موسیقی زیرزمینی برای همه آشناست. اما زیرزمینی ها در همه حوزه ها وجود دارند. گزارشی که می خوانید از یک شوی لباس زیرزمینی است که البته خیلی ها در تهران از آن خبر دارند.

زهرا تالانی: کارت دعوت برای مراسم شوی لباس خیلی اتفاقی به دستم رسید، یک کارت سفید کوچک که تنها آدرس محل برگزاری روی آن بود. قرار بود من به جای دوستم که در سفر بود بروم برای همین از قبل هماهنگ شده بود و باید کارت شناسایی می بردم تا اجازه ورود داشته باشم.

روز پنجشنبه عصر ساعت 5 وارد یکی از کوچه های خلوت نیاوران شدم، کوچه بن بستی که برخلاف سایر کوچه و خیابانهای این شهر خبر از هیچ ماشینی نبود. من همیشه فکر می کردم این طور مراسم ها در شب برگزار می شوند، اما آن وقت روز کمی برایم عجیب بود. به هرحال ، پلاک را پیدا کردم و زنگ زدم. یک خانه ویلایی با حیاط بزرگ و استخری که در وسطش بود. هنوز چند قدمی برنداشته بودم که خانمی با لباس محلی جنوبی از سمت راست حیاط آمد و کارت دعوتم را به همراه کارت شناسایی خواست. وقتی مطمئن شد، من را به سمت در ورودی ساختمان دعوت کرد.


راحت باش، همه خانم هستیم!

یک سالن بزرگ که دو طرف چند ردیف صندلی چیده شده بود و وسط آن حالت سن داشت. درست مانند همان صحنه هایی بود که در تلویزیون دیده بودم. وقتی خواستم ردیف جلو بنشینم، خانمی که مسئول راهنمای مهمانان بود و کت و دامن پوشیده بود، گفت: "صندلیهای جلو رزرو فروشندگان و خیاطان لباس هستند و شما باید ردیف دو به بعد بنشینید."  

به طور ذاتی و مانند هر تماشاگر دیگری سعی کردم جایی پیدا کنم که دید بهتری داشته باشم، برای همین کنار خانم میانسالی در ردیف جلو نزدیک سن نشستم . قرار بود برنامه ساعت 7 شروع شود اما هنوز خیلی از صندلیها خالی بود. انگار همه به مجلس عروسی آمده بودند، گمانم تنها من بودم که برای اولین بار به این مراسم می آمدم. 

گوشی همراهم را درآوردم تا شروع مراسم کمی بازی کنم. خانم کناری من آیینه اش را از کیفش در آورد و گفت: "چرا راحت نیستی؟ همه خانم هستیم." گفتم: ممنون راحتم.

گفت: "بیشتر لباسها سایز شما هستند برای همین خیلی می تونی خرید کنی. فقط شماره ها را بنویس که بعدا اشتباه نکنی."

پرسیدم: مگر برای فروش هم چیزی هست؟ با مهربانی گفت: " فقط خریده. برای اولین باره که میای برای همین نمی دونی. هر مانکنی که رد شد اگه از لباسش خوشت اومد شمارشو بنویس بعد که شو تموم شد یه پذیرایی ساده می کنند و بعد هم خرید شروع می شه. اون موقع هست که خیلی قیامت می شه."

گفتم: برای همین قراره ساعت 5 شروع بشه چون از اون طرف خرید هست؟ خانم که انگار دوست یا آشنایی دیده بود، بلند شد، دستش را تکان داد و گفت: "تا 12، یک اینجایی."


لباسهای ترکیه ای بر تن مدلهای ایرانی

سالن دیگر تقریبا پر شده بود که موسیقی ملایمی پخش شد. بعد از پای بلند گو اعلام شد: "برنامه تا چند لحظه دیگر شروع می شود،برای همین کسی دیگر از سالن خارج نشود. لطفا از گرفتن عکس با گوشی یا دوربین هم جدا خودداری کنید چون برخورد می شود. "

خیلی زود کاغذ و خودکار را درآوردم تا به اصطلاح شماره ها را بنویسم. خانم جوانی هم که تازه در کنار دستم نشسته بود کاغذش را درآورد و به دوستش آهسته گفت: "خدا کنه ایندفعه همش مجلسی نباشه".

اتاق تاریک شد و تنها نوری که بود روی سن بود. برنامه شروع شد و مدل اول وارد صحنه شد. همه مدلها و رفت و آمدها مانند برنامه هایی بود که دیده بودم با این تفاوت که ظاهرا لباسها از طراحان داخلی نبود و همه ترکیه ای بودند. مدلها می آمدند و می رفتند و تماشاچی ها هم دائم در حال پچ پچ کردن و نوشتن بودند. حدود 20 مدل آمدند، رفتند و در آخر هم همه با هم وارد صحنه شدند. جمعیت برایشان دست زدند و نورها روشن شد.آن وقت بود که تازه چشمانم باز شد و مدلها را برای لحظه کمی در نور بهتر دیدم.

آنها زود از صحنه خارج شدند و موسیقی قطع شد. دوباره همان صدا از بلندگو گفت: "لطفا برای پذیرایی وارد اتاق بغلی شوید تا مدلها و لباسها آماده شوند. هر کس هم قصد خروج دارد زودتر به راهنمای جلوی در اطلاع دهد."


زنگ پذیرایی

اتاق پذیرایی برعکس سالن قبلی کوچک بود. یک میز مستطیل بزرگ در وسط آن بود که چند دیس شیرینی به ردیف چیده شده بودند، وسط میز هم یک ظرف میوه بزرگ بود. کنار آن هم میز کوچک دیگری بود که دو سماور بزرگ با ظرفهای میوه در کنار آن بودند.

تا متوجه شوم که اوضاع از چه قرار است؛ چند نفری به این طرف و آن طرف هولم دادند، یک خانم دیگر کیفم را داشت با خودش می برد. یاد مترو افتادم.وقتی یادم افتاد که تا همین چند لحظه پیش این خانمها چقدر مودب نشسته بودند خنده ام گرفت. از آن طرف سالن، صدای دو زن را شنیدم که با هم بحث می کردند و درمورد رعایت کردن نوبت به هم تذکر می دادند. من هم رفتم سمت میز و سعی کردم مثل بقیه خودم را آن وسط جا بدهم. اما تقریبا میز جارو شده بود و شیرینهای نصفه و مقداری هم میوه آن وسط مانده بود که دست من نمی رسید.


چه فرقی می کنه چند باشه؟!

حدود ساعت 8 شب وقتی همه از پذیرایی سیر شدند، درباز شد. دوباره خانمها متشخص شدند و به سمت سالن رفتند. انگار فضای آن سالن طوری بود که همه را اینطوری می کرد! از صندلی ها خبری نبود، به جای آن سالن تقسیم بندی شده بود و از شماره یک تا 20 هر مدل به همراه یک خانم فروشنده و لباسها منتظر ما بودند.

از بلندگو اعلام شد:" برای اینکه خودتان و بقیه را اذیت نکنید ،لطفا براساس شماره هایی که نوشتید به غرفه ها سر بزنید."

تقریبا جلوی هر غرفه دو سه خانم ایستاده بودند و در مورد مدل ، رنگ و سایز صحبت می کردند.من هم جلوی غرفه 14 رفتم. هرچند که لباس خوبی بود اما بیشتر قیمت آن کنجکاوم کرد؛ "یک میلیون و 200 هزار تومان"

خانم فروشنده بدون مکث توضیح می داد که لباس مارک است، سنگها نقره و کار دست هستند و هزارتا چیز دیگر. یک خانم دیگر هم داشت در مورد رنگهای دیگر لباس سوال می کرد. عذرخواهی کردم و به سراغ غرفه های دیگر رفتم. قیمتها نجومی بودند و واقعا تعجب برانگیز.

آمدم جلوی در و کمی از غرفه ها فاصله گرفتم، تازه متوجه شدم که چند نفر از همان مدلها در سالن راه می روند و خانمها را راهنمایی می کند.

انتهای سالن هم یک میز بود که خانم جوانی با یک دفتر و خودکار نشسته بود و چیزهایی را می نوشت.جلو رفتم و متوجه شدم که او مثلا صندوقدار است. کسانی که لباسی را انتخاب کرده بودند شماره، رنگ و سایز را به او می گفتند، او هم یادداشت می کرد و به دو خانم دیگر که آنجا بودند سفارش می داد تا می آوردند. بعد هم پول را می گرفت و در صندوق کنارش می گذاشت.

از او پرسیدم معمولا خیلی فروش دارید؟ خیلی تعجب کرد و گفت: "چطور؟" گفتم: " آخه قیمتها خیلی بالا هستند." شانه هایش را بالا انداخت و گفت: "چه فرقی می کنه چند باشه؟ فکر می کنی چقدر برای کسانی که اومدند مهمه؟ ماهی یکبار شوی لباس داریم. هربار همینقدر شلوغ میشه و خرید می کنند. بیشتر چهره ها هم تکراری هستند و هر ماه می یان."


کار با بیمه

ساعت 10 شب بود و همان هیاهو و رفت و آمدها ادامه داشت. انگار کسی خسته نشده بود. صندلی خالی پیدا کردم و نشستم. خانم دیگری هم نشسته بود و دائم در حال اس ام اس زدن بود. با غر گفت: "چند بار گفتیم که اینترنت اینجا رو فعال کنید. آنتن هم که ندارم".

پرسیدم: خیلی اینجا می می آیید؟ سرش را بلند کرد و گفت:" هر ماه می یام، اما لباسهای ماه قبل بهتر بودند.اینبار اصلا خوشم نیومد. منتظرم خواهرم خرید کنه بریم."

پرسیدم: "برای شما که این همه هزینه می کنید بهتر نیست خود ترکیه خرید کنید؟ ". دوباره سرش را بلند کرد و گفت:" من که هر ماه نمی تونم بلند شم برم ترکیه، اینجا لباسها همه برند هستند و مطمئن هستم اصلند. بعد هم بیشتر برای تفریح می یام. ماهی یه بار یه پنج شنبه رو اینطوری پر می کنم. بده؟ تازه با دوستام قرار می زاریم میایم،خیلی هم خوش می گذره. سه تا از دوستام مدل هستند، به من هم پیشنهاد کار دادند اما چون خودم پرستارم نمی تونم وقت بزارم."

پرسیدم: مدلهای اینجا حقوق می گیرند؟ گفت: "آره تازه بیمه هم هستند.چون تمام وقت باید باشی. از دوشنبه تا جمعه از ساعت 10 صبح تا هر وقت کار تموم شه. باید لباسها رو بپوشند، سایزشون مشخص بشه کلی اصول و قاعده دارند. من سه تا از دوستام اینجا کار می کنند. یکیشون هم رشته خودم هست.دو تای دیگه هم زبان خوندند. دوستم می خواد از طریق اینجا بره فرانسه."

سوالهای من هنوز تمام نشده بودند اما او بلند شد و رفت سمت غرفه 8.


پایان خوش

ساعت 11 و نیم شب بود. بعد از خستگی طولامفرط، رفتم تا از سالن خارج شوم. همان موقع خانم لباس جنوبی که ابتدای ورودم کارتم را خواسته بود پرسید:" خرید نداشتین؟" گفتم نه. گفت: از مدلها خوشت نیومد یا سایزت نبود؟" چیزی نداشتم بگویم برای همین خداحافظی کردم و خارج شدم. 

47232

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 357336

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 47
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۰:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    یعنی پذیرایی رایگان انجام میشه و اگر چیزی نخریدیم اتفاقی نمیفته؟ چه قدر خوب.
    • بی نام IR ۱۹:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
      34 2
      آخ جون
  • بی نام A1 ۱۰:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    خب که چی حالا
  • بی نام US ۱۰:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    تو تلویزیون شوی لباس هم نشون میدن که شما گفتی درست مثه اونایی که تلویزیون نشون میده؟ خب اگه خوشتون نمیومد چرا رفتی؟ میخواستی گزارش تهیه کنی؟
  • بی نام A1 ۱۰:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    این دفعه من رو هم با خودتون ببرین
    • مینا A1 ۱۲:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
      ورود آقایون ممنوع
    • بی نام A1 ۱۲:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
      66 3
      بابا بخدا من زن هستم فقط کارت دعوت ندارم از اون لحاظ
    • بی نام A1 ۱۳:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
      54 5
      مینا از کجا فهمیدی آقاست؟
  • نوید A1 ۱۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    1 میلیون و 200 هزار تومن لباس مارک خوب حساب میشه جدیدا؟ والا برندای معروف قیمت لباساشون تازه از 1000 دلار شروع میشه برای یه پیرهن، لباس شب و مجلسی که بماند چجوری میکنن تو پاچه مردم
  • بی نام A1 ۱۰:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    89 9
    حالا که چی؟
  • امیر A1 ۱۰:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    خوب وزارت فرهنگ چاره ای بیاندیشه که این مراسمها زیرزمینی انجام نشه.
    • آرمین A1 ۱۲:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
      52 1
      باشه قرار شده از این به بعد در فضای باز روی زمین و در پارکها برگزار بشه تا شما هم بتونید شرکت کنید
    • بی نام A1 ۱۳:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
      29 0
      رو زمینی انجام بشه
    • بی نام A1 ۱۵:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
      77 10
      چرا؟ همه خانم بودن. مشکلش چیه؟ نکنه زنان هم نامحرم هم شدن جدیدا؟ بعضیا فقط دلشون میخواد تو همه کی دخالت کنن
    • فرهاد IR ۱۶:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
      53 3
      این بیچاره که چیزی نگفت : میگخه:ای کاش چاره ای اندیشیده بشود تا مراسمات اینچنینی آزادانه و قانونی برگزار شوند نه پنهانی
    • بی نام A1 ۱۶:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
      52 5
      اگه منظورت اینه که رو زمینی اجرا بشه مثبت... اگه کلا اجرا نشه منفی
    • بی نام A1 ۱۸:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
      29 1
      خوب راست میگه این دوستمون باید آزادانه برگزار بشه این شوها ...
  • مریم A1 ۱۱:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    اگر این آدمها پولشون رو از راه درست بدست آورده باشند چه ایرادی داره که اینجوری خرجش کنند، دوست دارند به یک چنین شوی لباسی برن و لباس گرون بخرن، فکر نمی کنم به کسی ربطی داشته باشه
    • بی نام A1 ۱۲:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
      مريم خانم البته كه به كسي ربطي نداره . ولي من فكر ميكنم منظور گزارشگر از تهيه اين گزارش اين بوده كه نشان دهد تفاوت درآمدها در سطح جامعه چقدر است .اگر منظور گزارشگر اين باشد بازهم به من و شما ربطي نداره ؟البته كه ربط داره . فعلا گزارشگر وارد حيطه اقتصادي با محوريت اينكه اين خانمها " از كجا آورده اند " نشده است كه بخواهيم در مورد بلااشكال بودن و يا اشكال داشتن آن بحث كنيم .ولي يك اصل ملي را ميشود ابراز كرد كه : پول واجد ارزش است و رايگان بدست نمي آيد .حال اينكه عده اي متمول هستند و عده اي محتاج به نان شب ، خود قصه پر غصه اگر نگوييم بخش اعظم جامعه است دست كم قصه تلخ بخش كوچكي از آحاد مردم است .حالا به نظر شما اين نوع خريدكردنها موجه و منطقي و اقتصادي است ؟
    • بی نام IR ۱۴:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
      90 16
      سلام ممکنه ایرادی نداشته باشه اما به قول سعدی توانگر آن لقمه چون می خورد چو بیند که درویش خون می خورد
    • بی نام A1 ۲۰:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
      37 17
      به نظر من حرف مریم خانم کاملا درسته. ایشونم گفت که اگه پولشون رو از راه درست به دست آورده باشند. مگر کسی که دزدی کرده باید باهاش برخورد بشه. در ضمن اگر کسی دلش نخواد ایثار کنه و پولش رو به کسی ببخشه باز هم به خودش مربوطه. در ضمن فکر نکنین که من خیلی پولدارم. بنده یک کارمندم مثل بقیه کارمندان.
    • بی نام IR ۰۴:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۷
      30 1
      مریم خانم همه می دانیم که به دلیل اقتصاد ناسالم یک عده ناجوانمردانه از طریق دلالی و رانت ثروت زیادی نصیبشان شده که نوکیسه های عزیز شکر خدا نمی دانند مالیات چیست آیا به نظر شما این روش راه درست پول درآوردن است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    • بی نام A1 ۰۶:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
      12 1
      یک طرف قضیه اینه. یک طرف دیگش اینه که این مدل فروش ها با درامدهای بالا هیچ مالیاتی پرداخت نمیکنند درحالی که ......
  • پارسا IR ۱۱:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    36 4
    عجب....
  • بی نام IR ۱۱:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    تفاوتهاي طبقاتي را بپذيريم .......
    • بی نام A1 ۱۳:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
      74 1
      تفاوت طبقاتی پذیرفتنی است ولی پذیرفتن بی عدالتی سخته
  • بی نام IR ۱۱:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    آره دیگه... همینه... حالا اینکه شوی لباس بود و به هرحال با اینکه گرون هم بود و خانمها میرن و خرید میکنن، لااقل مختلط نیست. گزارش بعدیتونو بذارید درباره استخرهای مختلط که تعدادشون هم کم نیست.
    • بی نام A1 ۱۲:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
      35 1
      واقعا ؟؟؟؟؟؟؟؟
  • بی نام EU ۱۱:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    79 20
    اوا خو دوس دارن خووووووووو
    • بی نام IR ۱۴:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
      25 3
      حالا همینا که میگن مگه چیه و دوس دارن و فلان و بهمان کافیه این خبرآنلاین عکس یه بنتلی یا فراری بزاره آه و حسرتشون بره بالا که چرا ما نه و چه بدبختیم و باید چراید سوار شیم و پس فردا چنتا آقازاده تو تهران میشینن پشتش و ... کاش این بلندنظریتون اونجا هم بود این پیوند هنر و صنعت رو کوفت ما نمیکردید
  • ریحانه سلیمانی US ۱۲:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    37 10
    یه جور نوشتید انگار گناه کردن . چه اشکالی داره ؟
  • بی نام A1 ۱۲:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    24 2
    كه چى؟ خسته نشى يهو
  • خضیراوی A1 ۱۴:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    37 1
    باور کنید فروش انها خیلی بالاست اصلن هم دوست ندارن بیان تو دید این جوری براشون بهتره گران تر و مشتری فراوان خواهند داشت؟ می پرسید چرا؟ خوب بخاطر محدودیت ها ی فراوان جامعه ما .مردم هم هرچی محدودترشون کنی حرص و ولعشون بیشتر میشه
  • امیر علی A1 ۱۴:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    28 4
    خوب یکی میخواد بگه دوست عزیز پول نداری چرا میری خودتو ضایع میکنی.برو بازار پانزده خرداد ی جین لباس چینی بخر برات بصرفه.
  • بی نام A1 ۱۶:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    44 35
    ملت از گرسنه گی دارن تلف میشن .اینها را خانم زاده واقا زاده می خرن باید تو تهران باشی بینی ماشین های که مدشده برو
  • پیرمرد EU ۱۷:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    29 0
    اون که اینا رو نشون میده ماهواره هست نه تلوزیون
    • بی نام A1 ۱۴:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
      3 0
      اگر هم از ماهواره پخش بشه باید از طریق تلویزیون ببینی عزیزم
  • بی نام A1 ۱۷:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    25 1
    خبرآنلاین لطفا راجع به مدلینگ ایرانی که این روزا تو فضای مجازی خیلی زیاد شده گزارش تهیه کنید
  • لیلا A1 ۱۸:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    10 19
    چه گزارش جدید و خوبی بود
  • بی نام IR ۲۲:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    13 2
    خب اصلا به من چه بذار تیغشون بزنن شاید یکم فقیر شدن
  • بی نام A1 ۲۲:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
    7 0
    مال پولداری از ما بهترینها دیگه وگرنه ما همون لباس ساخت وطن رو میپوشیم
  • بی نام A1 ۰۳:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۷
    15 3
    اين جور شوهاي لباس را بايد فرداي واريز يارانه ها برگزار كنند تا همه بتوانيم استفاده كنيم. عدالت هم خوب چيزيه.
  • سحر A1 ۰۴:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۷
    8 3
    من فكر مي كنم يه كمي تخيلي بود چون شو هاي لباس بدون مانكن كه توي يه اتاق 3 در 4 تشكيل ميشه تي شرت 150 هزار تومني داره لباس شب معمولي با پارچه براق 1200 هزار تومنه نه اين مشخصات و كلاسي كه نويسنده گفته ...
  • نامحرم IR ۰۴:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۷
    13 2
    همه چیز خوبه به جز اینکه مارک و خارجی بودن لباس ملاک برتری حساب میشه چه ایرادی داره ما هم شو داشته باشیم اما مدل های خودمون رو شو بدیم
  • بی نام IR ۰۹:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۷
    15 7
    خب مشکل چیه؟ ایرادش کجا است؟ در هر کشور پولدار هست و فقیر هم هست. حالا کجای این گردهم جمع شدن ایراد داره؟ هر کس اختیار پول و زندگی و روش خودش رو داره….. حالا چرا این شده خبر و گزارش؟ مگر لباس خریدن و خورد و خوراک گناهه؟ ایراد داره؟ آنهایی که پولش رو دارن میرن خارج و از اونجا خرید میکنن. چه ایرادی داره که صاحب مجلس هم درآمد داشته باشه؟ حتماْ باید در همه چیز بخیل باشیم؟
  • بی نام IR ۱۶:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۷
    11 2
    من هر سطر که می خوندم منتظر بودم سطر بعدی با یک گناه کبیره بزرگ روبرو بشم
  • بی نام A1 ۲۲:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۷
    8 1
    تفكر افرادي كه خريدهاي اينچنيني را ميپسندند نوعي آرزوي در دل مانده است . 90 اين افراد در رويا آرزومند رسيدن به چنين جاهايي ميباشند