۰ نفر
۱۰ اسفند ۱۳۹۱ - ۰۸:۵۰

افزایش سن ازدواج، موانعی که برای ازدواج جوانان وجود دارد و راهکارهایی که برای حل این موانع پیشنهاد شده، مسائلی هستند که دیگر عادت کرده‌ایم هر چند وقت یکبار مطرح شوند.

فهیمه حسن‌میری: مساله ازدواج جوانان حالا دیگر سال‌هاست که به یکی از موضوعات روز اجتماعی تبدیل شده، جامعه‌شناسان هشدار می‌دهند که باید چاره‌اندیشی شود، خانواده‌ها دغدغه طولانی شدن دوران تجرد فرزندانشان را دارند و پژوهشگران هم اعلام می‌کنند با این که جوانان در حال حاضر در بهترین شرایط سنی ازدواجند، اما با این وجود، وضعیت ازدواج نگران‌کننده است. به گفته آنها هشت میلیون جوان ایرانی در انتظار ازدواج هستند و در عین حال سن ازدواج روز به روز افزایش پیدا می‌کند. (اینجا) و (اینجا)

اما چرا با همه این توصیه‌ها، اظهار نگرانی‌ها و اعداد و ارقامی که ارائه می‌شود، همچنان جوانان ازدواج نمیکنند و این مشکل روز به روز بیشتر گره میخورد؟ شاید یکی از مهمترین و اصلی‌ترین جواب‌هایی که بتوان به این سوال داد همین اشاره جامعه شناسان باشد که شرایط اقتصادی به آنها اجازه چنین کاری را نمیدهد و استدلال‌های عقل محاسبه‌گر آنها مبنی بر کمرشکن بودن مخارج شروع و ادامه یک زندگی مشترک، قدرتمندتر از توصیه‌ها و نصیحت‌های دیگران و حتی قدرتمندتر از خواسته خودشان برای ازدواج است. (اینجا) به این ترتیب چاره‌ای ندارند جز این که منتظر بمانند تا شاید روزی از لحاظ اقتصادی در وضعیت بهتری قرار بگیرند. اما همراه با گذر این سال‌ها برای رسیدن به شرایط مالی بهتر، سن ازدواج هم سال به سال افزایش پیدا می‌کند؛ حتی اگر مسوولان رابطه معناداری میان وضعیت اقتصادی و افزایش سن ازدواج پیدا نکنند! (اینجا) و (اینجا)

با این وجود و در عین حال که از مرتبط نبودن ازدواج و مسائل اقتصادی سخن گفته می‌شود، برای برطرف شدن موانع متعددی که سر راه ازدواج جوانان قرار گرفته، بسته پیشنهادی در رابطه با ازدواج جوانان به دولت ارائه شد؛ بسته‌ای که اتفاقا بسیاری از پیشنهادهای آن مادی بوده و به وضعیت اقتصادی جوانان مربوط می‌شود. بعضی از این پیشنهادهای 9 گانه که از سوی وزارت ورزش و جوانان ارائه شد عبارت بودند از این که: یک میلیارد تومان اعتبار برای تسهیل ازدواج جوانان به هر استان اختصاص یابد، مبلغ هدیه ازدواج کارکنان دولت و فرزندانشان تا سقف 5 میلیون تومان افزایش یابد، به جوانان غیرشاغل تا زمان شاغل شدنشان مستمری پرداخت شود، ودیعه اجاره مسکن برای زوج‌های کم درآمد تامین شود، ضامن وام ازدواج حذف و نرخ وام به نسبت تورم سالانه افزایش پیدا کند. (اینجا)

این بسته‌ پیشنهادی در عین حال که به نظر عده‌ای، برداشتن گام‌های بلندی برای بالا بردن آمار ازدواج به شمار می‌رود اما از نظر بعضی دیگر، با توجه به سابقه اجرای چنین طرح‌هایی، در مرحله اجرا متوقف می‌شود و بنابراین کارایی خاصی ندارد ضمن این که جامع‌نگر نبوده و مشکلات خاص خود را دارد به طوری که ممکن است به اصطلاح ابرو را درست کند اما چشم را کور خواهد کرد. به گفته مخالفان این طرح، ابعاد مختلف فرهنگی، روانی و اجتماعی در این پیشنهادها لحاظ نشده به عنوان مثال بحث تقدم استخدام در سازمان‌ها برای افراد متاهل. آنها تاکید می کنند در شرایطی که با تورم نیروی انسانی در بسیاری از سازمان‌های دولتی و خصوصی روبه‌رو هستیم و مشاغل کاذب مثل رانندگی یا دلالی و امثال آنها تنها راه‌های اشتغال پیش پای جوانان است، افزایش آمار فارغ‌التحصیلان بیکار و نگرانی‌های خانواده‌ها در این زمینه تحقق این اصل را غیرمقدور می‌کند مگر آن که کارآفرینی و اشتغالزایی مقدم بر این بند باشد. نکته دیگر این که مساله وام ازدواج یا ارائه مسکن ارزان قیمت یا رایگان به جوانان برای سه تا پنج سال مطرح می‌شود که سقف وام پیشنهادی با توجه به تورم روزافزون چندان کارساز نبوده و شاید فقط بتواند اقلامی از جهیزیه را پوشش دهد. (اینجا) و (اینجا) هرچند مدت کوتاهی بعد از این طرح، وام ازدواج نه تنها افزایش نیافت، بلکه بانک‌ها از ارائه همان مبلغ هم خودداری کردند تا جوانان بیشتر از قبل درگیر محاسبات اقتصادی‌شان شوند. (اینجا)

سوالی که ممکن است در این میان پیش بیاید این است که افزایش سن ازدواج تنها مختص کشور ماست؟ نگاهی به آمارها نشان می‌دهد در بعضی از کشورهای آسیایی دیگر هم چنین وضعیتی وجود دارد. بر اساس این آمارها، روند افزایش سن ازدواج در کشورهای آسیایی در برخی از کشورها همواره صعودی و در برخی از کشورها با افت و خیزهایی همراه بوده است. در سال 1970 کمترین میانگین سن ازدواج مردان مربوط به کشور هند بوده و بیشترین این رقم به کشور ژاپن اختصاص داشته است. در همان سال، ایران با رقم 25 سال، جزو کشورهای در حد متوسط این شاخص به شمار می‌رفته اما با 1.2 درصد کاهش تا سال 1980 خود را در زمره کشورهای با میانگین سن ازدواج پایین در مردان قرار داده و از آن سال به بعد همواره روندی افزایشی اما ثابت و تدریجی را طی کرده و تا سال 2010همچنان جایگاه خود را در ردیف کشورهای با میانگین سن ازدواج پایین در مردان حفظ کرده است. (اینجا)

اما درباره سن ازدواج دختران چطور؟ بررسی‌ها نشان می‌دهد سن ازدواج دختران رو به افزایش است و برای این مساله دلایل مختلفی را می‌توان برشمرد. در جدیدترین پژوهش صورت گرفته در دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران علل تاخیر در ازدواج بیش از 1200 دختر مجرد کشور در 5 شهر تهران، ساری، خرم‌آباد، مشهد و سنندج در میان دختران مجرد و زنان متأهل 25 تا 44 ساله بررسی شد که نتایج این تحقیق نشان داد دخترانی که دیرتر ازدواج می‌کنند، از تحصیلات بالاتری برخوردارند، نگرش فرامادی به ازدواج دارند و اعتقاد بیشتری دارند که با ازدواج، هزینه فرصت‌های از دست رفته بیش از فرصت ازدواج است.این نتایج نشان می‌دهد که دختران بیشتر به دلیل فقدان همسر مورد علاقه خود مجرد می‌مانند. (اینجا)

گزارشی که در این زمینه در خبرآنلاین منتشر شد، واکنش‌های زیادی را به همراه داشت و خوانندگان سایت، علاوه بر موارد مطرح شده در آن تحقیق، به دلایل دیگری هم برای افزایش سن ازدواج دختران اشاره کردند. عده‌ای معتقد بودند مساله اصلی افزایش ازدواج در ایران این است که دخترها متوقع شده‌اند و بیش از حد به مادیات اهمیت می‌دهند و عده دیگری بی‌اعتمادی به پسرها، بیکاری آنها، قوانینی که به نفع مردان است مانند حق طلاق، حق حضانت فرزندان و چندهمسری را در این مساله دخیل دانستند. (اینجا) (وضعیت چندهمسری در ایران و جهان را (اینجا) ببینید.)

با در نظر گرفتن همه این مسائل است که آمار سازمان ثبت احوال کشور و نمودارهای نسبت ازدواج و طلاق ثبت شده در سال‌های 83 تا سه ماهه اول سال 91 نشان می‌دهد عدد نسبت ازدواج و طلاق روند کاهشی داشته یعنی ازدواج‌های کمتری در ازای هر یک طلاق صورت گرفته است. بر اساس این اطلاعات، در سال‌های قبل تعداد بیشتری ازدواج نسبت به هر مورد طلاق صورت می‌گرفته در حالی که هرچه به سال‌های اخیر نزدیک‌تر می‌شویم این نسبت ازدواج و طلاق فاصله کمتری گرفته و در ازای تعداد کمتری ازدواج شاهد طلاق هستیم. (این اینفوگرافیک را ببینید)

اتفاقی که به ویژه در تهران، شکل بحرانی‌تری به خود گرفته و از نظر جامعه‌شناسان این رشد طلاق و کاهش ازدواج به عنوان یک تهدید رفتاری شناخته می شود و حتی باعث شد معاون فرهنگی و امور تربیتی وزارت ورزش و جوانان از ارسال درخواست این وزارتخانه به سازمان ثبت احوال کشور برای ثبت دلایل همه طلاق‌ها، خبر دهد تا بتوان به تحلیل علمی و پژوهشی عوامل طلاق پرداخت. (اینجا) و (اینجا)

به هر حال، عده‌ای هم معتقدند با توجه به شرایط کنونی، این که سن ازدواج بالا رفته و آمار ازدواج پایین است چندان هم بد نیست. به گفته آنها افزایش ازدواج‌های ناسالم و اثرات مخربی که متعاقب آنها به وجود می‌آید کمتر از آسیب‌های ناشی از کاهش آمار ازدواج نیست و با توجه به آسیب‌های ناشی از ازدواج‌های ناسالم نباید نگاه ریاضی‌وار به این پدیده اجتماعی وجود داشته باشد و صرفاً بالا رفتن آمار ازدواج مطلوب تلقی شود. آنها معتقدند تا زمانی که زیرساخت‌ها و مقدمات ازدواج سالم در جامعه فراهم نشده باشد، چه بهتر که آمار ازدواج پایین باشد تا با غده‌های آسیب‌زای دیگری از جمله افزایش طلاق رسمی و غیررسمی، افزایش کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست، خشونت خانگی، همسرآزاری و همسرکشی، روسپی‌گری، چندهمسری، نزاع های خانوادگی و ... مواجه نشویم. (اینجا)

به عقیده بعضی از کارشناسان هم نمی‌توان سن مشخصی را برای ازدواج در نظر گرفت و به همه توصیه کرد که در یک سن و سال ازدواج کنند. آنها معتقدند افراد در سنین مختلفی به بلوغ شخصیتی و فکری می‌رسند، ممکن است کسی در 18 سالگی به بلوغ برسد و کسی در 30 سالگی و حتی پس از آن، بنابراین نباید به نگرانی‌ها در این رابطه دامن زد. (اینجا)

اما در عین حال، کارشناسان دیگری هم هستند که تاکید می‌کنند زندگی مجردی و استمرار تجرد می‌تواند تبعات و پیامدهای منفی به همراه داشته باشد و زمینه‌ای برای گرایش به انحرافات اخلاقی باشد. به گفته این افراد، اگر چاره‌ای برای حل مشکل ازدواج جوانان اندیشیده نشود، باید در درازمدت شاهد آسیب‌های جدی و خطرناک بود به طوری که افزایش فساد و فحشا در جامعه، به دنیا آمدن فرزندان ناخواسته و سقط جنین، آسیب‌های اجتماعی و فردی مانند خودکشی و افسردگی، خشونت‌ها و قتل و تجاوز آثاری است که دیر ازدواج کردن یا ازدواج نکردن جوانان به همراه خواهد داشت. (اینجا) و (اینجا)

با همه اینها و در کنار بحث‌ها و نظریه‌های کارشناسی و طرح‌هایی که متولیان این مساله در ذهن یا روی کاغذ دارند، فعلا ازدواج برای جوانان به یک مسیر پرپیچ و خم و پرمانع تبدیل شده که معلوم نیست چند درصد آنها می‌توانند از خط پایان آن عبور کنند و وارد زندگی مشترک شوند. (این کاریکاتور را ببینید)

45234

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 279631

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • رضا IR ۰۷:۴۳ - ۱۳۹۱/۱۲/۱۱
    33 27
    وام ازدواج رو بکنن 50 میلیون همه ازدواج میکنن من خودمم 3 تا میگیرم!!!
  • بدون نام US ۱۸:۵۱ - ۱۳۹۱/۱۲/۱۱
    28 0
    غیر از این که من سه سال جون کندم ده میلیون بیشتر نتونستم پس انداز کنم که سرویس طلای همسر اینده ام هم نمی شه، غیر از اون از نظر استقلال و توانایی اداره ی خانواده به نظرم خیلی ضعیف هستم و اگه ازدواج کنم یه نفر دیگه رو هم بدبخت میکنم به نظر منطقی تر میاد اصلا ازدواج نکنم ولی همیشه اطرافیان بهم فشار میاورند که ازدواج کنم !
  • بدون نام IR ۲۳:۰۰ - ۱۳۹۱/۱۲/۱۵
    7 17
    سلام. ولی 98% مشکلات ناشی از مشکلات فرهنگی و اجتماعی هستش . - مهریه . اصلا چرا یک پسر باید مهریه بده ؟ اون هم 100 سکه یا شما اصلا بگو 10 سکه ؟ وقتی با درآمد ماهی 500 هزار تومنی 100 تا طول میکشه همچین پولی پس انداز بشه . اگه منظور تضمین آینده دختره . خانواده دختر چه تضمینی حاضر هستن به پسر بدن که دخترشون خوب باشه و فردا بازی در نیاره ؟؟ عروسی . وقتی حرف عروسی میشه کمترین مهمان 100 تا 2 مدل شام تالار فیلم برداری شو آلبوم و.... انتظارات . متاسفانه مردم ما سلامت روحی و رمانی و عقلی ندارن و چون دقیقآ عموم دختر پسرهای ایرانی هم اینطوری شدن با 4 تا حرف زندگیشون از هم میپاشه . سرویس طلا و خریدهای گران قیمت . به نظر من خانواده های این دخترها باید ی برگ کپی شناسنامه و کارت ملی و عکس
    • مهتاب A1 ۱۱:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۳
      0 1
      مهریه خیلی هم چیز خوبی است.البته من خودم مخالف مهریه های بالا هستم. (این را هم قبول دارم که مهریه باید معقول و با توجه به میزان دارایی مرد باشد ممکن است برای یک مرد 100 سکه هم خیلی زیاد باشد) .ولی با توجه به قوانین مربوط به ارث، در صورت فوت مرد حتی اگه بچه هم نداشته باشند مقدار ناچیزی از ماترک به زن میرسد. ولی آیا میدانید که در صورت فوت شوهر، پدرشوهر میتواند حتی فرش زیرپای زن را بگیرد خانه ای که زن در آن زندگی می کند، و حتی فرزندان را هم از او بگیرد؟آن وقت این زن اگر مهریه نداشته باشد دستش به کجا بند است؟ وقتی قانون هیچ حقی برایش فائل نیست و سهم او از سالها زندگی کردن با همسر چیزی حدود یک هشتم اموال اوست؟
  • بی نام IR ۰۵:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۰
    1 0
    بیکاری و مشکلات اقتصادی بیشترین علت این مسئله است