یکی از خوانندگان خبرآنلاین مطلب زیر را ایمیل کرده است:

نمیدانم از کجا شروع کنم.از تولد؟، سیر رشد؟، تحصیل؟، قبولی در دانشگاه؟
و یا بیکاری و به بن بست رسیدن در حال حال حاضر؟ ولی از هر جا شروع کنم همه اش درد است و آرزو...
اما در همه ی این دوران ها و مراحل، فقر پای ثابت زندگی من بوده است،چه در لحظه ی تولدم که در یک خانواده ی پرجمعیت و فقیر بدنیا آمدم و پدرم یک کارگر معمولی فصلی ساختمانی بود و متاسفانه هنوزهم با اینکه سن و سالی ازش گذشته همون کارگر فصلی ساختمانی باقیمانده است.و اما هیچ از این تنگدستی ها و مشکلات دلیلی نبود برای اینکه ما تسلیم شرایط ناعادلانه زندگی در جهان به طور عام و در ایران به طور خاص شویم.برای همین در میان خانواده تنها یک نفر تصمیم گرفت تا جهت تحصیل در دانشگاه قدم پیش گذارد و آن یک نفر من بودم و سایر برادرهایم وارد کار ساختمانی شدن که بعد از چند سال کارگری الان دیگر مهارتی پیدا کردند و مشغول بنایی،کاشی کاری و کارهایی از این قبیل هستند و در تمام مدتی که من مشغول تحصیل در دانشگاه و انجام خدمت سربازی بودم یاور من بودند.من پیش خودم فکر کردم که ما از
قدیم الایام خانواده ی فقیری بودیم و هیچ کس نتوانسته بود این دور تسلسل فقر را بشکند و همه این دور باطل را تکرار میکرند و من دلیل این بدبختی و فقر را بیسوادی و عدم آیند نگری توسط پیشینیان خود میدانستم بنابراین عزم خود را جزم کردم تا هر طور شده در کنکور قبول بشوم و مراحل ترقی و پیشرفت را یکی یکی پشت سر بگذارم و انصافاً با همه ناداری ها و بدبختی ها که گاهی در حد نبود غذا هم میشد کنار آمدم و توانستم در کنکور سال 1383 در گروه علوم انسانی و رشته ی کارتوگرافی و یا همان نقشه کشی در دانشگاه
تهران قبول بشوم، هم خودم خوشحال بودم و هم خانواده ام و هم اقوام و فامیل و امیدوار بودند که کسی پیدا شده که آنها را به زندگی امیدوار کرده است.ولی دیری نگذشت که مشکلات یکی پس از دیگری نمایان میشد...رشته ای که من قبول شده بودم نیاز به کامپیوتر داشت و اکثر دروس کارهای نرم افزاری نیاز داشت ولی من نتوانسته بودم یک کامپیوتر خریداری کنم و حتی جاهای بسیاری مراجعه کردم که کمکم کنند ولی متاسفانه نه در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی و نه در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد هیچ کمکی به من نکردند.وقتی این شرایط را دیدم بدون اینکه دوستانم متوجه شوند و با بهانه جویی برای آنها، تصمیم گرفتم تغییر رشته بدهم و در پایان سال دوم تحصیلی(ترم چهار) درخواست تغییر رشته دادم و خوشبختانه موافقت کردند و در سال سوم کارشناسی من رشته ی جغرافیای انسانی_برنامه ریزی شهری و روستایی را برای ادامه تحصیل انتخاب کردم و خدا را شاکرم که توانستم به موقع مدرک کارشناسی رشته ی جغرافیای انسانی(برنامه ریزی شهری و روستایی) را از دانشگاه تهران، دانشکده ی جغرافیا اخذ نمایم و در همان سال بود که با تلاش شبانه روزی توانستم رتبه ی 12 کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری دانشگاه شهید بهشتی تهران را اخذ نمایم و این بار هم با همه ی مشکلات مادی و روحی و روانی کنار آمدم و توانستم در سال 1390 از پایان نامه ام دفاع کنم.با توجه به مشکلات مالی فراوانی که داشتم دیگر نمی توانستم برای دکترا بخوانم و تصمیم گرفتم ابتدا خدمت سربازی ام را انجام بدهم و به امید اینکه بعد از انجام خدمت در جایی استخدام شوم و کمک خرج خانواده ام باشم در اسفند 90 به خدمت سربازی اعزام شدم و در نیروی انتظامی تهران 16 ماه خدمت کردم و در پایان خرداد 92 خدمت سربازی ام به اتمام رسید و به امید اینکه بعد از این دیگر حداقل روی پای خودم بیاستم و کمک خرج خانواده باشم راهی شهر و دیارم خودم شدم ولی در کمال ناباوری هر کجا مراجعه کردم برای کار و استخدام با جواب منفی روبرو شدم و اکنون نیز خسته از روزگار و زندگی در کنج خانه عمر به بطالت میگذرانم... هدفم از نگاشتن این نامه برای شما دست اندرکاران رسانه ها این است که واقعاً ما داریم به کدامین سو حرکت میکنیم.بنده 19 سال پشت نیمکت ها درس خواندم، تقریباً دو سال خدمت سربازی رفتم و 6 سال هم که دوران کودکی بود و الان 29 سال دارم و حتی یک ریالی از خودم ندارم.بعضی مواقع با خودم فکر میکنم که کاش وارد دانشگاه نمیشدم و عمرم را هدر نمیدادم لااقل میتوانستم
در بیرون مهارتی کسب کنم و حداقل دستم توی جیب خودم می بود.کاش من هم مثل برادرهایم سرم را پایین مینداختم و فکرقهرمان بازی و سودای مدیریت و علم در سرم نمی پروراندم ولی چه کنم که کاشکی را کاشتند ولی سبز نشد...من همه ی تلاشم را کردم تا بلکه به جایی برسم و حالا که موقع به ثمر نشستن تلاش و امیدواری است چیزی جز حسرت و پوچی نصیبم نشد.دوستان عزیز...فکرش را بکنید فوق لیسانس از بهترین دانشگاه های کشور گرفته ام ولی هیچ جا استخدام نمی کنند.من باید چیکار کنم؟حالا که عمری از من گذشته است...آیا این درسته که من با مدرک فوق لیسانس بروم و شاگرد یک آدم بیسواد در جاهای مختلف بشوم.آیا این مزد زحمات و تلاش من است؟ واقعاً به پوچی رسیدم! بیچارگی تا کی؟تا چه حد؟ اگر واقعاً نظام و دولت ما آنقدر ضعیف است که نمی توانند برای فارغ التحصیلان خود کا پیدا کند و آنها را استخدام کند پس برای چی اینقدر دانشجو میپذیرند؟ خوبه ما در دورانی دانشجو بودیم که میزان پذیرش به اندازه ی حالا نبود.کلاس ما در دوران کارشناسی 18 نفر بود و در دوران ارشد 6 نفر.ولی با این وجود جایی برای مان نیست و خدا میداند چه بر سر ما خواهد آمد.نه تنها خودم دچار یاس و سرخوردگی شدم بلکه خانواده ام نیز نا امید شده اند.واقعاً چه فکر میکردند که پسرشان درس بخواند و آخرش هم بیکار باشد.... خلاصه اینکه حالا من ماندم و یک مدرک کارشناسی ارشد و یاس و ناامیدی. این ماجرای زندگی من بود...همه ی آرزوهای خودم و خانواده ام بر باد رفت و عمرم نیز هدر شد. نمیدونم تصورش برای شما ممکن هست یا نه ولی خیلی سخته همه ی عمرت را صرف دانش و علم کنی و آخرش هم تنها به این دلیل که مشمول بند پ(پول،پارتی، پر روئی)نیستم مرا و امثال مرا خارج از گود نگاه دارند.دوستان هم دانشگاهی ام نیز وضع مشابهی دارند. خبر دارم تعدادی چون کاری نبود که استخدام شوند برای کنکور دکترا ثبت نام کردند و یکی دو نفرشان قبول شد و تعدادی دیگر نیز چون من مانده اند حیران که چه کنند در این سن و سال!!!؟ آیا اصلاً قرار است آدم هایی چون من تشکیل خانواده بدهند؟با کدام کار، با کدام پول؟با کدام خانه...ایهاالناس! من بیست و نه سالم هست نه تنها جایی استخدام نشدم بلکه یک ریال پول ندارم و این مدرک بی ارزش فوق لیسانیسی که از بهترین دانشگاه های مملکتم!!! و با زحمت و مشقت و هزینه بدست آوردم اکنون خریداری ندارد.
نمیدونم چه کاری از دست شما بر می آید ولی وای به حال آنهایی که فقط شعار میدهند و هر روز مردم فقیرتر و بیچاره تر میشوند و چون منی نیز ناامید و مبهوت.
میخواهم بگویم که ارزش علم و دانش توی مملکت من همینه که فقط جایی تو رو مشغول کنند و تا حساب کار دستت بیاد می بینی که ای دل غافل عمر بر باد رفته و دیگر کار از کار گذشته.من و امثال من با امید و آرزو وارد دانشگاه شدیم ولی حالا ما را نا امید کرده اند نمیدانم کی ولی مطمئناً یه عده مقصرند.ما باید چیکار کنیم؟آینده ی ما چه میشود؟
فکرش را نمیکردم که روزی به جایی برسم که فکرهای احمقانه ای چون خودکشی و چیزهای دیگری به سرم بزند ولی حالا هر روز از این قبیل فکرها به سرم میزند و من درگیر مبارزه با این فکرها هستم.نمیدانم در این مبارزه پیروز خواهم شد و یا شکست خواهم خورد ولی من و امثال من فرصتی بودیم که در این مملکت تبدیل به تهدید مان کردند.نمیدانم چه پیش خواهد آمد فقط امیدوارم خداوند به خیر یگذراند...
شما فرض کنید این یه درد دله. یا کاری از دست شما بر می آید و با من مدلی می کنید و یا اینکه سکوت می کنید به پاس اینکه درد را فهمیده اید ولی کاری از شما ساخته نیست.این نوشتار برای انتشار نیست برای درد دله من
و امثال منه.
موفق باشید...

1717

 

کد خبر 316726

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 11 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 92
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۴:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    156 1
    همدردزياد هستند عزيزم زياد فكرش نكن ديگه انتظاري نداريم
    • بی نام IR ۲۱:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
      136 6
      درس خواندن تو این مملکت اشتباه محضه
    • بی نام IR ۰۸:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۷
      حالا اگر دختر بودی یک چیزی ولی خدایی برای پسرها خیلی سخته چون هم مسئول تامین پول و مخارج ازدواج و زندگی هستند و هم 2 سال سربازی میرن و از دخترها عقب میمانند و وقتی دنبال کار می گردند تمام ادارات دولتی و خصوصی توسط دختران اشغال شده است. هر کدوم دست کم یک پراید زیر پا و مدعی حقوق زنان. بسیار مرد ستیز،زیاده خواه. برادر تا به حال فکر کردی اگر فقط یک نفر از اون خانم ها حاضر میشد بیخودی اونجا رو اشغال نکنه الان شما جای اون بودی و یک لقمه نون در می آوردی؟ حتی برای کار پارت تایم نمیتونی یک تایپ یا پروژه بگیری، اکثر اون کار ها رو هم دخترها خوردن
    • میثم IR ۱۳:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۷
      36 13
      اول بگم که کاری به سیستم آموزشی ندارم چون آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است اما درس خونده های بیکار 3 دسته اند: 1-پارتی ندارن تو اون رشته 2-رشته ای خوندن که اصلا کار براش پیدا نمیشه و اگرم باشه در مقایسه با فارغ التحصیلاش به یک صدم درصد هم نمیرسه 3-از اول دنبال 1 میز با حقوق خوب میگردن که مقصر همش هم خود شخصه چون باید خودمون به فکر خودمون باشیم
  • حسين م IR ۱۴:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    92 4
    دوست عزيز فقط شما نيستي.من هم با هزار بدبختي دانشگاه دولتي قبول شدم اما چون كسي نبود هزينه هامو تقبل كنه انصارف دادم.امثال ماها زياده تو اين مملكت داداش
  • وحید A1 ۱۴:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    89 0
    علی جان این درد جانکاه برای تمام جوانان تحصیل کرده ایرانی هست که نه پارتی دارند نه پول که به آن دل خوش کنند! به نظرم این ی تراژدی که یقه بچه های بیگناه دهه شصتی رو گرفته!بچه هایی که نه شانس آقازاده بودن داشتن نه شانس راننده رئیس بانک مرکزی بودن داشتن!فارغ از تصمیم گیریهای غلط دولتها و حرفهای بی برکت آدمهایی که به انتخاب مردم از تریبونهای جهانی بجای احقاق حق مردم برای این مردم هزینه تراشیدند.که با رفتنشون حتی هنوزم تا سالها اثرش باقی خواد موند.اما با این وضعیت قرار نیست ساخت.منم وقتی میرم ی گشتی تو خیابون بزنم میبینم تو ی خیابون پسرهای هم سن من و کوچکتر حتی!با ماشینهای بالای میلیارد ویراژ میدن من هم ناامید میشم.ولی انسان به امید زنده است و هر شرایطی ماندگار نیست خدا به همه ما کمک کنه.
  • وحید A1 ۱۴:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    76 3
    سکوت میکنم و مینگرم که جوانان ما چه بلای بر سرشان میاید
  • بی نام A1 ۱۴:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    47 2
    منم شرایطم دقیقن مثل شماست.رشتمم هم حسابداریه.ولی از 2 سال پیش احساس کردم که اگه فقط به امید درس باشم به هیچ جا نمیرسم.برا همون از 2 سال پیش به فکر اشتغال زایی افتادم و با سرمایه خیلی کم و با کمک دوستم یه مغازه باز کردیم.الان فوق حسابداری دارم.درسته کارم سخته و با آدم های بیسواد طرفم ولی خدا رو شکر از درآمدش راضیم.اگه به امید دولت نشست هیچ کاری نمیشه پیدا کرد.حالا باز خدا رو شاکرم که دستم پیش کسی دراز نیست.البته 30 سالمه و هنوز ازدواج نکردم.اینم دلایلش نه به خاطر دولت بلکه به خاطر شرایط عجیب و غریب خانواده هان و توقع بالا دختر و پسراست که این شرایط پیش اومده
  • بی نام A1 ۱۴:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    72 0
    منم فوق لیسانسم رو از دانشگاه تهران گرفتم و بیکارم
  • علی بیکار ! IR ۱۴:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    127 4
    منم وضع تو رو دارم دوست عزیزم... الان 4 ساله بیکارم..شاگرد اول دانشگاهمون بودم... ولی هیچ ازمونی قبول نمیشم...سنمم طوری شده که نمیتونم برم یه کاری چیزی شاگردی یاد بگیرم ...یعنی واقعا روحیم نابود میشه بعد این همه درس خوندن اینطوری ارتزاق کنم... اعضای خانوادم وقتی مهمونی میرن باهاشون نمیرم...چون خجالت میکشم ... دربرابر سوال چه کار میکنی عرق شرم بر پیشونیم میشینه ... و واقعا تحمل جواب دادنشو دیگه ندارم ! از اینکه خرجیمو پدر و مادرم میدن میخوام سرمو بکوبم به دیوار ! تازگی ها تصمیم گرفتم برم کارگری ، کار برام عار نیست ولی میدونین این سالهای تحصیله که ادم رو زجر میده ... و این ارزوهای بر باد رفته... اصلا به ازدواج و ...فکر هم نمیکنم. چند وقتیه که هر روز چندین بار تصاویر خودکشیم هم به ذهنم میاد...
    • بی نام IR ۱۵:۱۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۷
      80 7
      خود کشی چیه! درست میشه امید داشته باش مثل تو زیادن اگه قرار باشه همه خود کشی کنن که 20 میلیون کم میشه داداش
    • حبیب IR ۱۹:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۳
      37 5
      من به عنوان کارشناس خودکشی و ادمی که همه ی عمرازبدبختی دنبال خودکشی بود یه راهنمایی به همه علاقمندان به این رشته ی میکنم ادم یه سری قله ها و اهداف و امال درنظرخودشو هی درخیال میگذرونه واز عقده ی همه ی این نرسیدنها به حالی میرسه که میخواد خودشو بکشه و خلاص کنه قطعا خودکشی توام با هلاکت ابدی و پشیمانی و ازدست دادن فرصت زندگیه زندگی که هیچ تضمینی نیست فرداش هم مثل دیروز بدبختی باشه هر لحظه ممکنه دری باز بشه پس هروقت که به اون حال رسیدین با خودتون بگید خوب نرسیدم که نرسیدم به درک حداقل زندگی میکنم مثل یه ادم رها و سبکبار هیچ توجهی به ملامت دیگران نکنید سرتونو بگیرید بالا با اعتماد به نفس بگید اگر من امروز اینجوریم اونایی که حق منو خوردن باید خجالن بکشن بزن به بیخیالی بگو خدایا تومیبینی
    • محمد IR ۱۹:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۳
      15 8
      دوست عزیز من هم وضع شما رو داشتم ولی اگه یکم توقعمونو بیاریم پایین و یکم همت داشته باشیم ایشالا همه چی ردیف میشه من خودم از اون آدمهایی بودم که میگفتم من با داشتن لیسانس و دانش خوب زبان انگلیسی باید یه حقوقه خیلی خوب بگیرم ولی با این طرز فکر تا 29 سالگی بیکار بودم همون طور که گفتم یه خورده توقعمو پایین آوردم تا یه جا مشغول به کار شم اینم میدونم با حقوقی که میگیرم برای تشکیل یه زندگی مکفی نیست ولی مطمئنا با تلاش بیشتر میتونیم مزد زحمتامو بگیرم............به امید اینکه هیچکدوممون شرمنده خودمونو خانواده هامون نباشیم.
  • بی نام A1 ۱۴:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    55 1
    عزیز حرف دل مارو گفتی
  • بی نام A1 ۱۴:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    77 3
    درددل های یک دکترای سربازی نرفته بیکار!
  • محمد A1 ۱۴:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    40 8
    انشاالله درست میشه منم یه تحصلکرده بیکارم نمدونم به کجا داریم می ریم بخدا این در شآن نظام نیست
  • بی نام IR ۱۴:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    82 0
    دانشجوی دکتری هستم. به خوابگاه که می روید فقط و فقط نا امیدی حاکم شده. در هر رشته ای همه خود را بازنده می دانند. مگر بورسیه یا کارمند باشند. باید از عاقبت این مملکت ترسید!!!!
  • مرتضی IR ۱۴:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    52 2
    اشکال نداره عزیزم. من سال 81 عمران دانشگاه تهران-دانشکده فنی قبول شدم. سال 88 گرایش خاک وپی دانشکده فنی مقطع فوق لیسانس قبول شدم و دی ماه سال 90 هم سربازی رو تو دانشگاه تهران دانشکده فنی به عنوان امریه شروع کردم و سال 92 هم سربازیم تموم شد. تا الان هم بیکار می گردم. نه دنبال حقوق بالام و نه دنبال کار خفن. مشکل اینه که کار تو نیمه دوم سال براحتی پیدا نمیشه و امسال هم که کلا استثنا به حساب می آید. به نظرم نباید امیدت رو از دست بدی. پیشنهادم برات اینه که یک بار کتاب پیرمرد و دریا رو با دقت بخونی تا روحیت رو از دست ندی. صادقانه بگم پیدا کردن مقصر این وضعیت تقریبا غیر ممکن هست و حتی اگه بخوای پیدا هم بکنی فایده ایی برات نداره. تمرکزت رو از دست نده و دست از تلاش کردن نکش. با آرزوی موفقیت برای شما
  • آرش IR ۱۴:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    102 3
    علی آقا من کاملا درکت میکنم .البته شرایط من از تو بدتره چون من علاوه بر اینکه ارشدمو تازه گرفتم ،متاهل هم هستم تازه سربازی هم نرفتم ،پسرمم سه ماه دیگه داره به دنیا میاد.یعنی باور کن انقده این مشکل سربازی و متعاقب اون بیکاری داره بهم فشار میاره که از گیجی بجای اینکه برم وضو بگیرم ، رفتم مسواک زدمو نماز خوندم.
  • ايراني فوق ليسانس A1 ۱۴:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    66 3
    اينها را آقاي سيف ريس بانك مركزي بخونه كه نميزاره دلار بياد پايين ،اينها وزير دارايي بخونه كه ميگه نرخ دلار خوبه ،همه كساني را كه نميزارن دلار بياد پايين به خدا واگذار ميكنم و اميدوارم خانواده خودشون به همين روز بيفتن و بفهمن ما كه با بي ارزشي ريال چي مي كشيم
    • بی نام IR ۱۰:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۸
      22 3
      نفرین نکن بچه هاشون رو اخه اونا تومملکت غریب.تو لندن کثیف وکانادای گرم.خدا رو خوش نمیاد اونا با دلار بباهاشون دارن ایی زندگی میکنن.تازه تو اکادمی هم شرکت میکنن البت بخاطر دوری از وطن از شوخ بگذریم هرچند واقعیته وتلخ. برادر گرامی بیکار و فوق. فقط یک کلمه میگم .بخدا توکل کن و پاشو.هرچند فکر کنی هیچ اتفاقی نمیفته بزن بیرون.از کارهای کوچیک شروع کن. فکر کن درس نخوندی .دنیا به اخر نرسیده ونمیرسه.توکل و حرکت واقعی یک سال امتحان کن.بعدش قرار هم نیست که ما بجایی برسیم هرچند انتظار زندگی ابرومند داریم بقول خداوند متعال این دنیا برای انسان یک بازیه.فقط بازی.
  • مرتضي زاهدي IR ۱۴:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    56 1
    درپيش بي دردان چرا فرياد بي حاصل كنم قابل توجه مسئولين كشور
  • منصور A1 ۱۴:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    65 1
    خودتو خسته نکن.... اینجا برای مستضعفان، هیچ گوش شنوا و دست یاری دهنده ای وجود ندارد... اینجا ایران است
  • زرتشت IR ۱۴:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    17 17
    دوست عزيز،متاسفانه براي رشته تحصيلي شما مثل خيلي از رشته هاي ديگه شغل مناسب و مرتبط بسيار كمه،ميتوني توي دبيرستان ساعتي حق التدريس بگيري،كلاس خصوصي واسه دانشجوها بذاري،اگه علاقه داري نظامي بشي و....شرايط براي همه اينجوريه ولي خودتم بايد دست و پا داشته باشي و تكوني به خودت بدي،كار كردن وردست آدماي كم سوادتر از خودت(عملگي،بنايي،جوشكاري)عار نيست،ميدونم برات سخته ولي از بيكاري و فكر و خيال كردن بهتره،خوشحال باش كه خرج خانواده و زن و بچه و قسط و اجاره خونه رو دوشت نيست.
  • بی نام IR ۱۴:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    23 1
    مطمئن باش که اگر به جای فکر کردن به مشکلات دنبال کار بگردی قطعاً موفق میشوی. زندگی خیلی مشکل شده ولی هنوز غیر ممکن نشده خدا پشت و پناهت . فوق لیسانس بیکار سابق
  • امید A1 ۱۴:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    35 1
    حالا ما که فوق لیسانس یه رشته فنی هستیم چی بگیم اونوقت؟ دیگه خودت باید تشخیص میدادی تو این مملکت حداقل یه فنی بخونی شاید شاید یه چیزی گیرت بیاد وگرنه... برو کار آزاد بکن و درس مرس رو ولش کن.استخدام رو که دیگه از کلت بیرون کن که واسه از ما بهترونه.
  • مهدی RO ۱۵:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    26 5
    متاسفانه این رشته های علوم انسانی اکثرا بازار کار ندارند اگرچه وضعیت اشتغال تحصیل کرده ها خراب است اما در رشته های مهندسی کار با حقوق پایین، تا حدودی پیدا می شود
  • نادر IR ۱۵:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    45 1
    این جوان 29 ساله کا ملا حق دارد مثل این جوان صدها نفر در کشور ما وجود دارد ولی هیچ برنامه مشخصی برای جوانان وجود ندارد فقط دانشگاه سر گرمی جوانان شده که بعد از تحصیل نمی دانند چه بکنند درد دل این جوان گوش کنید وبه فکر چاره باشید تا دیر نشده است .
  • سرباز فوق لیسانس مجرد بیکار بی حقوق 29 ساله IR ۱۵:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    42 1
    علی جون! این فقط قصه تو نیست. منم عین خودت 29 سالمه و ارشد دانشگاه تهران و همون امیدای جوونی و روزای اول لیسانس و همین یأس های امروز خانواده و دور و بری ها که چه انتظاراتی داشتن و سرافکندگی های من از بی پولی و بیکاری و احساس عقب موندگی و تازه، آماده اعزام به 24 ماه خدمت بی جیره و مواجب و غیرمرتبط جهت فراموشی هرچی تو این 20 سال یاد گرفتم! فقط فرقمون اینه که تو فریادت رو زدی ولی من هنوز به روی خودم نمیارم و توجیه می کنم که هنوز اون روز موعود نرسیده.. اما مهم ترین سرمایه ای که از دست دادم نه فقط عمرم، که اعتماد بنفسم بوده..
  • مرتضی IR ۱۵:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    22 0
    درد مشترک هزاران جوان امثال من و شما.... یعنی مسئولین و حکومت مشکلو قبول دارن ؟؟؟؟ ما جوونا چیکار کنیم ؟؟؟ شما بگین اقایان حاکم... شمارو به ابروی اسلام قسم به درد جونا برسید... مشکل مردم از اوجب واجبات است ... چرا فکر میکنید مردم ادمای دوروبر شماست؟؟؟ مردم من و امثال این اقاست... نمیدونم چطور حرف دلمو بنویسم...
  • بی نام A1 ۱۵:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    32 2
    من هم همدرد این عزیز هستم.29 ساله درس خوان و با استعداد و ارشد یک رشته خوب علوم انسانی از دانشگاهی دولتی.سربازی رفته و البته مجرد.دوستان دیگری هم دارم که وضعتی مشابه دارند و اعتقاد راسخی به نسل سوخته بودنمان داریم.گاه کاری پیدا می شود ساعتی یا مقطعی با درآمدی که در این اوضاع به شوخی می ماند! آیا سیاستمداران و مدیران مسئولیتی نسبت به ما در دل خود احساس می کنند؟پدر و مادر ما چه گناهی کرده اند؟..ما در تمام طول زندگی خود بهترین کاری که از دستمان بر می آمده را کردیم و از بزرگان الگو گرفتیم ولی پاسخی که جامعه به ما داده متضاد عملکرد ماست.
  • محمد A1 ۱۵:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    17 6
    نا امید نشو برادر. دل به دست افرادی که برای تو حتی کوچکترین ارزشی هم قائل نیستن نده. اونا همینو می خوان. که نامید بشی و دست از تلاش برداری. یه راه دیگه رو امتحان کن. هوش سرشارت رو بکار بگیر. خدا بزرگه. تنهات نمی زاره.
  • بی نام A1 ۱۵:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    23 1
    برادر منم شرایط شما رو دارم، 26 سالمه . تو کنکور ارشد رتبه یک رقمی آوردم و دانشگاه تهران قبول شدم، حدودا 20 روز پیش از پایان نامم دفاع کردم و الان هم برگشتم شهرم(مازندران). از سربازی هم معاف شدم، تو تهران راحت تونستم کار پیدا کنم اما چون بعد از دوران دانشجویی دیگه خوابگاه نداشتم مجبور شدم استعفا بدم و برگردم شهرم. تو شهرم چون محیط صنعتی و بازرگانی نیست، کار هم نیست.موندم چی کار کنم! این انصافه؟من دیگه باید چی کار می کردم؟من کم نذاشتم اما کاش درس نمیخوندم و میرفتم دنبال شغل آزاد.
  • دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران A1 ۱۵:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    20 1
    جانا سخن از زبان ما می گویی
  • بی نام IR ۱۶:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    18 22
    بحث بیکاری که متاسفانه خیل مشکلات برای جوانان ایجاد کرده ولی من دانشجوی دکتری هستم کامپیوتر ندارم از سیستم (کامپیوتر) دانشگاه استفاده می کنم دلیل قانع کننده ای برای تغییر رشته نداشتی شاید چون سخت بوده تغییر رشته دادی
  • rezayaa A1 ۱۶:۱۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    9 4
    عزیز هرچی هم بگم بازم ذره ای از مشکلاتت رو کم نمی کنه اما بدون که خدا همیشه به فکر بندگانش هست پس تلاشت رو بیشتر کن واسه کار .بدون که از صفر باید شروع کرد و اینکه بلند پروازی زیاد ادم رو ناامید می کنه اما اینده نگری با فکر میتونه انسان رو به خواستش نزدیک کنه . استخدامی نیست اشکال نداره خودت به دنبال یه فکر باش با ایده خودت پیشرفت کن .اره سرمایه اولیه نیازه اما اونم میشه تهیه کرد سخته اما اگه پیگیر باشی میشه. بازم اینو بگم که یاد خدا همیشه ارامش بخش انسان میتونه باشه پس توکل کن وتلاشتو بیشتر کن . انشالاه که روی شاهد موفقیت هات تو زندگی باشی. دوستدار شما یک هموطن
  • بی نام IR ۱۶:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    25 2
    سلام دوست عزیزم. من کاملا شرایط شمارو درک میکنم. چون خودم هم مثل شما فوق لیسانس دارم و الان حدود 1.5 بیکار هستم. خیلی از مکانهای دولتی به دنبال کار رفتم. ولی دریغ. نمی دونم چی بگم و لی تو یکی از همین مراجعات یه کارمندی گفت پسر جان اگه پارتی نداری چرا خودت و الاف این اداره و اون اداره میکنی. استخدامت نمیکنن. برو الان اگه شاگردی کنی مطمئن باش 2 سال جلو هستی. وگرنه مجبوری 2 سال دیگه بری شاگردی.یعنی وقتی که 31 سالته. من هم مثل ودت هر روز به فکری دزدی، یا خودکشی میوفتم ولی ما تو خونواده متدین به دنیا اومدیم و از این جور کارها نمیتونیم انجام بدیم. ایشالا که شماهم در مبارزه پیروز شوید. در ضمن من هم فوق لیسانس رو با رتبه 2 کشوری اخذ کردم و الان بیکار هستم. یا حق.
  • بی نام IR ۱۶:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    6 139
    من منظور بدی از این حرفم ندارم ولی قصدم راهنمایی شما دوست عزیزه ایمانتو قوی کن و گناه نکن آیت الله جوادی آملی میفرمودند علت بیکاری جوانان ما بی دینی در خانواده آنهاست . نماز اول قت خوندن به گفته آیت الله بهجت خیلی تاثیر داره موفق باشی
    • بی نام A1 ۲۱:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
      45 1
      دوست مسلمان عزیز! ما همه مسلمانیم .همه مثل هم هستیم اون کسی که تشخیص عدم مسلمانی مارو میده خداست نه بنده!!! درضمن مگه شما متر داری؟ که اندازه گیری میکنی؟! شما جای راه کار نمک میپاشی؟ اونی نامسلومونه که پاروحق دیگران میذاره!حرف واسه گفتن زیاده اما اینجا جاش نیست!
    • بی نام IR ۰۹:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۷
      4 29
      احسنت به شما دوست عزیز
    • بی نام IR ۰۵:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۸
      50 0
      فکر کنم جنابعالی از اونایی هستی که توی گزینش ادارت کار میکنن . روزگار ما رو آدمهایی مثل شما که که برای رسیدن به مقاصد شخصیتون دین رو دستاویز خودتون قرار دادین تباه کردین .
    • بانام IR ۱۱:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۸
      41 0
      بنده خدا تو که داری به خانواده مردم توهین میکنی ، میفهمی چی داری میگی ؟ به چه درجه از ایمان رسیدی که ایمان مردم رو به بازی میگیری ؟ همین کارها رو کردین که مردم از شماها رو گردان شدن دیگه . بس کنین ، جمع کنین بساطتون رو ، با این حرفها جوونای مردم رو بیکار و خونه نشین کردین ، دین برای شما شده یک وسیله برای اهانت کردن به اعتقادات مردم . اگه یک ذره به خدا ایمان داشتین که این طوری در باره مردم قضاوت نمیکردین . تا یه چیزی میشه استناد میکنین به حرف و حدیث مراجع ، تا کی میخواین خون مردم رو توی شیشه کنین ؟
  • بی نام IR ۱۶:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    39 3
    ما که با دکتری باید 21 ماه سربازی کنیم چی بگیم؟!
  • بی نام IR ۱۷:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    10 31
    آخه دوست من شما که رتبه ات خوب بود این چه رشته ای بود خوندی؟ میرفتی حسابداری تو یه دانشگاه دیگه الان کار داشتی. یه کم موقع انتخاب رشته به بازار کار هم نگاه کنیم بد نیست. متاسفانه اینو یادمون نمیدن. من دبیرستانی بودم ما درس برنامه ریزی شغلی داشتیم ولی جالب نبود. کاش برای بچه های دبیرستانی همچین درس هایی بزارن. کار کمه، قبول، ولی خیلی از رشته ها هم کاربردی نیست. یه نکته دیگه اینه که کسی هم بهمون نمیگه تا دانشجو هستید برید تو شرکتها بگید من رایگان کار می کنم براتون که کار یاد بگیرم. من بعد از لیسانس تازه رفتم این کار رو کردم. چند ماه مفت کار کردم و سختی کشیدم، شد سابقه، کار یاد گرفتم، رزومه ام دیگه خالی نبود، بعد رفتم سر کار، البته شرکت دولتی نیستم ولی خدا رو شکر.
    • بی نام IR ۱۷:۲۹ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۲
      4 1
      زیاد فرقی نمیکنه من خودم نرم افزار خوندم یه رشته ی فنی و روز اما 5 ساله بیکارم چقدر زجر کشیدم و چقد تحقیر شدم شما تو چه شرکتی گفتین مفت کار کنین و بعدش براتون سابقه شد؟
    • علی RO ۱۳:۴۶ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
      4 0
      چی؟برنامه ریزی شهری اونم از شهید بهشتی کاربردی نیست؟فقط کافیه به یه شهر خیلی کوچیک فکر کنی...اینها به خدمات شهری، سیستم های حمل ونقل مناسب،اوقات فراغت، آماده سازی و ... در نهایت در راستای بهبود کیفبت زندگی شهری شدیدا به متخصصان این رشته نیازمندند و باید بگم از بالاترین درآمدها رو این رشته تو کانادا داره...شاید نمی دونی یا هنوز نفمیدی توی شهر چه مسائل پیچیده ای هست که فقط متخصصان این رشته میتونند واسه حلش اقدام کنند...
  • بی نام IR ۱۷:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    14 0
    هییییی حرف دل منو گفتییی نه تنها من بلکه همه جوونا. ایشالا مشکلات حل میشه.امید وار باش امید واااااااااار
  • دکتر بیکار A1 ۱۷:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    39 3
    کاملا درکت میکنم هموطن عزیز-من دکترا دارم و شرایطم مثل توست-حق التدریس در دانشگاه-اینکه به پوچی رسیدی درد مشترک ماست-سطر سطر نامه ت رو فهمیدم چون دردکشیده ام-امان از عمررفته...
  • بی نام A1 ۱۷:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    29 0
    نگران نباش من دانشجوى دكتراى صنعتى شريف ميشناسم كه قبل از عيد براى پول تو جيبى و مخارج زندگى دست فروشى ميكرد چون كارانه ى 500 تومنى رو قطع كردن
  • بی نام IR ۱۷:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    25 0
    فقط میشه تاسف خورد که این استعداد ها این طور دارن تلف میشن،اون وقت میگید چرا کشور پیشرفت نمیکنه
  • saeed IR ۱۷:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    35 0
    برادر این درد دل خیلی از جوونای ایرانیه اللخصوص دهه 60 تیای بیچاره!
  • شهریار محمدی A1 ۱۷:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    24 2
    با سلام خدمت همکار تازه رسیده دوست عزیزم به جمع بیکاران تحصیلکرده خوش امدید چیه بزرگوار نرسیده داد وفریاد می زنی بیخبری خیلی ها از شما کهنه کار ترند ودم هم بر نمی اورند دوست عزیز خود بنده 7سال است با مدرک فوق لیسانس وسربازی کرده بیکار هستم حالا حالا ها باید بنالین راستی بگذار با تعریف داستانی کمی از ناراحتی هایتان را بکاهیم می گویند اطلاعیه زدند که به علت نداشتن پلنگ واقعی در باغ وحش به یک نفر فوق لیسانس که بتواند لباس پلنگ بپوشد نیاز داریم بنده خوایی می رود به محض ورود او را در قفس شیر ها وارد می کنند داد وفریاد می کند چکار کردید مرا می خورند می بیند شیر ها داد می زنند نترس ما هم فوق لیسانس بیکار هستیم به هر حال امیدوار باش بشر به امید زنده هست شاید برای ما هم در باغ وحش کار پیدا شد
  • محمد IR ۱۷:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    9 12
    دوست عزیز دراین زمانه درس خواندن وعلم اموزی برای استخدام شدن در جایی نیست بلکه علم کلید بهتر زندگی کردن واگاهانه تصمیم گرفتن است شما باید به علاقه واستعداد خود توجه کنید وبرای خود با کمک دیگران کاری را شروع کنید که جامعه ازان بهره مند شود نه اینکه باگرفتن مدرک دنبال میز بگردیدشما میتوانید با اراده خود وهمیاری دیگران تولید ثروت کنید نه اینکه کارگردیگران شوید خواستن توانستن است یا حق
  • جباری A1 ۱۷:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    8 0
    سلام مطلبی را برای این دوست عزیز به خبرانلاین ایمیل کرده ام. اگر صلاح می دانید برای ایشان بفرستید.
  • کاوه A1 ۱۷:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    34 0
    برادر تنها نیستی... ما همه مثل همیم... خدا بزرگه...
  • بی نام A1 ۱۸:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    18 0
    من خیلی متاسفم. فکر کنم اگر موقعیت برای شما فراهم بود و تغییر رشته نمی دادید احتمالا برای رشته اولتان بازار کار بهتری بود. اما این را هم بدانید که از افسردگی ، اعتیاد ، خود کشی یا هر چیز بد دیگه ای مشکلی حل نمی شه . درسته که بازار کار برای رشته شما خوب نیست. اما بازم فکر کنید که چه کارهایی می تونید انجام بدید. شاید تدریس خصوصی یا تدریس برای کلاس های کنکور. به هر حال امیدوار باشید. قدر سلامتی رو که در حال حاضر دارید بدونید. شاید خیلی به نظرتون ساده و پیش پا افتاده بیاد. اما خیلی مهمه. من دو سه روز کمرم درد می کرد. تازه فهمیدم که چه قدر ناشکر بودم. تازه این قسمت خوبشه. خیلی ها هستند که وصعیت سلامتی بدی دارن و روز به روز هم حالشون بدتر می شه.
  • بی نام A1 ۱۸:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    46 0
    5 ساله فوقمو گرفتم بیکارم!!!!
  • بی نام A1 ۱۸:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    61 2
    فارغ التحصیل کارشناسی ارشد دانشگاه تهران و بیکار، منم مثل شمام :( از دانشگاه تهران فقط خاطرات کوی دانشگاه خوبه و بس، دلم فقط و فقط واسه امیرآباد تنگ میشه، نه برای دانشگاه
  • ناشناس IR ۱۸:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    9 4
    دوست عزیز من تمام حرفهای شما را خواندم و اظهارات شما را تایید می کنم. ولی به شما پیشنهاد می کنم که صبر کنید و به این زودی امیدتان را از دست ندهید. من هم در حال حاضر دانشجوی فوق هستم و وکیل هم هستم. من هم با سختیهای زیاد و شاید از شما هم بیشتر درس خوندم. ولی هرگز امیدم به خدا رو از دست ندادم. حرف شما کاملا درسته که پارتی و پول باعث پیشرفت هست و از همه چیز مهمتره ولی اینو هم بدونید که شما در حال حاضر یک فرد تحصیل کرده هستید و هنوز فرصت خیلی زیادی دارید برای اینکه پیشرفت کنید. به جای اینکه در خونه گوشه نشینی اختیار کنید بهتره به دنبال کار باشید. حتما لازم نیست از کارهای خیلی بالا شروع کنید سعی کنید وارد بازار کار بشید به مدد و یاری خداوند پیشرفت خواهید کرد.با ارزوی موفقیت شما
    • منتظر IR ۰۵:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۸
      7 2
      آقای وکیلی که با مدرک لیسانس وکالت میکنی ، شمایی که برای مردم نسخه وارد شدن به بازار کار می پیچی در باره سرمایه ش هم فکر کردی . گاهی وقتها این کامنت ها رو میخونم می بینم که انگاری بعضی ها میخوان موفقیتهای خودشون رو به رخ دیگران بکشن .
  • بی نام IR ۱۸:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    9 4
    عزیز من آرامش خودتونو حفظ کنید، در یک کلام اینجا ایرانه و متاسفانه همینه که هست! خیلی از جوانان مشکلات مشابه شما را دارند. ضمن اینکه تحصیل در هر رشته ای و با هر مدرکی متضمن شغل خوب و استخدام شدن نیست. به نظرم شما اگر همین که دانشجوی دکترا شوید می تونید توی بعضی دانشگاه ها تدریس کنید.
  • بی نام IR ۱۹:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    23 0
    افراد زیادی مثل شما تحصیلکرده و بیکارند و بناراحتی می گذرونند ولی بیشترین آزارو از حرف ها و گفته های نابخردانه اقوام بیسواد خود می بینند.به این دوستان باید گفت این روزها میگذره و دوست و دشمن شناخته میشند و مطمئن باشید روزهای بهتری پیش رو خواهید داشت
  • یک سرباز بی نام A1 ۱۹:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    14 0
    واقعا جای افسوس داره ولی غصه نخور توکلت اول به خدا باشه دوم هم اینکه بدون تنها نیستی منم با فوق لیسانس از یکی از بهترین دانشگاه های خارج ایران با 30 سال سن مشغول خدمت اجباری هستم با حقوق ماهی 100 تومن . مثل شما جوان در ایران زیاد است و واقعا افسوس میخورم که رفتم درس خوندم خدا به خیر کنه آخر عاقبت همه رو
  • سید IR ۲۰:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    14 3
    سلام جوان جویای کارخونه نشانده شده , من 13 سال درس خواندم تا دیپلمم رو گرفتم,ازمدرسه فرارمیکردم میرفتم بنائی با پسرعموم چون ازکلاس پنجم ابتدائی ما یتیم شدیم وبرادر بزرگترم ازکلاس اول راهنمائی به ما گفت بریدکارکنیدوخودتون خرجی خونه بدین ماهم همین کار را کردیم ودرکنارش درس هم خوندیم تا تمام شد . ولی گاهی چه قبل وچه بعدازدیپلم گرفتنم بفکر دانشگاه رفتن نبودمعچون میدونستم فقط الافی خالی وجیب دولت پر کردنهع الان هم شکرخدا سه تابچه دارم,خونه دارم ,ماشین پرشیا دارموخداروهم چه درموقع داری وپه نداری شاکرم. وصدالبته همه اینهارومدیون برادرم هستم وپشتکارخودم وتوکل به خدا./. به نظرمن هنوز برای شما دربازارآزادفرصت هست ولی بایدبگردی ببینی منطقه شما به چه صنعتی کمترتوجه شده.ان شاالله موفق میشی./.
  • سمیره IR ۲۱:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    36 2
    اکثر نظراتو آقایون دادن :( الهی قربون تک تکون برم که انقد مشکل دارید برادرای نازنینم برا همتون دعامیکنم
  • بی نام A1 ۲۱:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    12 2
    منم یک باستان شناس ارشد بیکارم. که طبق قانون استعدادهای درخشان ارشد قبول شدم الان دو ساله که بیکارم.
  • راحیل IR ۲۱:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    21 37
    بخدا فقط دعا کنید آقا ظهورکنه گره از کار همه باز میشه یا امام زمان یه نگاهی به این داداشای ما بکن
  • علی A1 ۲۲:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    7 0
    متن و تمام نظرات رو خوندم. ببین دوست من اول از همه این یک واقعیته و دنبال چرایی اش نباش. همینه که هست. تو تهران روزی بیست میلیون نون میبرن حالا یکی هزار تومن یکی هم 1000 میلیارد. توهم بهد جای این که همش بشینی به فوق لیسانست فکر کنی بشین فکر کن ببین چه جوری میشه پول در اورد تو تهرون. برو دنبال کارای با در امد خیلی کم مثل کارمند اداری و و تحصیلداری و.. یا برو تو یه شغل ازاد از ما گفتن بود. گود لاک!!
  • بی نام A1 ۲۳:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    27 1
    توی کوی دانشگاه تهران درختها رو تکان که میدادیم دانشجوی دکتری عمران و برق میریخت پایین
  • مجتبي م م IR ۰۴:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۷
    9 0
    بركسي پوشيده نيست كه درچه رشته ي خوبي درس خونده اي چه كارتوگرافي ويا گرايش هاي جغرافيا از رشته هايي هستند كه زير بناي عمليات عمراني مي باشند بنده خودم نقشه بردار مي باشم وبااين رشته هاآشنام ماهاهم كه شاغليم وبادرآمدي كه داريم مثل شما مي مونيم ووضعيتي مشابه داريم ودرآمدما كفاف مخارج را نميده چون دوست داريم سالم كار كنيم وافسوس مي خورم كه چرا عمرم را درراه درس خوندن وفوق ليسانس گرفتن گذراندم كاش دنبال كاسبي مي رفتم واينقدر مثل الآن شرمنده زن وبچه نبودم درضمن مادهه پنچاهي هستيم وخيلي هامون مثل شماهستند.
  • nam IR ۰۹:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۷
    21 0
    علی جان ناراحت نباش منم مثل تو کارشناسی دارم و سر خیابون سیگار میفروشم.دو هفته دیگه هم میرم21 سربازی(خدمت مقدس سربازی خخخخخخخخخ) و تا ابد هم نمیتونم ازدواج کنم.سربازی هم فقط به این خاطر میرم تا یارانه ام رو قطع نکنن.
  • بی نام IR ۱۱:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۷
    28 0
    وارد دانشگاه که شدم پدرم مریض شد سال چهارم به رحمت خدا رفت وقتیکه درسم تمام شد در امتحان استخدام یکی از ارگانها نفر اول شدم ولی به دلیل جایگزین کردن نور چشمی هایشان مرا در مرحله بعدی مردود کردند ، و بعد مادرم بیمار شد و من ماندم پرستاری از او . بعد از گذشت هیجده سال نتوانستم شغلی برای خودم دست و پا کنم و برای سنم دیگر مرا نمی پذیرند .جواب اینهمه زخم هایی را که از روزگار دیدم را چه کسی میدهد ؟
  • بی نام A1 ۱۳:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۷
    10 78
    مشكل ما اينه كه منتظريم دولت ما رو استخدام كنه من در حال حاضر دانشجوي دكتري هستم ولي تمام مراحل تحصيل خرج تحصيلم را خودم دادم. در دوران تحصيل كارشناسي تابستونا كار مي‌كردم. در دوران ارشد با كار دانشجويي روزگاز مي‌گذروندم. بعد از ارشد در دانشگاه پيام نور تدريس كردم با حق التدريس بسيار پايين. پولم را پس انداز كردم و در كنارش كارهاي هنري يادگرفتم. امسال دكتري قبول شدم و با آنكه مي توانستم در بهترين دانشگاههاي تهران تحصيل كنم ولي ترجيح دادم كه نزديك محل سكونتم تحصيل كنم. چند فرصت شغلي براي هيات علمي شد نداشتم ولي چون دختر بودم و شرايط محيطي مناسبي نداشت انصراف دادم. اگر امسال دكتري قبول نمي شدم با سرمايه ناچيزي كه داشتم توليدي لباس مي‌زدم. برادر من دنبال كار دولتي نباش به فكر توليد باش
    • بی نام IR ۲۰:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۷
      32 2
      تو اسطوره پشتکار و تلاشی خواهرم و من برات خوشحالم که محیط خانوادگی آرامی داشتی و هیچ مانعی سر راهت نبوده و هیچ غمی جز دیدن آینده خودت و خودت و خودت نداشتی . چرا فکر میکنی دیگرانی که میگن بیکارن کاری نکردن و مفت خوردن و خوابیدن ، حالا یکی با سیلی صورتش رو سرخ میکنه و یکی بوق و کرنا راه میندازه .
    • بانام IR ۲۱:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۷
      33 3
      تو اصلاً میدونی مشکل به چی میگن دختر ملا نصرالدین ؟ اقلاً آدرست رو هم مینوشتی بیایم خواستگاریت
  • جی اچ A1 ۱۷:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۷
    15 2
    من که بعضی نظراتو خوندم واقعا داغ کردم از شدت ناراحتی نتونستم ادامه نظراتو بخونم اما خیلی از صحبت های دوستان درسته من دختری رو میشناسم که با پارتی پدرش ومدرک دیپلم با سن 20 سال تو اداره دولتی مشغول کار شده اونم تو دوران مجردیش والان هم ازدواج کردن ایشون. اما خیلی ها با اینکه خدمت رفتن ومدرک بالا دارن .مجبورن برن تو کار ازاد اونم غیر مرتبط وبا حقوق پایین.نمونش عموی خودم مدرک لیسانس داره وخدمت هم رفته با 29 سال سن اما تهران مشغول کار کچکاری وبناییه . خوب شما بگو واقعا انصافه.شما میدونید چه بلایی سر روح وروان ادم میاد .بنظرم دولت باید به این وضعیت سروسامانی بده .افرادی که برای کشور دوسال خدمت کردن باید در اولویت استخدامهای دولت و مراکز خصوصی باشند چه متاهل چه مجرد .
  • حبیبی IR ۰۷:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۹
    17 0
    بعضی ها فکر میکنن بیکاری به خاطر نوع رشته تحصیلیه ولی مطمئنم که اینطور نیست . ترم پیش در یکی از این کلاسهای فنی و حرفه ای شرکت کردم هشت نفر با ما آموزش میدند که مدرک فوق لیسانس فیزیک اتمی ، فوق لیسانس صنایع غذایی ، فوق لیسانس شیمی ، فوق لیسانس نساجی و ... داشتند ، قضیه خیلی ساده ست . به خاطر روش خاص مدیریت دولت پیشین در حمایت از واردات و ابراز محبت به بعضی از کشورهای خاص ، کارخونه ها تعطیل شده بود و هنوز این عده از دوستانمون بیکارند و سرگردان !!!!
  • شادان A1 ۱۳:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۱
    19 0
    بنده نیز با مدرک کارشناسی ارشد در گرایش حقوق خصوصی 3سال هست که بیکار هستم تمام تلاشمو را برای کلیه گزینه های استخدامی نمودهام. در سال 91 در آزمون ورودی کادر اداری قوه قضاییه جز یکی از 6 نفر قبولی برابر با ظرفیت گروه استخدامی کارشناسی الف این اداره شدم که متاسفانه در مرحله مصاحبه با کمال ناباوری متوجه شدم که اندوخته علمی و تخصصی بنده برای عبور ازین فیلتر نه تنها مورد نیاز نیست بلکه اساسا نیازی هم نبوده است که ان را فرا بگیرم چون اساسا در مدت یک ساعت مصاحبه سوال تخصصی مطرح نگردید و با سوالات متفرقه اینجانب از این مرحله حذف شدم و ثمره 6ماه تلاش بنده برای قبولی در مرحله علمی بدین راحتی بر باد رفت.الان نیز ملالی نیست و با کمال مسرت در یک رستوران به عنوان گارسن خدمت رسانی میکنم و همه چی ارومه
  • مصطفی IR ۰۷:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۵
    16 1
    اقای سردار کمالی عزیز این مطلبو حتما بخون وقتی داری کسری خدمت بجه های فوق لیسانس وحذف می کنی که کمترین خواسته این بجه ها برای عبور از مشکلاتشون هست یکم به خودمون بیاییم........
  • بیکار A1 ۱۹:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۲
    5 1
    سلام دوست عزیز منم مهندسی عمران رو از یکی از دانشگاه های ملی معتبر گرفت و بیکارم فقط من که نیستم خیلیا مثل من هستند اصلا غصه خوردن فایده نداره خودت بشین با خودت عاقلانه تصمیم بگیر اگه میتونی بیا برو عراق یا کشورای دیگه کار کن اگه نه از هرجا که میشه شروع به کار کن سخت ترین چیز شروع است ولی تا شروع نکنی رسیدنی در کار نیست برات آرزوی موفقیت میکنم.
  • سيامك A1 ۱۸:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۴
    11 0
    سلام دوست عزيز .منم ليسانس مكانيك هستم والان بيكارم. روزي هزار بار به خودم ميگم كاش به جاي اين همه درس خوندن رفته بودم دنبال ورزش يه لگدي زده بودم زير توپ . حداقل مجبور نبودم براي پيدا كردن يه كار اونم با حقوق ماهي 500 تومان از صبح تا شب به هر دري بزنم .......حيف از اين عمر كه الكي صرف درس خوندن كرديم
  • مسیحا A1 ۱۰:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۰
    5 9
    از ماست که بر ماست
  • حمید IR ۱۹:۲۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۳
    4 23
    رشته فقط پزشکی حداقل میدونی تخصصت رو که بگیری نونت تو روغنه دمش گرم عقل خودم کشید رفتم پزشکی
    • یوسف IR ۰۶:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۱
      7 2
      دوست عزیز تو درمانگاهی کار میکنم که دکتر عمومی به خاطر 400 هرار تومن شیفت شب رو گرفته اونم به عنوان مسئول فنی
  • مصطفی IR ۰۹:۳۲ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۷
    10 0
    سلام همدرد منم مهندسی عمران دارم و بی کار پس غصه نخور همه ما نسل سومی ها بد بختیم هر چی کاسه کوزه تو این مملکت بود سر ما شکست. هر مدل ازمایش بود روی ما شد و..........................
  • ایمان A1 ۲۳:۳۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۱
    1 24
    واقعا من اگه با چشمام نبینم نمی تونم باور کنم با مدرک مهندسی از دانشگاه تهران اونم ارشد بیکاره!!!!! شما باور میکنید!!!!
  • آرش IR ۱۸:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۷
    0 11
    موافقم ایمان
  • جواد IR ۱۰:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۱
    20 0
    داداش گلم متاسفانه نسل ما همینه موقعی که مرگمون هم فرا برسه میگن تو قبرستون واسه اینا جا نیست
  • مهدی A1 ۱۳:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۵
    26 0
    سلام.بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه و سالها دوندگی و حتی کارگری ؛بالاخره 10 سال بعد از اینکه لیسانس گرفتم تونستم یکجای معمولی با یک حقوق متوسط استخدام بشم.بعد از یکسال در سن 32 سالگی ازدواج کردم و متاسفانه زن سازگاری نداشتم و زندگیمان بعد از یکسال به طلاق کشید و سرانجام تمام دار و ندارم را برای مهریه دادم.از آنجا که صاحب کار بنده ارتباط نزدیکی با خانواده زنم داشت،ما را بیخود و بی جهت از کار برکنار کردالان 8 ماهه که بیکارم و یک ریال هم سرمایه ندارم.شما بجای من بودید با این شکستهای شدید چکار می کردید؟
  • بی نام A1 ۱۸:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۲
    6 1
    سلام ، با تمام وجود درکتون میکنم منم فوق لیسانس ریاضی ام با هزار التماس یه جا چند ساعت بهم حق التدریسی داده میخوام
  • شکوفه A1 ۱۱:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۹/۳۰
    0 22
    واقعا انقد بیکاریه؟من یه بار خواست کار کنم اولین جا قبول شدم تازه دانشجوی کاردانیم اما سخت نبود اصلا
  • سکوت IR ۱۰:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۶
    2 0
    سلام دوست عزيز من پستتون رو خوندم.خيلی ناراحت شدم واستون.به عنوان يه هم وطن شرمنده ام که نميتونم کمکی بهت بکنم.شماهنوزم بيکار هستين برادر من؟