در فرانسه خیلی‌ها لوک بسون را به عنوان سازنده فیلم‌های تجاری می‌شناسند، هرچند خودش این موضوع را بی‌اهمیت می‌داند و می‌گوید حتی ژان لوک گدار هم فیلم تجاری می‌سازد.

به گزارش خبرآنلاین، سال 2006 بود که لوک بسون، موفق‌ترین فیلمساز فرانسه در گیشه‌های فروش اعلام کرد آخرین فیلمش را ساخته است.

او بیش از یک دهه بود می‌گفت تنها 10 فیلم خواهد ساخت و آن سال سهمیه‌اش کامل شد. مسلما ماجرای نیمه‌انیمیشن و کودکانه «آرتور و نامرئی‌ها» پایان خیلی مناسبی برای کسی نبود که آثار موفقی چون «دریای بزرگ»، «لئون» و «عنصر پنجم» را در کارنامه داشت، اما بسون همان زمان به گاردین گفت: «توقف زودهنگام را به توقف دیرهنگام ترجیح می‌دهم.»

ولی انگار خیلی زود این حرف را زده بود. حتی اگر دو دنباله «آرتور» را ده و نیم حساب کنید، بسون از سهمیه خود فراتر رفته و اکنون نه تنها با یک فیلم بلکه با دو فیلم به شهر بازگشته است.

بسون می‌گوید: «از آن حرف منظور دیگری داشتم. گفتم خیلی خوش‌شانس هستم اگر بتوانم 10 فیلم بسازم. منظورم این بود. وقتی اولین فیلمم را ساختم از این می‌ترسیدم که اجازه ندهند فیلم بعدی را بسازم. از فیلم ششم و هفتم به بعد حس کردم خسته شده‌ام. هنگام فیلمبرداری باید کلی انرژی بگذارید. تقریبا می‌میرید تا یک فیلم را تمام کنید. خوشحال بودم به عدد 10 رسیده‌ام.»

موهایش بسون دیگر مثل سابق پف‌دار نیست و کمی هم شکم آورده، اما در 52 سالگی نه تنها موقعیت کاری مناسبی دارد، بلکه می‌تواند به سطح جدیدی از اعتبار هم برسد، مسئله‌ای که بسون همیشه با آن مشکل داشته است. او در فرانسه همیشه به عنوان نوعی بی‌قاعدگی از نوع آمریکایی‌ محسوب شده تا فیلمسازی با اعتبار کسانی مانند گدار و تروفو.

اگر آنها «شانل» و «دیور» سینمای فرانسه هستند او «پریمارک» این کشور است، کسی که قطعا بازار شلوغ‌تری دارد. در گذشته هر وقت هم که سراغ مسائل جدی می‌رفت، مورد تمسخر قرار می‌گرفت. میلا یوووویچ بازیگر فیلم «ژاندارک» او نامزد تمشک طلایی بدترین بازیگر زن شد و فیلم «آنژل-آ» به عنوان یک تلاش ناموفق از سوی بسون برای ثبت خود به عنوان یک فیلمساز مولف تعبیر شد.

لوک بسون

لوک بسون و لوئیز بورگوئن در پشت صحنه فیلم «ماجراهای شگفت‌انگیز آدل بلان-سک»  

او می‌گوید: «فکر می‌کنم ما تصوری اشتباه نسبت به فیلم تجاری، روشنفکرانه یا هنری داریم. برای اینکه همه فیلم‌ها تجاری هستند. وقتی می‌روید فیلمی از ژان لوک گدار ببینید، به خاطرش پول می‌دهید. قبول کنید او با فیلم‌های کوچک خود که نهایت یک میلیون دلار هزینه دارند، بیشتر از خیلی‌ها پول درمی‌آورد. دو نفر را دو ساعت تمام در یک آشپزخانه می‌گذارید و فیلمتان هم سیاه و سفید است و همه می‌گویند، «اوه خیلی هنری است.» فیلم تجاری به چنین فیلمی می‌گویند، چون هزینه‌ای نداشته است.»

بعید به نظر می‌رسد فیلم بعدی بسون که عملا دوازدهمین فیلم اوست، این تصویر را عوض کند، اما فیلم دوم، شاید. اولین فیلم کمدی/ماجرایی «ماجراهای شگفت‌انگیز آدل بلان-سک» است که از روی یک کتاب مصور ساخته شده و یادآور «مومیایی» یا «ایندیانا جونز» است.

داستان سال 1911 در پاریس اتفاق می‌افتد و ترکیبی کارتونی از یک پتروداکتیل فراری (گونه‌ای از سوسماران بالدار)، مومیایی‌های زنده‌شده، کارآگاه‌های مضطرب و یک قهرمان زن خونسرد با بازی لوئیز بورگوئن است.

بسون می‌گوید: «این فیلم سنگین نیست. یک بستنی است. یک بستنی وانیلی با توت فرنگی و  شکلات روی آن.»

بسون ساخت «ماجراهای شگفت‌انگیز آدل بلان-سک» را مانند گذراندن «یک روز تعطیل» برای خود توصیف می‌کند که شاید توضیحی برای بازگشت به او سینما باشد.

خودش می‌گوید: اگر دو سال پیش یک کار سنگین پیشنهاد می‌شد، قبول نمی‌کردم. آغاز بحران جهانی بود و نمی‌خواستم مردم را بیشتر تحت فشار قرار بدهم. درمورد بحران کاری از دست من بر نمی‌آید، اما حداقل می‌توانم کاری کنم دو ساعت لبخند بزنید.»

فیلم دوم بسون از آنهایی نیست که با دیدنش حس خوبی به تماشاگر دست بدهد. این پروژه که «بانو» نام دارد فیلمی زندگی‌نامه‌ای درباره آنگ سان سو چی، سیاستمدار محترم و همیشه آزاردیده برمه‌ است. وقتی صحبت از تولید چنین پروژه‌ای می‌شود، بسون اولین کارگردانی نیست که انتظار داشته باشید این مسئولیت را قبول کند. او چقدر درمورد آنگ سان سو چی اطلاعات دارد؟

بسون پاسخ می‌دهد: «من قضیه سو چی را می‌دانم و پیگیر مبارزات او بودم، اما هیچ وقت کتابی درموردش نخوانده‌ام. آنچه من را تحت تاثیر قرار داد، فیلمنامه بود که یک داستان واقعی است. شاید پس از «رومئو و ژولیت» زیباترین داستان‌ عاشقانه‌ای باشد که خوانده‌ام. در یک کلام، فوق‌العاده است. هنوز نمی‌دانم او چه طور با آن کنار آمد. وقتی فیلم را می‌بینید نمی‌توانید آن را باور کنید، اما واقعی است. همه چیز واقعی است.»

«بانو» بیشتر ارتباط سو چی با مایکل آریس محقق بریتانیایی و انتخاب هولناکی که با آن روبرو شد، مورد توجه قرار می‌دهد: انتخاب بین برگشتن پیش آریس پس از آنکه پزشکان تشخیص دادند او مبتلا به سرطان است و پایبندی به تعهد خود نسبت به برمه به عنوان یک سیاستمدار.

فیلمنامه را ربکا فرین بر مبنای گفت‌وگوهای مفصل با همکاران و اعضای خانواده سو چی نوشته، اما به گفته بسون، نیروی محرک این پروژه میشل یو، بازیگر مالزیایی‌تبار بود که نقش سو چی را بازی می‌کند. یو فیلمنامه را پیش بسون برد و او پس از خواندن فیلمنامه متعهد شد آن را بسازد.

«بانو» در تایلند فیلمبرداری شد و صحنه‌هایی از فیلم نیز به طور مخفیانه در برمه مقابل دوربین رفت. فیلم تا حد ممکن به زندگی واقعی نزدیک است و به گفته بسون این نزدیکی تا حدی است که تفکیک واقعیت و داستان بسیار دشوار است. آنها با استفاده از دو هزار عکس یک نسخه کاملا دقیق از خانه‌ای که سو چی 15 سال از 22 سال گذشته را در آن زندانی بود، ساختند و حتی از «گوگل ارث » استفاده کردند تا ابعاد و موقعیت‌ درختان را چک کنند.

بسون می‌گوید: «باید چهره پسر سو چی را وقتی آمد خانه را ببیند، می‌دیدید. باورش نمی‌شد. او همه جا را نگاه کرد و تنها چیزی که گفت این بود: «پیانو این جا نبود، آنجا بود.» عوامل تایلندی و برمه‌ای فیلم هم وقتی میشل یو را در لباس سو چی دیدند، حیرت کردند. هر روز صبح با آمدن او همه سکوت می‌کردند. او هیچ‌وقت میشل نبود. او سر صحنه همیشه آنگ سان بود. خیلی غریب بود.»

«بانو» قرار است اواخر سال اکران شود، اما سو چی نوامبر پیش آزاد شد و بسون توانست تلفنی با او صحبت کند. او می‌گوید: «ما فقط درمورد زندگی صحبت کردیم. فقط سلامتی او برایم مهم بود. اینکه چه حالی دارد و آیا کمکی از دست ما برمی‌آید. او بسیار باهوش و پر از احترام و عشق است. او یک الهه است.»

ناتالی پورتمن

ناتالی پورتمن و ژان رنو در فیلم «لئون» به کارگردانی لوک بسون

بدبین‌ها ممکن است بگویند بسون علاقه شدیدی به «الهه‌» دارد. بیشتر فیلم‌های او - «نیکیتا»، «ژاندارک»، «عنصر پنجم»، «آنژل-آ» و اکنون «ماجراهای شگفت‌انگیز آدل بلان-سک» - درباره زنان قدرتمند و معمولا قدیس‌وار هستند. هرچند خودش منکر این مسئله می‌شود و می‌گوید: «فکر می‌کنم در فیلم‌هایم به طور مساوی به زنان و مردان می‌پردازم.»

فرمول مشخص دیگر آثار بسون این است که در آنها یک قهرمان جاهل‌مآب در برابر شخصیت‌های منفی از قهرمان زن دفاع می‌کند. این قهرمان مرد معمولا تند رانندگی می‌کند، با هنرهای رزمی آشناست و سلاح‌های بزرگ دارد. این نکته نه تنها در فیلم‌هایی که بسون کارگردانی کرده به چشم می‌خورد بلکه در فیلمنامه‌هایی هم که برای دیگران نوشته نمود دارد، نمونه آن فیلم‌های «حامل»، «آدمکش» و اخیرا «ربوده‌شده» با بازی لیام نیسن.

بسون با افتخار به این نکته اشاره می‌کند که هیچ‌وقت به مدرسه فیلمسازی نرفته و هیچ وقت هم دغدغه سینما را نداشته است. تلاش او برای ورود به «فمی» مدرسه ملی فیلم فرانسه حدود 30 ثانیه پس از شروع مصاحبه با شکست مواجه شد. بسون می‌گوید: «آنها از من خواستند اسم سه فیلمساز محبوبم را بگویم و من عملا اشتباه جواب دادم. من گفتم اسکورسیزی، اسپیلبرگ و میلوش فورمن. همین. آنها گفتند، نه. 20 سال بعد آنها از من خواستند در آن مدرسه درس بدهم. من گفتم، نه، برای اینکه هر چه می‌خواستم بگویم دقیقا خلاف چیزی بود که آنجا درس می‌دهند.»

زمانی که منتقدان در واکنش به «آخرین نبرد»، اولین فیلم بسون او را به تقلید از تارکوفسکی متهم کردند، ناچار شد برود فیلمی از تارکوفسکی کرایه کند تا ببیند آنها چه می‌گویند. هرچند بسون دقیقا با معیارهای سینمایی پرافتخار فرانسه همخوانی ندارد، اما حداقل به حفظ آن کمک کرده است.

بسون رئیس و سهامدار اصلی شرکت فیلمسازی «یوروپاکورپ» است که از سال 1997 تاکنون بیش از 100 فیلم تولید کرده یا در تولید آن مشارکت داشته و کلی فیلم هم توزیع کرده است. بسون به عنوان نویسنده و اغلب در مقام تهیه‌کننده در بیشتر فیلم‌های این شرکت همکاری دارد و هرچند بیشتر این فیلم‌ها به نوعی اکشن هستند، اما تولید فیلم‌های کم‌هزینه هم در دستور کار قرار دارد.

و این را هم را فراموش نکنیم که برنده پارسال اسکار بهترین بازیگر زن تولید ماشین فیلمسازی بسون است. ناتالی پورتمن وقتی بسون او را در فیلم «لئون» به بازی گرفت، تنها 11 ‌سال داشت. پورتمن پس از دریافت جایزه یادش بود از او تشکر کند.

بسون می‌گوید: «خیلی خوشحال شدم. این نشان می‌دهد او چقدر استثنایی است. از 11 تا 16 سالگی در جریان همه فیلم‌هایی بودم که به بازی در آن پاسخ مثبت می داد یا نمی‌داد، برای اینکه پدر و مادرش در این کار نبودند. مدیر برنامه‌هایش را من به او معرفی کردم. وقتی بچه‌ای 11 ساله را وارد این صنعت می‌کنید باید نسبت به او احساس مسئولیت کنید. هرچند او باهوش است و در 16 سالگی دیگر به کمک من احتیاج نداشت.»

بسون نمی‌داند مسیر کاری‌اش به کجا خواهد رفت. او دیگر نه برای خود سهمیه مشخص می‌کند و نه به نظر می‌رسد در آستانه بازنشستگی قرار دارد.

گاردین / 14 آوریل / ترجمه: علی افتخاری

54

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 143915

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 15 =