هرجامعهای از افراد شکل میگیرد و هیچ فردی خالی از نقص و معایب فرهنگی و اخلاقی نیست، زیرا در آن صورت هیچ جامعهای دچار مشکلات مختلف در زمینههای گوناگون نمیشد. بنابراین اگر جامعه را به صورت یک شخص فرض کنیم که دارای ذهن جمعی است این ذهن هرچه تواناییهای فرهنگی آن کمتر باشد طبیعتا مشکلات اجتماعی در آن بیشتر خواهد بود.
این موضوع را با بررسی شمارگان مطبوعات، کتاب و تعداد کتابخانههای عمومی، مقدار کتابها در آنها و تعداد مراجعه کنندگان به آنها میتوان پی برد.
بنابراین هرنسلی زمینهای در این طریق برای نسل بعدی فراهم میکند که مبنای زندگی آینده آن جامعه را تشکیل میدهد. معضلات ناشی از فقر فرهنگی و ضعف مدنیت که حاصل به کار نگرفتن فرهنگ ملی است سبب میشود که ذهن جامعه به تدریج متوجه فرهنگهای فریبنده بیگانه که امروزه از طریق وسایل ارتباطی بی محتوا جهان را انباشته، موجب آشفتگیهای اجتماعی و درنتیجه پدید آمدن فساد به صورتهای مختلف در میان طبقات مختلف جامعه شده است.
عامل اصلی چنین وضعیتی ایجاد محدودیتهای فکری، دیدگاههای تنگنظرانه و عدم طیران آزادانه مرغ اندیشه در میان اهل نظر است که سبب میشود تا ذهنهایی که گرایش به خلافهای اجتماعی و فرهنگی دارند به دلیل آن که نیشتر نقد را در پیشرو نمیبینند و منتقدان را در حالت منفعل مییابند بی مهابا در طریق خلاف کاریهای خویش بتازد.
چنین است که یکباره خبرهایی دهشتزا از اختلاس و نادیده گرفتن حق الناس جامعه را نسبت به تمامی ارزشها، دلزده و آن را پریشان میسازد.
نظر شما