۰ نفر
۱۷ دی ۱۳۹۱ - ۱۸:۰۰

علی بحرینی*

منطقه آفریقا طی دهه های گذشته شاهد تحولات پرشمار اقتصادی، سیاسی وامنیتی بوده است و بر اساس آنچه اکنون مشاهده می شود می توان پیش بینی نمود که این حوزه جغرافیایی طی سالهای آتی نیز توجه جامعه بین المللی را به خود جلب خواهد کرد.
این منطقه در عین حال که فرصت های بزرگی را در پیش رو دارد، ناچار به رویارویی با چالشهایی مهم و دشوار است. هنگامی که در مورد قاره آفریقا سخن می گویی م باید این نکته مهم را مد نظر داشته باشیم که این قاره از وضعیتی طبیعی و عادی در مواجهه با موضوعات مختلف برخوردار نیست. این منطقه دیرزمانی است بعنوان از یکی از بحران زده ترین مناطق جهان شناخته شده است. بسیاری از کشورها در این منطقه بنوعی از مشکلاتی از قبیل درگیریهای سیاسی، بحرانهای هویتی و رقابتهای بین دولتی رنج برده و می برند. همچنین نزاع های ایدئولوژیک، اختلافات مرزی و تداوم نظامی گری به مشکلات این منطقه افزوده است. به عوامل فوق باید مداخلات خارجی را هم افزود. بنابراین قاره آفریقا فرصتهای جدید برای رشد، توسعه، ثبات و امنیت را باید همیشه همزمان با چالشهای جدی مذکور جستجو کند.
سال 2012 از آن جهت مهم باید قلمداد شود که اولا تحولات زیادی در قاره آفریقا رخ داد، ثانیا این تحولات از لحاظ میزان تاثیرگذاری سیاسی، اقتصادی و امنیتی قابل توجه هستند و ثالثا تعداد زیادی از کشورهای آفریقا تحت تاثیر این تحولات بوده اند.
اقتصاد نوید بخش آفریقا
از منظر اقتصادی آنچه برای سالها بصورت شعار و امکان مطرح می شد اکنون به یک تجربه عملی برای بسیاری از کشورهای خارج از آفریقا تبدیل شده است. در شرایط فعلی که در بسیاری از مناطق جهان بحران اقتصادی حاکم است، گفته می شود که منطقه آفریقا محل مناسبی برای کسب در آمد و ثروت است. هم اکنون نرخ متوسط رشد اقتصادی در آفریقا 6 درصد است و پیش بینی می شود GDP قاره آفریقا تا سال 2020 به دو و شش دهم تریلیون دلار برسد. بسیاری از کشورهای آفریقایی توانسته اند توفیقات خوبی در ثبات بخشی به اقتصاد خود و پایدار نمودن رشد اقتصادی داشته باشند.
در میان 10 کشور دارای بیشترین رشد اقتصادی جهان 6 کشور در قاره آفریقا قرار دارند. هم اکنون وضعیت این کشورها بلحاظ اقتصادی با وضعیت 30 سال پیش چین و وضعیت 20 سال پیش هند مقایسه می شود. چنین مقایسه ای یک پیام مهم بهمراه دارد و معنای آن این است که این منطقه در آستانه یک جهش اقتصادی قرار دارد.
وابستگی به کمکهای خارجی یکی از نکات منفی اقتصادی آفریقا بوده است. این وابستگی باعث آسیب پذیری این کشورها، افزایش بدهی ها، افزایش تورم و وابستگی به وضعیت اقتصادی کشورهای کمک کننده می شود. همانگونه که شاهد بوده ایم بحران اقتصادی در اروپا و آمریکا باعث کاهش کمکهای این کشورها به آفریقا گردید و مخاطراتی را برای این کشورها ایجاد کرد. در عین حال نکته مثبت این است که سهم کمک های خارجی در کل اقتصاد آفریقا کاهش پیدا کرده است. طبق آمار موجود سهم کمک های خارجی در کل قاره آفریقا از 63 درصد GDP در سال 2000 به 22 درصد در سال 2012 رسیده است. علیرغم اینکه هنوز کشورهای آفریقایی بدون دریافت کمکهای خارجی قادر به مدیریت نیازهای اقتصادی خود نیستند، اما کاهش وابستگی به این کمکها در مجموع دستاورد بزرگی برای این قاره است.
همزمان وابستگی کشورهای آفریقایی به منابع طبیعی یک نگرانی بزرگ برای این قاره است. این وابستگی ضمن از بین بردن منابع خام این کشورها، صدمات بزرگی برای محیط زیست ایجاد می کند و نیز باعث توان نگرفتن صنایع این کشورها میشود. نشست سران اتحادیه آفریقا در خصوص توسعه پایدار در ماه می 2012 در حقیقت پاسخی به این نگرانی بود. در این نشست تصمیمات مهمی اتخاذ شد و کشورهای آفریقایی در خصوص مجموعه ای از اصول و سیاستها توافق کردند که هدف آن کاهش نقش مواد خام طبیعی در رشد اقتصادی، گسترش صنایع تکمیلی و توجه به آثار زیست محیطی فعالیتهای اقتصادی بود. بانک توسعه آفریقا نیز در ماه ژوئن 2012 نسبت به روند بهره گیری از منابع طبیعی هشدار داد و از کشورهای غیر آفریقایی که در آفریقا فعالیت اقتصادی دارند درخواست نمود تا سیاستهای اقتصادی خود در این قاره را بگونه ای تنظیم کنند که به منابع طبیعی آنها صدمه وارد نکند و تقویت کننده اقتصادهای ملی و توسعه پایدار و صنعت در این کشورها باشد. در همین رابطه باید گفت که توجه به انرژیهای تجدید پذیر در برخی کشورهای آفریقایی یک موضوع نوید بخش برای این قاره است. برای مثال آفریقای جنوبی قصد دارد سهم انرژیهای تجدید پذیر در تولید برق را تا سال 2030 به 14 درصد برساند. در کنیا نیز طی سال 2012 سرمایه گذاری عمده ای در زمینه تولید انرژی های نو صورت گرفت و در اتیوپی در دسامبر 2012 نخستین نیروگاه تولید برق بادی به بهره برداری رسید.
در سال 2012 میزان تجارت و سرمایه گذاری در آفریقا نیز شاخص های مثبتی را نشان می دهد. میزان تجارت چین با آفریقا از 10 میلیارد دلار در سال 2000 به 166 میلیادر دلار در سال 2012 رسید و چین به نخستین شریک تجاری آفریقا تبدیل شد. ارزش تجارت آمریکا با آفریقای زیر صحرا نیز در این سال 32 درصد افزایش داشت. هم اکنون تنها در آفریقای جنوبی حدود 600 شرکت آمریکایی فعال هستند. سرمایه گذاری کشورهایی مانند آمریکا، چین، ژاپن، هند، برزیل ، روسیه و نیز کشورهای اروپایی در آفریقا افزایشهای قابل توجهی را نشان می دهد. میزان سرمایه گذاری خارجی در کشورهای آفریقایی از سال 2000 تا 2012 شش برابر شده است. هم اکنون چین یکی از سرمایه گذران اصلی در قاره آفریقا است. در سال 2012 میزان سرمای گذاری چین در این منطقه به بیش از 15 میلیارد دلار رسید در حالیکه یک دهه پیش میزان سرمایه گذاری چین در آفریقا به 500 میلیون دلار نمی رسید.
یکی دیگر از تحولات امید بخش آفریقا شکل گیری سازوکارهای تجارت درون منطقه ای است. شعار اصلی اجلاس سال 2012 سران اتحادیه آفریقا به تقویت تجارت درون قاره ای اختصاص داشت. بازارهای اقتصادی مانند COMESA و ECOWAS پدیده هایی هستند که در دهه های گذشته شکل گیری آنها غیر ممکن می نمود. هم اکنون 15 درصد کل تجارت آفریقای زیر صحرا مربوط به تجارت درون منطقه ایست.
تلخ و شیرین امنیت در آفریقا
مشکلات امنیتی ویژگی بارز قاره آفریقا در طول دهه های گذشته بوده است. درگیریهای قومی، تنشهای مرزی، مشکلات سیاسی و شورشهای محلی هراز چند گاهی بخشی از آفریقا را گرفتار خونریزی و کشتار و آوارگی کرده است. در دهه گذشته حضور القاعده و جریانات وابسته به آن در آفریقا جنبه های جدیدی به نا امنی ها داده است و باعث منازعات مذهبی از یک سو و شکل گیری تروریسم در این منطقه شده است.
در سال 2012 علیرغم وقوع تحولات مثبت در برخی نقاط قاره، برخی دیگر از نقاط همچنان گرفتار اشکالی از بی ثباتی و نزاع بوده است. سومالی که به مدت دو دهه و بعد از سقوط دولت زیادباره یک وضعیت خاص را داشت و عملا می توان گفت فاقد دولت مرکزی بود، شاهد تحولات مثبت و نویدبخشی بود. طی دو دهه سومالی محل تاخت و تاز جنگجویان بوده است و این وضعیت فضای مناسبی برای برای فعالیت القاعده و گروه وابسته به آن الشباب ایجاد کرد. گروه الشباب از این سرزمین به تدارک فعالیتهای تروریستی در اطراف می پرداخت. ورود نیروهای AMISOM باعث شکست نیروهای الشباب و پاکسازی بیشترمناطق سومالی از این نیروها، خصوصا خروج الشباب از موگادیشو و کیسمایو گردید. اینها دستاوردهای بزرگی برای شکل گیری دولت مرکزی در سومالی بود. برگزاری انتخابات در سومالی، شکل گیری پارلمان و انتخاب ریی س جمهور در سال 2012 یک نقطه عطف مهم در این کشور محسوب می شود. درعین حال نیروهای الشباب تاکتیک خود را تغییر دادند و به اقدامات تروریستی در مناطق اطراف خصوصا شمال کنیا پرداختند. دهها عملیات بمب گذاری توسط این گروه در کنیا انجام شد. در این اقدامات دهها تن کشته شدند.
در آن سوی قاره کشور بزرگ مالی دستخوش تحولات ناخوشایند گردید. متعاقب کودتای 22 مارس 2012 افراد مسلح طوارق کنترل شمال مالی را دردست گرفتند. این گروهها با اسلحه هایی که از لیبی آورده بودند کشور را به دو قسمت تقسیم کردند و برای خود حکومت تشکیل دادند. این گروهها که خود مسلمان هستند و دارای گرایشات افراطی مذهبی هستند حتی آثار تاریخی و مساجد قدیمی مسلمانان در Timbuktu را تخریب کردند. هم اکنون مسئله مالی به یک دغدغه اساسی برای آفریقا و جامعه بین المللی تبدیل شده است و بیم سرایت درگیریهای این کشور به کشورهای همسایه می رود. در حالیکه شورای امنیت سازمان ملل در اواخر دسامبر مجوز ورود نیرویهای ECOWAS به مالی برای بازپس گیری شمال را صارد کرد اما هنوز تکلیف نحوه دخالت این نیروها مشخص نیست. در حالیکه کشورهایی مانند فرانسه خواهان دخالت مستقیم در عملیات نظامی هستند کشورهایی مانند آمریکا خواستار ایفای نقش کمکی نیروهای بین المللی هستند. تردیدهایی جدی در مورد موفق بودن دخالت نظامی وجود دارد. از سوی دیگر وضعیت حکومت مرکزی نیز به کودتا در کودتا تبدیل شده و نخست وزیر قبلی کودتا وادار به استعفا و بازداشت گردید و نخست وزیر جدیدی توسط نیروهای نظامی گمارده شد.
تهدیدهای امنیتی آفریقا به ماجرای سومالی و مالی محدود نمی شود. منازعات قومی که ویژگی بارز آفریقا طی قرنها بوده است هنوز هم از این منطقه رخت نبسته است. بارزترین و مشکل زا ترین این درگیریها در کنگو جریان دارد. این کشور که زمانی درگیر نزاعهای توسی – هوتو بود، اکنون بشدت گرفتار شورشیان M23 و ادعاهای آنهاست. این وضعیت شرق کنگو را بشدت دچار نا امنی و بی ثباتی کرده است. مذاکرات بین حکومت مرکزی و شورشیان M23 چندان امیدوار کننده نشان نمی دهد. دولت کنگو اتهاماتی را به دولتهای اوگاندا و رواندا در زمینه حمایت از این شورشیان مطرح می کند. بهر صورت این وضعیت به یک تهدید جدی برای امنیت منطقه تبدیل شده است.
در گوشه دیگری از آفریقا و در نیجریه یعنی پرجمعیت ترین کشور آفریقا فرقه Boko Haram طی سال 2012 دست به چندین عملیات نظامی در شمال این کشور زد. کلیساها و نیز دفاتر سازمان ملل اصلی ترین هدف این حملات بود. در سال 2012 بیش از 800 نفر در دهها حمله کشته شدند. از سال 2009 تا کنون بیش از 1500 نفر در نیجریه در اثر حملات این فرقه کشته شده اند.
موارد فوق بهمراه بسیاری موارد دیگر از جمله درگیریهای قومی در ماداگاسکار و کنیا و افزایش فعالیتهای دزدان دریابی در سواحل نیجریه و خلیج گینه ذهن سران آفریقا را همچنان نگران وضعیت ثبات و امنیت و صلح در این منطقه کرده است و در شرایط فعلی هنوز رهبران این قاره نمی دانند که با برخی این مشکلات چگونه باید مقابله کنند.

اتحادیه آفریقا و رهبر جدید
در سال 2012 موضوع انتخاب دبیرکل (به عبارت درست تر ریی س کمیسیون) اتحادیه آفریقا به یک آزمون جدی برای این سازمان منطقه ای تبدیل شده بود. نشست ژانویه 2012 سران این اتحادیه نتیجه دلسرد کننده ای را در این رابطه نشان داد و بعد از چند دور رای گیری هیچ یک از دو رقیب یعنی آقای ژان پینگ از گابن و خانم زوما از آفریقای جنوبی نتوانستند رای لازم برای تصدی این پست را بدست آورند. این موضوع به جبهه بندی در اتحادیه منجر گردید و با نزدیک شدن به اجلاس جولای سران اتحادیه همگان نگران آن بودند که تکرار این ناکامی در این اجلاس این ادعا را بوجود می آورد که اتحادیه آفریقا قادر به مدیریت مسائل خود نیست و این اتحادیه قابلیت ایجاد تفاهم در میان اعضا را ندارد.
اما دیپلماسی آفریقای جنوبی خود را در اجلاس جولای سران اتحادیه آفریقا به رخ کشید و خانم زوما (وزیر کشور آفریقای جنوبی و وزیر خارجه سابق این کشور و نیز همسر سابق ریی س جمهور فعلی) توانست بعد از چند دور رای گیری جهت آراء را بسمت خود بچرخاند و بعنوان اولین دبیرکل زن اتحادیه آفریقا به این پست کلیدی دست یابد. این موضوع دو نوع عکس العمل متفاوت را در آفریقا بدنبال داشت. کشورهای کوچک نگران این امر شدند که پیروزی آفریقای جنوبی در این رقابت نقش کشورهای کوچک و ضعیف تر را کاهش می دهد و باعث می شود این کشورها تحت الشعاع کشورهای قدرتمند آفریقا قرار گیرند. اما عده ای دیگر معتقد بودند که سکانداری اتحادیه آفریقا توسط فردی با سبقه قوی و از یک کشور قدرتمند باعث می شود صدای آفریقا بهتر در نظام بین الملل شنیده شود.
شهرت خانم زوما در آفریقای جنوبی این است که در بوروکراسی های کند و ناروان تحرک و پویایی ایجاد می کند و اکنون انتظار از خانم زوما این است که در مقر اتحادیه آفریقا در آدیس آبابا نیز تحول و تحرک ایجاد نماید زیرا این دبیرخانه نیازمند انرژی جدید در رویارویی با بحرانها و چالشهای آفریقا و نیز برای بهره گیری از فرصت های فراوان پیش روی این قاره است.

سفیر جمهوری اسلامی ایران در اتیوپی

4949

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 268935

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۷:۵۲ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
    0 0
    با این وصف آفریقا با کمی تلاش به زودی از خودمون جلو میافتن!!