· در این چهار سالی که در مجلس بودم، اعتقاد داشتم امر نظارت در مجلس باید به یک امر عادی تبدیل شود نه یک استثنا. برخی معتقدند که مقام مجلس در حد مشورت است و مجلس باید در امور، جایگاه مشورتی داشته باشد. این نگاه خیلی خطرناک است. متاسفانه در انتخابات هم آنهایی که نگاه مشورتی به مجلس دارند دنبال رای آوردن افرادی بودند که طرف مشورت قرار گیرند نه اینکه رقیب نظارتی ایجاد کنند.
· موضع آقای احمدینژاد در قبال مجلس این بود که «مجلس را در راس امور نمیدانم» ایشان این اعتقاد را نه تنها بیان کرد بلکه در راستای آن حرکت کرده و حدود 50 درصد قوانین مجلس یا اجرا نشد یا خوب اجرا نمیشد. سوال از رییسجمهوری به دلیل عدم اجرای قوانین بود. متاسفانه نتیجهای که سوالکنندگان در قبال هزینهای که پرداخت کردهاند، قابل توجیه نیست.
· از نظر محتوایی طرح سوال از رئیس جمهور ضعیف انجام شد. به اعتقاد بنده آقای مطهری نتوانست سوالات را با صلابت مطرح کند. نحوه طرح سوالها میتوانست رییسجمهوری را وادار به پاسخگویی کند. از سوی دیگر هیات رییسه مجلس همکاری لازم را با طراحان سوال نداشت. قرار بود دو، سه نفر سوالات را طرح کنند اما در نهایت هیات رییسه تنها به یک نفر اجازه طرح سوالات از رییسجمهور را داد. خیلی از نمایندگان هزینه طرح سوال از رییسجمهوری را دادند. تا شب انتخابات درگیر سوال بودند چرا که از شیوههای تطمیع و تهدید برای بازپسگیری امضاها اقدام میشد.
· روزنامه دولتی ایران به درستی فردای انتخابات تیتر زد طراحان سوال از رییسجمهوری رای نیاوردند. اما باید به آنها گفت این رای نیاوردن به خواست مردم نبود. بلکه ارادهای در کار بود تا نمایندگان منتقد از راهیابی به مجلس باز بمانند. جناب آقای حدادعادل پس از انتخابات گفتهاند که «انتخابات مجلس نهم معجزه بود» من میخواهم بگویم این انتخابات حتما «معجزه» بود. در اسلامآباد در یک سخنرانی من حدود 20هزار نفر جمع شده بودند. اتفاقی که در شهرهای کوچک کمتر رخ میدهد. اما در کمال تعجب میبینیم من به اندازه همان تعداد که در سخنرانیام شرکت کرده بودند رای ندارم و فردی که شاید 200 نفر هم پای حرفهایش نبودند به عنوان نماینده شهر به مجلس راه مییابد. اینها همه «معجزه» است. زمانیکه نتایج خلاف نظرسنجیها است حتما باید اشکالاتی باشد که باید بررسی شود. این درست نیست که نماینده مجلس چهار سال با پای لرزان و صدای لرزان پشت تریبون برود چون ممکن است در انتخابات آینده دچار معجزات شود.
· احمدینژاد هم به دنبال آمدن و ماندن در جریانات سیاسی است. روسایجمهور گذشته تشکیلاتیتر عمل میکردند. احمدینژاد اما در دل جریان اصولگرا از بدنه جریانات مختلف آن تلاش دارد پایان دوره ریاستجمهوریش پایان فعالیت سیاسی او نباشد. احمدینژاد از جلسه طرح سوال از رییسجمهوری بهعنوان بنیادی برای یک کار سیاسی استفاده کرد تا همچنان راه را برای جذب طرفداران و ماندن در فضای سیاسی آینده حفظ کند.
· آقای احمدینژاد و تیم سیاسی او به خوبی از خلاهای سیاسی استفاده میکنند. افرادی همچون سعید مرتضوی از چهرههای اصولگرایی هستند که در ساختار اصولگرایی و جریانات آن جای محکمی ندارند، احمدینژاد تلاش میکند این افراد را جذب کرده و به کار گیرد.
· روح کلی حاکم بر مجلس آمادگی لازم برای حل مساله استیضاح وزیر کار از طریق مذاکره را دارد اما در طرف مقابل یعنی دولت چنین اعتقادی وجود ندارد. به نظر ما دولت از ایجاد چنین تنشی استقبال میکند و حاضر نیست با مذاکره مساله حل شود.
/2929
نظر شما