به نظر به سیم آخر زده بود.کمی هم عصبانی به نظر می رسید.اما از یک چیز خوشحال بود،اینکه توانسته بود مچ مایلی کهن را در بازی بخواباند و با دو گل سایپا را شکست دهد.او که قفل سکوت را پس از ماه ها شکسته است در واکنش به اظهارات اخیر محمد مایلی کهن می گوید:« من دوستهای خوبی دارم که پیشنهاد دادند خاموش باشم، اما متاسفانه اگر دوباره چنین صحبتهایی اعلام شود مجبورم درباره مسایل مختلف صحبت کنم. من سه، چهار سال است که سابقه مربیگری در فوتبال دارم و کارنامه ام مشخص است، اما شما کارنامه آقایان را بررسی کنید و ببینید در فلان سالها چه سوابقی دارند بعد صحبت کنید. من بدنبال گرفتن حقم از فدراسیون هستم و پای آن ایستادهام.»
سرمربی پرسپولیس که اشاره به اختلاف قدیمی اش با مایلی کهن می کند می گوید« من حکم محرومیت این آقا را گرفته بودم، اما چون سرمربی تیم ملی شد از حقم گذشتم و اجازه دادم تا کارش را در تیم ملی ادامه دهد. او بزرگتر من است، اما من برای بزرگتر خودم متاسفم، این رسمش نیست که او در قبال آن رفتارها چنین کند. من از بزرگتر خودم خیلی چیزها یاد میگیرم اما در واکنش به چنین ادعاهایی که اصلا به او ارتباطی ندارد باید بگویم چرا باید عذرخواهی کنم؟ هنوز سه بازی دیگر از دیدارهای تیم ملی برای صعود به جام جهانی باقی مانده بود که علی دایی را برکنار کردند مگر آنها به من وقت دادند؟ مگر اتفاقات پیرامون جام جهانی 1998 یادتان رفته است؟ همین آقا را به دلیل نتایجی که تیم ایران گرفت از تیم ملی بیرون انداختند و ویرا برزیلی را سرمربی کردند و ما توانستیم به جام جهانی صعود کنیم.»
اما صحبت های پایانی دایی.آنجا که او یک بار دیگر مقابل مایلی کهن موضع می گیرد و البته می گوید که از حقش در قبال طلبش ازفدارسیون کوتاه نمی آید و تا آخر پیگیر کارهایش است.« چرا همیشه فقط حرف میزنیم و شعار میدهیم. من با فدراسیون فوتبال قراردادی داشتم و اکنون طبق آن صحبت میکنم اگر به نتیجهای نرسم موارد دیگری را بازگو خواهیم کرد. بگذارید شورای استیناف نظرش را بدهد ببیند چه میگویند آن وقت متممهای این قرارداد را اعلام میکنم تا خودتان نظر دهید. من دوست ندارم مدام راجع به این مسئله صحبت کنم و واقعا این کار درست نیست، اما خودتان قضاوت کنید چه دلیلی دارد که این اقا یک روز قبل از بازی مقابل پرسپولیس و سایپا چنین صحبتهایی را مطرح کند. بازی جوانمردانه فقط در درون میدان نیست و بیرون آن هم مصداق دارد، اما این آقا درست قبل از تقابل با تیم من درباره موضوعی که اصلا به او ارتباطی ندارد صحبت میکند. مگر مملکت قانون ندارد؟ مگر ما در اینجا احتیاجی به داروغه داریم که راجع به هر چیزی اظهار نظر کند. مطمئن باشید فردا هم چیز دیگری میگوید.»