و ظرایف کاری اطلاع ندارید، نباید اظهار نظر کنید. هم لهجه محلی روانشاد استاد شهیدی و هم ضرورت موسیقیایی در همان تصنیف روانشاد استاد شجریان، پاسخ دکتر جویای نام است. بر بساط نکته دانان، خود فروشی شرط نیست/ یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل، یا خموش/
  • فاطمه IR ۱۶:۱۳ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    18 3
    آهنگی ک از اقای چاوشی مثال زدید بیست هزار آرزو نیست و اسمش دل من هست اصلاح بشه،بنظرم این تغیرات برای وزن واهنگ بهتر اعمال شده چون بهرحال سبک پاپ طوری باید باشه که عموم ارتباط برقرار کنند وبشینه توی ذهنشون ..اقای چاوشی خیلی موفق بودند توی اشنا کردن جوونتر ها بامولانا.تونستن ریتیمیک تر و شادتر اینکارو انجام بدن.
  • شادان IR ۱۶:۵۷ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    8 4
    بااحترام به نظرهمه بزرگواران و،،، تلفیق شعروموسیقی ایرانی،گاهی میطلبدتغییری،یا تلفظی،متغیرازاصل کلام،همچنین تفاوت لهجه ها،بطورمثال تلفظ کلمه درخشان بالهجه اصفهانی،یا همین کلمه زلال و،، درجایی دیگر یکی از ابیات که اصل این است،شیوه چشمت فریب جنگ داشت،ماغلط کردیم و صلح انگاشتیم،،جناب استادشجریان به صلاحدید بسیار بجا بجای واژه غلط گردیم،خوانده اند،،ما ندانستیم وصلح انگاشتیم،زیرا که،جمله غلط کردیم یا غلط کردی یا غلط کردن،بیشتر همان معنای بیخود کردن رو میده،که جدای ازاین تلفظ و بیانش دراین قسمت، درآواز سنگین و نابجا و بدون آواست، بهتر است بزرگواران ادیب، در موضوع ادبیات آوازی بزرگان این رشته ازهنر،ورود نکنند و نظری هم ندن،چرا که افرادی چون استادشهیدی و استادشجریان،جدای ازدانش ادبی خودشان،قبل ازساخت هرگونه اثری با چندین استادمسلم ادبیات،مشورت کرده اند،، ودر پایان،،،،ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست،عرض خودمیبری و زحمت ما میداری
  • IR ۱۹:۳۰ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    9 4
    موی بشکافی به عیب دیگران چو به عیب خود رسی کوری از آن
  • محمد IR ۲۰:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    9 2
    اهنگ چاوشی بیست هزار ارزو اصلا همچین متنی نداره. اون اهنگ اسمش دل من هست. اول تحقیق کنید بعد حرف بزنید
  • nasrin IR ۲۱:۱۶ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    10 2
    به نظرم وجود چند اشتباه جزیی میتونه برای هرکسی پیش بیاد واین دلیل نمیشه ک کل کار و زحمات هنرمندو زیر سوال ببریم خواننده هایی مانند محسن چاوشی خیلی موفق بودند و باعث شدن جوانها نسبت به چند دهه گذشته با اشعار فاخر ایرانی بیشتر آشنا بشن...درضمن خود جنابعالی بدون اطلاع از آهنگ اسم آهنگو نیار اون اهنگ بیست هزار آرزو نیست پس خودتونم ممکنه اشتباه کنین
  • IR ۲۱:۳۹ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    1 1
    و شما که این خبر را تهیه و انتشار داده اید نیز اسم آهنگ دل من محسن چاوشی روکه روی کلمه گردون فوکوس داشتید به بیست هزار آرزو تغییر دادید و موجبات اخلال در معرفی اسم دو آهنگ متفاوت شدید دقت کنید بعضی اشتباهات سهوی هستند و فرق زیادی از اشتباه مربوط به چند صد سال قبل و چند سال قبل وجود دارد
  • مبینا IR ۲۳:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    0 1
    والا تو کتابای درسی هم برید ببینید شعرایی که واسه اگاهی بچه ها ویادگیریشون میزارن هم ایراد داره با شعر اصلی اینارو نمیگن
  • کوروش JP ۰۰:۳۰ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۳
    0 3
    محسن چاوشی به دلیل خواننده پاپ بودن بهتراست ازاشعاروترانه های امروزی استفاده کندوخواندن اشعارشاعران بزرگ نیازبه سوادومطالعه فراوانی داردکه ازتوان آقای چاوشی خارج است.
  • کیوان IR ۰۰:۴۰ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۳
    2 0
    آهنگ استاد محسن چاوشی اصلا اینو نمیگه چی واسه خودتون میبرید و میدوزید
  • علی IR ۰۱:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۳
    3 0
    خوشبختانه خوانندگانی که اشعار مولانا را در قالب پاپ یا موسیقی سنتی اجرا کرده اند بخصوص در دهه های اخیر از قبیل استاد شجریان گرفته تا چاووشی، موجبات شناخت و درک و فهم ادبیات پارسی کهن را که در معرض فراموشی بوده زنده کرده اند. نسل جدید با شنیدن اینگونه اشعار با سبک های مورد علاقه خود، شکوه شعر مولانا را بهتر درک می‌کنند اونهم در دنیایی که ترانههای کوچه بازاری و بی‌کیفیت جای اشعار شعرای بزرگ رو گرفتن. بنطرم کار ابنگونه هنرمندان در خور تقدیر است اما بهتر این است که خوانندگان در آهنگ های خود، حق مولف را رعایت کنند و انچه را میخوانند بازتاب همان چیزی باشد که در ذهن شاعر بوده و امانت دار، هرانچیزی باشند که مقصود شاعر بوده و با تغیر در الفاط و حروف زمینه تغیر معنای شعر را ابجاد نکنند. که اگر چنین باب شود، بعد از چند دهه اشعاری با مضامین متفاوت از انچه شاعر سروده متولد میشود.
  • عبدالکریم IR ۰۶:۵۷ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۳
    0 0
    تفاوت آواز غربی با آواز اصیل ایرانی در شعر اونها نهفته‌ست. در غرب آهنگی ساخته شده و در قالب آن شعری متناسبش سروده میشه. اما در آواز اصیل ایرانی، خواننده ابتدا تعداد متعددی از دیوانهای اشعار رو تورق کرده و شعری متناسب با آهنگ پیدا میکنه که ممکنٍ از لحاظ وزنی بعضاً باهم همخوانی نداشته باشه. در اینجا خواننده وادار میشه که تغییراتی جزیی در شعر اعمال کنه که رسالت اون آهنگ و فحوای کلام شعر با کمترین تغییرات به شنونده انتقال داده بشه. این، فهمش چیز عجیب غریبی نبود که این دکتر جوان و جویای نام بخواد ازش برای خودش دست‌آویز بسازه! ببینیم خبرآنلاین منتشر میکنه یا نه!!!
  • سپهر IR ۱۰:۵۲ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۳
    1 2
    گلهای تازه برنامه ۳۶ بهترین اجرای شعر مولوی استاد آواز ایران اکبر گلپاع
    • احمد IR ۰۱:۵۵ - ۱۴۰۰/۰۸/۰۱
      0 0
      هیچ شخصی را نمیشه بت کرد فردوسی هم گردآورنده آثار وکتب بجا مانده ازتاریخ ایران به علاوه نبوغ خود بوده است اگر استاد شهیدی بنان گلپا یگانی ایرج شجریان ذبیحی هایده مرضیه خوش درخشیدند دلیلش شعرو فرهنگ و موسیقی غنی ایرانی است وهمه این عزیزان جزیی ازین فرهنگند همانطور که باربد بود نکیسا بود و
  • IR ۱۷:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۳
    0 1
    خوب خود مولوی و سایر بزرگان زنده نیستند، تا ببینیم چه کسی درست یا غلط اشعار آن بزرگان می خواند، فکر کنم بد نیست، کمی وسعت دید پیدا کنیم و اجازه دهیم اشعار آن بزرگان از زاویه های متفاوت قرائت و خوانده شود و دیکتاتور نباشیم، البته از این ور هم غش نکنیم
  • بیگی IR ۲۲:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۳
    1 2
    خجالت بکشید ...
    • IR ۰۸:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۴
      0 0
      خوب بعد از کشیدن خجالت تا چند کیلومتر، دستور بعدی چیست؟ دلایل قوی باید و معنوی نه رگ های گردن به حجت قوی
  • سعید IR ۲۲:۵۰ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۳
    1 1
    اگر ایرادی که بر خواننده های موسیقی چون شهیدی و شجریان وارد کرده را حتی درست هم‌بدانیم که باید با رجوع به ادیبان و مولوی پژوهان بزرگ چون استاد موحد غلط و درست را دانست ،لیکن در خصوص رندان مست و واژه "زو" و تبدیل آن به" از او " در خوانش شجریان گویی که شجریان حق مطلب را ادا کرده است.شجریان چنان بی تدبیر و سطحی در اشعار دخل و تصرف نمی کند قطعا به نسخه ها و منابعی رجوع کرده تا اصالت معنایی شعر تغییر نکند.
  • میهن IR ۲۲:۴۹ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۴
    0 0
    فقط ان را بدانید که شجریان به معنای واقعی فردوسی موسیقی ایرانی بود، در زمانه ای که تمام موسیقی های رایج مشور به سمت پاپ و راک و موسیقی های غربی می رفتن و موسیقی ایرانی داشت فراموش می شد، این استاد شجریان بود که باری دیکر ایرانیان را عاشق موسیقی ایرانی کرد. هزاران بار تاسف که بدون درک این مسئله به گزافه گویی می پردازید و صد افسوس که بعضی از مردم ملتم بی تاملند....
    • سپهر IR ۲۱:۳۰ - ۱۴۰۰/۰۸/۰۲
      1 0
      نه نیست شجریان فردوسی نیست فقط فردوسی فردوسیه شجریان شجریانه بنان بنانه و بت نساز
  • dr.abdolaahi IR ۱۶:۲۹ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۵
    3 0
    بهترین نقد علمی که دراین چند ساله در مورد موسیقی ایرانی خواندم در ضمن دوستان نقد کردن به معنی پایین آوردن کسی نیست هیچکس بی نقص نیست ما این را در علم هم داشته ایم معادلات نیوتون بعد از چند صده منقضی شد به امید تفکر