حل موقت فاجعه انسانی پیش رو در سوریه یک بحث است و مسئله استراتژی نهایی طرف های داخلی، بین المللی و منطقه یی بحثی دیگر. در واقع در طی این فرآیند پیچیده؛ موضوع تنها داعش و جبهه النصر نیست. برای نابودی آنها که اتفاق نظر وجود دارد. اکنون نگرانی اصلی به شرایط آینده و به سخن روشن تر چگونگی آینده سوریه و ابهام در پاسخ به 2 سوال مهم بر می گرد. نخست، سرنوشت نظام سیاسی سوریه. حال یا با حضور اسد یا در چارچوب شکل گیری یک نظام سیاسی متاثر از نظام کنونی. دوم، سرنوشت و چگونگی حضور گروه های مخالف آقای اسد درآینده سیاسی و حاکمیتی سوریه.

اواخر سالهای دهه 1930که اروپا نگران توسعه فاشیزم هیتلری بود چمبرلن نخست وزیر اسبق بریتانیا یک بار گفته بود" صلح مانند روزنه یی در تاریکی ست.برای روشنایی باید آن را شکافت و از کسی هم سوال نکرد".
اکنون کشور های شرکت کننده در کنفرانس مونیخ برای یافتن راه حلی جهت پایان ولو موقت بحران سوریه، می گویند از آنچه که جان کری و لاوروف آن را مشاهده روزنه یی امیدوار کننده توصیف کرده اند حمایت می کنند. منابع غربی نزدیک به مذاکرات روز های 5 شنبه و جمعه مونیخ می گویند هیات های شرکت کننده 17 کشور برای جلو گیری از بروز یک فاجعه انسانی ست در سوریه به توافق رسیده اند. یک مقام نزدیک به هیات روسی هم گفته این آتش بسی انسانی است نه دقیقا نظامی.بر اساس این طرح عملیات نظامی دو طرف متوقف و بلافاصله عملیات امداد رسانی به غیر نظامیان آغاز خواهد شد.یک منبع آگاه نزدیک به دفتر دبیر کل سازمان ملل در نیویورک طی اظهاراتی که بعدا توسط هیات های آمریکایی و روسی تایید گردید اظهار داشت " طرفین گفتگو ها خصوصا جان کری و آقای لاروف، مبارزه با داعش و گروه النصره را مبارزه با تروریسم میدانند و به همین دلیل حداقل روسیه که از ماه نوامبر سال گذشته نیرو به سوریه اعزام کرده است، جنگ با آنها را ادامه خواهد داد".
اما با توجه به گستردگی اختلافات میان طرف های بین المللی و منطقه یی بحران سوریه، آیا چنین آتش بس انسانی به سرنوشت موارد مشابه دچار نخواهد شد؟؛این چندان مشخص نیست.از یک طرف شرایط نا خوشایند برای گروه های مسلح ،شرایط میدان جنگ به نفع نیروهای دولتی و وفادار به پرزیدنت اسد تغییر کرده، هرچند از جنبه ارزیابی های نهایی نظامی این به معنای شکست کامل مخالفان نیست. از طرف دیگر هم مخالفان مسلح ضد اسد و ائتلاف بین المللی و منطقه یی حامی آنها با برداشتی متفاوت از شرایط و نیز تغییر اجتناب ناپذیرو موقت تاکتیک ها ، در یک پارادوکس نظامی - امنیتی - اجتماعی گیر افتاده اند."ادامه جنگ تا ایجاد حداقل توازن نظامی و انتقال آن به اتاق مذاکرات که تا کنون بی نتیجه بوده ویا پذیرش ادامه مصیبت انسانی وفاجعه بشری در مناطق تحت کنترل شان. کدامیک؟".
شواهد نشان می دهد افزایش روز افزون نقش نظامی روسیه در سوریه و حملات بی امان نظامیان این کشور به مواضع مخالفان پرزیدنت اسد و تروریست های داعش و جبهه النصر که عامل اصلی تغییر موازنه جنگ و در موضع تدافعی قرار گرفتن مخالفان بوده و نیز تشدید شرایط اسفبار مردم ، از علل عمده تغییر نگاه جامعه بین المللی در مونیخ در برخورد(ولو موقت) با بحران سوریه و تحت فشار گذاشتن مخالفان بوده است. یکی از نزدیکان آقای میتسورا نماینده دبیر کل سازمان ملل در امور سوریه می گوید" در نشست مونیخ به وضوح نشان داده شد ابعاد فاجعه مردمی در سوریه بدترین نمونه بعداز جنگ دوم جهان بوده است". شاید به همین دلیل باشد که آسوشیتد پرس به نقل از جان کری وزیر خارجه ایالات متحده در دیدار با آقای لاروف نقل قول کرده"ما توافق کرده‌ایم که انتقال کمک‌های فوری انسان دوستانه را توسعه داده و سرعت بخشیم". آقای کری در واکنش به این سوال که این آتش بس چه تاثیری بر عملیات جنگی خواهد گذاشت تصریح کرد" توقف عملیات نظامی شامل داعش و جبهه النصره نخواهد شد".
اما نگاهی انسانی به بحران سوریه و حل موقت فاجعه انسانی پیش رو یک بحث است و مسئله استراتژی نهایی طرف های داخلی، بین المللی و منطقه یی رودرو بحثی دیگر. در واقع در طی این فرآیند پیچیده؛ موضوع تنها داعش و جبهه النصر نیست. برای نابودی آنها که اتفاق نظر وجود دارد و کنفرانس مونیخ هم این را به خوبی نشان داد.شاید! این را نمی دانم؛اما در کنار دست آورد احتمالا متزلزل کنفرانس مونیخ، اکنون نگرانی اصلی به شرایط آینده و به سخن روشن تر چگونگی آینده سوریه و ابهام در پاسخ به 2 سوال مهم بر می گردد که ریشه تمامی گرفتاری های 5 سال گذشته بوده. نخست، سرنوشت نظام سیاسی سوریه. حال یا با حضور اسد در صحنه سیاسی یا در چارچوب شکل گیری یک نظام سیاسی متاثر از نظام کنونی که مسئله کوچکی نیست. دوم، سرنوشت و چگونگی حضور گروه های سیاسی و نظامی مخالف آقای اسد درآینده سیاسی و حاکمیتی سوریه ؛که انهم البته مسئله کوچکی نیست!.
این ابهامات و نگرانی ها جدای از مواضع و اقدامات پیش بینی نشده طرف های منطقه یی مانند عربستان،ترکیه و یا قطر است که در موقعیت گریز از مرکزی، بی تعارف ممکن است رویه یی جدای از توافق قدرت های بین المللی اتخاد کنند. رفتار سعودی ها طی یک سال گذشته موضوع قابل اغماضی نیست.عربستان یک متحد ماجراجوی غرب، هر چند که آن را یک شوخی بی مزه تلقی کنیم، اما تهدید به لشکر کشی به خاک سوریه کرده در حالی که اهداف سیاسی آنها و عواقب بین المللی آن به درستی برای ما روشن نیست.خصوصا که مسکو تلویحا این اقدام را یک اعلام جنگ به خود فرض گرفته است. از آن طرف اردوغان حال به هردلیل ایالات متحده را به شدت مورد حملات لفظی خود قرار داده و قطرهم که گفته میشود ظرف 2 هفته اخیر امکانات مالی و تسلیحاتی وسیعی را در اختیار مخالفان سوری قرار داده است. به همین دلیل باور اینکه نتایج کنفرانس مونیخ الزاما می تواند روزنه تضمین کننده یی به آینده باشد، بسیار مشکل و تا حدی خوشبینانه به نظر می رسد. باید باور کنیم که موضوع اولا از سوریه با اسد یا بدون او و یا یا حذف داعش و النصره گذشته و صحنه این کشور به عرصه رویارویی برای بقای استراتژیک قدرت های بین المللی و منطقه یی در حوزه عمومی خاورمیانه تبدیل شده است. مشکل آنجاست که موضوع ایجاد و حفظ توازن استراتژیک قدرت با استاندارد قدرت های بین المللی و نیز موضوع میزان توزیع قدرت کاربردی محلی در خاورمیانه آینده، موجب شده که طرفین منازعه احساس کنند تامین آن تنها با حذف طرف مقابل در سوریه به عنوان نماد نبرد و تغییر برای کل خاورمیانه جدید امکان پذیر است. مسئله این است.matinmos@gmail.com

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 509360

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 10 =