از سال ۹۲ که به شکل حرفهای وارد دنیای خبر و رسانه شدم همواره کمترین ارزش به تلاشگران عرصه اطلاعرسانی داده میشود؛
از سال ۹۳ که وقتی بهعنوان خبرنگار ورزشی استان آذربایجانغربی به تهران آمده و در فینال خونین لیگ برتر والیبال حضور یافتم ولی با برخورد سخت حراست و خود مسئولین برگزاری مواجه شدم تا به امروز همواره بدترین برخوردها را شاهد بودیم از بدترین سرویس تا بدترین و بدلحن ترین برخوردها و همیشه بدون اختصاص پذیرائی مناسب و ...
درحالیکه اکثر یا بهتره اینطور بگوییم همه رسانهها اعم از خبرگزاری و پایگاههای خبری در استانهای مختلف خبرنگار دارند ولی مسئولین برای حفظ جایگاه و صندلی خود همیشه دل به دعوت از پایتختنشینان میکنند تا خود را در بین مسئولین ارشد بزرگ نشان دهند، ولی هیچگاه خبرنگاران و روزنامهنگاران استانی آنچنان ارزش نیافتند.
تقریبا دو هفته قبل در راستای بازدید برخی مقامات کشوری از پروژه انتقال کانی سیب، ستاد احیای دریاچه ارومیه، خبرنگاران استانی را به شکل عجیب و توهینآمیز "در صورت تمایل میتوانید جهت پوشش خبری به محل مورد نظر مراجعه فرمایید و ایاب و ذهاب به عهده خبرنگاران محترم می باشد" دعوت کردند تا این برنامه که با یک اتوبوس احتمالا مشکلدار اصحاب رسانه تهران را آوردند و متاسفانه شاهد درگذشت دو تن از خبرنگاران بودیم.
همواره در چنین برنامههایی مسئولین با خودروی با کیفیت تویوتا لندکروز یا چنین خودروهای لوکس جابجا میشوند که هم ایمنی کافی دارد و هم سرعت بالا، خبرنگاران مجبورند با سرویس بیکیفیت که سرعتش به سختی سه رقمی میرسد باید در اندازه خودروی لوکس مسئول و مدیر سریع حرکت کنند تا از برنامه عقب نمانند.
قشری که نه بیمهای دارد، نه درآمد مناسب نه و نه و نه و این بار در یک تور خبری متاسفانه شاهد درگذشت "مهشاد کریمی" و "ریحانه یاسینی" بودیم و مصدومیت چند ده نفر از عکاسان و خبرنگاران که اتفاقی ناراحت کننده بود و تا به امروز هیچ نهادی بطور کامل موضوع را گردن نمیگیرد نه از متولی برنامه نه از سایرین.
البته نباید از این موضوع گذشته که در ۲ سال اخیر بیش از ۷۰ حادثه واژگونی اتوبوس در کشور رخ داده که بین یک مصدوم تا ده ها کشته را در پی داشته است و دلایل آن به واکاوی نیازمند است، امیدواریم فکری عاجل برای قشر خبرنگار و عکاس و برای معیشت این قشر پرتلاش صورت گیرد.
نظر شما