یک میلیارد مسلمانِ مشتاق و خطّ قرمزهای غرب‌زدگی در سینما؛ نقدهای وحید جلیلی در کتاب «عبور از سینمای سانسور»

کتاب «عبور از سینمای سانسور؛ تاملاتی در فیلم سازی غیرطبیعی ایران» نوشته وحید جلیلی به‌تازگی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و راهی بازار نشر شده است.

به گزارش خبرآنلاین، وحید جلیلی منتقد و فعال فرهنگی و هنری و مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، در کتاب تازه‌اش، درباره وضعیت غیرطبیعی در فیلم‏سازی ایران سخن گفته است. این‌کتاب از یک مقدمه و ۱۵ نوشتار و گفتگو تشکیل شده است.

عناوین بخش‌ها و نوشتارهای این‌کتاب عبارت‌ است از: مسئله سینمای ایران؛ پیوند ژنرال ازهاری و سناتور مک کارتی!، سینمای دینی؛ اما کدام دین؟!، معناگرایی یا آرمان‌گریزی؟!، چالش عبور از سینمای سانسور، انفعال و باندبازی، جشنواره شاه سلطان حسینی، آنفولانزای سیمرغی در جشنواره فیلم های فجرانسوی، قواعد استثنایی، حقیقت برو گم شو!، کلیشه شکنی کلیشه ای، منطقه ممنوعه و «لوکیشن‌ها»ی گمشده، سینما به مثابه انرژی هسته‌ای، بازگشت عباس و سراغ خانه کدخدا.

در ادامه، مقدمه این کتاب را به قلم وحید جلیلی می‌خوانید:

چهل سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، الیور استون، کارگردان شهیر آمریکایی در سینما فلسطین تهران سؤالی را با سینماگران ایران درمیان گذاشت:
«چرا سینما را برای روایت انقلابتان به کار نگرفته‌اید؟»
یکی از میان جمع فریاد کشید: «حرف سیاسی نزن! آمده‌ایم از هنر بشنویم» همین یک صحنه برای توضیحِ نام این کتاب به اندازه کافی گویاست: «سینمای سانسور.»
سینمایی که حتی الیور استون را به خاطر آن که چنین پرسشی در میان نهاده، توبیخ می‌کند و به او هشدار می‌دهد که به دستور روشنفکران غربگرا، در ایران، حرف زدن از انقلاب؛ نشانه بی‌هنری است!
۱۲بهمن ۵۷؛ مردم فریاد می‌زدند: «سه بت‌شکن آمده است به دنیا؛ ابراهیم، محمد، روح‌الله»

جهان منتظر بود که ببیند خمینی -که با آن عمامه سیاه و عبای خرامان، شباهتی به رهبران دیگر انقلاب‌های مشهور نداشت- چه خواهد گفت.

امام بعد از تبعید ۱۴ ساله، در میان یکی از پرشورترین استقبال‌های تاریخ، همراه جمعیت چند میلیونی به سوی بهشت زهرا رفت.

چشم‌های جهان به دهان او دوخته شده بود و حیرت کرد وقتی که شنید یکی از محورهای ایران آینده در کلام امام خمینی؛ توسعه و ارتقاء سینماست!

فقیهِ زاهد و فیلسوفِ عارف، در حالی که مردمش در خیابان‌ها به انتقام تهاجم فرهنگی غرب، سینماها را آتش می‌زدند، مهربانانه از سینما و ظرفیت‌هایش گفت و نوید رویش و رشد داد.

چهل سال بعد؛ سینمای ایران -که در سال ۵۶ عملاً از همه‌سو ورشکسته و خوار شده بود- یکی از ۱۲ سینمای برتر جهان بود؛ بیشتر از اکثر کشورهای اروپایی، ظرفیت تولید فیلم داشت و قابل مقایسه با سینمای سخیف و ضعیف دوره شاهنشاهِ غرب‌پرست نبود.

سینمایی که مشهورترین فیلم‌سازان جهان را از دو سو به حیرت وا می‌داشت: 1. توان تولید، 2. بی‌اعتنایی به انقلاب.

الیور استون البته آن‌قدر در ایران نماند که بیش از این با ماهیت روشنفکریِ مازوخیستِ ایرانی آشنا شود، اما هزاران نفر از فعالان حرف‌های سینما سال‌هاست که میهمانِ خوانِ خشونتی هستند که میلیشیای غرب‌زدگی در فضای «سینمای شمال تهران» -که دوست دارند آن را «سینمای ایران» بنامند- گسترده است و معلوم است وقتی الیور استون را به سینمانشناسی و سیاست‌زدگی متهم کنند با فیلم‌سازان جوانِ این سینما چه خواهند کرد!

سینمایی که از ۲۰۰هزار مادر شهید ایرانی به تعداد انگشتانِ دست هم نتوانسته‌اند به قاب آن راه پیدا کنند.

سینمایی که در پُرقهرمان‌ترین دوران تاریخ چند هزار ساله ایران سر برآورده اما افتخارش قهرمان‌زدایی از سینماست!

سینمایی که ۱۷۰۰۰ ترور (از رئیس جمهور و نخست وزیر و نماینده پارلمان تا دانشمند و استاد دانشگاه و روحانی و کاسب و کارگر و…) و صدها عملیات جاسوسی (توسط سیا و موساد و اینتلیجنت سرویس و …) را به چشم دیده و ژانر جاسوسی در آن کلاً ناپدید است!

سینمایی که در ایرانِ چهارفصل، با تنوع اقلیمی کم‌نظیر، بیش از هشتاد درصدِ فیلم‌هایش، در کمتر از نیمی از مساحت پایتخت ساخته می‌شود.

سینمایی که صدها هزار متخصص و پژوهشگر و دانشمند ایرانی که کشور را در نانو تکنولوژی، هسته‌ای، زیست‌فناوری، هوافضا، موشکی و… به یکی از ده قدرت اول جهان تبدیل کرده‌اند؛ حتی به اندازه یک فریم، اجازه حضور در آن ندارند.

سینمایی که ۲۵درصد از ایرانی‌ها که در روستا زندگی می‌کنند و ۷۰درصد ایرانی‌ها که در شهرهای بزرگ زندگی نمی‌کنند جایی در آن ندارند.

سینمایی که چند پیرزنِ خواب در فلان سینماتک پاریس یا کَن؛ برایش افتخار و بیش از یک میلیارد مسلمانِ مشتاقِ شنیدن از جمهوری اسلامی، برایش بی‌معناست.

«سینمایِ سانسور» قرار است از این وضعیت غیرطبیعی در فیلمسازی ایران حرف بزند.

بعدالتحریر: نام کتاب را به «عبور از سینمای سانسور» تغییر دادم؛ چون علی‌رغم تکاپوی میلیشیای روشنفکری، از هم‌اکنون طنین گام‌های محکم فیلمسازان جوان انقلاب اسلامی برای قُرقُ‌شکنی از سینمای ایران، عبور از خطّ قرمزهای غرب‌زدگی و بنیان‌گذاری سینمای ملی و مردمی به گوش می‌رسد.

یک میلیارد مسلمانِ مشتاق و خطّ قرمزهای غرب‌زدگی در سینمای پس از انقلاب؛ نقدهای وحید جلیلی در کتاب «عبور از سینمای سانسور»

کتاب «عبور از سینمای سانسور؛ تاملاتی در فیلم سازی غیرطبیعی ایران» در ۲۱۲ صفحه و قیمت ۴۰ هزار تومان به همت نشر شهید کاظمی به چاپ رسیده است و علاقمندان برای تهیه آن، علاوه بر کتابفروشی‌ها می‌توانند به nashreshahidkazemi.ir مراجعه کنند.

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1503539

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 9 =