به گزارش خبرآنلاین، در گفت و گوی تلویزیونی سه شنبه شب شبکه اول، مرتضی حیدری از محمود احمدی نژاد پرسید سال 84 قول دادید اسامی را که در جیبتان دارید اعلام کنید و حالا که یک سال مانده به پایان دولتتان نمی خواهید این افراد را معرفی کنید. رئیس جمهور در پاسخ پس از آنکه گفت «من یک سری از اسامی را دادم» با لبخندی معنادار افزود: از کجا می دانید که یک سال به آخر دولت مانده؟ دولت متعلق به ملت است.
در ادامه گزیده ای از اظهارات رئیس جمهور می آید:
- ما 53 میلیارد دلار صادرات داشتیم. یک التهاب کاذب درست شد. یک عده ارز گرفتهاند و انبار کردهاند؛ البته تعداد اینها کم است ولی بالاخره اثر میگذارد. این امر هم به خاطر یک جنگ روانی سنگین و بعضی عملکردهای غلط است. نمیخواهم دولت را تطهیر کنم. بعضی همکاران من با اینکه به آنها گفته شده بود، اشتباه کردند. من بارها گفته بودم که اصلاح کنند ولی این کار را نکردند و بعد موقعی متوجه شدند که ما یک مقدار ضربه خوردیم.
- این [رسیدن قیمت دلار به مرز 3 هزار تومان]، همان جنگ روانی است. البته فروش نفت الان با مشکلاتی روبهرو است ولی ما داریم تدبیر میکنیم. اینطور نیست که یک عده دارند به مردم تحمیل میکنند. ما باید یک مقدار خریدها را کم کنیم. ما 75 میلیون هستیم و بالاخره روزی 250 گرم گندم مصرف میکنیم و اگر این 250 یکدفعه به 350 گرم برسد همه انبارها خالی میشود. ما همه باید کمک هم باشیم. این اتفاق ویژهای نیست. البته دشمن هم با جنگ روانی و هم با بستن مسیرهای فروش نفت و بانک مرکزی، جنگ تمامعیار پنهانی درست کرده است ولی ما هم داریم کار میکنیم. ما مینشینیم تدبیر میکنیم که یک کشتی چگونه برود. اینها همه جنگ است. این خارج از تحمل ملت ایران نیست. ما یک کشور هستیم که بالاخره نفت و انرژی و ثروت داریم و دنیا هم نیاز دارد.
- حجم فروش نفت ما در مقابل نیاز ارزی و اقتصاد ما بزرگ نیست. ما میتوانیم به سرعت جایگزین کنیم. یکی از مشکلات، نیاز دولت به درآمدهای نفتی بوده است که ما به سرعت داریم این را مدیریت میکنیم و امسال در بودجه داریم سختگیری میکنیم.
- ما فعلا اصلاحیه بودجه نمیدهیم و از همان ظرفیتها استفاده میکنیم. ما یک کاهش سنگین در بودجههای مصرفی آوردهایم. خیلیها هم دلخور شده و فشار میآورند ولی باید تحمل کرد؛ زیرا بحث مصلحت و منافع ملت مطرح است و من فعلا این فکر را ندارم که اصلاحیه بودجه بدهیم. البته در برخی برنامههای اقتصادی ممکن است ما نیازمند اصلاحات باشیم.
- بعضی چیزها ممکن است در کشور چند روزی کم شود که قبلا هم بوده است و بالاخره جایگزین میشود که این به خاطر وجود دشمن است اما در این طرف هم ملت است. ممکن است چند روزی یک کالا کم شود اما دهها هزار قلم کالا در بازار است.
- شوکی که پارسال وارد شد یک فشار داخلی هم وجود داشت و گفتند ای داد که کشاورزی از بین رفت و واردات کشاورزی زیاد شد. یعنی از ورود خوراک دام ممانعت کردند. ما 40 سال است که خوراک دام وارد میکنیم. طراز صادرات کشاورزی ما مثبت است ولی بالاخره همه نیازها را که در داخل تولید نمیکنیم. یک سر و صدایی کردند و 5-6 ماه تاخیر افتاد و حتی بعضی واردکنندگان اصلی گذاشتند رفتند به خاطر فشارهایی که به آنها وارد شد. احضاریههایی هم صادر شد و دستگاههایی وارد شدند. همه اینها اثر دارد. جو اقتصادی پارسال جو درستی نبود؛ آن هم به بهانه تخلفی که یکجا انجام شده است. ضمن اینکه به آن تخلف هم رسیدگی میشود که البته هنوز هم ما نفهمیدهایم چه شد. البته برای ما روشن است ولی بالاخره کو؟ اینکه دولت را مدام متهم کردند و جوسازی که علیه فعالان اقتصادی شد صدبرابر آن حادثه بود.
- من در اردبیل هم گفتم که به هر تخلفی که شده در هر جا باید رسیدگی کرد. من اولین مدعی تخلفات بودم و الان هم هستم و گفتهام برخورد میکنم ولی بدتر از آن حادثه، تخریب فضای کسب و کار بود. مثلا در خوراک دام چهار نفر بودند که 40 سال است دارند خوراک دام وارد میکنند. اینها راه و چاه کار را بلد بودند. 10 درصد پول را میدادند، جنس را میآوردند و بعد 90 درصد بقیه را میدادند. وقتی اینها را زدید یک آدم جدید رفت و آن طرف هم گفت باید 100 درصد را بدهید.
- هر کار خوبی که دولت شروع میکند آن را میکوبند. میگفتند که مهرماندگار بودجه ندارد، در حالی که من از همان اول اعلام کردم کل بودجه مهر ماندگار 170 هزار میلیارد تومان است که 60 هزار میلیارد تومان آن امسال و سال بعد هزینه خواهد شد. این سخنان را کامل نمیگویند و دائما میگویند که 170 هزار میلیارد تومان بودجه وجود ندارد. دولت میتواند آن دسته از اموالی که متروکه مانده است را تبدیل به سد و آزادراه کند و ما اعلام کردهایم که امسال بودجههای عمرانی دولت از این راه باید تامین شود. این کار بسیار بزرگ است و در کشور ماندگار خواهد بود. سخن ما این است که تمام دستگاهها، املاک و اموالی دارند که استفاده نمیکنند، مانند یکی از وزارتخانهها که دانشگاهی دارد که البته مردم آن را زیاد نمیشناسند اموال و امکانات این دانشگاه میتواند بسیاری از مشکلات بخش صنعت ما را حل کند و ما از آنها خواستیم که این امکانات را در اختیار بخش صنعت قرار دهند.
- ما گفتهایم که امسال و سال بعد 36 هزار میلیارد تومان اموال میفروشیم و با آن بودجه عمرانی تامین میکنیم، این کار یک افتخار برای دولت است، بانکها اموال زیادی دارند که میتوانند آنها را بفروشند و به صورت وام در اختیارفعالان اقتصادی قرار دهند. مهر ماندگار یکی از کارهای ماندگار دولت است، البته در عین حال باید بدانیم که برای دستگاهها فروش اموال سخت است. به عنوان مثال همین صدا و سیما اموال بسیاری دارد که آقای ضرغامی میتواند آنها را بفروشد.
- یکی دیگر از سیاستهای ما این است که معوقات بانکی باید برگردد. بسیاری از صنایع ما که به بانک بدهکار هستند، املاک و اموال و سهامی دارند که با آن میتوانند معوقات را پس بدهند، یا برخی از بانکها از بانک مرکزی اضافه برداشت کردند، ما به آنها گفتیم اگر این پولها برای صنعت هزینه شده است، دست شما را میبوسیم، اما اگر برای خرید و فروش ارز آنها را برداشت کردهاید، باید برگردانید.
- مسابقه تورم و سود بانکی در سیستم بانکداری ما را در حلقههای بیانتها گرفتار میکند. سال گذشته چند روزی به آمریکای جنوبی رفتیم بازار ارز را به هم ریختند و گفتند که مشکل از سود بانکی است و باید بالا برود. فضا را طوری ایجاد کردند که اگر من قبول نمیکردم، مسئولیت همه اتفاقات به گردن من میافتاد. من پذیرفتم و سود بانکی افزایش یافت، اما پرسش اینجا است که آیا مشکل حل شد؟ به نظر من این شیوه مضر است. سود ثابت ربا است. حالا فردا نگویند که چرا چیزی که شورای نگهبان تایید کرده را ربا میگویم. بانکها با استفاده از این روشها درآمدهای خود را سه برابر میکنند و به نظر من این اشکال دارد.
- البته رشد تورم کاهشی است و در حال بازگشتن به شرایط قبلی هستیم و البته به خاطر تورم بالا سود بانکی را بالا ببریم نیز کار اشتباهی است. سال گذشته وقتی توانستیم تورم را به 12.4 درصد برسانیم به بانکها گفتیم که در مقابل سود بانکی را پایین بیاورند که نپذیرفتند. به نظر من اجماعی در فعالین حوزه پولی ایجاد شده است که نرخ سود بالا باشد، چرا که این شرایط به نفع آنها است.
- باید سود بانکی تبدیل به مشارکت شود که مشارکت در سود و زیان است. چطور وقتی یک بانک به فردی که در یک صنعت سرمایهگذاری و ضرر کرده است، فشار میآورد و سود تسهیلات خود را طلب میکند، اگر ادعا میکند که مشارکت کرده به نظر من سود یک طرفه ربا است و باید این شیوه را اصلاح کنیم. من امیدوارم که این اصلاحات را شروع کنیم. جلسات شورای پول و اعتبار فعالانه برگزار میشود و در صدد حرکت برای اصلاح این روشها هستیم و البته برخی بانکها نیز این اشتباه را پذیرفتهاند.
- باید مشخص شود هرکس مسوول چه کاری است. مثلا خزانهی دولت را که نمیشود، از سه نقطه برنامهریزی کرد.
- بعضی از مواقع این مرزها که مدیریت باید دست دولت باشد و دستگاههای نظارتی نیز نظارت خود را بکنند مخدوش میشود. اینکه مثلا بگویند تو مدیریت کن، ولی در مورد آن چیزی که دولت میخواهد اجرا کند، بیایند و به ما بگویند قدم به قدم چهکار کن این باعث مخدوش شدن مرزها میشود. مثل این است که مثلا بگوییم 10 هزار تومان به شما میدهیم که با آن ناهار درست کنید، بعد بگویند که حدود 2 کیلو گوشت بخر، 3 کیلو سبزی بخر، 4 کیلو فلان چیز را بخر. اینها که مجموعش میشود 40 هزار تومان. پس مدیریت کجاست؟
مهم است که حد و مرزها مشخص شود
- مدیریت عمومی باید دست دولت باشد. دستگاههای مختلف نظارتی باید کار خود را بکنند، ولی اگر دستگاه نظارتی بخواهد مثلا فرضا وارد کار اجرا شود، این مرزها مخدوش میشود. اینکه مثلا فلان قانون را به دولت یا بانک مرکزی میگویند، اجرا کن و از طرف دیگر به او بگویند که به چه روشی اجرا کن یا اینکه چرا با این روش اجرا نکردی این تداخل در کار است. دخالت در اجرا نباید باشد. دستگاههای نظارتی باید نظارت کنند که یک قانون اجرا میشود یا نه. باید این مرزبندیها را مشخص کنیم، ادامه داد: مثلا در قانون برنامه نوشته شده که دولت باید این مقدار اشتغال ایجاد کند، ولی اینکه مثلا به دولت بگویند 10 تا شغل اینجا درست کن، 15 تا شغل آنجا درست کن، چرا فلان جا آنقدر شغل درست کردی، اینها مرزها را مخدوش میکند.
- روابط بین وزرا را دولت مشخص میکند. 80 درصد کارهای کشور بین بخشی است. مثلا در یک کار حتما باید صنعت، نیرو و کشاورزی باشد و آنها باید تفاهم کنند. ایجاد این تفاهم کار دولت است و اگر جای دیگری بخواهد این کار را انجام دهد پس دولت باید چهکار کند؟ در مورد این مسائل در حال گفتوگو هستیم و داریم کارهایی را انجام میدهیم، تصریح کرد: باید اعتماد حاکم باشد و در مورد این مسائل در حال گفتوگو هستیم. نمیگویم این مسائل از روی عمد است. از روی دلسوزی است، ولی مهم است که حد و مرزها مشخص شود.
- سال گذشته 53 میلیارد دلار صادرات داشتیم که 43 میلیارد دلار آن غیرنفتی بوده است. تولید چه موقع مشکلی نداشته است؟ تولید در کجای دنیا مشکل ندارد؟ وقتی تحریم و فشار است یک جاهایی خودش را نشان میدهد اما این بدین معنا نیست که همه چیز تعطیل شده است. صادرات ما نسبت به سال گذشته تنها 10 تا 15 درصد کم شده است.
رئیسجمهور تنها کسی است که نماینده کل ملت است - قانون اساسی مهمترین سند ملی است. قانون اساسی الان برای ما ملاک عمل است و حقوق همه ملت و روابط دولت با ملت است و حتی روابط ما با دنیا و جهتگیریهای سیاسی، اقتصادی ما را مشخص میکند و لذا باید به طور دقیق اجرا شود. سال اول تصور من این بود که به تشکیل این هیات نیازی نیست ولی بعد دیدیم، خیر. دیدیم برخی افراد هستند که مسئولیت دارند ولی حتی یکبار قانون اساسی را نخواندهاند. همه ملت باید قانون اساسی را بلد باشد.
- رئیسجمهور تنها کسی است که نماینده کل ملت است. نمایندگان مجلس و شوراها محترم هستند اما رئیسجمهور نماد تصمیم ملت است و این اختیار به او داده شده است که اگر چیزی خلاف مصلحت مردم است امضا نکند. چقدر سر و صدا کردند و حتی در قوه قضاییه پرونده درست کردند، در صورتی که من گفتم کار خلاف قانون اساسی انجام نمیدهم. من نامههای متعددی به هیات حل اختلاف نوشتهام و استدلال کردم که فلان تصمیم خلاف قانون اساسی است. این حق ملت است که به رئیسجمهور داده شده است. ضمن اینکه اینها اختلاف به معنای درگیری نیست بلکه برای رسیدن به تفاهم و اجرای قانون است.
/2727
نظر شما